نماز, آره یا نه؟

نماز میخونی؟


  • رای‌دهندگان
    164

Zetsubou Shinji

Evangelion Fan
ارسال‌ها
792
امتیاز
4,709
نام مرکز سمپاد
شهید دستغیب
شهر
شیراز
سال فارغ التحصیلی
1000
به دفعات انگشت شمار تو مدرسه خوندم(نماز جماعت که زنگ دینی بچه های کلاس میرن نمازخونه) و در همون موقع ها هم نه تنها حس ارامش نداشتم بلکه امیخته ای بود از اجبار،انزجار و وقت تلف شدن!
دلیلشم ساده ست،هیچ اعتقادی به مبانیش ندارم و حرف زدن با موجودی که یا کلا پنهانه و دلیلی براش نیست،یا وجود نداره،هیچگونه ارامش و احساس خوبی بهم نمیده.
هر چند فکر میکنم حتی اگه یه خدای دانای مطلق وجود داشته باشه،فکر نمیکنم بخواد همه معتقدان بهش،اعمالی یکسان،از پیش تعیین شده و با یک زبان خاص انجام بدن.

ولی منظور سوال تاپیک رو از "نماز اری یا نه" متوجه نمیشم.اگه منظور حق نماز خوندن باشه،که هرکسی مختاره بخونه یا نخونه.
ولی اگه منظور درستی این کاره،برمیگرده به درستی مبانیش(اعتقاد به خدا،اسلام و...) و تاثیرش(که روی هرکس فرق داره و بستگی داره به همون مبانی.کسی که بهش اعتقاد داره ارامش میگیره ولی برای کسی مثل من هیچ ارام بخشی ای نداره)
بله.
یعنی در واقع بر سر این توافق داریم که همه انسان ها به یک شخص یا موجود به عنوان پارادیم یا تکیه گاه فکری نیاز دارند.
نه نداریم!
اولا منظور از "شخص" چیه؟ یه انسان واقعی؟ اما مثال عارفان زیادی که از انسانها دوری کردن و رو بسوی خدا یا چیزهای دیگه اوردن،این تعریف رو نقض میکنه.
اگه منظور یک موجودیه که در ذهن فرد باشعوره(انسان،خدا،جن و...) بازهم بعضیا یک شی بیجان،ارامش خیلی بیشتری یهشون میده.

و دوم،دلیل این حرف چیه؟
 

Zetsubou Shinji

Evangelion Fan
ارسال‌ها
792
امتیاز
4,709
نام مرکز سمپاد
شهید دستغیب
شهر
شیراز
سال فارغ التحصیلی
1000
در مورد اعتقادات باید بگم ک باتوجه به پژوهش شخصی ای ک داشتم و تجربه دوره ای مکاتب مختلف از جمله آتئیست و آگنوستیک و دئیست و دین گرایی در پایان سال هفتم باتوجه به تلنگرهایی خاص به صورت عجیبی یقین پیداکردم ک خداوند تنها حقیقت مطلق هست.واندیشه ای خلاف این جهل نسبی ست. ولی باز تبدیل یقین نظری به یقین عملی خودش هفت خوان رستمه=))ان شالله برسد روزی ک به معنی واقعی کلمه مومن باشیم.واسه اون عده از دوستان هم ک هنوز در جهل هستند آرزو میکنم ک حقیقت یکتا رو درک کنند.x:x:
من هم از ته قلبم ارزو میکنم این هارو اثبات کنید! :
تعریفی جامع و مانع از خدا ارائه بدید.
اون رو اثبات کنید.
این خدا پیامبر میفرسته.
محمد پیامبر خداست.
قران عین کلام خداست.
یقین قابل دستیابی است(با توجه به بحران های اخیر در معرفت شناسی).
جهل نسبی یعنی چه و چرا نباید باشد(توجه داشته باشید که اگنوستیک ها معتقدن شواهد کافی برای رد یا اثبات خدا وجود نداره).
دیگران در چهل نسبی به سر میبرند.(که البته با توجه به معیارهایی خاص برای "صدق" و "توجیه" معنا پیدا میکنه و بحث دربارش زیاده).
 

