پر دغدغه ترین سوال فلسفی زندگی شما

Reihaneh.M

ریحـــانه...
ارسال‌ها
106
امتیاز
456
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1387
راجب خلا.اینکه در خلا هیچ ماده ای وجود نداره ولی خلا چیزیه که وجود داره .درک نمی کنم چطور وجود نداره ولی وجود داره
محفظه اي كه محتوي هيچ جسم مادي حتي هوا نباشد خلا ناميده مي شود. به عقيده ي دانشمندان چنين چيزي نمي تواند وجود داشته باشد. زيرا هر قدر براي ايجاد خلا كوشش شود باز هم يك مولكول گاز يا ذره اي بسيار ريز غبار را مي توان در آن پيدا كرد. پس هر چند كه امكان خلا كامل وجود ندارد مفهوم فيزيكي آن عبارت از محلي است كه فاقد هوا غبار و يا هر ذره مادي ديگري و خيلي رقيق باشد.

عملا براي ايجاد خلا در يك محفظه از تلمبه هاي مكنده استفاده مي كنند. از اين روش در موارد زياد مخصوصا در صنايع غذايي استفاده كامل مي برند. بين وسايل خانگي كه در آن از خلا استفاده شده است. ترموس را مي توان نام برد.
https://hupaa.com/20000000000002127/خلا-چیست
پس طبق این مطلب و منبع، خلاء در یک مکان رخ میده. آن مکان خودش وجود داره و درونش هیچ چیزی وجود نداره. اطلاعات من در این زمینه ها خیلیییی کامل نیست و فقط سعی دارم شما را در اطلاعاتم سهیم کنم. =)
خصوصا در رابطه با خلاء ، خودم هم نیاز به اطلاعات بیشتری دارم که خوشحال میشم دوستان کمک کنند(;
ممنونx:
 
ارسال‌ها
17
امتیاز
31
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
سدوم
سال فارغ التحصیلی
1400
خوب پس کلا سوال من مکانه و مکان رو درک نمی کنم
محفظه اي كه محتوي هيچ جسم مادي حتي هوا نباشد خلا ناميده مي شود. به عقيده ي دانشمندان چنين چيزي نمي تواند وجود داشته باشد. زيرا هر قدر براي ايجاد خلا كوشش شود باز هم يك مولكول گاز يا ذره اي بسيار ريز غبار را مي توان در آن پيدا كرد. پس هر چند كه امكان خلا كامل وجود ندارد مفهوم فيزيكي آن عبارت از محلي است كه فاقد هوا غبار و يا هر ذره مادي ديگري و خيلي رقيق باشد.

عملا براي ايجاد خلا در يك محفظه از تلمبه هاي مكنده استفاده مي كنند. از اين روش در موارد زياد مخصوصا در صنايع غذايي استفاده كامل مي برند. بين وسايل خانگي كه در آن از خلا استفاده شده است. ترموس را مي توان نام برد.
https://hupaa.com/20000000000002127/خلا-چیست
پس طبق این مطلب و منبع، خلاء در یک مکان رخ میده. آن مکان خودش وجود داره و درونش هیچ چیزی وجود نداره. اطلاعات من در این زمینه ها خیلیییی کامل نیست و فقط سعی دارم شما را در اطلاعاتم سهیم کنم. =)
خصوصا در رابطه با خلاء ، خودم هم نیاز به اطلاعات بیشتری دارم که خوشحال میشم دوستان کمک کنند(;
ممنونx:
 

Reihaneh.M

ریحـــانه...
ارسال‌ها
106
امتیاز
456
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1387
خوب پس کلا سوال من مکانه و مکان رو درک نمی کنم
چطور ممکنه مکان رو درک نکنی؟ ما نمیتونیم چیزی رو بدون مکان تصور کنیم. مثلا درون یک جعبه، یک مکانه که میشه توش با مکیدن هوا، خلاء به وجود آورد
 
ارسال‌ها
17
امتیاز
31
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
سدوم
سال فارغ التحصیلی
1400
خب اصلا این مکان چیه .بر اساس ماده نمیشه تعریفش کرد.پس غیر مادست و غیر ماده چیه؟
 

Reihaneh.M

ریحـــانه...
ارسال‌ها
106
امتیاز
456
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1387
خب اصلا این مکان چیه .بر اساس ماده نمیشه تعریفش کرد.
تعریف اولی که برای مکان به کار برده می شود:مکان یعنی موقعیت اشیاءِ محدود نسبت به یکدیگر؛ محدود بودن اشیاء خصیصه ی مهمی است چون اگر موجودی نامحدودباشد دیگر نمی توان برای او موقعیت مکانی ای نسبت به اشیاء دیگر مشخص کرد و یا حتی نمی توان موقعیت اشیاء محدود را نیز با او سنجید.
مثلا وقتی فضا نوردی در فضای نامتناهی غوطه ور است و هیچ جسم یا نوری در محدوده ی دید او نیست او نمی تواند بگوید کجاست چرا که فضانورد محدود است و باید نسبت به موجود محدود دیگری مثل یک سفینه، یک فضانورد دیگر و یا یک سیاره یا ستاره اعلام موقعیت کند و نمی تواند بگوید در چه موقعیتی نسبت به فضای نامحدود به سر می برد چون او محدود و فضا نامحدود است.
تعریف دوم: به‌نظر مي‌رسد اولاً، مفهوم مكان از مفاهيم نفسي مانند انسان و حيوان يا رنگ و شكل نيست، بلكه مفهومي است عرضي مشتمل بر معناي نسبت و اضافه به شي‌ء مكان‌دار، و براي به‌دست آوردن اين مفهوم بايد دو چيز را از ديدگاه خاصي با يكديگر بسنجيم تا يكي را مكان ديگري به‌حساب آوريم، و اين نشانهٔ آن است كه مكان از قبيل مفاهيم ماهوي و داخل در مقولات نيست تا درصدد تعيين مقولهٔ آن باشيم، بلكه مفهومي است انتزاعي.

