arcana
کاربر حرفهای
- ارسالها
- 373
- امتیاز
- 11,949
- نام مرکز سمپاد
- فرزانگان
- شهر
- jah
- سال فارغ التحصیلی
- 96
دقیقا میدونم اسلام و قرآن راجب بعد از مرگ چی گفتناول منزل این سفر : مرگ است .
همه موجودات امکانى ، داراى اجل معیّنى هستند که با مرگ آن اجل ، فرا مىرسد . امام حسین در روز عاشوراء خطاب به یاران خود فرمودند : اى فرزندان بزرگوارى ! صبر پیشه کنید ، زیرا مرگ ، جز پلى نیست که شما را از رنج و سختى به بهشت برگزیده و نعمت همیشگى عبور مىدهد . کدامین از شما گذر از زندان به قصر را نکوهیده مىدارد ؟ .
منظور از مرگ ، فنا و نیستى نیست بلکه زمان و موعدى است که موجودات به آن منتهى مىشوند . به عبارت روشنتر ، مرگ ، زمانى است که موجودات ، سفر خود را به سوى خداوند متعال - پس از اندکى درنگ در دنیا - آغاز مىکنند تا در آن مقام ، جاى گیرند و استقرار یابند . پس مرگ نخستین منزلگاه سفر طولانى ما است
واین منزل عقبات دشوارى را دارد :
عقبه اولسکرات موت وشدت جان کندن است : « وَ جاءَتْ سَکْرَهُ الْمَوْتِ بِالْحَقِّ ذلِکَ ما کُنْتَ مِنْهُ تَحیدُ »
« و حالت سکرات مرگ به راستى فرا مىرسد و حقیقتى را ( براى انسان از جهان دیگر ) پیش مىآورد ، ( و به او گفته مىشود ) این همان است که از آن فرار مىکردى . »
عقبه دوم عدیله عندالموت استیعنى عدول کردن ازحق به باطل در وقت مردن ، وآن چنین است که شیطان نزد محتضر حاضر
شود و وسوسه کند واورا در شک قرار دهد تا بالاخره اورا ازایمان خارج کند وبه همین دلیل است که از ائمه علیهم السلام دعاهایى براى آن ساعت وارد شده وخواندن آن دعاها نافع است .
دوم منزل این سفر : قبر است که بسى هولناک است وهر روز مى گوید :
انا بیت الغربه ، انا بیت الوحشه ، انا بیت الدود یعنى منم خانه غربت ، منم خانه وحشت ، منم خانه کرم ( کافى ج ۳ ۲۴۲ باب ما ینطق به موضع القبر . . . . . ص : ۲۴۱ )
در واقع « قبر » همان « برزخ » است . و برزخ ، عالم بین دنیا و آخرت است که انسان از هنگام مرگ تا نفخ صور در آن قرار دارد ، منظور از قبر ، همین قبر ظاهرى نیست که ما مىبینیم ، زیرا این قبر که جسم ما را در خود جاى مىدهد ، پس از چندى مىپوسد ، بلکه منظور از قبر ، باطن آن است که تا قیامت پا بر جاست و در روایات ما ، از آن به باغى از باغهاى بهشت یا چاهى از چاههاى جهنم تعبیر مىکنند .
امام صادق ( ع ) فرمود : برزخ همان قبر ( در اصطلاح قرآن ) است :
البرزخ هو القبر وهو الثّواب و العقاب بین الدّنیا و الآخره والدّلیل على ذلک قول العالم : « والله ما نخاف علیکم إلاّ البرزخ » ( نور الثقلین . ۵۵۳ / ۳ )
امام صادق ( ع ) جهان برزخ را فاصله میان زمان مردن تا زمان قیام قیامت معرفى کرده است . عمر بن یزید از آن حضرت ( ع ) پرسید : برزخ چیست ؟ آن حضرت فرمود : H « القبر منذ حین موته إلى یوم القیامه » E۱[ از هنگام مرگ آدمى وارد برزخ مى گردد خواه او را در زمین دفن کنند یا وى را با آتش بسوزانند یا غذاى درندگان شود یا در دریا غرق گردد . ]
واین منزل نیز عقبات دشوارى را دارد :
عقبه اول ، وحشت قبر است ،
روایت شده است : قبرى را مىکندند ، پیامبر اکرم ( ص ) با شتاب به سوى آن رفتند و به شدت گریستند به حدى که خاک از اشک ایشان تر شد و به یاران خود فرمودند : « إِخْوَانِى لِمِثْلِ هَذَا فَأَعِدُّوا » « برادران من ! براى همانند آن مهیا شوید » . مستدرک الوسائل ، ج ۲ ، ص
۴۶۵ درکتاب من لایحضره الفقیه توصیه شده است که میت را بلافاصله و با سرعت به درون قبر نگذارید و قبل از دفن ، مدتى او را در کنار قبرش نگاه دارید تا استعداد دخول را بگیردو . . . و در هنگام دفن بر او تلقین بخوانید و در شب دفن او ، نماز شب اول قبر بخوانید ، این توصیه ها براى کم شدن وحشت و اضطراب او و فشار قبر است .
