جانا! سخن از زبان ما می‌گویی :-"

Roxan

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
792
امتیاز
10,429
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1405
کاش باران بودم و غم پنجره را می‌شستم
و به هر کس که پس پنجره غمگین مانده
از سر عشق ندا می‌د‌‌ادم:
پاک کن پنجره از دلتنگی که هوا دلخواه است
گوش کن باران را که پیامی دارد
دست از غم بردار زندگی کوتاه است
باز کن پنجره را روز نو در راه است
 
ارسال‌ها
56
امتیاز
1,336
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ۳
شهر
اهواز
سال فارغ التحصیلی
1402
مدال المپیاد
مدال طلای المپیاد نانو
دانشگاه
دانشگاه تهران
کارهای برجسته ای که آدمی به پیروی از ندای درونی میکند، باید ناگفته بماند؛
همین که آن را بر زبان بیاوری و از آن لاف بزنی، بیهوده جلوه میکند و پست و بی مقدار می شود.

ایتالو کالوینو
 

Rhodium

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
552
امتیاز
4,478
نام مرکز سمپاد
علامه حلی ۱
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1406
تلگرام
پس چرا قشنگ زدن به ریشه
چرا حال من خوش نی اوضاع قشنگترم که میشه
جونو ما کندیم و اون ..مشنگ برنده میشه
اصن انگاری دیگه این بدن بدن نمیشه (منتظر انبوهی از دیسلایک ها هستم) :)
 

Roxan

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
792
امتیاز
10,429
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1405
چه کسی میداند؟
که تو در پیله ی تنهایی خود، تنهایی؟
چه کسی می داند؟
که تو در حسرت یک روزنه در فردایی؟
پیله ات را بگشا، تو به اندازه ی پروانه شدن زیبایی...
ازصداي گذر آب چنان فهمیدم: تندتر ازآب روان، عمرگران میگذرد.
زندگی را نفسی، ارزش غم خوردن نيست !
آرزویم این است آنقدر سير بخندی كه ندانی غم چيست
 
ارسال‌ها
179
امتیاز
4,598
نام مرکز سمپاد
هاشمی نژاد ۱
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1403
مدال المپیاد
نقره زمین شناسی
بلدم شعر دو چشمت بسرایم به دمی
معنی واژه ی دل بردن و بستن بلدی؟

بلدم پل بزنم از دل خود تا به دلت
پای یک شاعر دیوانه نشستن بلدی؟
 

Rhodium

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
552
امتیاز
4,478
نام مرکز سمپاد
علامه حلی ۱
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1406
تلگرام
دیدی دلشوره هام بیجا نبودن
چقد خالیه جات اینجا پهلو من
دیدی صورت من چقد شکسته
جه بغضای غریبی تو گلومن
دیدی قلب منو جر داده اینو دوری
دیدی اشکای قلمبه به این شوری
دیدی دیگه فقط کابوسه میمونی
دیدی بی من یه بی ناموس موزونی
دیدی از هر چی ترسیدی سرت اومد
دیدی پر شده عکسای بدت اونقد
که عادی شدی واسه بقال سرکوچت
دیدی؟ هان؟؟!!
 

Mva

๔гєค๓єг
ارسال‌ها
142
امتیاز
1,664
نام مرکز سمپاد
حلی1
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1406
اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من
دل من داند و من دانم و دل داند و من
 
ارسال‌ها
608
امتیاز
6,604
نام مرکز سمپاد
علامه حلی 4
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1403
ببار برایم!
تو که هزاران چشمه جوشان
پشت مردمک هایت پنهان کرده ای
ببار برایم!
اشک هایت همان آب حیاتیست
که خضر نوشید و هنوز در به در جاودانگیست
ببار برایم!
ساعت چشمهایم عجیب با ساعت ابر ها کوک است
عقربه هایی خلاف مسیر زندگی
که به هم نمی رسند و فقط جفت هم میشوند
ببار برایم!
تو که اشک هایت برف آب شده کوهستان است
بکر و جاری، ببار! ببار!
سیلاب درد هایت را دوست دارم

ببار برایم - گلبرگ شعبانی
 

شیـوا

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
365
امتیاز
14,715
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1
شهر
همدان
سال فارغ التحصیلی
94
مدال المپیاد
یه سری خاطرات سبز شیمیایی
دانشگاه
همدان
رشته دانشگاه
پزشکی
هرگز به کمال نمی‌رسد
اما هرگز هم متوقف نمی‌شود.
 

Mva

๔гєค๓єг
ارسال‌ها
142
امتیاز
1,664
نام مرکز سمپاد
حلی1
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1406
نمیتونی بگی عوض شد نسبت به تو رفتارم
از دور و بر و اطرافیات بپرس دربارم

وقتی من پات وایسادم منم بدون حق دارم
ولی کسی پای من واینستاد به جز شلوارم
 

Rhodium

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
552
امتیاز
4,478
نام مرکز سمپاد
علامه حلی ۱
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1406
تلگرام
شاید، شاید عذرخواهی را معنا نیست...انچه از دست رفته را چطور میشود بخشید انچه نیست را چرا باید بخشید..انجا که ویران گشت با کدام معذرت خواهی اباد خواهد شد و انچه تمام شد با کدام عذر می شود پر؟ گاهی عذرخواهی کافی نیست...جبران لازم است :)
 

banaz

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
367
امتیاز
10,377
نام مرکز سمپاد
فرزانگان۲
شهر
کرمان
سال فارغ التحصیلی
1400
رشته دانشگاه
مهندسی کامپیوتر

تابستان که می‌شود
دلم شور می‌زند
نکند طعم گیلاس‌های بازار
مرا از یادِ تو ببرد ...

عباس معروفی
 

Rhodium

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
552
امتیاز
4,478
نام مرکز سمپاد
علامه حلی ۱
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1406
تلگرام
ما بد نبودیم بلد بودیم دنیا مارو نمیخورد
ما تند بودیم اگه دریا بودیم که ماهیمون نمیمرد :)
 

...Maryam...

مرمرائیسم:)
ارسال‌ها
132
امتیاز
2,888
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
شهر لبخند:)
سال فارغ التحصیلی
1400
به فکرهایم فکر میکنم و از آنها خسته میشوم حتی مغزم درد میگیرد و اگر میتوانست بجای چشم هایم گریه میکرد.
 
بالا