ستاد روحیه دهی به دانش اموزان مجهول الآینده=)

نه راست میگن
من موافقم
بچه ها راه این که واستون آسون شه اینه که به درسا نچسبترین و بیخودترین و تلخ ترین و تو مخ نروترین شون به عنوان یه نردبون واسه بالا رفتن یا یه اسلحه برای جنگ با رقیباتون یا طراح کنکور فک کنین
واقعا سخته ها ولی اگه بتونید با این درسا دوست بشین و بیارینشون تو جبهه خودتون خیلی خوبه
من برای مثال زبان فارسی م افتضاح بود اول دبیرستان ولی سال سوم یه معلم فرشته گیرم اومد که مجبورم کرد بخونم و بخونم و بخشی که ازش متنفر بودم رو توش مخ شدم و خب پیش هم با خانوم رستم شیرازی ک اصفهانیا میشناسنشون ادامه دادم و تو کنکور ادبیات شاید بشه گفت ناجی من شد
من ادبیات رو ۹۴ زدم با یه غلط که فک کنم تو آرایه بود
 
اگ درصدتو درست گفته باشی موفق بودی در این زمینه.
مدرسه ماعم همچین درست و حسابی نیست.
ولی خب خدارو کلی شکر که ما دفاع و تفکر نداریم کلا تو زنگای مدرسمون=)
بقیشم که معمولا خودم بطور غیر قانونی میپیچونم=)
اوناییم که نمیشه پیجوندخودم سر کلاس قایمکی میخونم:))
مدیرمون ب شدت مخالفه با المپیاد و با چنگ و دندون همین دو سه زنگ کلاس در هفته رو هم داریم.
که تازگیا اونم کنسل کردن.
راجع ب سوالاتم میتونی از گروهای المپیاد زیست یا بچه های همینجا بپرسی...
یکی از دوستام ک خودش مداله همیشه میگه که معدل تو کوچکترین اهمیتی نداره..حتی اگ معدلت 16 شه اصلا مهم نیست.توهم باور کن اینو.رها کن تفکر و دفاعی و جغرافی و این چرت و پرتا رو.
از کزت بازیم غافل نشو..برو جلو مدیرتون با بغض از بچه های حلی یک بگو و اشک بریز:-"
با مظلومیت هر چه تمام تر ازش کمک بخواه:-"
اگه بار اول ج نداد انقد کَنه شو ک بشه:-"
خواستن توانستن است:-"
مسئله منم اینه که نمیدونم چطور بخوام:-"
من اگه انگیزه تورو داشتم قطعا طلا میشدم:))
ولی خب مشکل من باتو کاملا متفاوتع:-"
 
@sabzine
دبیر المپیادمون همیشه میگه راه المپیاد بمراتب ریسکش کمتر از کنکوره...
از هر نظر..
گویا واقعا راست میگه..
اینکه تو المپیاد موفق شی بمراتب اسونتر از کنکوره
و اگه موفق شی افتخاراتش خیلی بیشتر از کنکوره:-"
کلا هرکی میگه المپیاد نخون ی لبخند بش تحویل بده و بگو باشه=)
ولی خو کار خودتو کن:-"
کنکور خیلی مطمئن ،سر راست و عادلانه تر از المپیاد هست .
 
کنکور خیلی مطمئن ،سر راست و عادلانه تر از المپیاد هست .
درصد قبولی تو هر کدومو عم حتی بدست بیاری میبینی احتمال قبولی تو المپ بیشترع:-"
راجع ب دروسی عم که مطالعه میشه فکر کنم المپ نیاز ب مطالعه کمتری نسبت ب کنکور داشته باشه:-"
منظورمو نتونستم درست بیان کنم ضمن عرض معذرت سعی کن خودت متوجه شی=)
 
درصد قبولی تو هر کدومو عم حتی بدست بیاری میبینی احتمال قبولی تو المپ بیشترع:-"
راجع ب دروسی عم که مطالعه میشه فکر کنم المپ نیاز ب مطالعه کمتری نسبت ب کنکور داشته باشه:-"
منظورمو نتونستم درست بیان کنم ضمن عرض معذرت سعی کن خودت متوجه شی=)
امیدوارم کنکوری نشی ولی اگه شدی می فهمی چی می گم .
 
