جانا! سخن از زبان ما می‌گویی :-"

Rhodium

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
552
امتیاز
4,478
نام مرکز سمپاد
علامه حلی ۱
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1406
تلگرام
چش غره هام به دیوار...به دنیا یه نیشخند
میزنم و میگم میشه این فرمونو بدیش من؟
 
ارسال‌ها
810
امتیاز
11,351
نام مرکز سمپاد
چهارراه لشگر
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
97
اگه با اینکه میدونی،
میتونی با یکی باشی
که از تنهایی دربیای،
دستاش رو بگیری
و باهاش قدم بزنی
اما تنهایی رو انتخاب کردی
اگه با اینکه میدونی
دیگه هیچ وقت به این سن و سال
و به این شور و شوق جوونیت برنمیگردی
و دیگه حوصله قهر و آشتی و لجبازی
و کل کل الکی با کسی رو نداری
اما تنهایی رو انتخاب کردی
اگه با اینکه میدونی
دیگه لذت بوسیدن یواشکی
و ترس از قرار تو کوچه و خیابونهای شهر
و از این کافه به اون کافه رفتن رو
دیگه شاید هیچ وقت تجربه نکنی
و تنهایی رو انتخاب کردی
اگه با اینکه میدونی
شاید دیگه هیچ وقت عاشق کسی نشی
اما بازم تنهایی رو انتخاب کردی..
باید بگم حداقل به خودت خیانت نکردی^_*
تظاهر به دوست داشتن کسی نکردی
وقتی عاشق کسی نبودی،
اونو الکی وابسته به عشق نکردی...

#محسن_صفری
 

matin320

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,373
امتیاز
10,534
نام مرکز سمپاد
شهید هاشمی نژاد II
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
94
دانشگاه
شهید باهنر
رشته دانشگاه
دامپزشک / سیاست
حسبي وحسبكِ أن تظلّي دائما،
سرّاً يرزقني؛
وليسَ يُقالُ

(نزار قبانی)

برای من و تو همین بس است که،
برای همیشه رازی میمانی که مرا می درد
و
گفته نمی شود ...
 

Lushato

لنگر انداخته
ارسال‌ها
2,899
امتیاز
22,562
نام مرکز سمپاد
frz 1
شهر
idk
سال فارغ التحصیلی
1403
در خیالات خودم در زیر بارانی که نیست
می رسم با تو به خانه، از خیابانی که نیست

می نشینی روبرویم، خستگی در می کنی
چای می ریزم برایت، توی فنجانی که نیست

باز می خندی و می پرسی که حالت بهتر است
باز می خندم که خیلی، گرچه می دانی که نیست

شعر می خوانم برایت، واژه ها گل می کنند
یاس و مریم می گذارم ، توی گلدانی که نیست

چشم می دوزم به چشمت، می شود آیا کمی
دستهایم را بگیری ، بین دستانی که نیست

وقت رفتن می شود، با بغض می گویم نرو
پشت پایت اشک می ریزم، در ایوانی که نیست

می روی و خانه لبریز از نبودت می شود
باز تنها می شوم، با یاد مهمانی که نیست


زیبا بود 😪🚬
 

matin320

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,373
امتیاز
10,534
نام مرکز سمپاد
شهید هاشمی نژاد II
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
94
دانشگاه
شهید باهنر
رشته دانشگاه
دامپزشک / سیاست
بالاخره در زندگی هر آدمی ؛
یک نفر پیدا می‌شود که بی مقدمه آمده ، مدتی مانده ، قدمی زده و بعد اما بی‌هوا غیبش زده و رفته ...!
آمدن و ماندن و رفتن آدم‌ها مهم نیست ...
اینکه بعد از روزی روزگاری، در جمعی حرفی از تو به میان بیاید، آن شخص چگونه توصیفت می‌کند مهم است ...
اینکه بعد از گذشت چند سال، چه ذهنیتی از هم دارید مهم است ...
اینکه آن ذهنیت مثبت است یا منفی ...
اینکه تو را چطور آدمی شناخته، مهم است !
منطقی هستی و می‌شود روی دوستی‌ات حساب کرد ؟
می‌گوید دوست خوبی بودی برایش یا مهم‌ترین اشتباه زندگی‌اش شدی ...؟
اینکه خاطرات خوبی از تو دارد یا نه برعکس
اینکه رویایی شدی برای زندگی‌اش یا نه درسی شدی برای زندگی ...؟
به گمانم ذهنیتی که آدم‌ها از خود برای هم به یادگار می‌گذارند، از همه چیز بیشتر اهمیت دارد ...
وگرنه همه آمده‌اند که یک روز بروند ...!


صمد بهرنگی
 

Amirhossin

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
159
امتیاز
2,242
نام مرکز سمپاد
.
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1400
شاید رویِ زمین عشقی نباشد
جز آنچه که ما آن‌ را تَخَیُّل می کنیم.
که روزیِ خواهیم داشت
آن‌ را
و به آن دست یابیم.

توقف نکن_
به رقصیدن ادامه ده،
ای عشق،
ای شعر.

حتی اگر مرگ باشد
برقص

آدونیس
 

Rhodium

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
552
امتیاز
4,478
نام مرکز سمپاد
علامه حلی ۱
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1406
تلگرام
سیگارت را بده رفیق دو کام من نیز بزنم
سیگاری نیستم میدانی، فقط میخواهم فاز ببرم


خواننده گمنام 😪
 

banaz

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
367
امتیاز
10,376
نام مرکز سمپاد
فرزانگان۲
شهر
کرمان
سال فارغ التحصیلی
1400
رشته دانشگاه
مهندسی کامپیوتر
نمایندگان اتومبیل، اتومبیل می فروشند،
نمایندگان بیمه، بیمه می فروشند،
و نمایندگان ملت؟

استانیسلاو یرژی لتس
 

\>S.M.H.K.L</

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
11
امتیاز
19
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
ساری
سال فارغ التحصیلی
1403
دنیا همه هیچ اهل دنیا همه هیچ
ای هیچ برای هیچ بر هیچ مپیچ
دانی که پس از عمر چه ماند باقی
مهر است و محبت است و باقی همه هیچ
 

a×(S+n)

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
293
امتیاز
981
نام مرکز سمپاد
فرزانگان امین
شهر
اصفهان
سال فارغ التحصیلی
1400
رشته دانشگاه
پزشکی
همه صیدها بکَردی ، هِله میر بارِ دیگر

سگِ خویش را رها کن ، که کند شکارِ دیگر

همه غوطه ها بخوردی ، همه کارها بکَردی

منشین ز پای یک دَم ، که بماند کار دیگر

خنک آن قمار بازی که بباخت هرچه بودش

بنماند هیچش الا هوس قمار دیگر
 
بالا