هزار کار نکرده

Yeganeh138

کاربر فعال
ارسال‌ها
23
امتیاز
224
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
فسا
سال فارغ التحصیلی
1401
دوست داشتم بیشتر ریاضی بخونم و کلی حال بکنم
و فیزیک رو خیلی بیشتر بخونم
دوست داشتم طراحی ام رو قوی تر کنم ..
و سبک های مختلف نقاشی رو یاد بگیرم
شاعر بشوم
مهندس کامپیوتر بشوم
 

Sahell

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
340
امتیاز
2,594
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
اصفهان
سال فارغ التحصیلی
1398
نوشتن کتاب و نیمه رها کردم برای اینکه اعتماد به نفسشو نداشتم، در حالی که هزار تا مشوق واسه این کار داشتم و هنورم پیام میدن که تو رو خدا راست میگی گذاشتی کنار
شعر گفتنم ..:((
چه درد عمیقی داره فکر کردن به کارای نکرده
گویندگی رو دیگه چرا ؟
کلاس آوازم ...
چرا اینقدر تو زندگی غرق شدم به خودم نمیرسم ؟
 

Chandler.

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
655
امتیاز
18,226
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
سیرجان
سال فارغ التحصیلی
1400
چرا برنامه نویسی یاد نگرفتم و چرا اسپانیایی حرف نزدم
چرا نتونستم کنسرت یاس و انریکه و ب برم
چرا نیوکمپ یه ال کلاسیکو ندیدم
چرا بهش نگفتم چقدر روحیمو داغون کرد با رفتارش
چرا بهش نگفتم دلم میخواد باهاش دوست باشم
چراشرلوک سیزن 5 رو ندیدم (خب چون هنوز نیومده)
چرا ....
و حسرت اینکه چرا نتونستم یه روز ابری درحال دوچرخه سواری به سمت کتابخونه ی محبوبم در شهر محبوبم باشم.
 
آخرین ویرایش:

mahta.e

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
827
امتیاز
8,285
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1399
دانشگاه
امیرکبیر
تلگرام
اینستاگرام
یهو نذاشتم برم ی جا که تنها باشم و ارامشو هدیه کنم به خودم^_^
 

MmmSampadi

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
630
امتیاز
2,279
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
سنندج
سال فارغ التحصیلی
1405
چرا به نکات ریز بی اهمیت زندگی که بزرگترین مشکلات یک انسانو بوجود میارن توجه نکردم
 

froq

فارغِ مُطلق
ارسال‌ها
304
امتیاز
5,002
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
سبزوار
سال فارغ التحصیلی
1401
شاید بزرگترین حسرت زندگیم این باشه که یدونه از این کاروانای برکینگ بد ندارم که توش شیشه درست کنم بفروشم با پولش برم مسافرت یا یه کافه بازی بزنم و هر وقت دلم خواست برم بشینم برد گیم بازی کنم که دیگه مث همیشه از کمبود پارتنر در فغان نباشم =)
و خب بقیه ی حسرتام میتونن شامل اینا بشن:
کاخن یاد نگرفتم از بس ت این مدت خوابیدم=l
مثلا خیر سرم قرار بود برم آلمانی یاد بگیرم بعد پاشم برم آلمان بشینم با عباس معروفی ی چایی دبش بزنم=)
وای من هنو کلی کتاب نصفه نیمه دارم ت کتابخونم خاک ت سرم داره روشونو خاک میگیره دیگه:D
اخ اینم یادم نره که من هنو نتونستم فیلمای برتر 1990تا 2000 رو ببینم8->
و البته هزار فحش و جواب نداده که رو دلم سنگینی میکنه :))
 
ارسال‌ها
1,750
امتیاز
23,632
نام مرکز سمپاد
فرزانگان۱
شهر
قم
سال فارغ التحصیلی
1401
مدال المپیاد
یه مرحله دو ادبی :)
دانشگاه
UMSHA
رشته دانشگاه
ANS
یکاری باید میکردم
 

mahta.e

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
827
امتیاز
8,285
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1399
دانشگاه
امیرکبیر
تلگرام
اینستاگرام
من هیج وقت درست بودنشو نفهمیدم هیچ وقت درست بغلش نکردم هیچ وقت درست باهاش خداحافظی نکردم حتی الانم نتونستم باهاش حرف بزنم هر سری من هیچ وقت سرمای تنشو حس نکردم من هیچ وقت بهش نگفتم نبودنش اذیتم میکنه من هیچ وقت خوابشو نیدم من هیچ وقت حسرتم وواسه اخرین لحظه تموم نشد:)
 

MmmSampadi

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
630
امتیاز
2,279
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
سنندج
سال فارغ التحصیلی
1405
حسرت اینو میخورم که مدام حسرت میخورم و کاری انجام نمی دم
 

Elaheh_nas

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
421
امتیاز
2,799
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ۱ دبیرستان
شهر
اردبیل
سال فارغ التحصیلی
1399
مدال المپیاد
نداشته بید
دانشگاه
محقق
رشته دانشگاه
فیزیک
تلگرام
اینستاگرام
زندگی گر هزارباره بود
بار دیگر تو، بار دیگر تو...
همین:)
 

Acwmw:'

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
370
امتیاز
6,609
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1
شهر
سیبری
سال فارغ التحصیلی
2020
دانشگاه
Kmu
رشته دانشگاه
پزشکی
خیلی چیزا هست خب
اما
چرا اینستادم جلوشون و خواستمو نگفنم بهشون
چرا به کسی که دوسش دارم نگفتم اینو
چرا پسر نیستم تا مدرسه اونا درس بخونم
چرا اصلا ایران ...خب هلنددد
چرا این دوسال اخر انتقالی نگرفتم برا تهران
فعلا همینا
 