اگه بچه های کلاسمون بدونن که من دارم واسه المپ می خونم پوست کلمو می کنن الان این هفته که نفرفتم به قلمچی نمی دونم چه جوابی واسش پیدا کنم حالا فکر کن من گایتون بردارم ببرم مدرسه.

میشه ادرس یکیشو بگی

مشکل اینه که کلا اهل دستمال کشی و این جور چیزا نیستم مدیرو کلا به جز نماز خونه تو هیچ جا نمیشه لا مصب و پیداش کنی کلا با هاش یه کلمه هم حرف نزدم.

مشکل من حل شدنی نیست مگر اینکه به گذشته برگردم و از نم بخونم فکر نکنم مشکل شما این قدر حاد باشه:D
چرا باید پوستتو بکنن گناه میکنی>؟
خلاف شرعه؟
در هر حال خودت داری خودتو محدود میکنی:|

همین الانشم بهم ننگ اینو میزنندارم کتابای پیشو می خونم بد نگا به مدرسه خودتون نکنین همه درس خون با نظم مدرسه ما نمونه اراذل اوباشه البته منم بگی نگی جزء یکیشونم کتاب ببرم اونجا کتابو از طول عرض ارتفاع می کنن تو حلقم البته بعضی بدبخت ها هم هستن که موقع زنگ ورزش کتاب تست میارن حل میکنن
اینکه کتاب پیشو میخونی ننگه؟
خوب همین تفکر کاملا جلو موفقیتتو خواهد گرفت:-"
 
آخرین بار توسط مدیر ویرایش شد:
جو بد ندیدی عزیزم;;)
میفهمم آقای احمدی چی میگن:-<
 
بچه ها به نظرم اصلی ترین چیز اینه که نمیدونید چی می خواید هنوز. و یه سری هدف کلیشه ای شنیدید ولی واقعا خودتون بهش پی نبردید.
چیزی که مسلمه اینه که درس تنها راه پیشرفت نیست.
این شاید مطرح شده باشه براتون که میگن یکی که سنش کمتر از ۱۸ هست هنوز نمیدونه باید چی کار کنه. این رو به صورت کامل قبول ندارم ولی به نظرم باید توی دبیرستانا تا حد ممکن این مسایلو توضیح بدن.

به هر حال اگر مسیری رو با دانش کافی انتخاب کردید بدونید که تو اون مسیر درست حرکت می کنید پس سعی کنید ببینید از خودتون چی می خواید دقیقا. صرف برنامه ریزی اینا به نظرم جواب مطمعن و کاملی نیست
 
چرا اینقدر‌ حرص میزنیم!؟ چرا به جایی که ببینیم چی مناسبمونه و علاقه داریم به فکر کارها و راه هایی که بقیه میرن هستیم!؟:|
 
یه روز پیام ندادم یهو همه منفی‌باف شدین:|
بچه ها یه چیزی واسه خودتون داشته باشین
یه راه فرار از خستگی
یه کار ِ ویژه خودتون
مثلا برید استخر
نقاشی بکشین
ساز بزنید
آهنگ گوش بدین
یه جور باطری اختصاصی واسه انگیزه هاتون درست کنید.یه شارژر:D
واقعا مهمه که یه چیزی فرای درس خوندن و علم اندوزی باشه که به آدم انگیزه بده
من خودم شعر میگم و آهنگ گوش میدم و خوب همیشه دوباره باهاش شارژ میشم
 