پهلوی

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,543
امتیاز
22,380
نام مرکز سمپاد
میرزا کوچک خان
شهر
رشت
سال فارغ التحصیلی
1399
اما خب این جواب برای افرادی ک صرفا تک بعدی عقل گرا هستند
باید مد نظر داشته باشید خیلی به خودتون تخفیف بدید حداقل یه فاکتور باید با عقل جور دربیاد تا بشه گفت اثبات کردیم
عقل گرایی چیز بدی نیست
 

Zetsubou Shinji

Evangelion Fan
ارسال‌ها
792
امتیاز
4,709
نام مرکز سمپاد
شهید دستغیب
شهر
شیراز
سال فارغ التحصیلی
1000
بحث های زیادی میشه راجع به این مسائل کرد.ک اگ دوستان موافق باشن گروه تلگرامی مختص فلسفه و این مباحث بسازیم.
اما جدا از اون ، بهترین جواب برای وجودخدا ک در پشت پرده برای رسیدن به این جواب تمامی استدلال ها و برهان های دوطرف موافق و مخالف بررسی شده این هست ک خداوند بدون دلیل اثبات ست. اما خب این جواب برای افرادی ک صرفا تک بعدی عقل گرا هستند در مراحل اولیه قابل هضم نیست. از طرفی برهان های اثبات خدا کم و بیش یکی از یکی کامل تر و در مجموع اون حقیقتی رو ک مد نظر هست رو اثبات میکنن.بعد از اثبات وجود ، اثبات صفات انجام میشه ، و بعد از اثبات صفات به تبع صفات خداوند ضرورت پیامبر و بعد از اون ضرورت دین اثباات میشن.این شیوه اثبات پله به پله و وقت گیر و از حوصله خارج هست
بازم تاکید میکنم ک اگ دوستان موافق باشن گروه تلگرامی مختص این مطلب ساخته بشه ک راحت تر گپ بزنیم.
در فلسفه دین،سه رویکرد عمده داریم:
عقلگرایی حداکثری: برای هر چیز باید اثباتی قاطع و بی چون و چرا اورد.
عقلگرایی انتقادی(رویکرد مسلط): اثباتها نمیتونن قاطع باشن ولی میشه با نقد نظرات مختلف،بهترین رو تشخیص داد.
ایمانگرایی: بدون دلیل خاصی،به وجود خدا یقین داشته باشیم(مشابه حرف شما)

عقلگرایی حداکثری رویکرد جالبی نیست چون رسیدن به یقین معرفتی و حتی تعریفش،مسئله خیلی بحث برانگیزیه.
برهانهای خدا توسط فیلسوفان مزدور غربی(!) رد شدن (چه حداکثری چه انتقادی)و بین "فیلسوفان دین"(نه ملاها) کمرنگ تر شدن.

و البته ایمانگرایی هم واقعا نمیشه ازش طرفداری کرد،چون به هرچیزی میشه ایمان پیدا کرد و اونو بدون دلیل،اثبات دونست! عقلگرایی باید وجود داشته باشه،برای یک معیار (نسبتا) متقن برای واکاوی غقاید.
 
آخرین ویرایش:

پهلوی

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,543
امتیاز
22,380
نام مرکز سمپاد
میرزا کوچک خان
شهر
رشت
سال فارغ التحصیلی
1399
عقل از برهان و استدلال گفت
عشق هم از شور و شوق و حال گفت
در حریم عشق استدلال نیست
سر به سر حال است و قیل و قال نیست
عاقلان نام خدا بشنیده اند
عاشقان با دیده دل دیده اند
پاسخ به جایی بود اما خیالتونو راحت کنم که اسم اینو نمیذارن اثبات :))
من خودم وجود خدا رو صد‌درصد قبول دارم، یه متعلقاتی پشت‌بند اعتقاد به خدا -در اسلام- هست که من اونا رو قبول ندارم
و وقتی شما بپذیرید که خدا شخصا به پیامبر گفته «من میلیارد ها سال بی‌نهایت موجود رو (عذر می‌خوام بابت این حرف) اسکل کردم تا تو بیای و اگه تو نبودی من دنیا رو نمی‌آفریدم» باید با عقل اثباتش کنید نه عشق
 

Zetsubou Shinji

Evangelion Fan
ارسال‌ها
792
امتیاز
4,709
نام مرکز سمپاد
شهید دستغیب
شهر
شیراز
سال فارغ التحصیلی
1000
عقل از برهان و استدلال گفت
عشق هم از شور و شوق و حال گفت
در حریم عشق استدلال نیست
سر به سر حال است و قیل و قال نیست
عاقلان نام خدا بشنیده اند
عاشقان با دیده دل دیده اند
من عاشق جوکرم،پس جوکر وجود دارد!

