• اگر سمپادی هستی همین الان عضو شو :
    ثبت نام عضویت

معلمی! سخت‌ یا آسون؟

  • شروع کننده موضوع
  • #1

پرنیان.ک

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,272
امتیاز
47,387
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
خرم آباد
سال فارغ التحصیلی
94
اتفاق صبح واسم خنده دار بود
اول بانک که رفتم آقاهه پشت باجه گفت کارتو بدون تغيير بزنم، گفتم آره لطفا، حساب حقوقمه شمارش تغيير نکنه؛ مکالمه اینجوری پیش رفت:
+ شاغلین به سلامتی؟
- بله فرهنگی هستم (اینجا کارمو سریع تر راه نداخت... تنها جایی که معلمارو خوب تحویل میگیرن بانکه #ضمانت)
+ منم میخواستم معلم شم
- خوب شد که نشدین :)
بعد رفتم اداره پست دوتا کتاب پست کنم مکالمه با خانم پشت باجه اینجوری پیش رفت:
+ دانشجویی؟
- شاغلم، گفتم بیکار نباشم ارشدم میخونم
+ چه خوب منم می‌خوام ارشد بخونم؛ کارت چیه؟
- معلمم
+ عه خوش به حالت منم دوس داشتم معلم بشم
- فرقی نداره کارمندیه دیگه
+ پست کار سنگینیه واسه دخترا؛ بعضی وقتا مجبور می‌شیم بسته های سنگینو جا به جا کنیم...

همه دوس دارن معلم بشن چون به نظرشون کار راحتیه و بیکاری زیاد داره
و اینکه اکثرا فکر میکنن توانایی معلم شدن رو دارن (حتی شما دوست عزیز)
من حاضرم کارمو با هر کارمند دیگه ای تو هر ارگان دیگه ای عوض کنم چون چیزایی رو می‌دونم که اکثریت جامعه نمی‌دونن یا نادیده می‌گیرن
همه می‌گن ”معلما ۳ ماه تعطیلن و حقوق مفت می گیرن"
اما در واقع معلما کمتر از کارمندای دولتی دیگه تعطیلات دارن

همه ی کارمندا هر سال یک ماه مرخصی دارن.
همه کارمندا آخر هر سال، یک ماه حقوق، پاداش می گیرن
آخر هر ماه به کارمندا حداقل ۸۰ ساعت اضافه کار می دن؛ یعنی در ماه حداقل ده روز پول کاری که اصلاً انجام نشده اضافه میگیرن که معلما اینو ندارن.
در طول سال می شه حداقل ۱۲۰ روز (یعنی ۴ ماه)

پس درواقع با یه ماه پاداش، یه ماه مرخصی و ۴ ماه اضافه کار جمعا ۶ ماه بدون اینکه کاری انجام بدن حقوق می گیرن. حالا سه ماه تابستون معلما خار چشم جماعت شده...
همه ی اینا به کنار کارمندای همه ی ادارات غیر از پاداش عید، مزایای دیگه ای مثل: حق ایاب و ذهاب ، حق مسکن، پاداش های ریالی به مناسبت های مختلف (مثل کارت هدیه ی روز پدر،روز کارمند،مناسبتهای با دلیل و بی دلیل و ....) هم دارن
بیمه درمانیشونم صد برابر بیمه معلم کاربردیه و خیلی چیزا رو پوشش می‌ده دیگه وارد اون بحث نمی‌شم

کاری ندارم نوش جون همشون ولی کاش یه ذره عقل این مردم بیشتر می‌رسید.
و کاش عقل خودمم بیشتر می‌رسید و معلم نمی‌شدم.
(و اینکه کاش آدم می دونست به چی دقیقا دیسلایک می‌دین در حالی که سن و سالت به اینکه شغلی رو تجربه کرده باشی نمیخوره، حق نداریم غر بزنیم و از چیزی بنالیم؟)
 

Sisyphus

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
736
امتیاز
16,201
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
96
رشته دانشگاه
دامپزشکی
من فقط اینو بگم که اضافه کار میدادن ... بله ... اما قطع شده الان دیگه ... حداقل اینجا که این شکلیه
ساعت کاری هم که خب طولانی تره مال اغلب کارمندا
گاها محیط کار شدیدا خشن و زبر و مردونس برای من با توجه به این که تو محل کارم تنها خانومم و جنس کارمون مردونس و خب خیلی کارمندا شرایطون مثل منه
روز زن 500 تومن به ما قرار شد بدن که الان یه ماهی میگذره و خب هنوز ندادن
بیمه هم که همکار ما داشت تلف میشد از دندون درد گفتن هنوز کارای اداریش انجام نشده فعلا نرید با بیمه :/

من قصد نداشتم با این صحبت ها بگم که شغل معلمی سخت نیست
اما به جرعت میگم قطعا از خیلی از کارمند ها کارشون سبک تره ... که حلالشون ... چرا؟ چون مهارتی دارن که ما بقی کارمندا ندارن ... مهارت "تدریس"
که خب حقشونه شغلشون یک سری محاسن داشته باشه
ما تلاش میکنیم و کسب مهارت میکنیم که محاسن بیشتری گیرمون بیاد تو زندگی دیگه

اما به نظرم چیز بدی نیست که خیلی ها دوست دارن معلم باشن ... اینکه دلشون میخواد مهارت شما و خوبی های شغلتونو داشته باشن حتی خیلی زیبا و کاملا قابل درکه از نظر من ...
 

reyna

MelloW
ارسال‌ها
372
امتیاز
6,388
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1400
دانشگاه
پردیس هاشمی‌ نژاد مشهد
رشته دانشگاه
آموزش ریاضی
8 سال تعهد خدمت رو هم در نظر بگیرید :Woman_with_white_cane:تو سن 22تا 30 سالگی نمی‌تونی برای ارشد دانشگاه‌های شهرهای دیگه بری و اگه مثلا بخوای ازدواج کنی و شغل همسرت یه جا دیگه باشه شرایط برات خیلی سخت میشه؛ چون فقط درصورتی انتقالی میدن که شغل همسرت دولتی باشه؛ اونم فقط چندتا شغل محدود و تازه قطعی هج نیست.
و اینکه به همون نسبت که ساعت کاری کمه حقوق هم کمه؛ رتبه‌بندی و اینا هم کشک بود.
خلاصه که هرشغلی سختی‌های خودشو داره.
 

آدنوزین :)

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
851
امتیاز
18,928
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ١
شهر
اهواز
سال فارغ التحصیلی
1400
دانشگاه
شهید بهشتی
رشته دانشگاه
داروسازی
هر شغلی سختی‌های خودشو داره و نمیشه بگی چی بهتره چی بدتره، مزایا کمه ولی با پایین آوردن ارزش زحمات دیگران چیزی درست نمیشه.
لازم هم نیست خودمون کار کنیم و کارمند باشیم که بعضی چیزا رو بفهمیم، گاهی می‌تونیم یک ناراحتی رو در کنار عزیزانمون عمیقا احساس کنیم جوری که اگه برای خودمون بود اونقدر اذیت نمی‌شدیم.
پ.ن: انتقالی گرفتن علی‌الخصوص به شهرهای بزرگ برای تمام کارمندها سخته چون خیلی جاها اشباع هستن و نیازی به کارمند ندارن و در مقابل بعضی جاها شدیدا با کمبود مواجه هستن، ارگان‌ها هم مجبورن برای تامین نیرو شرایط انتقالی رو سخت بکنن.
 
  • شروع کننده موضوع
  • #5

پرنیان.ک

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,272
امتیاز
47,387
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
خرم آباد
سال فارغ التحصیلی
94
کسی ارزش کار دیگران رو پایین نیاورد
اتفاقا منظورم این بود ارزش کار من تو جامعه پایینه که اولا همه فکر میکنن می‌تونن انجامش بدن ثانیا همه فکر میکنن از اغلب کارهای کارمندی ساده تره (که اتفاقا یه آماری رو مطالعه می‌کردم چند وقت پیش فشار تدریس رو چندین برابر خیلی از مشاغل کارمندی بیان کرده بود؛ بسی به حق بود... سر کلاس نبودی از صبح تا ظهر دو دقیقه وقت نکنی بشینی ببینی چی میگم)
تهدید به قتل کی میگه نشدیم؟ مدیر میشناسم داداش دختره با موتور زیرش گرفت چون دختره از مدرسه فرار کرده بود رفته بود پیش دوس پسرش
معلم میشناسم دانش آموز پسر دبیرستانی با چاقو به قتل رسونده (بروجرد. دبیر فیزیک بود)
دبیر هندسه می‌شناسم پسرای دبیرستانی ماشینشو آتیش زده بودن
مدیر میشناسم شیشه های خونشو با سنگ شکسته بودن
بخوام بگم هزارتا ماجرای دیگه هم هست بین همکارام
الان ما جرات نمی‌کنیم به دانش آموز بگیم بالا چشمت ابروعه
معلم دیگه بین دانش آموزا هم جایگاهی نداره دیگه چه رسد به جامعه ی فهیم ما
 

nick:

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
82
امتیاز
601
نام مرکز سمپاد
...
شهر
....
سال فارغ التحصیلی
1399
خب از اونجایی که از بحث و جدل هاتون تو ح ب متنفرم
بیاید و زحمت بکشید اگر حرفی حدیثی سخنی دفاعی ، اعلام شرایطی ، چیزی دارید بگید
هم داستان نمیشه تو ح ب هم راه برای کسایی که دوست دارن این مسیر رو انتخاب کنن روشن تر میشه
ممنون
 
  • شروع کننده موضوع
  • #7

پرنیان.ک

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,272
امتیاز
47,387
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
خرم آباد
سال فارغ التحصیلی
94
6 ماه رو در مقایسه با 3 ماهی که خودمون هیچ کاری نمی‌کنیم گفتم
از دورم که دقیقا همونجوری که شغل خودم از دور ارزیابی می شد ارزیابی کردم اتفاقا با اطلاع بیشتر چون تقریبا از هر ارگانی یه کارمند توی نزدیکانم بوده و وضعیتشونو دیدم از نزدیک
ولی بازم در کل هیچ قصدی راجع به اینکه ارزش کار دیگری رو پایین بیارم نداشتم تو حرفام یه حرف معمولی راجع به معایب دید جامعه به معلمی بود.
+ دیسلایک شما برای ما مهم نیست دختر خوب دنبال جمع کردن لایک و دیسلایک نیستم بعد از این همه مدت
فقط میگم درک کنید آدما همیشه قرار نیس از خوشیاشون حرف بزنن و حالشون خوب باشه. بعضی وقتا حالت بده و میخوای فقط با نوشتن یه کم تخلیه بشی چیزی که انتظار داری اینجا حداقل درک بشه و نمیشه و یادت میاره اختلاف سنی ای که هست باعث میشه دیگه اینجا آدما متوجه اوضاعت نشن چون دغدغه هاتون فرق داره و فک کنن تو از دیسلایک شدن ناراحتی! آخه دیسلایک! حق با شماست، شاید جای نوشتن ما دیگه اینجا نباشه
 

Admin2

لنگر انداخته
عضو کادر مدیریت
مدیر کل
ارسال‌ها
7,597
امتیاز
37,034
نام مرکز سمپاد
علامه حلی
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1389
واقعیت اینه که الان همه بدبختیم. فقط بعضیا کمی کمتر بدبخت هستند! والسلام.
 
