دفتر آرزوها

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع admin
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
  • تگ‌ها تگ‌ها
    آرزو
#مدال_المپیاد_شیمی
#پزشکی_تهران
#تدریس_دانشگاه (توی سمپاد هم بدم نمیاد :D )
 
میخوام متفاوت زندگی کنم
زندگی خیلی کوتاهه پس جوونیم رو صرف تلاش برای زمانی که پیر شدم نمیکنم!
هدفم اینه که از زندگیم لذت ببرم ، همه جای دنیا رو ببینم و تقریبا هر چیزی رو امتحان کنم
در حقیقت میخوام محدودیت بچه های کوچیکتر برای انتخاب ارزوهاشون رو بشکنم!
 
میخوام کاملا مطمئن بشم که از کاری که الان میکنم، بعدا پشیمون نمیشم...
 
شرکت مهندسی خودم رو داشته باشم، از شهر خودمون شروع کنم و گسترشش بدم :)
دلم میخواد بیخیالش نشم
حرفای دیگران دلسردم نکنه
سختی راه خستم نکنه
تنبلی و سستی منو از دنبال کردن این هدف، منصرف نکنه
.
.
اگر اینو میخونی برا هممون دعا کن:)♥️
 
-دانشگاه مورد علاقم قبول شم
-تو همون دانشگاه تخصصم رو بگیرم
-جراح قلب موفق و باوجدانی باشم
-خدا مواظب عروسک گربه ایم باشه و تا ابد کنارم نگهش داره برام ❤️
- خدایا نزار ناامیدی و افسردگی ، تنبلی و سستی مانع من برای جنگیدن و رسیدن به اینا بشه -
الهی آمین ⁦♡⁦♡
 
یه پرنده خونگی بشم:/
ملت هی منو ناز میکنن، غذا و خوراکمم که تکمیله!
هر جام دلم بخواد خرابکاری میکنم:)
دیگه دغدغه درسو کوفت زهرمار نداشتم:/
 
اول بفهمم هدفم و نقشم در این دنیا چی هست
دوم اینکه بفهمم این دنیا چیه و ارزش چه چیزایی رو داره و چه چیزایی رو نداره.
سوم اینکه این مدرسه یه ماهی وسط سال یهویی تعطیل بشه هرسال تحصیلی
چهارم بازیگرشم
پنجم جوری باشم که الگوی زندگی چند نفر باشم .
نون خامه ای فراوان
و اقامت گرفتن در آمریکا
و (بقیه آرزوهای معمولی)
موتور سیکلت
مینی بوس
دوربین فیلمبرداری
و همچنین کنار بازیگری .. معلم هم باشم که انقدر خوب باشم که همه بچه ها چه بزرگ شدن و چه اون زمون برای من دعا کنند
 
آخرین ویرایش:
خونه ی مجردی داشته باشم و برای ناهار دوستامو دعوت کنم خونه م
کلی غذای خوشمزه درست کنم و روی میز گلدون بذارم
 
رشته و دانشگاه مورد علاقم قبول شم و به هدفی که میخوام برسم....
روزی بیاد که مجبور نباشیم برای زندگی بهتر وطنمون رو ترک کنیم... آزادی داشته باشیم....خوشحال باشیم....
بتونم ۱۶ و ۱۷ سالگیمو دوباره تجربه کنم چون بهترین روزای زندگیم بودن...هم همش در حال خوندن المپیاد و سرگرم شیمی بودم هم عزیزم (مادربزرگم) رو کنارم داشتم... کاش بتونم حسایی مثل حسای خوب اون دوسال رو دوباره تجربه کنم...
امید به واقعیت پیوستن همه ی آرزو ها
 
آخرین ویرایش:
آرزومه که صمیمی ترین دوستمو دوباره خوشحال ببینم.
پ.ن: مامانش دوهفته پیش از دنیا رفت...
 
چقدر دنیا جای قشنگی می‌شد اگه
هیچ انسانی بخاطر از دست دادن عزیزی اشک نمی ریخت
هیچ بچه ای بخاطر مقایسه شدن یا مقایسه کردن خودش با بقیه بچه ها ناراحت نمی شد
هیچ مادری بخاطر بیماری فرزندش شب رو با اندوه نمی خوابید
هیچ پدری بخاطر شکم گرسنه خانواده اش شرمنده نمی شد
چقدر دنیا جای زیبایی می شد اگه
مردم بی بهانه لبخند می زدن
و وقتی ازشون می پرسیدی حالت چطوره،
با چشمایی که از شدت خوشحالی برق میزنند بگن:
«عالی!!!»
 
بتونم یه پرورشگاه خیلی بزرگ و مجهز بزنم و به کل کودکانی که پدر یا مادرشون از دست دادن کمک کنم
 
حمل سلاح ازاد شه.فک کن مثلا اکیپی با دوستا بزنی بیرون هر کدوم یه مسلسل دستشون.تلفات ژستش از مرگ و میر کرونا بیشتر میشه:))
 
اولین نفری باشم که با فرازمینی ها صحبت میکنم
یه هدف مشخص داشته باشم و براش بجنگم
دوستامو ببینم محکمممممم بغلشون کنم
 
رشته مورد نظرمو تو یه دانشگاه معتبر بخونم و مهاجرت کنم آمریکا و با ایده ای که دارم یه استارت آپ تو سیلیکون ولی و یه صندوق سرمایه گذاری خطر پذیر راه بندازم و بعد از چند سال استارت آپم تبدیل به یه استارت آپ یونیکورن بشه.
 
Back
بالا