مشاعره

Roxan

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
791
امتیاز
10,377
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1405
تا شدم حلقه به گوش در میخانه عشق
هر دم آید غمی از نو به مبارک بادم
من و بادِ صبا مِسکین دو سرگردانِ بی‌حاصل
من از افسونِ چشمت مست و او از بویِ گیسویت
 

shalgham2

کاربر فعال
ارسال‌ها
25
امتیاز
219
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
بوشهر
سال فارغ التحصیلی
1405
من و بادِ صبا مِسکین دو سرگردانِ بی‌حاصل
من از افسونِ چشمت مست و او از بویِ گیسویت
توهمانی که دلم لک زده لبخندش را او که هرگز نتوان یافت همانندش را
گفته شده؟
 
ارسال‌ها
421
امتیاز
2,529
نام مرکز سمپاد
[.unk]
شهر
[.unk]
سال فارغ التحصیلی
333
توهمانی که دلم لک زده لبخندش را او که هرگز نتوان یافت همانندش را
ابر آمد و باز بر سر سبزه گریست
بی بادهٔ گلرنگ نمی‌باید زیست

این سبزه که امروز تماشاگه ماست
تا سبزهٔ خاک ما تماشاگه کیست
 

passion*

کاربر فعال
ارسال‌ها
33
امتیاز
256
نام مرکز سمپاد
فرزانگان1
شهر
..‌.
سال فارغ التحصیلی
1406
ابر آمد و باز بر سر سبزه گریست
بی بادهٔ گلرنگ نمی‌باید زیست

این سبزه که امروز تماشاگه ماست
تا سبزهٔ خاک ما تماشاگه کیست
تا زمانی که رسیدن به تو امکان دارد
زندگی درد قشنگیست که جریان دارد

زندگی درد قشنگیست به جز شب هایش
که بدون تو فقط خواب پریشان دارد
 
ارسال‌ها
421
امتیاز
2,529
نام مرکز سمپاد
[.unk]
شهر
[.unk]
سال فارغ التحصیلی
333
تا زمانی که رسیدن به تو امکان دارد
زندگی درد قشنگیست که جریان دارد

زندگی درد قشنگیست به جز شب هایش
که بدون تو فقط خواب پریشان دارد
دریاب که از روح جدا خواهی رفت
در پردۀ اسرار فنا خواهی رفت

می نوش ندانی از کجا آمده‌ای
خوش باش ندانی به کجا خواهی رفت


این رباعی خیام دیگه ته اگنوستیک بودنه!
 

Ayda-kz

صحیح
ارسال‌ها
143
امتیاز
1,830
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
...
سال فارغ التحصیلی
1403
مدال المپیاد
طلای المپیاد Overthinking
دریاب که از روح جدا خواهی رفت
در پردۀ اسرار فنا خواهی رفت

می نوش ندانی از کجا آمده‌ای
خوش باش ندانی به کجا خواهی رفت


این رباعی خیام دیگه ته اگنوستیک بودنه!
تو کمان کشیده و در کمین که زنی به تیرم و من غمین
همه غمم بود از همین که خدا نکرده خطا کنی
 
ارسال‌ها
421
امتیاز
2,529
نام مرکز سمپاد
[.unk]
شهر
[.unk]
سال فارغ التحصیلی
333
تو کمان کشیده و در کمین که زنی به تیرم و من غمین
همه غمم بود از همین که خدا نکرده خطا کنی
یک قطرهٔ آب بود با دریا شد
یک ذرهٔ خاک با زمین یکتا شد

آمد شدن تو اندر این عالم چیست
آمد مگسی پدید و ناپیدا شد

خیام نهیلیسته، نظرمو عوض کن
 

آفرودیت

شاپرکی با شوق پرواز
کنکوری 1404
ارسال‌ها
134
امتیاز
2,131
نام مرکز سمپاد
FRZ
شهر
.
سال فارغ التحصیلی
04
یک قطرهٔ آب بود با دریا شد
یک ذرهٔ خاک با زمین یکتا شد

آمد شدن تو اندر این عالم چیست
آمد مگسی پدید و ناپیدا شد

خیام نهیلیسته، نظرمو عوض کن
دردِ عشقی کشیده‌ام که مپرس
زهرِ هجری چشیده‌ام که مپرس
گشته‌ام در جهان و آخرِ کار
دلبری برگزیده‌ام که مپرس
 

بنیاد مستضعفان

لنگر انداخته ⚓⚓⚓⚓⚓
ارسال‌ها
37
امتیاز
124
نام مرکز سمپاد
Le Rosey
شهر
Rolle
سال فارغ التحصیلی
0
دردِ عشقی کشیده‌ام که مپرس
زهرِ هجری چشیده‌ام که مپرس
گشته‌ام در جهان و آخرِ کار
دلبری برگزیده‌ام که مپرس
منم بازی
ساقیا برخیز و درده جام را
خاک بر سر کن غم ایام را
ساغر می بر کفم نه تا ز بر
برکشم این دلق ازرق فام را
 

آفرودیت

شاپرکی با شوق پرواز
کنکوری 1404
ارسال‌ها
134
امتیاز
2,131
نام مرکز سمپاد
FRZ
شهر
.
سال فارغ التحصیلی
04
از زمزمه دلتنگیم، از همهمه بیزاریم
نه طاقت خاموشی، نه تاب سخن داریم
منم بازی
ساقیا برخیز و درده جام را
خاک بر سر کن غم ایام را
ساغر می بر کفم نه تا ز بر
برکشم این دلق ازرق فام را
 