ثانياً، براي اينكه چيزي را مكان چيز ديگري بدانيم، لازم نيست كه ماهيت خاص يا جوهر آن را درنظر بگيريم؛ مثلاً وقتي ليوان را مكان آب مي‌دانيم، از آن جهت نيست كه جسمي است بلورين، يا هنگامي كه آب را جاي ماهي مي‌ناميم، از آن جهت نيست كه
مايعي است مركب از اكسيژن و ئيدروژن، بلكه از آن جهت كه گنجايش شي‌ء مكان‌دار را دارد و آنچه در حقيقت لحاظ مي‌شود ظرفيت آن است نه جوهر آن.

با توجه به اين دو نكته مي‌توان گفت هرگاه مقداري از حجم جهان را جداگانه در نظر بگيريم و آن را با جسمي كه در آن گنجيده است بسنجيم، حجم مزبور مكان آن خواهد بود.

لازم به تذكر است كه گاهي مكان بر مقدار حجمي اطلاق مي‌شود كه گنجايش بيش از شي‌ء منسوب به آن را دارد، چنان‌كه خانه و شهر را مكان شخص مي‌نامند. فلاسفه به اين نكته توجه داشته‌اند و چنين مكان‌هايي را «مكان‌هاي غيرحقيقي» ناميده‌اند.

حاصل آنكه مكان حقيقي هر شي‌ء عبارت است از مقداري از حجم جهان كه مساوي با حجم جسم منسوب به مكان باشد، از آن جهت كه در آن گنجيده است.
به عبارتی مکان فقط مخصوص سنجش موقعیت موجود محدود با موجود محدود دیگر است لذا موجود نامحدود مکان ندارد.ازجمله نتايجي كه از اين تحليل فلسفي به‌دست مي‌آيد اين است كه مكان، تابع جهان است و قبل از پيدايش يا بعد از فناء آن، مكان وجود ندارد، چنان‌كه نمي‌توان حجم يا سطح چيزي را موجود مستقلي به‌حساب آورد و براي آن خلق و ايجاد مستقلي در نظر گرفت. بلكه اساساً مفاهيمي مانند حجم و سطح، نمايانگر چهره‌هايي از وجود اجسام هستند كه ذهن آنها را جداگانه در نظر مي‌گيرد و ازاين‌رو مي‌توان اين‌گونه اموري كه اَعراض شمرده مي‌شوند را از شئون وجود جوهرهاي مادي به‌حساب آورد. با دقت در اين مطلب روشن مي‌شود كه چرا مكان اختصاص به اجسام دارد و از ويژگي‌هاي موجودات مادي به‌شمار مي‌رود؛ زيرا منشأ انتزاع آن چيزي جز حجم اجسام نيست.
 

Reihaneh.M

ریحـــانه...
ارسال‌ها
106
امتیاز
456
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1387
غیر ماده چیه؟
غیر ماده ، چیزی است که ماده نیست:)) شوخی نبودا... جدی گفتم(; مثلا انرژی ماده نیست. درحقیقت
هر چیزی که از ماده ساخته نشده باشد ، غیر ماده است.نور ، شعله ، حرارت آتش و صدای سوت پلیس غیر ماده اند. این چیزها غیر قابل نگه داشتن ، چشیدن یا بوییدن هستند.آن ها از جنس ماده نیستند بلکه اشکالی از انرژی هستند.چیز هایی که می بینیم ( و گاهی نمی بینیم) یا ماده است و یا شکلی از انرژی.
البته باید در نظر داشته باشی که ماده با مادی خیلی فرق دارد. انرژی ماده نیست ولی چیزی مادی است. در واقع اسلام، هرچیزی که وجود دارد را به 2 قسمت مادی و معنوی تقسیم می کند که مادی ها شامل ماده و غیر ماده (انرژی) می شوند. معنوی کلا ماده ندارد و غیر ماده اش هم با غیر ماده مادی(انرژی) کاملا فرق دارد. ما واحد سازنده ی معنوی ها را نمی توانیم تعیین کنیم ولی واحد سازنده انرژی مشخص است;;)
 
ارسال‌ها
17
امتیاز
31
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
سدوم
سال فارغ التحصیلی
1400
تعریف اولی که برای مکان به کار برده می شود:مکان یعنی موقعیت اشیاءِ محدود نسبت به یکدیگر؛ محدود بودن اشیاء خصیصه ی مهمی است چون اگر موجودی نامحدودباشد دیگر نمی توان برای او موقعیت مکانی ای نسبت به اشیاء دیگر مشخص کرد و یا حتی نمی توان موقعیت اشیاء محدود را نیز با او سنجید.
مثلا وقتی فضا نوردی در فضای نامتناهی غوطه ور است و هیچ جسم یا نوری در محدوده ی دید او نیست او نمی تواند بگوید کجاست چرا که فضانورد محدود است و باید نسبت به موجود محدود دیگری مثل یک سفینه، یک فضانورد دیگر و یا یک سیاره یا ستاره اعلام موقعیت کند و نمی تواند بگوید در چه موقعیتی نسبت به فضای نامحدود به سر می برد چون او محدود و فضا نامحدود است.
تعریف دوم: به‌نظر مي‌رسد اولاً، مفهوم مكان از مفاهيم نفسي مانند انسان و حيوان يا رنگ و شكل نيست، بلكه مفهومي است عرضي مشتمل بر معناي نسبت و اضافه به شي‌ء مكان‌دار، و براي به‌دست آوردن اين مفهوم بايد دو چيز را از ديدگاه خاصي با يكديگر بسنجيم تا يكي را مكان ديگري به‌حساب آوريم، و اين نشانهٔ آن است كه مكان از قبيل مفاهيم ماهوي و داخل در مقولات نيست تا درصدد تعيين مقولهٔ آن باشيم، بلكه مفهومي است انتزاعي.

ثانياً، براي اينكه چيزي را مكان چيز ديگري بدانيم، لازم نيست كه ماهيت خاص يا جوهر آن را درنظر بگيريم؛ مثلاً وقتي ليوان را مكان آب مي‌دانيم، از آن جهت نيست كه جسمي است بلورين، يا هنگامي كه آب را جاي ماهي مي‌ناميم، از آن جهت نيست كه
مايعي است مركب از اكسيژن و ئيدروژن، بلكه از آن جهت كه گنجايش شي‌ء مكان‌دار را دارد و آنچه در حقيقت لحاظ مي‌شود ظرفيت آن است نه جوهر آن.

با توجه به اين دو نكته مي‌توان گفت هرگاه مقداري از حجم جهان را جداگانه در نظر بگيريم و آن را با جسمي كه در آن گنجيده است بسنجيم، حجم مزبور مكان آن خواهد بود.

لازم به تذكر است كه گاهي مكان بر مقدار حجمي اطلاق مي‌شود كه گنجايش بيش از شي‌ء منسوب به آن را دارد، چنان‌كه خانه و شهر را مكان شخص مي‌نامند. فلاسفه به اين نكته توجه داشته‌اند و چنين مكان‌هايي را «مكان‌هاي غيرحقيقي» ناميده‌اند.

حاصل آنكه مكان حقيقي هر شي‌ء عبارت است از مقداري از حجم جهان كه مساوي با حجم جسم منسوب به مكان باشد، از آن جهت كه در آن گنجيده است.
به عبارتی مکان فقط مخصوص سنجش موقعیت موجود محدود با موجود محدود دیگر است لذا موجود نامحدود مکان ندارد.ازجمله نتايجي كه از اين تحليل فلسفي به‌دست مي‌آيد اين است كه مكان، تابع جهان است و قبل از پيدايش يا بعد از فناء آن، مكان وجود ندارد، چنان‌كه نمي‌توان حجم يا سطح چيزي را موجود مستقلي به‌حساب آورد و براي آن خلق و ايجاد مستقلي در نظر گرفت. بلكه اساساً مفاهيمي مانند حجم و سطح، نمايانگر چهره‌هايي از وجود اجسام هستند كه ذهن آنها را جداگانه در نظر مي‌گيرد و ازاين‌رو مي‌توان اين‌گونه اموري كه اَعراض شمرده مي‌شوند را از شئون وجود جوهرهاي مادي به‌حساب آورد. با دقت در اين مطلب روشن مي‌شود كه چرا مكان اختصاص به اجسام دارد و از ويژگي‌هاي موجودات مادي به‌شمار مي‌رود؛ زيرا منشأ انتزاع آن چيزي جز حجم اجسام نيست.
دم شما گرم دوست عزیز
 
ارسال‌ها
17
امتیاز
31
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
سدوم
سال فارغ التحصیلی
1400
غیر ماده ، چیزی است که ماده نیست:)) شوخی نبودا... جدی گفتم(; مثلا انرژی ماده نیست. درحقیقت
هر چیزی که از ماده ساخته نشده باشد ، غیر ماده است.نور ، شعله ، حرارت آتش و صدای سوت پلیس غیر ماده اند. این چیزها غیر قابل نگه داشتن ، چشیدن یا بوییدن هستند.آن ها از جنس ماده نیستند بلکه اشکالی از انرژی هستند.چیز هایی که می بینیم ( و گاهی نمی بینیم) یا ماده است و یا شکلی از انرژی.
البته باید در نظر داشته باشی که ماده با مادی خیلی فرق دارد. انرژی ماده نیست ولی چیزی مادی است. در واقع اسلام، هرچیزی که وجود دارد را به 2 قسمت مادی و معنوی تقسیم می کند که مادی ها شامل ماده و غیر ماده (انرژی) می شوند. معنوی کلا ماده ندارد و غیر ماده اش هم با غیر ماده مادی(انرژی) کاملا فرق دارد. ما واحد سازنده ی معنوی ها را نمی توانیم تعیین کنیم ولی واحد سازنده انرژی مشخص است;;)
ممنان
 

Asinus

کازمو ، عزازیل مزمل
ارسال‌ها
289
امتیاز
852
نام مرکز سمپاد
میرزا کوچک جنگلی 1.5
شهر
رشت
سال فارغ التحصیلی
1400
فعلا یکم رو زیبایی تمرکز کردم
ولی خب پر دغدغه ترین سوال فلسفی این سه سال زندگی که تا الان کردم نیست
 
  • شروع کننده موضوع
  • توقیف شده
  • #31

thinker

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
108
امتیاز
489
نام مرکز سمپاد
شهید رجایی
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1400
فعلا یکم رو زیبایی تمرکز کردم
ولی خب پر دغدغه ترین سوال فلسفی این سه سال زندگی که تا الان کردم نیست


اگر وجود و زیبایی عین هم هستند، پس هر موجودی زیباست، علاوه بر طریق فوق از طرق دیگر هم به این مسأله در آثار صدرالمتألهین تصریح شده است. از جمله از طریق نقلی در تفسیر آیه مبارکه «الذی أَحْسَنَ کُلَّ شَیْ‏ءٍ خَلَقَهُ» (سجده/32،آیه7.) با این بیان که همه موجودات پرتوی از صفت جمال حضرت حق هستند و جلوهای از ذات باریتعالی، و چون حق تعالی جمیل مطلق است پس تجلیات و پرتوهای حق تعالی هم در کمال حسن و زیبایی هستند.

أَحْسَنَ کُلَّ شَیْ‏ءٍ خَلَقَهُ فإن ذاته لما کان فی غایة الجلالة و العظمة، و کان الموجودات کلها نتائج ذاته و اشعة أنوار صفاته، فیکون فی غایة ما یمکن من الحسن و الجمال و الکمال، و لأنه ما من شی‏ء خلقه إلا و هو مرتب على ما اقتضته الحکمة الإلهیة، و أوجبته العنایة الأزلیة، فیکون جمیع المخلوقات حسنةفی غایة الحسن المتصور فی حقه(صدرا،1411 :53).

یا با استدال از طریق آیه شریفه «کلّ یعمل علی شاکلته» ( اسراء، 17، آیه 86) هم شمول زیبایی قابل درک است. با این بیان که خداوندی که جمیل بلکه جمیل مطلق است، عالم را طبق شاکله خویش آفریده است و شاکله خداوند، زیبایی است.

قد وُرد فی الخبر إنّ اللّه جمیل یحبّ الجمال و هو صانع العالم و أوجده على‏ شاکلته‏کما قال: کُلٌّ یَعْمَلُ عَلى‏ شاکِلَتِهِ فربّکم الغفور ذو الرّحمة فالعالم کلّه على غایة الجماللأنّه مرآة الحق (صدرا،1411: 6/53).
 

Asinus

کازمو ، عزازیل مزمل
ارسال‌ها
289
امتیاز
852
نام مرکز سمپاد
میرزا کوچک جنگلی 1.5
شهر
رشت
سال فارغ التحصیلی
1400
اگر وجود و زیبایی عین هم هستند، پس هر موجودی زیباست، علاوه بر طریق فوق از طرق دیگر هم به این مسأله در آثار صدرالمتألهین تصریح شده است. از جمله از طریق نقلی در تفسیر آیه مبارکه «الذی أَحْسَنَ کُلَّ شَیْ‏ءٍ خَلَقَهُ» (سجده/32،آیه7.) با این بیان که همه موجودات پرتوی از صفت جمال حضرت حق هستند و جلوهای از ذات باریتعالی، و چون حق تعالی جمیل مطلق است پس تجلیات و پرتوهای حق تعالی هم در کمال حسن و زیبایی هستند.

أَحْسَنَ کُلَّ شَیْ‏ءٍ خَلَقَهُ فإن ذاته لما کان فی غایة الجلالة و العظمة، و کان الموجودات کلها نتائج ذاته و اشعة أنوار صفاته، فیکون فی غایة ما یمکن من الحسن و الجمال و الکمال، و لأنه ما من شی‏ء خلقه إلا و هو مرتب على ما اقتضته الحکمة الإلهیة، و أوجبته العنایة الأزلیة، فیکون جمیع المخلوقات حسنةفی غایة الحسن المتصور فی حقه(صدرا،1411 :53).

یا با استدال از طریق آیه شریفه «کلّ یعمل علی شاکلته» ( اسراء، 17، آیه 86) هم شمول زیبایی قابل درک است. با این بیان که خداوندی که جمیل بلکه جمیل مطلق است، عالم را طبق شاکله خویش آفریده است و شاکله خداوند، زیبایی است.

قد وُرد فی الخبر إنّ اللّه جمیل یحبّ الجمال و هو صانع العالم و أوجده على‏ شاکلته‏کما قال: کُلٌّ یَعْمَلُ عَلى‏ شاکِلَتِهِ فربّکم الغفور ذو الرّحمة فالعالم کلّه على غایة الجماللأنّه مرآة الحق (صدرا،1411: 6/53).
آ آ آ آ راستش من بیشتر از لحاظ تکاملی دارم به زیبایی نگاه میکنم. که اگه از دریچه فرگشت نگاه کنیم چرا چیزی برای ما زیباست و چیزی نا زیبا
 
  • شروع کننده موضوع
  • توقیف شده
  • #33

thinker

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
108
امتیاز
489
نام مرکز سمپاد
شهید رجایی
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1400
آ آ آ آ راستش من بیشتر از لحاظ تکاملی دارم به زیبایی نگاه میکنم. که اگه از دریچه فرگشت نگاه کنیم چرا چیزی برای ما زیباست و چیزی نا زیبا

مبحث «زیبایی و زیبایی شناسی» یعنی بحث و تلاش برای پاسخ به این پرسش که «زیبایی چیست؟»، اگر چه قدمتی دیرینه به ویژه در حوزه ی فلسفه دارد اما در ابعاد اجتماعی یکی از اساسی ترین مباحث در عصر جدید به شمار می آید. از دیرباز، آدمی همواره در طلب زیبایی بوده و با این نیاز اصیل همراه و همنشین بوده است. از این رو، بسیاری از اندیشمندان، به این پدیده فردی و اجتماعی توجه خاصی داشته و کمتر اندیشمندی در این واقعیت تردید دارد که آدمی از آن زمان که به هیبت انسانی و اجتماعی درآمده، همواره دل مشغول و دلبسته به احساس «زیبایی » و تداوم این حس بوده است، به شکلی که زیبایی خواهی و زیبادوستی همواره بخشی از هویت و سرشت فردی و اجتماعی آدمی را تشکیل داده است. اما، مسئله اصلی این است که زیبایی چیست؟ و چرا در جستجو و طلب آن هستیم؟
در مورد زیبایی و چگونگی شکل گیری آن، اندیشمندان بسیاری با دیدگاه های متفاوت سخن گفته اند. جاری بودن این مباحث در بستر زمان و همواره بودن مسیر آینده آن، نشانی گویا از عدم امکان تحدید و تعریف مقوله ای به نام «زیبایی» است. از این رو از منظر زیباشناسی،«زیبایی» و زیبا بودن را باید قابل احساس و ادراک، اما غیر قابل تعریف دانست (1)
به دیگر سخن، «زیبایی»، همواره آماده ی باز تعریف است، حد و مرز نمی شناسد و قلمرو حضور و تجلی آن، بی نهایت است. «زیبایی» با ایستایی، ماندگاری و پایان، بیگانه بوده و گسترده ای میان انسان - جهان؛ گذشته- آینده؛ عین - ذهن؛ من - ما و واقعیت - خیال دارد. زیبایی، واژه ای رازآلود و فریبنده چون عشق، حقیقت، عدالت و آزادی است که گر چه در برخورد نخست برای همگان ساده و بدیهی می نماید اما چون کاوش در معنا و مفهوم آن آغاز شود، دنیایی پر راز و رمز را می گشاید. در واقع با وجود ساده نمایی توصیف و تحلیل مقوله «زیبایی»، مراتب متنوع و پیچیده مترتب بر آن، اظهار نظر در مورد آن را دشوار می کند (2).
این دشواری تا جایی است که عده ای تعریف «زیبایی» را ناممکن شمرده، برخی، اصول زیبایی را در مقولات خاص و به ویژه در مقوله هنر طرح کرده اند و برخی دیگر، تنها بر زیبایی بصری تمرکز کرده و پهنه «زیبایی» را در مشاهدات انسان مطرح می کنند. در اینجاست که حتی اندیشمندان در برابر معمای زیبایی دچار حیرت می شوند. «زیبایی» انواع گوناگون دارد؛ برخی از زیباشناسان غربی، «زیبایی» را در زیبایی های محسوس منحصر می دانند.
از یک منظر، چهار نوع «زیبایی» اساسی وجود دارد:
1) زیبایی محسوس (زیبایی گل ها، جنگل ها، کوه ها، طلوع و غروب)
2) زیبایی نامحسوس (زیبایی آزادی، توانایی، دانش، با قطع نظر از جنبه قداست آن)
3) زیبایی معقول ارزشی (زیبایی عدالت، حکمت، شجاعت و...)
4) جمال مطلق لم یزال و لا یزالی (3)
بنابراین با اینکه «زیبایی» از جوهره هستی و اجتماعی انسان سرچشمه می گیرد و لازمه ای برای سعادت و تعالی زندگی فردی و اجتماعی است اما در ماهیت و مفهوم آن ابهام و تردید وجود دارد. از دیرباز تاکنون بسیاری از اندیشمندان به تعریف چارچوب نظری برای زیبایی و زیبایی شناسی پرداخته اند
 