برای واکاوی باورها به یک معیار همه گیر و مناسب نیاز داریم که همون اثبات عقلی و تجربه ست.اما شور دل و احساس و...در هرکس فرق میکنن و تابعین از پیشفرض های قبلی شخص در اجتماع و...به همین دلیل هم یکی با عشق به الله میرسه و اون یکی به برهما،اما شواهد عقلی و تجربی به هیچکدوم نمیرسن! همونطور که در تجربه،در یک دستگاه لخت،F فقط و ققط مساوی است با ma نه هیچ چیز دیگه ای.فرقی نمیکنه که ازمایشگر مسلمان باشه یا بودایی یا...به این میگن عینیت.ایمان فاقد این عنصره
 

Zetsubou Shinji

Evangelion Fan
ارسال‌ها
792
امتیاز
4,709
نام مرکز سمپاد
شهید دستغیب
شهر
شیراز
سال فارغ التحصیلی
1000
حرفای قبلی من دو جنبه داشت .یک جنبه عشق دوم جنبه عقل. ک از هر دو میشه به حقیقت رسید ولی سرعت و کیفیت رسیدن متفاوت. برای عاشقان راه عشق برای عاقلان راه عقل.
درباره عشق بالاتر صحبت کردم ولی گذشته از اون،این حرف یعنی نقض یکی از مهمترین مبانی معرفت شناسی،یعنی "توجیه" به عنوان یکی از شاخصه های معرفت.شما معرفت رو یا فقط "باور صادق" فرض گرفتید یا عقل و عشق رو هردو توجیه مناسب.اولی حرفی بسیار عجیبه که باید براش دلیل بیارین،دومی هم که بالاتر گفتم.
 

Zetsubou Shinji

Evangelion Fan
ارسال‌ها
792
امتیاز
4,709
نام مرکز سمپاد
شهید دستغیب
شهر
شیراز
سال فارغ التحصیلی
1000
ظرافت جنبه اول ک عشق هست به این سادگی نیست ک شما چنین برداشتی ازش کنید.از طرفی شما جنبه دوم ک عقل هست رو در نظر بگیرید.همون طور ک قبلا هم گفتم روش عقلی پله به پله باید انجام بشه.از تمامی براهین استدلال عقلی میشه وجودواجب والوجود رو نتیجه گرفت.بعد از اثبات وجود ، صفاات واجب الوجود اثبات میشه.و الی اخر.الان شما ک مخالفید باید استدلال های عقلی راجع به اثبات خدا رو تک به تک رد کنید.
پس این عشق موهومی چی هست؟ شور و عشق و...همگی احساسن و احساسات هم غیرقابل اعتماد برای جنبه های عظیم نظری و فاقد عینیت.

یکی از پیشفرض های بسیار منافشه برانگیزتون که در فلسفه جدید غیر قابل قبوله،جدا سازی وجود از ماهیت(صفات) هست.
جنبه بعدی هم اطلاق صفت "واجب" بر یک گزاره غیر تحلیلی(غیر همانگویانه)

البته هدف اصلی پی بردن به اثبات و رد خدا نبود.بلکه صرفا میخواستم نشون بدم یقین شما برپایه پیشفرضهای زیادیه که اکثرشون هم در فلسفه نوین غیر قابل قبولن.بنابر این بهتر هست فکر نکنید به یقین رسیدید و دیگران در جهل نسبی(!) بلکه همه ما در واقع فقط میتونیم اگنوستیک باشیم و به جهلمون اعتراف کنیم(گرچه مجبور نیستیم همه نظریات رو به یه اندازه دارای اعتبار و قابل دفاع بدونیم،که خداباوریِ مطابق حرف های شما به دلیل پیشفرض هاش،نمره قبولی خوبی نمیگیره)
 
  • لایک
امتیازات: fteh

alihhh

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
503
امتیاز
6,018
نام مرکز سمپاد
حلی
شهر
اراک
سال فارغ التحصیلی
96
آقا یه نفر گفت از جهل رها شدم حالا باید تمام سوالات بنیادینی که درباره اسلام مطرح هست رو پاسخ بده¿
این بحث ها اگر در موضوع تاپیک نمی گنجه منتقل بشه به مکان خودش.
 