عقبه دوم ، فشار قبر است
- فشار قبر ، قابل وصف نبوده و حقیقت آن براى ما روشن نیست . از مجموع روایات استفاده مى شود که فشار قبر تابع گناهان است . و میزان و مدت آن نیز تابع میزان گناهان است . به همین جهت اختصاص به کفار و مشرکین و جنایتکاران ندارد بلکه مؤمنان و نیکان نیز به اندازه گناهان که از آنها سر زده ممکن است گرفتار فشار قبر شوند . فشار قبر براى چنین مؤمنینى سبب مى شود که کفاره گناهان خود را در برزخ تحمل کنند تا در قیامت پاک باشند ولى براى جنایتکاران و کفار در قیامت عذابى سخت تر در انتظار شان است
به کلامى از امیر المؤمنین به عنوان پیام مردگان توجه کنید : حال اگر چه آثارشان نابود ، و اخبارشان فراموش شده ، امّا چشمهاى عبرت بین ، آنها را مىنگرد ، و گوش جان اخبارشان را مىشنود ، که با زبان دیگرىَ با ما حرف مىزنند و مىگویند : چهرههاى زیبا پژمرده و بدنهاى ناز پرورده پوسیده شد ، و بر اندام خود لباس کهنگى پوشاندهایم ، و تنگى قبر ما را در فشار گرفته ، وحشت و ترس را از یکدیگر به ارث بردهایم ، خانههاى خاموش قبر بر ما فرو ریخته ، و زیبایىهاى اندام ما را نابود ، و نشانههاى چهرههاى ما را دگرگون کرده است . اقامت ما در این خانههاى وحشتزا طولانى است ، نه از مشکلات رهایى یافته ، و نه از تنگى قبر گشایشى فراهم شد ( نهج البلاغه - ترجمه دشتى ۴۵۱ ۳ پیام مردگان ! . . . . . ص : ۴۵۱ ) با توجه به مطالب کلى فوق ، در روایات برخى امور به خصوص به عنوان چیزهائى که باعث عذاب قبر مى شوند ، شمرده شده است :
۱ - حق الناس : حقوق مالى و غیر مالى مردم را ضایع کردن از عواملى است که موجب فشار و عذاب قبر مى شود . سخن چینى ، غیبت ، عیب جوئى و بد گوئى از مردم ، عقوق والدین ، رعایت نکردن حق همسر ، خوردن مال حرام ، ربا خوارى .۲
۲ - بد اخلاقى : بد اخلاقى با مردم یا خانواده و دوست و رفیق ، از جمله چیزهائى است که موجب عذاب و فشار قبر مى شود حتى اگر انسان از اولیاى خدا باشد . همچنان که در داستان سعد معاذ مشهور است .۳
۳ - اجتناب نکردن از بول و نجاست : مانند این که انسان ایستاده روى زمین سخت بول کند و به بدن و لباس ترشح کند وبعدا با همان بدن و لباس نماز بخواند . پرهیز نکردن از بول به عنوان یکى از عوامل فشار قبر در روایات ذکر شده است .۴
۴ - نداشتن ولایت ائمه معصومین ( ع ) : اعتقاد نداشتن به ولایت امامان معصوم از جمله چیزهائى است که موجب عذاب قبر مى شود .۵همچنان که به طور کلى گناهان و به خصوص برخى اعمال موجب فشار قبر مى شود به طور کلى کارهاى نیک و به خصوص برخى اعمال نقش به سزایى در آرامش روح در عالم برزخ و رهایى از فشار قبر دارد . مانند خدمت به مردم ، نماز خواندن و به ویژه نماز شب ، حج خانه خدا ، صبر بر مشکلات و . . .
همان طور که برخى از معاصى ، موجب تشدید فشار اول برزخ مىشود ، بعضى از اعمال نیز موجب کم شدن و یا برطرف شدن این فشارها و وحشتها مىشود .