ارسال‌ها
1,546
امتیاز
26,906
نام مرکز سمپاد
ضروری
شهر
ضروری
سال فارغ التحصیلی
0
من کاری به دعوا و ... ندارم، اما یه چیزو بگم و زحمت رو کم کنم؛
معلمی واقعاً یکی از شریف‌ترین و البته سخت‌ترین مشاغله. موارد استثنا رو اگه کنار بذاریم، تموم معلم‌ها از دل و جون مایه می‌گذارن به ویژه تو مدارس خاص. من که حالا معلم رسمی نیستم اما تو همین کلاسی هم که واسه شاگردم درس میدم، با تمام وجود هرچی که بلدم بهش یاد میدم و نتیجه‌ش رو هم می‌بینم و همین نتیجه‌ست که بهم امید میده. نمی‌دونم این‌جا گفتم یا جای دیگه، ولی گفتم اگر مثلاً من یک گاوصندوق جادویی پر پول داشتم که من رو از مسأله‌ی مالی بی‌نیاز می‌کرد، حاضر بودم برم مجانی درس بدم، و مطمئنم مثل من کم نیستن. کسایی که با حقوق کم ساختن. همین چند وقت پیش تو تهران بود اصفهان بود کجا بود معلما ریختن اعتراض کردن به درآمد پایینشون، که قبل از اونا هم کارگرا معترض بودن. کارگر و معلم جفتشون سختی برابر و حقوق پایین دارن. یکی زحمتش فیزیکیه، یکی زحمتش هم فیزیکیه هم فکریه. نمیگم همه ولی اغلب هرکی پا تو معلمی می‌گذاره با عشق میاد، به خصوص معلمای قدیمی.
 

s@rah

:-"
ارسال‌ها
529
امتیاز
12,764
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ۴
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1405
معلم ها باید حقوق زیادی داشته باشن. علاوه بر این که... چی میگن... پرورش دهنده نسل آینده و شغل های دیگه و این حرفا هستن، باید حداقل از نظر مالی دغدغه نداشته باشن چون تدریس _مخصوصا تو دبستان_ اعصاب زیادی میخواد حقیقتا. حالا با این حقوق کمی که دارن، واقعا با عشق معلم شدن... دمشونم گرم
 

Admin2

لنگر انداخته
عضو کادر مدیریت
مدیر کل
ارسال‌ها
7,597
امتیاز
37,034
نام مرکز سمپاد
علامه حلی
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1389
معلمی و کارمندی رو بستگی داره چقدر بپیچونی یا چقدر انرژی بگذاری. واسه همین نمیشه مقایسه کرد.
 

صوراسرافيل

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,432
امتیاز
8,561
نام مرکز سمپاد
علامه حلى
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
0000
در هر شغلی میشه در حد عالی توان گذاشت یا اصلا به حال خود رها کرد.چیزی نیست که بخوایم تعمیم بدیم.حالا معلمی باشه یا هر شغل دیگه.


پ.ن:معلمین به سبب آمادگی اجتماعی که از خودشون نشون دادن و انگیزشون برای اعتراض حقیقتا قابل احترامند.اینکه برای خودشون و زندگیشون به عنوان یک معلم ارزش قائلند در مقایسه با خیلی از اصناف دیگه چیز بزرگیه.به جز کارگران،در کمتر صنفی میتونیم یک جریان مدنی تا این حد منسجم و سراسری ببینیم.
 

A@b_200

کاربر فعال
ارسال‌ها
26
امتیاز
65
نام مرکز سمپاد
حلی 5
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1397
کاری به این دعوا ها ندارم ولی من مادر خودم حدود 27 ساله معلم رسمیه و از همون اول هم رسمی بوده. من توی تمام این سالا دیدم که چقدر سختی و شب بیداری و زحمت کشیده و با این حال حقوق چندانی نداره با وجود اینکه سه تا درس رو تدریس میکنه ولی هیچ وقت من نشنیدم بگه که از معلمی ناراضیه. عاشق معلمی بود رفت تربیت معلم و الان هم معلمه. معلمی به لحاظ حقوق شاید در کنار یه شغل دیگه کمک خرج بتونه باشه ولی خودش حقوقش واقعا کمه. کسی که میاد معلمی باید به خاطر عشق و علاقه بیاد نه برای درآمد. اگر غیر از این باشه اصلا معلم شدن کار اشتباهیه. مادر من با اینکه حقوقی نداشت و نداره از معلمی راضیه چون شاگرداش و دوستا داره. تدریس رو دوست داره به همین خاطر خیلی مواقع نمی تونست برای من وقت بذاره و همیشه سرش شلوغ بود. با این حال باز هنوزم بعد از این همه سابقه معلمه هنوزم معلم بودن رو دوست داره. اما درآمدی بخوام بگم اگر پدرم شاغل نبود حقوق مادرم کفاف بخور و نمیر هم توی این دوره زمونه نمیداد. کسی که معلمه عاشق شغلش باید باشه.


