مشاعره

[SARA.MA]

در عالم بی‌وفا کسی خرم نیست
شادی و نشاط در بنی‌آدم نیست
آن کس که درین زمانه او را غم نیست
یا آدم نیست، یا از این عالم نیست
هلالی جغتایی

تو عهد كرده اي كه كشاني به خون مرا
من جهد كرده ام كه به عهدت وفا كني
فروغي بسطامي

 

[Maia]

تو عهد كرده اي كه كشاني به خون مرا
من جهد كرده ام كه به عهدت وفا كني
فروغي بسطامي

یک شب لبان تشنهٔ من با شوق
در آتش لبان تو می سوزد
چشمان من امید نگاهش را
بر گردش نگاه تو می دوزد
فروغ فرخزاد

 

[SARA.MA]

یک شب لبان تشنهٔ من با شوق
در آتش لبان تو می سوزد
چشمان من امید نگاهش را
بر گردش نگاه تو می دوزد
فروغ فرخزاد

تو را با غیر می بینم ، صدایم در نمی آید
دلم می سوزد و کاری ز دستم بر نمی آید
مهدی اخوان ثالث

 

[SARA.MA]

در دایره قسمت ما نقطه ی تسلیمیم
لطف آنچه تو اندیشی حکم آنچه تو فرمایی
حافظ

یکی دیگه بگو
اینو یبار گفتم صفحه ی قبل

 

[Maia]

تو را با غیر می بینم ، صدایم در نمی آید
دلم می سوزد و کاری ز دستم بر نمی آید
مهدی اخوان ثالث

دردا چنان که عمر و دریغا چنین که مرگ
از من گرفت مهلت و مهلت به من نداد!
ما را فریب دادی و جای گلایه نیست
ما زودباوریم و تو دلال اعتماد
فاضل نظری

 

[Ali.D7]

دردا چنان که عمر و دریغا چنین که مرگ
از من گرفت مهلت و مهلت به من نداد!
ما را فریب دادی و جای گلایه نیست
ما زودباوریم و تو دلال اعتماد
فاضل نظری

در پرده اسرار کسی را ره نیست
زین تعبیه جان هیچکس آگه نیست
جز در دل خاک هیچ منزلگه نیست
می خور که چنین فسانه‌ها کوته نیست
خیام

 

[SARA.MA]

در پرده اسرار کسی را ره نیست
زین تعبیه جان هیچکس آگه نیست
جز در دل خاک هیچ منزلگه نیست
می خور که چنین فسانه‌ها کوته نیست
خیام

تو مو می بینی و مجنون پیچش مو
تو ابرو او اشارت های ابرو
وحشی بافقی

 

[shgh.tv]

تو مو می بینی و مجنون پیچش مو
تو ابرو او اشارت های ابرو
وحشی بافقی

وا فریادا ز عشق وا فریادا
کارم به یکی طرفه نگار افتادا
گر داد من دلشکسته دادا دادا
ورنه من و عشق هر چه بادا بادا

ابوسعید ابوالخیر

 

[Maia]

وا فریادا ز عشق وا فریادا
کارم به یکی طرفه نگار افتادا
گر داد من دلشکسته دادا دادا
ورنه من و عشق هر چه بادا بادا

ابوسعید ابوالخیر

الفت چه طلسمی ست که باطل شدنی نیست
اعجاز تو ای عشق نه سحر است نه جادوست
ای کاش شب مرگ در آغوش تو باشم
زهری که بنوشم ز لب سرخ تو داروست
فاضل نظری

 

[shgh.tv]

الفت چه طلسمی ست که باطل شدنی نیست
اعجاز تو ای عشق نه سحر است نه جادوست
ای کاش شب مرگ در آغوش تو باشم
زهری که بنوشم ز لب سرخ تو داروست
فاضل نظری

تکیه بر اختر شبگرد مکن کاین عیار
تاج کاووس ربود و کمر کیخسرو

حافظ

 

[Maia]

تکیه بر اختر شبگرد مکن کاین عیار
تاج کاووس ربود و کمر کیخسرو

حافظ

وقت طرب خوش یافتم آن دلبر طناز را
ساقی بیار آن جام می مطرب بزن آن ساز را
امشب که بزم عارفان از شمع رویت روشن است
آهسته تا نبود خبر رندان شاهدباز را
سعدی

 

[SARA.MA]

وقت طرب خوش یافتم آن دلبر طناز را
ساقی بیار آن جام می مطرب بزن آن ساز را
امشب که بزم عارفان از شمع رویت روشن است
آهسته تا نبود خبر رندان شاهدباز را
سعدی

اگر به زلف دراز تو دست ما نرسد
گناه بخت پريشان و دست كوته ماست
حافظ

 

[M_A_H_D_I]

اگر به زلف دراز تو دست ما نرسد
گناه بخت پريشان و دست كوته ماست
حافظ

تا تو نگاه میکنی , کار من آه کردن است
ای به فدای چشم تو , این چه نگاه کردن است
................................................................
تا تو مراد من دهي كشته مرا فراق تو
تا تو به داد من رسي، من به خدا رسيده ام
رهي معيري

 

[Maia]

تا تو نگاه میکنی , کار من آه کردن است
ای به فدای چشم تو , این چه نگاه کردن است
................................................................
تا تو مراد من دهي كشته مرا فراق تو
تا تو به داد من رسي، من به خدا رسيده ام
رهي معيري

من با تو به چشم و هیچ نبودم
چون سایه عدم بود سراپای وجودم
بر غیرت من عیب مگیر ای همه خوبی
وقتی که به اندازه حسن تو حسودم
فاضل نظری

 

[_SAEED]

من با تو به چشم و هیچ نبودم
چون سایه عدم بود سراپای وجودم
بر غیرت من عیب مگیر ای همه خوبی
وقتی که به اندازه حسن تو حسودم
فاضل نظری

من اگر دست زنانم نه من از دست زنانم
نه از اینم نه از آنم من از آن شهر کلانم
حضرت مولانا

 

[Maia]

من اگر دست زنانم نه من از دست زنانم
نه از اینم نه از آنم من از آن شهر کلانم
حضرت مولانا

معاشران گره از زلف یار باز کنید
شبی خوش است بدین قصه اش دراز کنید
حضور خلوت انس است و دوستان جمع اند
وان یکاد بخوانید و در فراز کنید
حافظ

 

[hosam.r]

معاشران گره از زلف یار باز کنید
شبی خوش است بدین قصه اش دراز کنید
حضور خلوت انس است و دوستان جمع اند
وان یکاد بخوانید و در فراز کنید
حافظ

دلیل عشق حقیقی‌ست عشق‌های مجاز
به آفتاب رسد شبنم از نظاره‌‌ی گل
صائب

 

[لو:)]

دل زنده هرگز نگردد هلاک
تن زنده دل،گر بمیرد
چه باک؟
حضرت سعدی

 

[M_A_H_D_I]

دل زنده هرگز نگردد هلاک
تن زنده دل،گر بمیرد
چه باک؟
حضرت سعدی

کنم نظاره چون بی پرده رخسار نکویش را؟
که من پوشیده دارم از دل خود آرزویش را
صائب تبریزی

 

[shgh.tv]

کنم نظاره چون بی پرده رخسار نکویش را؟
که من پوشیده دارم از دل خود آرزویش را
صائب تبریزی

احد لیس کمثله صمد لیس له ضد
لمن الملک تو گویی که مر آن را تو سزایی

سنایی