باحال‌ترین خواب تو عمرتون!

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع آلاتار
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
من یه بار خواب دیدم حسن روحانی و ظریف دارن جلوی در دانشکده مون درمورد برجام حرف میزنن :| =))
 
اقا یه بار خواب دیدم دارم مدرسه رو اتیش میزنمممممممممممممممممممم
 
@-)خواب باحال ک زیاد دیدم :D
اما خب جالب ترینهاش معمولا شامل lucid dream هام میشد ک خودم خوابمو کنترل میکردم و خودمو از کابوس وارد رویا میکردم :-":D
و اینکه انقد کیفیت کار و رزولوشن خوابام بالا بود و طیف وسیعی از رنگا رو میدیدم ک خودم از تعجب شاخ درمیاوردم مثن یه بار یه منظره پاییزی جلوم بود و انقد واقعی بنظر میومد ک خودم میگفتم مگه این خواب نیست چرا واقعا حس میکنم اینجام؟8->
یا مثلا کلی خوراکی میخوردم و میتونستم اون لحظه مزه هاشو حس کنم:D
هیچ چی از lucid dreaming باحالتر نیست:-"
 
یه بار خواب دیدم دارم از بالای یه صخره خیلی بلند با موتور میپرم پایین،بعد هربار که نزدیک زمین میشدم مثل این بازیا قبل از اینکه بخورم زمین بترکم استپ میکردم که سه تا گزینه میومد رو صفحه:))
۱.ادامه
۲.ریست
۳.خروج
منم هی ریستو میزدم،دیگه تا صبح نمیدونم چن بار ریست کردم آخرش خسته شدم خروجو زدم و یدفعه از خواب پریدم
 
هر چند وقت یک بار خواب میبینم میتونم خیلی بلند بپرم (تقریبا پرواز)
و یه سایه هم دنبالمه!
آره دیگه...
 
خیلی عاشقانه بود ناموسا
دستشو گرفته بودم و داشتم باهاش میخندیدم...اونم میخندید 8->
حتی الان ک بهش فکر میکنم خیلی حس قشنگی بهم میده


+ماشینم داشتم!!
 
دچار فلج خواب شدم
بعد یه چیزی روم بود که خیلی رو قلبم سنگینی می‌کرد تو خواب حس میکردم سکته قلبی کردم و مردم
بعد از یه مدت زنگ گوشیم کاملا توی گوشم پخش شد(اون آهنگو حفظ نبودم ولی اون لحظه عین خودش توی گوشم میخوند) گفتم ایول صبح شد الان مامانم میاد دستمو میگیره بلندم میکنه این چیز وحشتناک از روم میره ولی بعد یادم افتاد من که سکته کردم و الان مامانم میاد گریه میکنه و فردا تشییع جنازمه بعد همینطور که داشتم فکر میکردم کی بیشتر از همه از مرگم ناراحت میشه و کیا میان سر قبرم و.... مامانم با جیغ بسیاااااار بلندی اسممو صدا زد بعد یه چیزی منو با سرعت وحشتناکی هل داد رو به بالا و وقتی بیدار شدم حس میکردم کر شدم و گوشامم سوت میکشیدن
ساعت هم 04:04 صبح بود و من هم خیس عرق بودم
پ.ن:ساعتمو برا 6 صبح کوک کرده بودم
هیچوقت فکر نمیکردم چنین اتفاقی برام بیوفته هروقت یکی برام از فلج خواب(بختک) می گفت باور نمیکردم و میگفتم چرته
 
خواب دیدم خندوانه تو مدرسه ما اجرا میشه(ن این ک خیلی خندوانه میبینم!) منم دارم واسه بسیج فرم پر میکنم!
رفتم تو یکی از کلاسا دیدم رامبد جوان داره با ناپالئون بناپارت(به شکل زامبی!) صحبت میکنه اصلا هم تعجب نمی کردم و اتفاقا خیلی هم خوشحال بودم.
در کل خواب خوبی بود.
 
من ب شخصه ی سری حرکتایی زدم ک ب فنا رفتم و الان حدود ۵ سالی میشه خواب نمیبینم و یا اگه خواب ببینم همون اولش از خواب بیدار میشم
ولی باحال ترین خوابم ک یادم نیس برای کی بود ولی :
تو خواب دیدم ک مردم و روحم داره از بدنم جدا میشه و داشتم حسش میکردم و همه چی رو میدیدم.حتی بدنمو دیدم روی زمین بعدش راهمو کشیدم و رفتم.همه جاهایی ک قبلا رفته بودمو دور زدم،خونه ، کوچه ، خیابون ، همه جا رفتم بعد از خواب بیدار شدم
 
خواب دیدم دارم ریشای روحانی رو میتراشم((((:
با توجه به وسواسم نسبت ب ابرو بارها هم خواب دیدم ابروهای امام خمینی رو دارم اصلاح میکنم - _-
و کانتور دماغ جناب جهانگیری و محمدرضا شاه-_-
 
دیشب خواب دیدم معتاد شدم دارم شیشه میکشم :D
و خواهرم که کوچیک تره از منم معتاد شده بود و تا اونجایی که یادمه اون مواد میخرید و منم دامن گیر کرده بود:D
و مغزم هم انصافا خیلی خوب اون حالت خماری رو شبیه سازی کرد : ))) جای همگی خالی -_-
 
یه بار خواب دیدم تو سمپادیا یه پست خز گذاشته بودم.
صبح تو این فکر بیدار شدم که برم پاکش کنم
 
خوابای من بیشتر عجیبن، طوری ک تو خواب متعجب میشم.
ولی ی خوابی که بچگیام دیدم و حس خوبی بهم دست داد این بود که خواب دیدم فرشای خونه دریا شدن و توشون شنا میکنم :))
آخه کلا شنا کردن دوست داشتم و دارم :-"
 
آخرین ویرایش:
اون شب خواب دیدم که معلم هنر ما (که خیلی تخس) است به پایم افتاده و دارد می گوید تو رو خدا بزار بهت بیست بدم.
آخه همیشه فوقش بهم ۱۷ میداد☹
 
من یبار خواب دیدم طوفان شد باد منو برد مامانم و ابجیم هم واستادن هی منو صدا میکردن میگفتن برگرد (انگار دست من بود) :)) :))
بعد از یجا عجیب غریب سر در اوردم دیگ بقیشو نمیگم خصوصیه:D:D:D
 
Back
بالا