- ارسالها
- 159
- امتیاز
- 2,242
- نام مرکز سمپاد
- .
- شهر
- مشهد
- سال فارغ التحصیلی
- 1400
دنیای سوفی خیلی برای شروع خوبهکتاب در مورد فلسفه، برای کسی که تقریبا هیچ مطالعه ای در زمینه فلسفه نداشته و می خواد شروع کنه چی پیشنهاد میدید؟
دنیای سوفی خیلی برای شروع خوبهکتاب در مورد فلسفه، برای کسی که تقریبا هیچ مطالعه ای در زمینه فلسفه نداشته و می خواد شروع کنه چی پیشنهاد میدید؟
ممنوووندنیای سوفی خیلی برای شروع خوبه
به نظرم برخلاف ادعای مترجم که در ابتدای کتاب تا تونسته از نویسنده و ترجمه خودش تمجید کرده ، کتاب خوبی نیست.(چه متن اصلی و چه ترجمه)یه سوال فنی داشتم
کتاب تاریخ فلسفه از آغاز تا امروز
رو اگه خوندید مناسبه برای یه دیدگاه کلی گرفتن؟
و اینکه مشکل ترجمه نداره؟
و اگه مناسب نیست پیشنهاد برای چایگذین دارین؟
ترجمه از حسن کام شاد بود؟ترجمه مهرداد بازیاری بخون اگر گیر بیادممنووون
دارم کتابشو
60 صفحه ازش خوندم، اصلا باهاش ارتباط برقرار نمی کردم : (
من در راستای ایرانی خوندن که پستشم چندتا بالاتر تو همین تاپیکه،از گلی ترقی خوندم که اتفاقا داستان کوتاه هم بود. خیلی دوست داشتم جنس انتقال حسهاش به مخاطب و کلا وایبی که داستانهاش داشتن.سلاام
یه سوال کتاب پیشنهادی میخوام تو سبک
کاش کسی جایی منتظرم باشد و پس پرده آنا گاوالدا
اگرم نخوندید مجموعه داستان کوتاه رمانتیک فرانسوی :)
کلا مجموعه داستان کوتاه
درسته دنیای سوفی کتاب درباره فلسفه هست و واسه کسی که هیچ مطالعه ای درباره فلسفه نداشته خوبهفکر کنم کتاب دنیای سوفی همچین کتابی باشه، خودم نخوندم پس محتواش رو نمی تونم پیشنهاد بدم یا ردش کنم ولی مثل اینکه کتاب خوبیه، حالا می تونی خودت بیشتر تحقیق کنی، فکر کنم کل تاریخ فلسفه رو در قالب رمان بیان می کنه این کتاب
خب وقتی یک رمان میخونیم یه جورایی باهاش زندگی میکنیم و هم راهش تجربه هایی که برای زندگیمون به دردمون میخورن و به نظرم مهم تر از سواده:)یه سوالی که ذهنمو درگیر کرده اینه که من کم وقت میکنم کتاب بخونم( یا بهتره بگم تنبلم در شرایطی مثل تابستون، ولی در طول سال تحصیلی میبینی با کلی خستگی دیرتر میخوابم تا فلان کتاب رو تموم کنم:) ) بعد دوست دارم کتاب های رمان مانند رو. کتاب هایی که سال پیش خوندم the fault in our stars و turtles all the way down و alchemist و 5 جلد از هری پاتر(اینا به انگلیسی که خب وقت گیر تره) و عقاید یک دلقک و دکتر جکیل و این مدلی بود کلا. داستان های معروف...
ولی یه حسی بهم میگه شاید دارم وقت تلف میکنم. یه کسایی رو که میبینی بهشون میگن آدم های با سوادی ان( بهتر بگم کسایی که دیدشون بازتره و وقتی صحبت میکنن، میفهمی یارو یه چیزی بارشه) ، احتمالا داستان نمیخونن. از این کتاب های موضوعات اجتماعی شاید میخونن، یا شایدم فلسفی و اقتصاد و تاریخ.
شما ها چیکار میکنید؟ هر دو دسته رو میخونین؟ فقط داستان میخونین؟ یا فقط کتاب های اون آدم با سوادا رو میخونید؟ اگه داستان میخونید دغدغه من رو ندارید؟! مشکل از منه؟ :) با همین ها هم میشه آن شد؟ الان شما آنید؟
جدی دوست دارم نظر بقیه رو هم تو این زمینه بدونم.
راستی یه چیزی که میخوام بگم تشکر از mohad_z@ هست. نمیشناسمش و نمیدونم کیه. ولی این که ایده های خوبی داره و "دغدغه" داره که سایت فقط از حرف بزن دربیاد و مسائل مهم تری مطرح شن و بتونه شاید رو زندگی ما و کارهامون تاثیر بذاره، خیلی آدم خفنیه به نظرم. دمت گرم. همینطوری باش در همه زندگیت!
این پیامی رو که نقل قول کردی رو فکر کنم سه سال پیش نوشته بودم(؟) و یادم نمیومد خیلیاش رو. الان به نظرم اینطوریه که ما زندگیمون خیلی محدوده و در زمان و جغرافیای محدودی زندگی میکنیم. داستانها میتونن کمک کنن بهمون که توی عصرهای دیگهای زندگی کنیم، بریم کشورهای دیگه و با فرهنگهای دیگهای آشنا شیم، با جنگجوها همراه شیم تو نبردهاشون، توی مدرسهی جادوگری ماجراجویی کنیم، با کاراکترها عاشق بشیم، غصه بخوریم براشون و خیلی چیزهای دیگه. کسی که رمان و کتاب نمیخونه، زندگی و تجاربش خیلی محدودتر از اونهایی هست که کتاب میخونن.خب وقتی یک رمان میخونیم یه جورایی باهاش زندگی میکنیم و هم راهش تجربه هایی که برای زندگیمون به دردمون میخورن و به نظرم مهم تر از سواده:)
و اینکه آدم اگر کلللل زندگیش بخواد کتابای علمی و سنگین بخونه میبره از یه جایی به بعد:) یعنی من که اینجوریم چون یک بار سعی کرده بودم:)