جدی هیچی مثه خوب و منظم درس خوندن به ادم انگیزه نمیده
یه روز دوروز کنده بشین از درس جمع کردن حواستون خیلی سخت میشه چه برسه به اینکه مثلا یه هفته ول کنین و اینا
من اوایل خیلی روحیم گند بود و اینا اصن پر از شک بودم:)) البته حتی روز قبل کنکورم گفتم یه سال دیگه میمونم ولش:))
ولی اواخر که بیشتر و بهتر میخوندم حواسم جمعتر بود..
واسه خودتون یه چیز ریفرشینگ بذارین..من انیمه سینمایی میدیدم بعد کانونا یا با دوستام میرفتم کافه ای جایی..بعد عیدم که خونه بودم به بهانه خودکار خریدنم میرفتم بیرون یه دور میزدم برمیگشتم..
بچه ها کنکور خوبه ها جدی:)) بعدش یه حس پوچی ای بهتون دست میده که نمیدونین :)):))
 
بجه ها من با اینکه با روحیه دادن موافقم ولی با اپروچ شرلوک حیلی موافق نیستم ولی کارش قابل تحسینه.
من عقیدم اینه که باید کاری بکنید که دوست دارید. به تاریخ علاقه دارید ؟ به هرچیزی که علاقه دارید برید دنبالش. حالا توی این راه شاید یه چیزی رو اعصاب باشه. مثلا میگی این درس رو خوشم نمیاد. ولی یه پک هست دیگه. 80 90 % دوست دارید و اون 10 درصد رو نه. اگر 90% رو دوست ندارید خب باید یه فکر دیگه بکنید! ولی اینکه درس یعنی دی شارژ و با یه راهی شارژ بشیم نشون میده یه جای کار ایراد داره از نظر من
 
منظورم این نبود:-?
 
من خودم آدمیم که درس خوندن واسم شارژره:|:))
خیلی عجیب غریب وقتی بقیه میرن بیرون و شارژ میشن من وقتی میرم بیرون دشارژ میشمo_O
گفتم هم فرای درس نه اینکه درس نباشه
یه هدف غایی منظورمه(به درسای کنکور به عنوان پله رسیدن به اون هدف فک کنین)
منظورم این بوده
 
دوستای خوب داشته باشین :-"
من خودم فکر میکنم اگه یکی اون‌موقع بهم میگفت که درستو سر موقع بخون که استرس شب امتحان یانمره کم گرفتن انقدر اذیتت نکنه احتمالا لطف زیادی در حقم کرده بود :|
دوستای خوب داشته باشین چون سالای دانش آموزی بیشتر دوست دارین تایماتونو با دوستاتون بگذرونین
دوست خوب= دوست پایه ولی باب :/
تجربه ثابت کرده که خرخونی نتیجه خاصی نداره لذا واسه چیزایی که علاقه دارید وقت بذارین ولی خب از این شاخه به اون شاخه نپرید هی سعی کنین یه مهارتی رو یا یه فیلدی که خیلی دوستش دارید رو خیلی قوی کار کنین احتمالا اینجوری بیشتر به دردتون میخوره
سعی کنین جوگیر هم نباشین
معتاد هم نشین :-"
 
من خودم آدمیم که درس خوندن واسم شارژره:|:))
خیلی عجیب غریب وقتی بقیه میرن بیرون و شارژ میشن من وقتی میرم بیرون دشارژ میشمo_O
گفتم هم فرای درس نه اینکه درس نباشه
یه هدف غایی منظورمه(به درسای کنکور به عنوان پله رسیدن به اون هدف فک کنین)
منظورم این بوده
:-? تو منی یا من توام؟
منم همینطوری ام
 
بجه ها من با اینکه با روحیه دادن موافقم ولی با اپروچ شرلوک حیلی موافق نیستم ولی کارش قابل تحسینه.
من عقیدم اینه که باید کاری بکنید که دوست دارید. به تاریخ علاقه دارید ؟ به هرچیزی که علاقه دارید برید دنبالش. حالا توی این راه شاید یه چیزی رو اعصاب باشه. مثلا میگی این درس رو خوشم نمیاد. ولی یه پک هست دیگه. 80 90 % دوست دارید و اون 10 درصد رو نه. اگر 90% رو دوست ندارید خب باید یه فکر دیگه بکنید! ولی اینکه درس یعنی دی شارژ و با یه راهی شارژ بشیم نشون میده یه جای کار ایراد داره از نظر من