Reihaneh.M

ریحـــانه...
ارسال‌ها
106
امتیاز
456
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1387
زیبایی و زیبایی شناسی از دیدگاه هر کس به گونه ای متفاوت با دیگری است،در انسان گرایش به جمال و زیبایی، چه به معنی زیبایی دوستی و چه به معنی زیبایی آفرینی که هنر نامیده می شود، وجود دارد. انسان می خواهد لباسش زیبا باشد، اتاقش زیبا باشد، همچنین انسان از زیبایی های طبیعت لذت می برد، از طرفی دوست دارد زیبایی بیافریند، مثل مسئله هنر که خلق زیبایی است. مثلاً کسی که شعری را ابتکار کرده است مثل حافظ، در آن واحد دو کار کرده است، یکی اینکه چیزی را خلق کرده و آن حس خلاقیت خودش را ارضاء کرده است و دیگر آنکه یک چیز «زیبا» آفریده و آن، حس زیبایی را ارضاء کرده است.
حال سوال این است که جمال یا زیبایی چیست؟ تعریف آن چیست؟ به اصطلاح منطقیان جنس و فصل زیبایی چیست؟ زیبایی داخل در کدام مقوله است؟ آیا داخل در مقوله کمیت است؟ آیا جزء کیفیات است یا داخل در مقوله دیگری است؟ همچنین صرف نظر از اجزاء تحلیلی و مفهومی آن، از نظر عینی زیبایی از چه ساخته می شود؟ آیا می توان فرمولی برای زیبایی به دست آورد، چنان که می گوییم فرمول آب H2O است؟ بالاخره زیبایی چیست؟
این سوالی است که تاکنون کسی به آن پاسخ نداده است، بلکه به عقیده بعضی این سوال جواب ندارد، زیرا در میان حقایق عالم، عالی ترین حقایق، حقایقی است که درباره آنها «چیستی» معنی ندارد. گفته اند زیبایی «مما یدرک و لا یوصف» است، یعنی درک می شود اما توصیف نمی شود. در دنیا چیزهایی هست که انسان وجودش را درک می کند اما نمی تواند آن را تعریف کند.افلاطون تعریفی از زیبایی کرده است، گفته است زیبایی هماهنگی میان اجزاء است با کل. مثلاً یک ساختمان آنگاه زیباست که درها و پنجره ها و اتاق ها و غیره با کل آن ساختمان هماهنگ و متناسب باشد. مسئله دیگر آن است که آیا زیبایی مطلق است یا نسبی؟ داستان مجنون عامری بهترین مثال است. وقتی لیلی را از بیابان آوردند، دیدند یک زن عادی سیه چرده است:

به مجنون گفت روزی عیبجویی
که پیدا کن به از لیلا نکویی
که لیلا گرچه در چشم تو حوری است
به هر عضوی از اعضایش قصوری است
چو مجنون این سخن بشنید آشفت
در آن آشفتگی خندان شد و گفت
تو مو بینی و مجنون پیچش مو
تو ابرو او اشارت های ابرو
اگر در کاسه چشمم نشینی
به جز از خوبی لیلا نبینی
این به این معناست که زیبایی کاملا نسبیه و گاهی عشق است که زیبایی را می آفریند
منبع: شهید مرتضی مطهری
 

Asinus

کازمو ، عزازیل مزمل
ارسال‌ها
289
امتیاز
852
نام مرکز سمپاد
میرزا کوچک جنگلی 1.5
شهر
رشت
سال فارغ التحصیلی
1400
مبحث «زیبایی و زیبایی شناسی» یعنی بحث و تلاش برای پاسخ به این پرسش که «زیبایی چیست؟»، اگر چه قدمتی دیرینه به ویژه در حوزه ی فلسفه دارد اما در ابعاد اجتماعی یکی از اساسی ترین مباحث در عصر جدید به شمار می آید. از دیرباز، آدمی همواره در طلب زیبایی بوده و با این نیاز اصیل همراه و همنشین بوده است. از این رو، بسیاری از اندیشمندان، به این پدیده فردی و اجتماعی توجه خاصی داشته و کمتر اندیشمندی در این واقعیت تردید دارد که آدمی از آن زمان که به هیبت انسانی و اجتماعی درآمده، همواره دل مشغول و دلبسته به احساس «زیبایی » و تداوم این حس بوده است، به شکلی که زیبایی خواهی و زیبادوستی همواره بخشی از هویت و سرشت فردی و اجتماعی آدمی را تشکیل داده است. اما، مسئله اصلی این است که زیبایی چیست؟ و چرا در جستجو و طلب آن هستیم؟
در مورد زیبایی و چگونگی شکل گیری آن، اندیشمندان بسیاری با دیدگاه های متفاوت سخن گفته اند. جاری بودن این مباحث در بستر زمان و همواره بودن مسیر آینده آن، نشانی گویا از عدم امکان تحدید و تعریف مقوله ای به نام «زیبایی» است. از این رو از منظر زیباشناسی،«زیبایی» و زیبا بودن را باید قابل احساس و ادراک، اما غیر قابل تعریف دانست (1)
به دیگر سخن، «زیبایی»، همواره آماده ی باز تعریف است، حد و مرز نمی شناسد و قلمرو حضور و تجلی آن، بی نهایت است. «زیبایی» با ایستایی، ماندگاری و پایان، بیگانه بوده و گسترده ای میان انسان - جهان؛ گذشته- آینده؛ عین - ذهن؛ من - ما و واقعیت - خیال دارد. زیبایی، واژه ای رازآلود و فریبنده چون عشق، حقیقت، عدالت و آزادی است که گر چه در برخورد نخست برای همگان ساده و بدیهی می نماید اما چون کاوش در معنا و مفهوم آن آغاز شود، دنیایی پر راز و رمز را می گشاید. در واقع با وجود ساده نمایی توصیف و تحلیل مقوله «زیبایی»، مراتب متنوع و پیچیده مترتب بر آن، اظهار نظر در مورد آن را دشوار می کند (2).
این دشواری تا جایی است که عده ای تعریف «زیبایی» را ناممکن شمرده، برخی، اصول زیبایی را در مقولات خاص و به ویژه در مقوله هنر طرح کرده اند و برخی دیگر، تنها بر زیبایی بصری تمرکز کرده و پهنه «زیبایی» را در مشاهدات انسان مطرح می کنند. در اینجاست که حتی اندیشمندان در برابر معمای زیبایی دچار حیرت می شوند. «زیبایی» انواع گوناگون دارد؛ برخی از زیباشناسان غربی، «زیبایی» را در زیبایی های محسوس منحصر می دانند.
از یک منظر، چهار نوع «زیبایی» اساسی وجود دارد:
1) زیبایی محسوس (زیبایی گل ها، جنگل ها، کوه ها، طلوع و غروب)
2) زیبایی نامحسوس (زیبایی آزادی، توانایی، دانش، با قطع نظر از جنبه قداست آن)
3) زیبایی معقول ارزشی (زیبایی عدالت، حکمت، شجاعت و...)
4) جمال مطلق لم یزال و لا یزالی (3)
بنابراین با اینکه «زیبایی» از جوهره هستی و اجتماعی انسان سرچشمه می گیرد و لازمه ای برای سعادت و تعالی زندگی فردی و اجتماعی است اما در ماهیت و مفهوم آن ابهام و تردید وجود دارد. از دیرباز تاکنون بسیاری از اندیشمندان به تعریف چارچوب نظری برای زیبایی و زیبایی شناسی پرداخته اند
مسئله اصلی اینجاست من برای موضوع زیبایی به اندیشمندان روی نمیارم بلکه میرم دنبال دانشمندان و یا دانشمندان اندیشمند
یه فیلسوف نمیتونه زیبایی رو تعریف کنه
برای پرسش راجب زیبایی باید رفت سراغ دانشمندان علوم اعصاب و نورولوژی و زیست شناس های تکاملی و روانشناسی و...
زیبایی هم چیزی جز برهمکنش نورون های ما نیست
این برهمکنش ها که باعث میشه چیزی زیبا باشه چگونه اند؟؟ چرا رخ میدهند ؟؟ چرا اصلا در طول تکامل به وجود آمدند؟؟ و...
این سوال ها رو نه از اندیشمندان بلکه از دانشمندان باید پرسید
 

