سمپادی‌های تهران [دبیرستان فرزانگان ۱]

[ریـحـانـه]

پاسخ : سمپادی‌های تهران [دبیرستان فرزانگان 1]

ئه آفرین نرگس ! هی من میگفتم چقد آشناسا !

یه سوال ! این نورپزدازیای سر اون تاب بازیه و ایضا سره بارون تازه به امکانات آمفی اضافه شده ؟
سره تئاتره ما از این خبرا نبود والا ! تهه امکاناتش یه نوره دو رنگ بود !

+ من باید اعلام کنم که از تئاتر بازی کردن استعفا میدم !
واقعا با چه رویی ما اون تئاتره محرمُ اجرا کردیم ؟!
آقا یکی به ما میگف انقد بچه ها تو تئاتر خفنن خب !

+ من مطمئنم که دبیرستانُ از راهنمایی بیشتر دوس دارم ...
اولین باره جرات کردم این جمله رو بگم !
و اینجا اولین جاییه که اینُ گفتم ...
جدا بیشتر از راهنمایی دوسش دارم !
ینی دوس دارم بچه ها+ساختمونای دبیرستانُ یه جا بغل کنم ! :)

 

[khormaloooooo]

پاسخ : سمپادی‌های تهران [دبیرستان فرزانگان 1]

شما کارگاه هنری سومای ما رو ندیدین... محشر بودن یعنی...!!! آهنگ ایران سالار عقیلی اجرا کردن عین خودش... کل سن رو گرفته بودن از بس جمعیت شون زیاد بود... تئاترشون هم خوب بود... کلا" ما که اون موقع اول بودیم دهنمون قد چی باز مونده بود...

من به شخصه خیلی دوست دارم نظرتونو راجع به بارون و گروه آوازی ( همون بابارا با!) بدونم....!

ما رو می گه!!!! :-[
اون وطنم ما که دیگه هیچ!! خودمونم همچنان تو کفشیم!! ولی خدایی فکر نکنم هیچ وقت هیچ گروهی اندازه ی ما سر هیچ برنامه ای این همه جون کنده باشه!
واسه همون یه دونه وطنم ما حدود سه چهار ماه هفته ای کمش 8 ساعتی با یه استادی که کلیم ازمون پول گرفت(!!) تمرین داشتیم!
هماهنگیشو اینا خیلی خیلی طول داشت..


بارونتون رو چون از رو اون کلیپه ساخته بودین یه کم زیادی ضایع بود! (ببخشید رک می گما! ) چون فکر کنم 90 درصد آدمام دیده بودنش دیگه جذابیت خاصی نداشت که هیچ یه کمیم در مقابل همون اصلیش چون خیلی ضعیف تر بود بیشتر من خودم می دیدم که دارن مسخره می کنن تا لذت بردن! (لااقل اطرافیان و دوستای من!)

 

[Billy the kid]

پاسخ : سمپادی‌های تهران [دبیرستان فرزانگان 1]

:)
اون چراغا رو یه حرکتایی زده بودیم که نور آبی بدن... پدرمون در اومد....! کلیپ محو همونی بود که قبل از گروه آوازی پخش شد... همونی که توش پانته آ محو بود و هیشکی نمی دیدش...
فک کنم خاک مهر آیین ه... مطمئن نیستم...!
دم بچه های ضربی واقعا" گرم... خیلی خوب در آورده بودن...! ســحر هم ( رهبر مون) خیلی باهامون کار کرد و راهمون انداخت..!
ما خودمون بارون رو از رو همون کلیپه ایده اش رو گرفتیم... خوش حالم که خوب از آب در اومده..! خودم نمی تونستم از رو سن خودمونو ببینم که چه جوری اجرا می کنیم...!

ئه آفرین نرگس ! هی من میگفتم چقد آشناسا !

یه سوال ! این نورپزدازیای سر اون تاب بازیه و ایضا سره بارون تازه به امکانات آمفی اضافه شده ؟
سره تئاتره ما از این خبرا نبود والا ! تهه امکاناتش یه نوره دو رنگ بود !

+ من باید اعلام کنم که از تئاتر بازی کردن استعفا میدم !
واقعا با چه رویی ما اون تئاتره محرمُ اجرا کردیم ؟!
آقا یکی به ما میگف انقد بچه ها تو تئاتر خفنن خب !

اون تاب بازیه رو که من ندیدم راستشو بخوای... پشت صحنه بودم ( تریپ با تجربه...!) ولی واسه بارون رو ما خودمون یه حرکتایی زده بودیم... نوراش سفید ان...
شما تئاتر سیزده آبان ما یادتون نیس؟؟؟ ناراحت نباشین و استرس نداشته باشین...!!! شما هم می تونید... فقط کافیه حداقل هاتون رو بالا در نظر بگیرین... هر چی بد بود بی رودربایستی حذف کنین...

@ کیمیا: نه بابا....!!! کلا" سر گروه آوازی قرار بود همدیگه رو نگاه کنیم که استرس نگیریم.... عه..! نمی دونستم آقای عمران لو اونجا کنسرت داشته... خیلی خفنه...!

 

[mahshid_f]

پاسخ : سمپادی‌های تهران [دبیرستان فرزانگان 1]

یکی پرسیده بود از کِی تمرینا رو شروع کردیم، کی بود؟
خب من فقط تمرینای تئاترُ میدونم! واسه اون دو تا اپیزود ِ خودکشی و اون فندکه که برق رفته بود و اینا،
بچه ها کمتر از دو هفته تمرین کرده بودن...

