- شروع کننده موضوع
- #1
Nerd_Girl
کاربر فوقفعال
- ارسالها
- 137
- امتیاز
- 1,602
- نام مرکز سمپاد
- فرزانگان
- شهر
- _
- سال فارغ التحصیلی
- 95
همون طور که از اسم تاپیک پیداس اینجا از ترسای عجیب و غریبتون میگین
مثلا من اغلب فکر می کنم پشت دیوار زیزمینمون یه شهر مخفی هست که پادشاهش یه پیرزنه اون موجودات مختلفی مثل سوسک ،هزار پا و... رو اجیر میکنه منو بگیرن در نهایت کماندو ها رو میفرسته تا هروقت از راه پله رد شدم با طنابشو منو بگیرن یا یه وسیله ی برچسب مانندی به گردنم بچسبونن تا با اون کنترل ذهنمو به دست بیارن با اینکه میدونم واقعیت نداره و اینا ساخته ی ذهنمه اما بازم هروقت از راه پله رد میشم بدون اینکه به پشت سرم نگاه کنم سریع میدوم و گردنمو لمس می کنم تا یه وقت چیزی بهش نچسبیده باشه(البته دیگه قدیمی شده این ترسم )
ترس عجیب و غریب دیگه ام هم کپسول گاز ،چرخ گوشت و یک دو سه مولینکسه
مثلا من اغلب فکر می کنم پشت دیوار زیزمینمون یه شهر مخفی هست که پادشاهش یه پیرزنه اون موجودات مختلفی مثل سوسک ،هزار پا و... رو اجیر میکنه منو بگیرن در نهایت کماندو ها رو میفرسته تا هروقت از راه پله رد شدم با طنابشو منو بگیرن یا یه وسیله ی برچسب مانندی به گردنم بچسبونن تا با اون کنترل ذهنمو به دست بیارن با اینکه میدونم واقعیت نداره و اینا ساخته ی ذهنمه اما بازم هروقت از راه پله رد میشم بدون اینکه به پشت سرم نگاه کنم سریع میدوم و گردنمو لمس می کنم تا یه وقت چیزی بهش نچسبیده باشه(البته دیگه قدیمی شده این ترسم )
ترس عجیب و غریب دیگه ام هم کپسول گاز ،چرخ گوشت و یک دو سه مولینکسه
آخرین ویرایش: