مشاعره

[Mojo]

دل چو پرگار به هر سو دورانی می کرد
وندر آن دایره ، سرگشته ی پابرجا بود
- حافظ

در دایره‌ای که آمد و رفتن ماست
او را نه بدایت نه نهایت پیداست

 

[riri]

در دایره‌ای که آمد و رفتن ماست
او را نه بدایت نه نهایت پیداست

ترسم که عشق در غم ما پرده در شود
وین راز سر به مهر به عالم ثمر شود

 

[Mojo]

ترسم که عشق در غم ما پرده در شود
وین راز سر به مهر به عالم ثمر شود

در کوی نیک‌نامی ما را گذر ندادند
گر تو نمی‌پسندی تغییر کن قضا را

حافط

 

[Sariii_m]

در کوی نیک‌نامی ما را گذر ندادند
گر تو نمی‌پسندی تغییر کن قضا را

حافط

اهل کاشانم
پیشه ام نقاشی است
گاه گاهی قفسی میسازم با رنگ میفروشم به شما
تا به اواز شقایق که در ان زندانی است

 

[Mojo]

اهل کاشانم
پیشه ام نقاشی است
گاه گاهی قفسی میسازم با رنگ میفروشم به شما
تا به اواز شقایق که در ان زندانی است

تماشا مرو نک تماشا تویی
جهان و نهان و هویدا تویی

مولانا

 

[صآبا]

تماشا مرو نک تماشا تویی
جهان و نهان و هویدا تویی

مولانا

یک نفر آمد صدایم کرد و رفت
در قفس بودم رهایم کرد و رفت

 

[Mojo]

یک نفر آمد صدایم کرد و رفت
در قفس بودم رهایم کرد و رفت

تا ظن نبری که از غمانت رستم
یا بی تو صبور گشتم و بنشستم