خِیزَران

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,895
امتیاز
39,454
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
شهر ستاره ها
سال فارغ التحصیلی
2020
چرا غرور نداشتم و خاکی بودم که لهم کنن ، چرا زبان آلمانی رها کردم ؟چرا نذاشتم موهام بلند بمونه ؟ چرا الکی سر هر نمره حرص میخوردم ؟چرا قدر بابام بیشتر ندونستم ؟چرا با سلناگومز سلفی نگرفتم ؟چرا نرفتم کنسرت انیتا و جیغ نزدم که عاشقتم ؟چرا انقدر برا حرف مردم زندگی کردم ؟اصلا چرا زودتر نمردم:-l:-l:((:((:((
 
ارسال‌ها
1,750
امتیاز
23,632
نام مرکز سمپاد
فرزانگان۱
شهر
قم
سال فارغ التحصیلی
1401
مدال المپیاد
یه مرحله دو ادبی :)
دانشگاه
UMSHA
رشته دانشگاه
ANS
کار نکرده که خیلی دارم
ولی نه حال تایپشونو دارم نه حال فکر کردن بهشون رو
فلذا میگذریم و منتظریم ببینیم که سرنوشت چی برامون رقم میزنه :|
 
  • شروع کننده موضوع
  • #56

maleck :)

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,442
امتیاز
31,699
نام مرکز سمپاد
شهید بابایی
شهر
قزوین
سال فارغ التحصیلی
91
دانشگاه
دانشگاه گیلان
رشته دانشگاه
مهندسی صنایع
پشیمونم که چرا وقتی عاشق بودم، با تعصبات الکی زندگیمو تلخ کردم.
پشیمونم که چرا کتابی که میخواستم بنویسم رو رها کردم. میترسم ازینکه قبل از تموم شه بمیرم، ولی تنگی لازم برای تموم کردنش رو هم ندارم.
پشیمونم که چرا تنبور و کمانچه یاد نگرفتم. چرا سنتورمو مثل آدم ادامه ندادم. این پشیمونی احتمالا تا آخر عمرم باهام بمونه چون همه ش فکر میکنم از من دیگه گذشته و فرصتشو ندارم.
پشیمونم که چرا خودمو گرفتار حرف و نظر دیگران کردم.
 
ارسال‌ها
1,617
امتیاز
13,290
نام مرکز سمپاد
.
شهر
.
سال فارغ التحصیلی
1401
دانشگاه
دانشگاه یزد
رشته دانشگاه
مهندسی مکانیک
پشیمونم که چرا بیشتر با رفیقم وقت نگذروندم...
پشیمونم که اون شب بهش گفتم بیا بریم بیرون...
 
ارسال‌ها
1,750
امتیاز
23,632
نام مرکز سمپاد
فرزانگان۱
شهر
قم
سال فارغ التحصیلی
1401
مدال المپیاد
یه مرحله دو ادبی :)
دانشگاه
UMSHA
رشته دانشگاه
ANS
کار نکرده که خیلی دارم
ولی نه حال تایپشونو دارم نه حال فکر کردن بهشون رو
فلذا میگذریم و منتظریم ببینیم که سرنوشت چی برامون رقم میزنه :|
پشیمونم که چرا همیشه راضی(ناراضی؟) بودم و میگفتم سرنوشت سرنوشت...
پشیمونم که چرا اون کار رو نکردم
پشیمونم که چرا بهش نگفتم
ناراحتم که شب ها بر می گردم عقب و به گذشته فکر می کنم
ناراحتم که جدیدا خواب اونا رو می بینم
و و و...
اما مگه سودی داره؟
لت ایت گو پلیز :/
 

Lidia Park

کاربر فعال
ارسال‌ها
22
امتیاز
69
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 8
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1404
پشیمونم که جرا اون کارو کردم . مگه مغز خر خورده بودم ؟
چرا همیشه دارم فرار میکنم و نمیجنگم؟
چرا دیگه مثل قبل نیستم .
چرا کاری کردم که خواهرم هیچ وقت نبخشدم ؟
چرا مثل آدم زندگی نمیکنم ؟
چرا اینقدر دنبال دردسرم



آرزوهای زیادی دارم که بهشون نرسیدم . دلم می خواد برم کشور پرتغال و پرتقال بخورم . دلم میخواد پنگوئن ها رو ببینم . دلم میخواد آجیم رو حسابی بغل کنم و بهش بگم که من بخشیدمش . حتی اگه خودش همچین احساسی نداشته باشه . بهش بگم که توی این دنیا غیر از اونو مامان کس دیگه ای رو ندارم و دلم میخواد تا ابد ازش محافظت کنم و حساب هرکسی رو که اذیتش کنه و ار گل نازکتر بهش بگه برسم . دلم میخواد بهش بگم که دوستش دارم. به اندازه تمام ستاره ها و عشق من بهش تا وقتی که ستاره ها وجود دارن ادامه پیدا میکنه . من بخشیدمت. چرا بخشیدمت. مهم نیست که چقدر بگی نبخشیدمت ولی من بازهم میگم که بخشیدمت . فقط اگه یکم حرف گوش کن تر باشی فضای خونه آروم تر میمونه :D . ولی به خاطر اون اتفاق ناراحتم ولی دیگه گذشته و الان نگران اوضاع درسیتم . اونم درست شه دیگه غمی ندارم
 

sanaaaa

کاربر فعال
ارسال‌ها
23
امتیاز
420
نام مرکز سمپاد
----
شهر
----
سال فارغ التحصیلی
00
چرا پشتکار نداشتم در زندگی
چرا هدف نداشتم
چرا امید و انگیزه و شور و شوق نداشتم
چرا ؟
چرا ب خودم بیشتر اهمیت ندادم
 
بالا