مشاعره

[مریم؛]

تا توانی دفع غم از خاطر غمناک کن
در جهان گریاندن آسان است، اشکی پاک کن

نه طریق دوستان است و نه شرط مهربانی
که به دوستان یک‌دل سر دست برفشانی

 

[Mojo]

نه طریق دوستان است و نه شرط مهربانی
که به دوستان یک‌دل سر دست برفشانی

یارب آن نوگل خندان که سپردی به منش
می‌سپارم به تو از چشم حسود چمنش

 

[مریم؛]

یارب آن نوگل خندان که سپردی به منش
می‌سپارم به تو از چشم حسود چمنش

رفتیم صفحه‌ی سوم! =)

شراب تلخ می‌خواهم که مردافکن بود زورش
که تا یک دم بیاسایم ز دنیا و شر و شورش

 

[Mojo]

رفتیم صفحه‌ی سوم! =)

شراب تلخ می‌خواهم که مردافکن بود زورش
که تا یک دم بیاسایم ز دنیا و شر و شورش

انشالله صفحه پنجم

شد آنکه اهل نظر بر کناره می‌رفتند
هزار گونه سخن در دهان و لب خاموش

 

[مریم؛]

انشالله صفحه پنجم

شد آنکه اهل نظر بر کناره می‌رفتند
هزار گونه سخن در دهان و لب خاموش

شهری‌ست پر ظریفان وز هر طرف نگاری
یاران صلای عشق است گر می‌کنید کاری

 

[Mojo]

شهری‌ست پر ظریفان وز هر طرف نگاری
یاران صلای عشق است گر می‌کنید کاری

یارب سببی ساز که یارم به سلامت
بازآید و برهاندم از بند ملامت

 

[مریم؛]

یارب سببی ساز که یارم به سلامت
بازآید و برهاندم از بند ملامت

تو همچو صبحی و من شمع خلوت سحرم
تبسمی کن و جان بین که چون همی‌سپرم

 

[Mojo]

تو همچو صبحی و من شمع خلوت سحرم
تبسمی کن و جان بین که چون همی‌سپرم

ما را به رخت و قامت، کاری نبست شادی
ای قیامت چشم تو، ما را بس است یاری

 

[مریم؛]

ما را به رخت و قامت، کاری نبست شادی
ای قیامت چشم تو، ما را بس است یاری

یار ما چون گیرد آغاز سماع
قدسیان بر عرش دست افشان کنند

 

[Mojo]

یار ما چون گیرد آغاز سماع
قدسیان بر عرش دست افشان کنند

دل می‌رود ز دستم، صاحب دلان خدا را
دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا

 

[مریم؛]

دل می‌رود ز دستم، صاحب دلان خدا را
دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا

آن که به پرسش آمد و فاتحه خواند و می‌رود
گو نفسی که روح را می‌کنم از پیش روان

 

[Mojo]

آن که به پرسش آمد و فاتحه خواند و می‌رود
گو نفسی که روح را می‌کنم از پیش روان

ناله‌ای کن که در این تیره‌ شب غم نرود
شاید این درد دل از سینه‌ی محرم نرود

 

[مریم؛]

ناله‌ای کن که در این تیره‌ شب غم نرود
شاید این درد دل از سینه‌ی محرم نرود

در راه عشق مرحله‌ی قرب و بعد نیست
می‌بینمت عیان و دعا می‌فرستمت

 

[Mojo]

در راه عشق مرحله‌ی قرب و بعد نیست
می‌بینمت عیان و دعا می‌فرستمت

تو را ز کنگره عرش می‌زنند صفیر
ندانمت که در این دامگه چه افتادست

 

[مریم؛]

تو را ز کنگره عرش می‌زنند صفیر
ندانمت که در این دامگه چه افتادست

تو با خدای خود انداز کار و دل خوش دار
که رحم اگر نکند مدعی خدا بکند

 

[Mojo]

تو با خدای خود انداز کار و دل خوش دار
که رحم اگر نکند مدعی خدا بکند

دل داده‌ام به یاری، شوخی کشد به یغما
ترسم بگوید آخر، با ما وفا چرا؟

 

[مریم؛]

دل داده‌ام به یاری، شوخی کشد به یغما
ترسم بگوید آخر، با ما وفا چرا؟

آسمان بار امانت نتوانست کشید
قرعهٔ کار به نام من دیوانه زدند

 

[Mojo]

آسمان بار امانت نتوانست کشید
قرعهٔ کار به نام من دیوانه زدند

دل گشودم به خیال تو و جانم رفت
غافل از آن که تو بی‌رحم و ندانم رفت

 

[مریم؛]

دل گشودم به خیال تو و جانم رفت
غافل از آن که تو بی‌رحم و ندانم رفت

تا دل هرزه گرد من رفت به چین زلف او
زان سفر دراز خود عزم وطن نمی‌کند

 

[Mojo]

تا دل هرزه گرد من رفت به چین زلف او
زان سفر دراز خود عزم وطن نمی‌کند

الان نزدیکه بریم صفحه سوم

در هوای عشق تو، دل به تمنّا خوش است
گرچه دوری ز من و، یاد تو با ما خوش است