اعمالى چون :
_ به جا آوردن رکوعى تام و کامل در نماز ،۶بهجا آوردن نماز شب ،۷خواندن سوره « تکاثر » هنگام خواب ،۸گذاشتن دو چوب تر با میت ،۹روزه گرفتن چهار روز از ماه رجب و دوازده روز از شعبان۱۰
. ک : معاد یا بازگشت به سوى خدا ، ج ۱ ، صص ۲۷۷ - . ۲۸۲روح ، محمد شجاعى ، کانون اندیشه جوان .
عقبه سوم سؤال منکر و نکیر :
از عقبههاى بس خطرناک قبر است که کسى را از آنها گریزى نیست مگر اینکه ایمان و عمل صالح را پیش از خود فرستاده باشد . سؤال منکر و نکیر ، نیز پرسش از حقیقت و باطن اعتقادات و اعمال ما است .
امام صادق ( ع ) مىفرمایند : « یَجِىءُ الْمَلَکَانِ مُنْکَرٌ وَ نَکِیرٌ إِلَى الْمَیِّتِ حِینَ یُدْفَنُ . . .
« دو فرشته منکر و نکیر نزد میت در هنگامى که دفن مىشود ، مىآیند در حالى که صداى آنها همانند رعد ، بلند . . . سپس ، از میت مىپرسند : پروردگار تو کیست ؟ دین تو چیست ؟ . . . اگر او مؤمن باشد ، مىگوید : الله پرودگار من است و اسلام دین من . . . . و براى او ، درى به سوى بهشت باز مىکنند و او جایگاهش را مىبیند .
اما اگر او کافر باشد ، بر او وارد مىشوند در حالى که شیطان ، مانند دودى در کنار او نشسته است . از او مىپرسند : پرودگار تو کیست و دین تو چیست ؟ . . . وچشمان او را به سوى آتش مىگشایند ، و او جایگاه خود را در آن مىبیند » . کافى ، ج ۳ ، ص
. ۲۳۶ براى حسن ختام بحث مطابق روایات ، بعضى از اعمال دیگرى که براى ازبین بردن وحشت ودشواریهاى قبر نقش بیشترى دارند را دراینجانقل مى کنبم :
. ۱ قرآن خواندن
. ۲ نماز وحشت
. ۳ نماز شب
. ۴ حج خانه خدا
. ۵ صدقه صدقه اى که انسان براى اموات مى دهد ملکى از جانب خدا آن را مى گیرد و در طبقى از نور مى گذارد کنار قبرستان مى آید و فریاد مى زند ، سلام بر شما بازماندگانتان هدیه اى برایتان فرستاده اند .
اموات هم با خوشحالى آن طبق را مى گیرند و داخل قبر خود مى کنند و به این وسیله قبرشان وسیع و پر نور مى شود .
۶ عبیدبن کعب گوید : بر رسول خدا ( ص ) وارد شدم ، دیدم حسین ( ع ) در دامنش نشسته است و آن حضرت او را مى بوسد و مى بوید . گفتم یا رسول الله حسین را خیلى دوست دارى ؟
فرمود : « اهل آسمان حسین ( ع ) را بیش از اهل زمین دوست دارند ، در عالم قبر و برزخ و قیامت عظمت و شأن حسین آشکار مى گردد ، عزت حسین و نفوذ و سلطنت او و سایر ائمه آن جا ظاهر مى شود .
. ۷ صلوات بر پیامبر ( ص )
حضرت رسول اکرم ( ص ) فرمود : بر من زیاد صلوات بفرستید ، زیرا صلوات فرستادن بر من سبب نور در قبر و صراط و نور در بهشت مى شود .
. ۸ نیکى به پدر و مادر
. ۹ وضو
. ۱۰ ذکر خدا
. ۱۱ نماز حضرت رسول ( ص ) فرمود : « وقتى میت را دفن کردند نماز او به صورت شخصى نورانى داخل قبر رفیق و مونس او مى شود ، ترس و سختى هاى عالم برزخ را از او دفع مى کند .
. ۱۲ امر به معروف
. ۱۳ حسن خلق
. ۱۴ صله رحم
بنابراین مونس و همدم انسان در قبر اعمال خیرى است که انجام داده است و اعتقادات صحیح محبت اهل بیت ( ع ) و سایر رفتارهاى نیکویى که نسبت به پدر و مادر و ارحام و دوستان و مؤمنان انجام داده است .
ولی متاسفانه اونقدر اعتقاد ندارم
از دید فلسفی و علمی پرسیدم