کنکور شب‌نشینی اعلام نتایج

[Ulduz]

ولی این کنکور احتمالا اولین شکست رسمی تحصیلی من خواهد بود و نمی‌دونم قراره چه واکنشی نشون بدم و استرسش رو گرفتم! "-:

 

[A M I N]

یادش به خیر
مشکل چندانی با گفتن اعداد نتایجم نداشتم؛ خصوصا وقتی که راضی بودم تا حدی. سر کنکورمم راضی بودم واسه همین ناراحت نشدم که بقیه فهمیدنش. مامانم که نتیجه رو فهمید، تلفن برداشت زنگ زد به رفقای خودش که مثلا دوس داشتن ببینن من خوب شدم. زرشک!

 

[phoenix_s9]

یچیز وحشتناک‌ بگم بهتون؟ قلم‌چی رتبه های خوبشو روی بنر میزنه
صرفا جهت اطلاع رتبه خوبا

 

[زمستون]

اینجا جاش نیست حالا
ولی من شب اعلام نتایج باید برم تو کوچه بخوابم


چگونه فامیل های خود را بپیچانیم؟ 15 نمره

من یه ظرفیتی داشتم که خودشون اومدن با سوالای بیخود پرش کردن ((: دیگه بعد اعلام نتایج هر چی بپرسن جوابش " به تو چه " س

 

[زمستون]

مخصوصا اینکه میخوان ازت بپرسه چه رشته ای میخوای بری و از اونجایی که باب میل اونا نیست قراره برن بالای منبر که نههه برو فلان رشته

 

[phoenix_s9]

مخصوصا اینکه میخوان ازت بپرسه چه رشته ای میخوای بری و از اونجایی که باب میل اونا نیست قراره برن بالای منبر که نههه برو فلان رشته

اگه کسی همچین گوهی بخوره پا میشم یکی میزارم زیر گوشش

 

[زمستون]

اگه کسی همچین گوهی بخوره پا میشم یکی میزارم زیر گوشش

شک‌ نکن میخورن. من حتی در طول سال هم میشستن برام حرف میزدن که اره برو فلان رشته

 

[froq]

فامیل هیچی من هم بتونم بابامو راضی کنم که فرهنگیان نه راهم میدن نه بدرد من میخوره شهرو شیرینی میدم

 

[بابونه.]

اینجا جاش نیست حالا
ولی من شب اعلام نتایج باید برم تو کوچه بخوابم


چگونه فامیل های خود را بپیچانیم؟ 15 نمره

دست پیش بگیر که پس نیفتی
من از فردا شب استوری های مربوطه رو میذارم.

 

[بابونه.]

مخصوصا اینکه میخوان ازت بپرسه چه رشته ای میخوای بری و از اونجایی که باب میل اونا نیست قراره برن بالای منبر که نههه برو فلان رشته

وای وای
عموی مادرم که واقعا چندساله ندیدیمش زنگ زده بود گفته بود آره غزلو بفرست دبیری ریاضی عسل هم بره پرستاری چیزی بشه .-----.
تازه طفلی باکراهت هم میگفت اینارو.
که ریاضی آینده نداره و فلان
(چون دختر خودش پزشکی میخونه -____- )

 

[A M I N]

فامیل هیچی من هم بتونم بابامو راضی کنم که فرهنگیان نه راهم میدن نه بدرد من میخوره شهرو شیرینی میدم

یادش به خیر
رفتم مصاحبه هر چی دوس داشتم گفتم دیگه دنبالم نیومدن
فرهنگیان نبود ولی
در کل بزن پایین‌تر. اونا جای ت زندگی نمی‌کنن. هر چی دوس داری خودت بزن. اگه نشد مخفیانه بزن.

 

[phoenix_s9]

فامیل هیچی من هم بتونم بابامو راضی کنم که فرهنگیان نه راهم میدن نه بدرد من میخوره شهرو شیرینی میدم

آخر همین فرهنگیانو میکنن تو پاچمون، ببین کی گفتم

 

[Ss_Zahra]

دست پیش بگیر که پس نیفتی
من از فردا شب استوری های مربوطه رو میذارم.

میگم مامان تلفنو بکشیم میگه نه من میخوام جواب بدم :////

وای وای
عموی مادرم که واقعا چندساله ندیدیمش زنگ زده بود گفته بود آره غزلو بفرست دبیری ریاضی عسل هم بره پرستاری چیزی بشه .-----.
تازه طفلی باکراهت هم میگفت اینارو.
که ریاضی آینده نداره و فلان
(چون دختر خودش پزشکی میخونه -____- )

ری اکشن نگاه چپ چپ نداریم چرا :/

 

[froq]

یادش به خیر
رفتم مصاحبه هر چی دوس داشتم گفتم دیگه دنبالم نیومدن
فرهنگیان نبود ولی
در کل بزن پایین‌تر. اونا جای ت زندگی نمی‌کنن. هر چی دوس داری خودت بزن. اگه نشد مخفیانه بزن.

منم سنگر نهاییم همون مصاحبه اس
همه تلاشمو میکنم که ردم کنن

 

[phoenix_s9]

دست پیش بگیر که پس نیفتی
من از فردا شب استوری های مربوطه رو میذارم.

بفرست منم بذارم

 

[froq]

آخر همین فرهنگیانو میکنن تو پاچمون، ببین کی گفتم

جوریکه بابای من داده پیش میره فعلا تا نصفه تو پاچه امه

 

[A M I N]

من راجب فرهنگیان یه جمله به خونواده‌م گفتم
چون مامانم معلم بوده و می‌دونه دهن‌سرویسیاشو
گفتم من بین احتمال دهن‌سرویسی و یقین دهن سرویسی، احتمال دهن سرویسی رو انتخاب می‌کنم.

 

[Ss_Zahra]

اگه فامیل دوره بگو اول دور دهنتو پاک کن تا بگم، اگه نزدیکه حدودی بگو، مثلا بگو خودم راضیم یا اونطور که میخواستم نشد

من بچه مثبت فامیلم روم نمیشه بگم :" تازه دور نداریم همه دور نزدیکن :"

من یه ظرفیتی داشتم که خودشون اومدن با سوالای بیخود پرش کردن ((: دیگه بعد اعلام نتایج هر چی بپرسن جوابش " به تو چه " س

مخصوصا اینکه میخوان ازت بپرسه چه رشته ای میخوای بری و از اونجایی که باب میل اونا نیست قراره برن بالای منبر که نههه برو فلان رشته

اه آره

من به همه‌شون گفتم بد نبود
راجع به رشته هم گفتم نمی‌دونم
انقدر گفتم نمی دونم واقعا خودمم الان نمیدونم چی دوست دارم
یه جورایی همه ی پیرا ها به جز چندتا و فرهنگیان هم دوست دارم

 

[phoenix_s9]

جوریکه بابای من داده پیش میره فعلا تا نصفه تو پاچه امه

شرایط مشابه داریم عزیزم، ولی من فعلا بخاطر اون قضیه برداشت و اینا راه فرار دارم

 

[A M I N]

نه توی ساختار ریاکار دولتی می‌تونم زندگی کنم (نه که مذهبی نباشم؛ خوشم نمیاد که مجبور به حفط کردن، حفط ظاهر، آبروپرستی و نمایش چیزی باشم.) نه با حقوقی که همیشه روی خط فقر می‌دوئه. کار خصوصی حداقل جاهایی رو داره که بشه با تلاش، پول بیشتری داشت.