پ.ن:از مسائل سیاسی خیلی سر در نمیارم ولی همینو میدونم که لیاقت یه معلم این درآمد و وضعیت نیست. زحمتی که میکشن خیلی زیاده و به هیچ وجه هم شغل راحتی نیست. درآمدش نباید این باشه.
 

A@b_200

کاربر فعال
ارسال‌ها
26
امتیاز
65
نام مرکز سمپاد
حلی 5
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1397
به نظرم یه چیزی هم که باب کردن که از معلما خرکاری بکشن و کلا قانع نگهشون دارن اینه که یه سری جمله مثل معلمی شغل انبیاست و عشق هست و ایناعه رو راه انداختن.
خلاصه این جمله انگیزشی ساختنا هم کار خودشونه. ( یه راننده اسنپ که همزمان دانشجو شریفه میگه )
این جملات غلط نیستن و اتفاقا درستن اما اگه یه مسئول بیاد با این حرفا توجیه کنه غلطه. وگرنه خود جملات جملات بدی نیستن.
البته کسی منکر نیاز افزایش درآمد و موقیعت شغلی معلما نیست فقط ربط دادنش به این جملات یکم عجیبه.
 

A@b_200

کاربر فعال
ارسال‌ها
26
امتیاز
65
نام مرکز سمپاد
حلی 5
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1397
اخه از دسته جمله های ایشالا ماشالا هست اینا. معلمی یه شغل مادیه که داره علم یاد میده و در عوضش باید پول مادی بگیره. هر چی پول بیشتر باشه انگیزه هم طبیعتا واسه خلاق بودن بیشتره. واقعا بدون پول علاقه ادم کور میشه. حالا میخواد معلمی باشه یا خوندن رشته علوم پایه تو ایران
با افزایش درآمد مخالفتی ندارم منتها اینجا یه اما هست: معلمی فقط یه شغل مادی نیست که صرفا یه علم یاد بده. باید با شاگرداش مچ بشه تا بتونه بهشون درس بده و قطعا علاوه بر این باید برای اینکه معلم خوبی باشه خیلی بیشتر از یک علم رو بلد باشه. این وسط عشق و علاقه به معلمی هم خیلی مهمه. فرق داره با یه سری شغل های دیگه.
این حرفا هم بستگی داره کی به چه هدفی بزنه وگرنه خود حرف مشکلی نداره که خودش رو زیر سوال ببری.
 

Saraª

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
12
امتیاز
174
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تنکابن
سال فارغ التحصیلی
0000
راستش من بابام فرهنگی هست و واقعا با چشم خودم دیدم که چقدر شاگرد های گذشتش بهش احترام گذاشتن و واقعا احترام این شغل خیلی بالاست
یکی دیگه از خوبی های این شغل این هست که تابستان ها و پنجشنبه ها سر کار نمیری
ولی اگه یک کارمند باشید باید تابستان ها و پنجشنبه ها بره سر کار
ولی یه چیزی که خیلی مهم است اینه تو شغل باید با دل و جون کار کنی
البته هر شغلی سختی های خودش را داره و معلمی هم یکی از سختی هایش این هست که باید جوری توضیح بدی که دانش آموز بفهمد و نیاز به صبر و اعصاب زیادی تو این شغل نیاز دارید
 

آدنوزین :)

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
851
امتیاز
18,928
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ١
شهر
اهواز
سال فارغ التحصیلی
1400
دانشگاه
شهید بهشتی
رشته دانشگاه
داروسازی
ولی اینکه بگید "کاش آدم می دونست به چی دقیقا دیسلایک می‌دین در حالی که سن و سالت به اینکه شغلی رو تجربه کرده باشی نمیخوره، حق نداریم غر بزنیم و از چیزی بنالیم؟)" هم عجیبه.
اگه نمیدونید بگم که خیلی ناراحت کنندست وقتی توی بحث جدی سن کمتر طرف مقابل رو میکشید وسط و سعی می‌کنید از این طریق برنده باشید!
قطعا هدف شما این نیست ولی خواه ناخواه این احساس بد رو به طرف مقابلتون منتقل می‌کنید.
 