به نظرتون ریسک نیست توی این جامعه؟
منی که فقط یک سال دیگه با کنکور فاصله دارم، دیوانه ی هنر هم باشم توی این یک سال به کجا می‌تونم برسم؟
شاید راه رو به خاطر اسمِ سمپاد اشتباه انتخاب کرده باشم و مدرسه ی خوبم در آینده فیل سفید زندگی من بشه، ولی رها کردن ضررش بیشتر نیست؟
کماکان که مدتی هست بی آیندگی رشته م، و جو جامعه اکثر همسن و هم رشته ای های من رو به فکر کنار گذاشتن درس انداخته، اما تکرار همین جمله ی :ما درس نخوندیم بدبخت شدیم، شما بخونید! از طرف پدر و مادر و اطرافیان و حتی معلم ها! کافیه تا دانش آموز کلاً به علاقه و نفرتش فکر نکنه، فقط به این فکر کنه که کنکور رو بده و دانشگاه رو قبول شه
 
خب من الان دانشجوی ترم 2 پزشکیم و اینجا یه سری چیزایی رو میگم که دوست داشتم یه نفر یکی دو سال پیش بهم بگه.

1) اگه کنکوری هستین: مهمترین نکته براتون اینه که هیچوقت به بقیه نگاه نکنید. فقط خودتونو فرسوده میکنید اینطوری. رتبه و تراز قلمچی هم براتون ملاک نباشه فقط به درصداتون نگاه کنید و سعی کنید تو هر آزمون پیشرفت کنید. به جای اینکه خودتون رو با بقیه مقایسه کنید سعی کنید بعد از هر آزمون خودتون رو با خودِ قبلیتون مقایسه کنید. :‌دی
یه چیز دیگه هم که پارسال خیلی من رو اذیت کرد این بود که مشاورا طبق فرمول مشخصی که برای همه داشتن به من ساعت مطالعاتی میدادن مثلا میگفتن روزهایی که مدرسه میرم باید 6-7 ساعت بخونم و روزهای تعطیل 13-14 ساعت. به خاطر همین من دو ماه آخر خیلی خسته بودم و اصلا نتونستم درست درس بخونم و این خیلی نتیجه م رو تغییر داد. بهترین کار اینه که یه ساعت معقول و مشخص رو تا آخر ادامه بدین. (مثلا روزی 10-11 واسه روزهای تعطیل)
استراحت هم خیلی براتون مهمه، حتما توی هفته یه روز و ساعت مشخص واسه تفریحتون داشته باشین وگرنه خسته میشین و نمیتونین ادامه بدین به خصوص بعد از عید.

2) اگرم هنوز کنکوری نشدین فقط میتونم بگم تا میتونین لذت ببرین! کلی فیلم ببینین و کتاب بخونین (به خصوص کتاب، چون من بعد از کنکور تا 5-6 ماه نمیتونستم کتاب بخونم اصن :‌/ ) اگه دهم یا کوچیکتر هستین (یعنی امتحان نهایی هم ندارین) کلاس فوق برنامه هم برید مثلا ورزش یا موسیقی یا زبان. تا سرتون بابت کنکور و امتحان نهایی شلوغ نشده از فرصت استفاده کنید و یه مهارتی یاد بگیرید خلاصه وگرنه بعدا مثل من کلی حسرت میخورید که این همه وقت داشتید و هیچ کاری نکردید.
یه چیز مهم دیگه هم اینکه تو دوران راهنمایی و دبیرستان میتونین بهترین دوستای کل عمرتون رو پیدا کنین، بنابراین دنبال آدمای درست حسابی و عاقل باشید، با بچه های ناباب هم نچرخید :‌دی
همین دیگه امیدوارم موفق باشید :‌*
 
من با اینکه دهمم احساس می کنم هرچی بخونم کمه:|فکر می کنم درسام تمومی نداره
و هر کسی اونا رو بیشتر بخونه موفق تر میشه و نتایج بهتری رو می گیره
در حدی شدم که نمی تونم از کتاب زیستم دور شم و اکثر جاها کتابام همراهمن
نمی دونم کارم درسته یا نه:/
 
Back
بالا