ناتانائیل

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
246
امتیاز
382
نام مرکز سمپاد
علامه حلی ۱(حاج ترابی)
شهر
اراک
سال فارغ التحصیلی
95
دانشگاه
دانشگاه علوم پزشکی اراک
رشته دانشگاه
پزشکی
این عاطفیش
به حدی از مشکلات جهان فارغ میکنه که هیچ راه دیگه ای بجاش پیدا نکردم
وقت نماز خودمو تو بغل خدا میبینم
و تجربیش اینکه
وقتی ده سالم بود شبا از ترس خوابم نمی‌برد اون شبا پامیشدم یه دو رکعتی میخوندم آروم میشدم

علمی‌ش اینه که
همینکه جدیدا ثابت کردن واسه خارج کردن امواج منفی سرتون رو به خاک بگذارید

و عقلانیش اینکه به قول حافظ البته
وامش نده آنکه بی نماز است
گرچه دهنش ز فاقه باز است
کو فرض خدا نمیسپارد
از قرض تو نیز غم ندارد
اخلاقیش اینه که
وقتی یه عمره داریم دعا میکنیم و از خدا چیزی میخوایم باید وقتی اون ازمون چیزی میخواد قبول کنیم
حقوقیش اینه که
من خدا رو به عنوان+رب+ قبول کردم پس بر خودم واجب میدونم حتی اگه دلیلی نداشتم واسه نماز خوندن بعنوان تعبد (بندگی) این کارو انجام بدم
 
آخرین ویرایش:

پهلوی

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,543
امتیاز
22,380
نام مرکز سمپاد
میرزا کوچک خان
شهر
رشت
سال فارغ التحصیلی
1399
و عقلانیش اینکه به قول حافظ البته
قرضش نده آنکه بی نماز است
هرچند دهنش ز فاقه باز است
اون فرض خدا نمیسپارد
از قرض تو هم ابا ندارد
اصلاح شود:
۱- سعدی
۲- گرچه دهنش...
۳-کو فرض خدا...
۴- از قرض تو نیز غم ندارد
 

leben Leben

کاربر فعال
ارسال‌ها
59
امتیاز
781
نام مرکز سمپاد
شهید قدوسی
شهر
قم
راستش من نماز میخونم ولی نه از سر ایمان کامل بلکه از سر یک سوال اونم اینه که چرا یک سری ادم سال ها زمان میگذارن تا به خدا برسن میدونم و مطمئنم که زمانی برای جنبه ی روحانی زندگیم نگذاشتم اونقدارام مطالعات دینی نکردم که بگم کردم دروغه و همیشه این ترس و دارم که ی روز چهره به چهره با خدا شم و ازم بپرسه تو که واسه کنکورت ی سال وقت گذاشتی واسه من چی ؟؟ صادقانه به این که خدایی هست ایمان دارم و اینکه ادم هایی رو میشناسم که سال ها رنج کشیدن که خداشون دوستشون داشته باشه واقعا ارزش هر ادمی مساوی چیزیه که دوست داره علایق ادما میگه که چقدر بزرگن و کسی که چیزی که دوست داره خداست قدر اون بزرگه و دل بزرگه داره همیشه به علی ( ع) قبطه خوردم نه از جنبه ی نگاه دینی بلکه از این جنبه که واقعا به ارزشی فرای دنیا دست یافته بود که نه حکومت نه قدرت و نه هیچ چیزی دیگه ای واسش اونقدر قشنگ نبود یادمه ی ایه تو قران هست که میگه : و کسانی که خدا رو دوست دارند صاحب عمیق ترین عشقند واقعا خوش به حالشون
 

Zetsubou Shinji

Evangelion Fan
ارسال‌ها
792
امتیاز
4,709
نام مرکز سمپاد
شهید دستغیب
شهر
شیراز
سال فارغ التحصیلی
1000
بهتر هست جواب عشق چی هست رو در شعرهای عطار و مولانا پیدا کنید ک من در حدی نیستم ک توصیفش کنم.
.
بنابر به چیزی یقین قاطع دارید که حتی نمیتونید توصیفش کنید! این یعنی باور کورکورانه.و از اون جالبتر،ارزومندید که بقیه هم این رویه رو در پیش بگیرن! للعجبا...

