- مدیر
- #2,641
- ارسالها
- 385
- امتیاز
- 7,416
- نام مرکز سمپاد
- فرزانگان
- شهر
- همینجا
- سال فارغ التحصیلی
- 1398
مصلحت نیست قیاس رخ تو با خورشید
شمس اگر اذن طلوع از تو بگید هنر است
مولانا
شمس اگر اذن طلوع از تو بگید هنر است
مولانا
آنچه در آینه جوان بیندتا به گریبان نرسد دست مرگ
دست ز دامن نکنیمت رها
سعدی
من همه در حکم تو ام تو همه در خون منیور چو حافظ ز بیابان نبرم ره بیرون
همره کوکبه آصف دوران بروم
تو را من چشم در راهم …یک قصه بیش نیست غم عشق و این عجب
کز هر زبان که می شنوم نامکرر است
مغز را خالی کن از انکار یارمن درد تو را ز دست آسان ندهم
دل بر نکنم ز دوست تا جان ندهم
مولانا
رو سر بنه به بالین تنها مرا رها کنمغز را خالی کن از انکار یار
تا که ریحان یابد از گلزار یار
نور چشمی کو به روز استاره دیدرو سر بنه با بالین تنها مرا رها کن
ترک من خراب شبگرد مبتلا کن
تا در اندوهت به سر میبردمیدر دیر مغان امد یارم قدحی در دست
مست از می و می خواران از نرگس مستش مست
تا چند بسته ماندن در دام خود فريبيیک عمر جدایی به هوای نفسی وصل
گیرم که جوتن گشت زلیخا ، به چه قیمت؟
یکی درد و یکی درمان پسنددتا چند بسته ماندن در دام خود فريبي
با غير آشنايي، با آشنا غريبي؟
مشرق و مغرب ار روم ور سوی آسمان شومدوستت دارم و دانم که تویی دشمن جانم
از چه با دشمن جانم شده ام دوست ،ندانم