بنیاد مستضعفان

لنگر انداخته ⚓⚓⚓⚓⚓
ارسال‌ها
37
امتیاز
124
نام مرکز سمپاد
Le Rosey
شهر
Rolle
سال فارغ التحصیلی
0
از زمزمه دلتنگیم، از همهمه بیزاریم
نه طاقت خاموشی، نه تاب سخن داریم
من نه آنم که ز جورِ تو بِنالم، حاشا
بندهٔ معتقد و چاکرِ دولتخواهم
بسته‌ام در خَمِ گیسویِ تو امّیدِ دراز
آن مبادا که کُنَد دستِ طلب کوتاهم
ذَرّهٔ خاکم و در کویِ توام جای خوش است
ترسم ای دوست که بادی بِبَرَد ناگاهم
پیرِ میخانه سَحَر جامِ جهان‌بینم داد
و اندر آن آینه از حُسنِ تو کرد آگاهم
 

boorooslii

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
10
امتیاز
119
نام مرکز سمپاد
بروسلی پرور
شهر
سیارک x43
سال فارغ التحصیلی
1397
من نه آنم که ز جورِ تو بِنالم، حاشا
بندهٔ معتقد و چاکرِ دولتخواهم
بسته‌ام در خَمِ گیسویِ تو امّیدِ دراز
آن مبادا که کُنَد دستِ طلب کوتاهم
ذَرّهٔ خاکم و در کویِ توام جای خوش است
ترسم ای دوست که بادی بِبَرَد ناگاهم
پیرِ میخانه سَحَر جامِ جهان‌بینم داد
و اندر آن آینه از حُسنِ تو کرد آگاهم
مژه بر هم نزنم تا که ز دستم نرود ناز چشمان تو قدر مژه بر هم زدنی
 

Ayda-kz

صحیح
ارسال‌ها
143
امتیاز
1,830
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
...
سال فارغ التحصیلی
1403
مدال المپیاد
طلای المپیاد Overthinking
یوسف گم گشته باز اید به کنعان غم مخور
 

boorooslii

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
10
امتیاز
119
نام مرکز سمپاد
بروسلی پرور
شهر
سیارک x43
سال فارغ التحصیلی
1397
روبهی قالب پنیری دید ..به دهن برگرفت و زود پرید
اینم حسابه؟ 🤣
 
ارسال‌ها
421
امتیاز
2,529
نام مرکز سمپاد
[.unk]
شهر
[.unk]
سال فارغ التحصیلی
333
روبهی قالب پنیری دید ..به دهن برگرفت و زود پرید

در هر دشتی که لاله‌زاری بوده‌ست
از سرخی خون شهریاری بوده‌ست

هر شاخ بنفشه کز زمین می‌روید
خالی‌ست که بر رخ نگاری بوده‌ست
 

Ayda-kz

صحیح
ارسال‌ها
143
امتیاز
1,830
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
...
سال فارغ التحصیلی
1403
مدال المپیاد
طلای المپیاد Overthinking
تا نگاهی نکند سوی تو پنهان از من در پی دیده چو دل، دوش کمین می کردم
 

بنیاد مستضعفان

لنگر انداخته ⚓⚓⚓⚓⚓
ارسال‌ها
37
امتیاز
124
نام مرکز سمپاد
Le Rosey
شهر
Rolle
سال فارغ التحصیلی
0
تا نگاهی نکند سوی تو پنهان از من در پی دیده چو دل، دوش کمین می کردم
ما را زِ خیالِ تو چه پروایِ شراب است؟
خُم گو سر خود گیر، که خُمخانه خراب است
افسوس که شُد دلبر و در دیدهٔ گریان
تحریرِ خیالِ خطِ او نقشِ بر آب است
بیدار شو ای دیده که ایمن نتوان بود
زین سیلِ دمادم که در این منزلِ خواب است
معشوق عیان می‌گذرد بر تو، ولیکن
اغیار همی‌بیند از آن بسته نقاب است
 

Ayda-kz

صحیح
ارسال‌ها
143
امتیاز
1,830
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
...
سال فارغ التحصیلی
1403
مدال المپیاد
طلای المپیاد Overthinking
دهه باز بردینش رو ت ...ت هام ته کشید... نه نه یکی موند
تا چند مرا از خود ای دوست جدا داری؟ من هیچ نمی‌گویم، آخر تو روا داری؟
 

shalgham2

کاربر فعال
ارسال‌ها
25
امتیاز
219
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
بوشهر
سال فارغ التحصیلی
1405
دهه باز بردینش رو ت ...ت هام ته کشید... نه نه یکی موند
تا چند مرا از خود ای دوست جدا داری؟ من هیچ نمی‌گویم، آخر تو روا داری؟
یارب به کمند عشق پا بستم کن
از دامن غیر خودتهی دستم کن
یکباره زاندیشه عقلم برهان
وزباده صاف عشق سر مستم کن
 

Ayda-kz

صحیح
ارسال‌ها
143
امتیاز
1,830
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
...
سال فارغ التحصیلی
1403
مدال المپیاد
طلای المپیاد Overthinking
نه چندان دلخوری از من
نه چندان دوستم داری
مرا تا چند میخواهی بلاتکلیف بگذاری؟
 
بالا