در اندیشه های عارفانه همه جا،عشق یک «حس» ایمان و علاقه قویه که درباره عینی نبودنش توضیح دادم.
بحث جدایی پذیری وجود و صفت همینجور ک گفتید در فلسفه غیر ممکن هست..
من هیچوقت نگفتم غیر ممکنه فقط گفتم امروزه پذیرفتنی نیست و نقدهای زیادی بهش از زوایای مختلف وارده.ولی اتفاقا ممکنه و فلسفه اسلامی به جدایی وجود و ماهیت معتقده که در این باره به دو گروه عمده اصالت ماهیتی(مثل ابن سینا) و اصالت وجودی(ملاصدرا) تقسیم میشه.
.اما در متن قبل صرفا برای پله به پله پیش رفتن اثبات و قابل فهم بودن اثبات مجبور به اثبات جداگانه صفاات و وجود شدیم وگرنه همین ک وجود اثبات بشه انگاری همه چی اثبات شده.بحث در مورد وجود و انواع وجود رو باید در کارهای ابن سینا مطالعه شود. یکی از انواع وجود واجب الوجود هست
.
متاسفانه این بخش دوتا تناقض داره:
۱- در نقل قول بالاتر،حتی پارو از من فراتر گذاشتید و گفتید جدایی صفت و وجود ناممکنه‌.اما اینجا میگید در روش پله ای،میشه جداشون کرد.
۲- از نقدهای بسیار این برهان واجب الوجود که بگذریم،مسئله اینجاست که از طرفی در روش اثبات پله ای،پله اولتون اثبات وجوده(حتی فراتر از اون،میگید اگه وجود اثبات شه همه چی تمومه.) که این شمارو به پذیرش اصالت وجود سوق میده.اما از طرفی به ابن سینا اتکا میکنید که اصالت ماهیتی بود و این گرایش رو در این برهانشم میشه دید.به همین دلیل ملاصدرا،تقریری متفاوت از همین برهان ارائه میده که مبتنی بر اصالت وجوده.
نقد براهین اثبات به این سادگی نیست.
برعکس فکر میکنم!
اما در مورد یقین و جهل نسبت به موضوع وجود خدا ، باید بگم ک نظر شخصی بنده اینه ک هم از راه عشق و هم از راه عقل وجود خداوند نتیجه میشه.حالا شما باتوجه به دانسته هاتون آگنوستیک هستید .
حالا که اینقد به یقین مطلق معتقدید،خوشحال میشم نظرتونو درباره چالشهای معرفت شناسانه ای مثل شک دکارتی،پس روی بی پایان،مسئله گتیه،مغز در خمره و....بدونم.
در جواب جمله آخرتون ک دادارباوری مطابق چنین استدلالی نمره قبولی نمیگیره :جدا از اینک نباید بدون نقد کردن دقیق استدلال( ک شما نقد نکردین) چنین حرفی زد باید بگم ک خداوند نیازی به اثباات خود نداره.هرکس در گرو اندیشه ای ست ک دروست.
اولا من نگفتم دادارباوری گفتم خداباوری مطابق عقاید شما.چون ظاهرا مسلمانید و الله در جهان هستی دخالت میکنه ولی در دادارباوری خدا فقط جهان رو مثل یه ساعت عظیم تنظیم کرده و بعد دیگه دخالت نمیکنه.
نکته دوم اینکه هدف من بیشتر زیر سوال بردن این یقینتون بود،به وسیله تحلیل جملات و مشاهده تعداد زیادی پیشفرض بسیار مناقشه برانگیز که از بار «یقینی» بودن یک چیز کم میکنه.
متاسفانه وجود خدا(اون هم با صفات الله) برای اکثر مردم جهان(تمامی غیر مسلمانان) به هیچ وجه امری واضح نیست،پس یک بدیهی جهان شمول نیست(البته میشه مثل تجربه گرایان،وجود بدیهیات عقلی رو به کل منکر شد).
آقا یه نفر گفت از جهل رها شدم حالا باید تمام سوالات بنیادینی که درباره اسلام مطرح هست رو پاسخ بده¿
.
دقیقا! فردی دارای یقین مطلق باید چیزی رو دقیق بفهمه،اثباتی بی چون و چرا داشته باشه و به منتقدان هم پاسخی قاطع بده.
لطفا درباره وجود خدا و نظریات گوهر بارتون در اینجا بحث نکنید
.
دیکتاتوری در روز روشن!
چ بسا نظریه هایی ک ۲۰۰۰ سال بر جهان حکم فرمایی داشت ولی ب سادگی رد شد......
گرچه امروزه نظریاتی احمقانه به نظر میان با رد شدنهایی ساده ولی همینکه دو هزار سال بعد نقض شدن،نشون میده از نظر تاریخی،فرایندی سخت داشتن.از جمله پیشرفت ریاضیات،ابزارهای ازمایشی،بنیادهای معرفتی و فلسفی،ساپورت اقتصادی و...
دوم،عاقلانه ترین کار اینه که طبق پارادایم ها پیش رفت چون الکی به نظریه مسلط بین متخصصان یک حوزه تبدیل نشدن.مگر اینکه خلافش ثابت بشه(یعنی دلیل خوبی برای رد کردنش پیدا شه)
مثلا نظریات علمی تا وقتی کفایت تجربی دارن،معتبر محسوب میشن و دلیلی برای کنار گذاشتنشون نیست،مگر اینکه نظریه ای بهتر عرضه شه.
شمایی ک میگی آگنوستیک بودن بهترین راهه چون نمیشه خدارو اثبات کرد اینو بدون ک خیلیا ک ماها جزوشون نیستیم خدارو حس میکنن ما ک نمیدونیم چیه ترجیح میدیم ندانم گرا باشیم ک ن از این ور بوم بیوفتیم ن از اون ور.....
گویا شما هم دچار تناقض شدید.
از طرفی حس(؟!) رو ابزاری معتبر و یقینی میدونید که ما نمیتونیم(یا حق نداریم؟!) نقدش کنیم.و از طرفی میگید به ندانمگرایی فرگشتی معتقدید!