Reihaneh.M

ریحـــانه...
ارسال‌ها
106
امتیاز
456
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1387
مسئله اصلی اینجاست من برای موضوع زیبایی به اندیشمندان روی نمیارم بلکه میرم دنبال دانشمندان و یا دانشمندان اندیشمند
یه فیلسوف نمیتونه زیبایی رو تعریف کنه
برای پرسش راجب زیبایی باید رفت سراغ دانشمندان علوم اعصاب و نورولوژی و زیست شناس های تکاملی و روانشناسی و...
زیبایی هم چیزی جز برهمکنش نورون های ما نیست
این برهمکنش ها که باعث میشه چیزی زیبا باشه چگونه اند؟؟ چرا رخ میدهند ؟؟ چرا اصلا در طول تکامل به وجود آمدند؟؟ و...
این سوال ها رو نه از اندیشمندان بلکه از دانشمندان باید پرسید
دانشمندان می‌‌‏گویند : زیبایی به نگاه ناظر بستگی دارد
پژوهشگران دریافته‌‌‏اند که چگونه زیبایی واقعی در نگاه بیننده نهفته است.
نتایج یک بررسی نشان داده که در مورد سنجش زیبایی و جذابیت، افراد مختلف ادراک‌‌‏های متفاوتی دارند.
به نوشته دیلی تایمز، سنجش جذابیت در میان موجودات انسانی پیچیده‌‌‏تر از جذابیت در سایر موجودات در این سیاره است. از آنجاکه این موضوع شامل جنبه‌‌‏های مختلفی از قبیل روانی و فیزیکی می‌‌‏شود، در مورد جذابیت یک شخص خاص همه افراد اتفاق نظر ندارند و برداشت‌‌‏ مردم در مورد ساختار زیبایی متفاوت است.
براساس این پژوهش، صرف نظر از معیارهای جهانی درباره « زیبایی »، اغلب مردم در مورد نمودهای جذابیت تنها ۵۰ درصد مواقع باهم اتفاق نظر دارند.
« جرمی ویلمر »، مؤلف این تحقیق و استاد روانشناسی کالج ولزلی می‌‌‏گوید : « اگر قرار باشد که شما از نظر جذابیت به چهره‌‌‏ای امتیاز بدهید و من هم به همان چهره امتیاز بدهم، ما در حدود ۵۰ درصد اوقات هم نظر خواهیم بود. »
ویلمر افزود : « پی برده‌‌‏ایم که دوقلوهای همسان حتی اگرچه در همه ژن‎‌‌‏ها و محیط خانواده مشترک هستند، حقیقتاً در ساختار زیبایی صورتشان با یکدیگر متفاوت است. »
این پژوهش نشان می‌‌‏دهد که تجربیات شخصی مردم در برداشت آنان از « جذابیت » تاثیرگذار است و آن از فردی به فرد دیگر تفاوت دارد.
اگر چه اکثریت مردم ممکن است در مورد معیارهای جهانی زیبایی مانند چهره متقارن و ویژگی‌‌‏های متقارن هم‌‌‏عقیده باشند، اما در کنار جنبه‌‌‏هایی شبیه این موارد، مردم مجموعه‌‌‏ای از معیارهای شخصی دارند که جذابیت را برایشان تعریف می‌‌‏کند.
محققان درباره نتایج این تحقیق می‌‌‏گویند : « در مورد برتری‌‌‏های زیبایی در چهره یک شخص، حدود ۵۰ درصد اتفاق نظر و ۵۰ درصد اختلاف نظر وجود دارد. این موضوع از یک سو با بینش عمومی و مدهای امروزی که باعث می‌‌‏شود فردی زیباتر به‌‌‏نظر برسد تناسب دارد؛ از سویی همین امر می‌‌‏تواند افراد را در مورد این که چه کسی جذاب است و چه کسی نیست دچار اختلاف نظر کند. »

