دفتر آرزوها

[*Ava_Moni*]

داشتن یه دوست تا ابد ، کسی که تموم نشه و گرفتن حقم از اون داورای بوق :*) همینننن بخدا همینننننن

 

[مجهولツ]

در حال حاضر : تموم شدن تموم کارای عقب افتاده م ! ^^
آرزوی بزرگ محسوب نمیشه ولی حرکت و کار بزرگیه :- "

 

[MRΣZA]

آرزو دارم ایران در زمینه هوش مصنوعی جزو چند کشور برتر جهان باشه

آرزو دارم که مردم جهان این سرگرمی های مبتذل رو رها کنن

آرزو دارم مردم جهان از این زندان و از این بردگی آگاه و هوشیار بشن

 

[R.m.a]

به نظر من ارزو ها یکی و دوتا نیست خیلیه...
رسیدن به همشون ، کوچیک ترینش تا بزرگترینش قشنگه ولی من دوست دارم به هدفام برسم ✌

 

[متین.]

میخوام به یه متین با اراده تبدیل بشم. یه آدمی که متعهده.

میخوام طلا رو بگیرم و اینکه به اندازه ای تلاش کرده باشم که اگر اونی که میخوام اتفاق نیوفتاد راضی از کارام باشم و نگم ای کاش .....

دوستی پیدا کنم که کسی باشه که من کنارش می توانم خودم باشم، کسی باشه که بتونم در مورد موضوعات بی معنی باهاش حرف بزنم :) و کسی که که حتی وقتایی که رفتار عجیب و غریبی ازم سر بزنه باز منو دوست داشته باشه.

---

و اینکه از حال و هوایی که این روزا دارم خلاص بشم. همه چیز نه اما خیلی چیزا بهتر و راست و ریس بشه.

 

[Sety]

فعلا رتبه ی یک تا سه ی علامه حلی

 

[asal_a]

قبولی یه جای خوب
و اینکه این ترم همه رو خوب بدم
فعلا همینا

 

[Hecate]

طلای المپیاد:)
بتونم یه آدم شاد باشم و از ته دل بخندم و از خودم راضی باشم^^
مامانم ازم راضی باشه و بهم افتخار کنه*0*

 

[saba.hjm]

انسانیتم آرزوست....

 

[zeynabgol]

آرزومه که صمیمی ترین دوستمو دوباره خوشحال ببینم.
پ.ن: مامانش دوهفته پیش از دنیا رفت...

فقط بگم که این ارزو هنوز برآورده نشده.

*آرزومه روزی برسه که کسی مجبور نباشه عقایدش رو توضیح بده.

 

[Hami J]

آرزومه طلای المپیاد بگیرم.
و بعدیش هم اینه که پدری برای بچه ام باشم که بتونم جوری از لحاظ مالی و روحی حمایتش کنم که بره سمت چیزی که دوست داره و نگران پول نباشه.

 

[_Vina_]

نویسنده بشم...
با نوشتن خیلی کارا میشه کرد
میشه خیلیا رو به سفر برد یا خیلیا رو واسه ی مدت کوتاهی خندوند...

 

[13862007]

هرچیز دیگه ای بگم دروغه و اصلی ترین و مهم ترین آرزو هام طلای المپیاد زیست و بعدش هم قبولی تخصص ژنتیک

 

[asal_a]

به اون هدفی که خیلی برام مهمه برسم

 

[zeynabgol]

آرزوی غیرممکن: دریچه های جهانی وجود داشته باشن!(ارجاع به نحوه سفر بین جهان ها در داستانم)

 

[_Vina_]

با بچه ی رفیقم دیوونه بازی دربیارم براش کتاب بخونم و بهش یاد بدم مامانشو اذیت کنه..‌‌

 

[Mahdi_rs]

دلش آروم باشه ...

 

[sara-li]

سفرای خارجی برم دنیا رو بگردم
پورشه و لندکروزر داشته باشم
سیاستمدار بشم و ازم به عنوان یه زن قوی یاد بشه
یه بیمارستان به اسم مادربزرگم بسازم
مامانم از ته دل بخنده و احساس خوشبختی کنه

 

[merfan x1]

می‌خوام در ۲۴ سالگی گروه مالی خودمو داشته باشم

 

[_Vina_]

من کلا ارزوهام در بچه های رفیقام خلاصه میشه
میخوام به تک تک بچه هاشون یاد بدم چجوری ننشونو حرص بدن
چجوری به زار زدن بندازنشون
هاهاها خیلی خبیثم...
مثلا وقتی خوابن یهو تو گوششون جیغ بزنن
یا جهیزیه ی مامانشونو بشکنن
یا خونه رو کثیف کنن