پ.ن: ندانمگرایی فرگشتی دو معنای عمده داره:
۱- اینکه باورهای ما در تقابل با یکدیگه و نقد باید قرار بگیرن و تکامل پیدا کنن.نکته اینجاست که این باورها ابدی نیستن و ممکنه بعد نقض شن،هرچند میشه در هر دورهببهترین باورهارو انتخاب کرد.از معتقدانش فون هایک و پوپر هستن.
۲- قوای شناختی ما طی فرگشت داروینی،بیشتر به درد موارد جزیی و لازم برای زندگی میخورن اما برای مسائل عمیق متافیزیکی چندان معتبر نیستن.خود داروین به این معتقد بود.
 
آخرین ویرایش:

alihhh

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
503
امتیاز
6,018
نام مرکز سمپاد
حلی
شهر
اراک
سال فارغ التحصیلی
96
دقیقا! فردی دارای یقین مطلق باید چیزی رو دقیق بفهمه،اثباتی بی چون و چرا داشته باشه و به منتقدان هم پاسخی قاطع بده.
آگنوستیک عزیز.
این تاپیک اسم داره رسم داره موضوع داره.
حرفای شما تا این جا به موضوع نماز ربطی نداشته.
شما در جای خودش باید جواب سوالاتتون رو پیدا کنید و قطعا هستند کسانی که بتونن به منتقدان پاسخ قاطع بدهند. بحث دیکتاتوری هم نیست. شما برو توی انجمن اعتقادی تاپیک مرتبط رو پیدا کن و فعالیت کن.
 

Zetsubou Shinji

Evangelion Fan
ارسال‌ها
792
امتیاز
4,709
نام مرکز سمپاد
شهید دستغیب
شهر
شیراز
سال فارغ التحصیلی
1000
آگنوستیک عزیز.
این تاپیک اسم داره رسم داره موضوع داره.
حرفای شما تا این جا به موضوع نماز ربطی نداشته.
شما در جای خودش باید جواب سوالاتتون رو پیدا کنید و قطعا هستند کسانی که بتونن به منتقدان پاسخ قاطع بدهند. بحث دیکتاتوری هم نیست. شما برو توی انجمن اعتقادی تاپیک مرتبط رو پیدا کن و فعالیت کن.
پست های نسبتا بیربط و حتی اسپم در همین تاپیک هست. برام عجیبه که این قانونمداران بجای گیر دادن به اونها از این بحث پیش اومده گله میکنن!
دوم،موضوع چندان هم بیربط نیست و پیش اومدنش کاملا طبیعیه.این کاملا واضحه اولا این تاپیک علاوه بر نظرسنجی،جای بحث هم گذاشته و دلیل نماز خوندن یا نخوندن افراد بیش از همه وابسته به معتقداتشونه.بنابراین بهتره بجای خاک خوردن این تاپیک،به بحث پیرامون این معتقدات بپردازیم که خودشون عامل نماز و جواب دادن به سوال «نماز اری یا خیر؟» (بر اساس توجیه معرفتی و نه حقوقی) بشه.
 