نتایج این بررسی در مجله علمی Current Biology منتشر شده است.
منبع: سایت اپک‌‌‌‌‌‌‌‏تایمز (که در ۳۵ کشور و به ۲۱ زبان منتشر می‌‌‌‌‌‌‌‏شود)
 

Reihaneh.M

ریحـــانه...
ارسال‌ها
106
امتیاز
456
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1387
برای پرسش راجب زیبایی باید رفت سراغ دانشمندان علوم اعصاب و نورولوژی و زیست شناس های تکاملی و روانشناسی و...
نمیدونم زیبایی چه ربطی به دانشمندان غلوم اعصاب داره ولی سایتی که زیبایی را از نظر دانشمندان بیان کرده بود همین بود
به این لینک هم مراجعه کنین که مفیده به نظرم: https://www.ted.com/talks/anjan_cha...ides_what_is_beautiful/transcript?language=fa

آنجان چترجی: چگونه مغز شما تصمیم می‌گیرد چه چیزی زیباست (در لینک بالا)
 

Asinus

کازمو ، عزازیل مزمل
ارسال‌ها
289
امتیاز
852
نام مرکز سمپاد
میرزا کوچک جنگلی 1.5
شهر
رشت
سال فارغ التحصیلی
1400
دانشمندان می‌‌‏گویند : زیبایی به نگاه ناظر بستگی دارد
پژوهشگران دریافته‌‌‏اند که چگونه زیبایی واقعی در نگاه بیننده نهفته است.
نتایج یک بررسی نشان داده که در مورد سنجش زیبایی و جذابیت، افراد مختلف ادراک‌‌‏های متفاوتی دارند.
به نوشته دیلی تایمز، سنجش جذابیت در میان موجودات انسانی پیچیده‌‌‏تر از جذابیت در سایر موجودات در این سیاره است. از آنجاکه این موضوع شامل جنبه‌‌‏های مختلفی از قبیل روانی و فیزیکی می‌‌‏شود، در مورد جذابیت یک شخص خاص همه افراد اتفاق نظر ندارند و برداشت‌‌‏ مردم در مورد ساختار زیبایی متفاوت است.
براساس این پژوهش، صرف نظر از معیارهای جهانی درباره « زیبایی »، اغلب مردم در مورد نمودهای جذابیت تنها ۵۰ درصد مواقع باهم اتفاق نظر دارند.
« جرمی ویلمر »، مؤلف این تحقیق و استاد روانشناسی کالج ولزلی می‌‌‏گوید : « اگر قرار باشد که شما از نظر جذابیت به چهره‌‌‏ای امتیاز بدهید و من هم به همان چهره امتیاز بدهم، ما در حدود ۵۰ درصد اوقات هم نظر خواهیم بود. »
ویلمر افزود : « پی برده‌‌‏ایم که دوقلوهای همسان حتی اگرچه در همه ژن‎‌‌‏ها و محیط خانواده مشترک هستند، حقیقتاً در ساختار زیبایی صورتشان با یکدیگر متفاوت است. »
این پژوهش نشان می‌‌‏دهد که تجربیات شخصی مردم در برداشت آنان از « جذابیت » تاثیرگذار است و آن از فردی به فرد دیگر تفاوت دارد.
اگر چه اکثریت مردم ممکن است در مورد معیارهای جهانی زیبایی مانند چهره متقارن و ویژگی‌‌‏های متقارن هم‌‌‏عقیده باشند، اما در کنار جنبه‌‌‏هایی شبیه این موارد، مردم مجموعه‌‌‏ای از معیارهای شخصی دارند که جذابیت را برایشان تعریف می‌‌‏کند.
محققان درباره نتایج این تحقیق می‌‌‏گویند : « در مورد برتری‌‌‏های زیبایی در چهره یک شخص، حدود ۵۰ درصد اتفاق نظر و ۵۰ درصد اختلاف نظر وجود دارد. این موضوع از یک سو با بینش عمومی و مدهای امروزی که باعث می‌‌‏شود فردی زیباتر به‌‌‏نظر برسد تناسب دارد؛ از سویی همین امر می‌‌‏تواند افراد را در مورد این که چه کسی جذاب است و چه کسی نیست دچار اختلاف نظر کند. »

نتایج این بررسی در مجله علمی Current Biology منتشر شده است.
منبع: سایت اپک‌‌‌‌‌‌‌‏تایمز (که در ۳۵ کشور و به ۲۱ زبان منتشر می‌‌‌‌‌‌‌‏شود)
حلا شد یه چیزی(:
 

Asinus

کازمو ، عزازیل مزمل
ارسال‌ها
289
امتیاز
852
نام مرکز سمپاد
میرزا کوچک جنگلی 1.5
شهر
رشت
سال فارغ التحصیلی
1400
نمیدونم زیبایی چه ربطی به دانشمندان غلوم اعصاب داره
زیبایی در مغز ما اتفاق میوفته نه توی معدمون. پس به نوروساینتیست ها مربوط میشه خب=))
به این لینک هم مراجعه کنین که مفیده به نظرم: https://www.ted.com/talks/anjan_cha...ides_what_is_beautiful/transcript?language=fa
ویدیو جذابی بود. :-b
اینم کنارش پیشنهاد داده بود که به نظرم اینم جذابه
 
آخرین ویرایش:
بالا