.-.

کاربر جدید
ارسال‌ها
1
امتیاز
75
نام مرکز سمپاد
Farzaneghan
شهر
Ardabil
سال فارغ التحصیلی
1401
میدونید
مهم ترین شغل به نظر من معلمِ
معلما با تربیت سر و کار دارن
همه ی ما از زیر بال و پر اونا رد شدیم.
بچه هامونم همینطور خواهد بود و این جریان کلا ادامه داره...
ولی تو ایران اصلا به آموزش پرورش در اون حدی که لایقشه اهمیت داده نمیشه.
دقت کنید هرچی میشه، هر اتفاقی
ریشه داره تو تربیت ((:
من علاقه ندارم معلم بشم.
چون به نظر خودم حتی اگه بشم
معلم خوبی نمیشم
چون متعهد نیستم و علاقه ندارم
و همین باعث میشه وظیفه مو انجام ندم درست.
معلمی یه شغل خاصه،
هرکیم واردش میشه باید نهایتِ عشقُ علاقه شو براش بزاره
نه اینکه یه سری فرمول بگه و دِ برو که رفتیم ((:
درسِ اصلی معلم درسِ اخلاقه
طرف شعار میده آره ساده زیستی پیامبر ساده زیست بوده و فُلان...
دینی درس میده و گوشی دستش چیه؟ آیفون خدا تومنی که طرف کلیه شو میفروشه برا خریدنش (((:
کاش نه تنها حقوق، ارزش و خیلی چیزای دیگه برای معلما زیاد شه
و در قبالش برای استخدام معلم هم سختگیری های درست و به جا انجام بشه
تا آدمایی با سطح و شعور عالی دست به تربیت جامعه بزنن...
البته معلما بخشی از این قضیه ان
ولی به نظر من بخش اعظمش.
و نظر بقیه هم برای من محترم هست.
 

Leo

لنگر انداخته
ارسال‌ها
2,579
امتیاز
21,897
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
-
سال فارغ التحصیلی
1399
اینکه یه سری از معلم‌ها میگن ما حقوقمون کمه پس کار نمی‌کنیم واقعا صحیح نیست
شما با علم به حقوق و شرایط این شغل رو انتخاب کردی
وقتی نمی‌خوای درست درس بذی چرا معلم شدی جانم؟
من به شخصه با اینکه سمپادم و به قولی بهترین دبیرها رو تو شهر میارن مدرسه ما خیلی کم کاری دیدم
در حدی که دبیر ۲۰ دقیقه درس میده باقیش به بطالت می‌گذره
اعتراضم کنیم میگه من چقدر حقوقمه که بیشتر کار کنم
از طرفی مسئولینم میگن ما معلم دیگه نداریم
اتراض واسه حقوقشون کردن دمشون گرم ولی تو تدریسشون نباید کم کاری کنن
این فقط مربوط به معلمی نیست؛ کلاً تو هر شغل و حرفه‌ای اگر حس کنیم به اندازۀ انرژی و کارمون درآمد و پاداش نمی‌گیریم خب کم‌انگیزه می‌شیم دیگه. من کار می‌کنم که پاداش بگیرم. حالا این می‌تونه درآمد ماهیانه‌ام باشه، یا قدردانی بچه‌ها، یا جایگاه اجتماعی، یا حس مفید بودن، یا هر چیز دیگه‌ای. و خب پول خیلی مهمه معمولاً. حالا من دقیق سر در نمی‌آرم که ارزش مادیِ کارها چطور مشخص می‌شه ولی می‌دونم هیچ‌کس حاضر نیست کاری که 30 تومن می‌ارزه رو با 5 تومن انجام بده؛ و اگر انجام می‌ده، قاعدتاً از سرِ ناچاریه و نمی‌شه ازش انتظار راندمان 100% داشت.
 