alihhh

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
503
امتیاز
6,018
نام مرکز سمپاد
حلی
شهر
اراک
سال فارغ التحصیلی
96
پست های نسبتا بیربط و حتی اسپم در همین تاپیک هست. برام عجیبه که این قانونمداران بجای گیر دادن به اونها از این بحث پیش اومده گله میکنن!
دوم،موضوع چندان هم بیربط نیست و پیش اومدنش کاملا طبیعیه.این کاملا واضحه اولا این تاپیک علاوه بر نظرسنجی،جای بحث هم گذاشته و دلیل نماز خوندن یا نخوندن افراد بیش از همه وابسته به معتقداتشونه.بنابراین بهتره بجای خاک خوردن این تاپیک،به بحث پیرامون این معتقدات بپردازیم که خودشون عامل نماز و جواب دادن به سوال «نماز اری یا خیر؟» (بر اساس توجیه معرفتی و نه حقوقی) بشه.

اینجا انجمن گفت و شنوده نه اعتقادی.
اسپم بقیه هم مثل پست های نامربوط شما.
مدیری اگر هست رسیدگی کنه
 

ناتانائیل

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
246
امتیاز
382
نام مرکز سمپاد
علامه حلی ۱(حاج ترابی)
شهر
اراک
سال فارغ التحصیلی
95
دانشگاه
دانشگاه علوم پزشکی اراک
رشته دانشگاه
پزشکی
اصلاح شود:
۱- سعدی
۲- گرچه دهنش...
۳-کو فرض خدا...
۴- از قرض تو نیز غم ندارد
بسیار ممنون و سپاسگزارم
-میدونم اسپمه و مربوط به بحث نیس اما گفتم تچکر کنم از اسپم بودن هم معذرت
#
 

Zetsubou Shinji

Evangelion Fan
ارسال‌ها
792
امتیاز
4,709
نام مرکز سمپاد
شهید دستغیب
شهر
شیراز
سال فارغ التحصیلی
1000
QUOTE="alihhh, post: 1532393, member: 19091"]اینجا انجمن گفت و شنوده نه اعتقادی.
[/QUOTE]
پس گویا تاپیک در جایی کاملا نامناسب گذاشته شده.تنها در یه حکومت دین سالار دینیه که مذهب نقشی بسیار فراتر از اعتقاد فردی بازی میکنه و تبدیل به ساختار اجتماعی میشه!
 

Zetsubou Shinji

Evangelion Fan
ارسال‌ها
792
امتیاز
4,709
نام مرکز سمپاد
شهید دستغیب
شهر
شیراز
سال فارغ التحصیلی
1000
من خودم نگفتم ک حسش کردم همونطور ک اگ یکی ب من بگه من خدا رو حس کردم فک میکنم دیوونس
اگر من هم ب کسی ک خدا رو قبول داره بگم من تکامل رو قبول دارممن رو دیووونه فرض میکنه ...
خدا یک ادعای متافیزیکیه.مقابلش هم،یعنی وجود نداشتن خدا،باز یه ادعای متافیزیکیه.اما ندانمگرایی فرگشتی میگه باورهای ما خصوصا درباره موارد متافیزیکی،قطعیت ندارن و نمیشه از هیچکدوم از دو گرایش فوق،قاطعانه حمایت کرد.ندانمگرایی نوعی شکاکیته ولی اینکه حتی شکاکیت رو هم کلا رو هوا در نظر بگیریم(مثل شما که میگید هردو در گفتن دیوونه به اون یکی موجهن.توجه داشته باشید که دوگانه شما در پستتون نه خداباوری و خداناباوری،بلکه شکاکیت و خداباوری بودن) میشه نسبی گرایی که احتمالا درباره تناقض معروفش خبر دارید.
 

ÄBČDE FGHÏ

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,575
امتیاز
10,855
نام مرکز سمپاد
علامه ی حلی 1
شهر
همدان
سال فارغ التحصیلی
1395
دانشگاه
علوم پزشکی شهید بهشتی
=



پس گویا تاپیک در جایی کاملا نامناسب گذاشته شده.تنها در یه حکومت دین سالار دینیه که مذهب نقشی بسیار فراتر از اعتقاد فردی بازی میکنه و تبدیل به ساختار اجتماعی میشه!
خوب؟
 
بالا