ارسال‌ها
3,096
امتیاز
12,052
نام مرکز سمپاد
.
شهر
.
سال فارغ التحصیلی
2000
رشته دانشگاه
فیزیک
من هم خودم چهار سال معلم بودم (البته معلم المپیاد، در نتیجه تجربه خودمو معیار نمیدونم) و هم زیاد با معلم ها (مرد و زن) تو دفتر دبیرا صحبت کردم و هم سه تا از اقوام نزدیکم معلم بودن. یه سری واقعیت ها هست به نظرم:

آیا معلم ها کارشونو تمام وقت میدونن؟ واقعیت اینه که همه شون اینطور فکر نمیکنن. خیلی از زن ها (مخصوصا تو نسل های قبل) معلم شدن چون از نظر خودشون و خانواده شون (چه خانواده اولیه چه همسر و فرزند در آینده) شغل مناسبی بوده از این نظر که یه جورایی شغل خانومانه (!!) ای هست. تا ظهر میری سر کار و بعد میای به شوهر و بچه هات میرسی (یه کلیشه ی جنسیتی رایج). در نتیجه خود این آدما شغلشونو تمام وقت نمیدونن. برای چنین ست آپی که شوهر قراره نان آور اصلی باشه و خانم هم حالا یه کمکی میکنه ولی از زندگیشم (که قراره تو جون کندن واسه بچه و شوهرش باشه) عقب نمیمونه و حوصلشم سر نمیره. متاسفانه این دقیقا تصور قالبی بوده که خیلی معلمای حداقل +۳۵ داشتن. دلیل این که چرا این انتظار از معلم بودن به وجود اومده به کنار، ولی به هر حال این نگاه وجود داشته. و میتونم بگم الان هم بین خیلی از خانواده ها وجود داره( تو هم سن و سالای خودم و حتی جوون تر ها). به خاطر این که هنوزم درصد خوبی از خانواده ها تا حد زیادی ترکیب مذهبی-سنتی رو حفظ کردن که خودش به این قضیه دامن زده.
برای معلم های مرد هم نرمال اینه که یا دو شیفت درس بدن یا شغل دوم داشته باشن (البته ظاهرا در گذشته اینطور نبوده ولی خب با این وضع اقتصادی و ...). پس غالب مردم و حتی خود معلم ها (احتمالا به جز درصد محدودی شون) معلمی رو یه جورایی شغل پاره وقت میدونن.

در نتیجه ی این تصور بدنه ی مردم، انتظاری که از معلم دارن هم کمتر از اون چیزیه که به نظرم باید باشه. دید ملت اینه که خب یه معلم میاد تا ظهر سر کلاس، بعدم میره سر خونه و زندگیش، و فرآیند معلم بودنش تا حد خوبی محدود به تایمیه که تو مدرسه ست. طبیعتا تنها انتظاری که میشه از این آدم داشت اینه که الفبا و چارتا ضرب و تقسیم بتونه به بچه ها درس بده. ینی یه انتظار مینیمالی دارن ( در مقایسه با پتانسیل بچه ها برای یادگیری و رشدشون). پس انتظار مردم از معلم ها هم زیاد نیست.

در نتیجه ی این کمبود انتظارات، مردم انتظار دارن معلم ها پول کمتری هم بگیرن.

حالا خروجی حرفای بالا چی میشه؟ انتظار کم مردم از آموزش باعث میشه فشاری به دولت وارد نشه که کیفیت آموزش بره بالا، و دولت هم انتظارشو از معلم بالا نمیبره. پس حقوقشون هم بالا نمیره. مردمم حمایتی نمیکنن که حقوقه بالا بره.

جمع بندی من اینه که آموزش برای مردم و معلم هایی که از بین همین مردم هستن، و دولتی که تهش اجزاشو همین مردم و انتظاراتشون تشکیل میده، چیز بی ارزشیه ایه، معلمی شده شغل پاره وقت (که نباید باشه) و حقوقش هم در حد حقوق یه شغل پاره وقته (که نباید باشه).
 
بالا