در کل اون دو تا تئاترُ دوس داشتم، چون ایده های نویی داشت... هم اینکه تو تاریکی آتیش ِ فندک جلو صورتشون باشه،
هم اینکه یه نفر طبقه بالای آمفی تئاتر باشه، برای اینکه خودکشی کنه!

به اینم دقت کنید که این دو تا ایپیزودُ یه خانومی نوشته بود که معلم تئاترمون بود، و هیچ آشنایی ای با کارگاه هنری و جوّش نداشت
بچه ها ام مواف نبودن، ولی مجبور شدن

× بچه ها اعتراف کنید که کل ِ کارگاه یه طرف، بازی ِ من تو اون کلیپه یه طرف

 

[ریـحـانـه]

پاسخ : سمپادی‌های تهران [دبیرستان فرزانگان 1]

کمتر از دو هفته ؟! هنرمندن جدا پس !

ینی با این دو تا تئاتره موافق نبودین ؟
آقا اون تئاتره بود که هی میگف اینجا نشستم منتظرمُ اینا ؟
اون آخرش چی شد ؟ یادم رفته !

+ مهشید عالی بودی !
ینی قشنگ این سیستمی هست که آدم دستشُ میذاره رو لپاش نخنده ؟! یه چیزی تو اون مایه ها !
خیلی توپ بود !

+ من نفهمیدم ، فیلما رو میتونیم بگیریم ؟

 

[Billy the kid]

پاسخ : سمپادی‌های تهران [دبیرستان فرزانگان 1]

+ من نفهمیدم ، فیلما رو میتونیم بگیریم ؟

ما رو که ازمون فیلم نگرفتن ولی واسه سالای قبلو به یکی از بچه های ما دادن... فکر کنم برید بگید واسه کارگاه هنری می خواید بهتون بدن...

یکی پرسیده بود از کِی تمرینا رو شروع کردیم، کی بود؟
خب من فقط تمرینای تئاترُ میدونم! واسه اون دو تا اپیزود ِ خودکشی و اون فندکه که برق رفته بود و اینا،
بچه ها کمتر از دو هفته تمرین کرده بودن...
به اینم دقت کنید که این دو تا ایپیزودُ یه خانومی نوشته بود که معلم تئاترمون بود، و هیچ آشنایی ای با کارگاه هنری و جوّش نداشت
بچه ها ام مواف نبودن، ولی مجبور شدن

ما واسه گروه آوازی فکر کنم ده دوازده روز تمرین کردیم... ولی تمرین کردیما...!!!! هر روز موندیم مدرسه...
واسه موسیقی هم فکر کنم از بعد امتحانا بچه ها شروع کردن...

 

[pegah.nodet]

پاسخ : سمپادی‌های تهران [دبیرستان فرزانگان 1]

هر کارگاهی اصولا یه کار خیلی شاخ داره که اصل وقت و تمرکز رو اونه و خیلی تو چشم میاد و اینا منم فک میکنم تو کارگاه ما وطنم بهترین بود(نه که چون خودمونم توش بودیم بگما! ) اما چیزی بود که یه تعداد خییلی زیادی دریه حد خیلی زیادی وقت گذاشتیم تا کارمون یه چیزی فراتر از حد انتظار یه کارگاه ساده باشه و واقعا هم استقبال شد و چندماه بعدش واسه افتتاحیه ی اون همایشه هم ازمون خواستن دوباره اجراش کنیم سر مسابقات منطقه 6 هم مسووله خیلی حال کرده بود درحدیکه میگفت اگه بخوایم میاین توی جشن ها و اینا! که یه پله ترقی خیلی خوب بود که ما دنبالشو نگرفتیم
وقتیم ما اول بودیم سوما یه نمایش آدم و حوا ی بسیار بسیار خفنی داشتن که هنوزم به عنوان یه اسطوره یاد میشه ازش! و باعث میشه من هنوزم اونو شاخ ترین کارگاه بدونم!
اما سر این کارگاه اینجور برنامه های خلاقانه برعکس کارگاه ها قبلی زیاد تو چشم نمیومد ینی به نظرم بارون چون دقیقا یه ایده ی تکراری بود و اصلا به اون خوبی درنیومده بود تو ذوق میزد مخصوصا اون تیکه ها که رعد و برق از بلندگو پخش میشد به نظرم دیگه جدا جذابیت نداشت! ینی اگه چشامو میبستم طول میکشید بفهمم این صداها مثلا شبیه بارون و ایناست!
اما ایده ی فیلما خیلی خوب بود واقعا و خوب هم درشون اورده بودین! با اینکه تا قبلش من خیلی با فیلم خودمون حال میکردم، بعد دیدن واسه شما به نتیجه رسیدم خیییلی بهتره!
اما از واسه پارسالی ها خیلی بهتر بود!
رو هم رفته من انتظار نداشتم به این خوبی دربیاد چون فک نمیکردم بچه ها زیاد پیگیر باشن بهم هم خیلی چسبید همه ی برنامه ها!
اما توصیه میکنم فیلمای قبل رو هرجور شده ببینین اصلا عجیب تحت تاثیر قرار میگیرین!

آقا ما چرا مهشیدو تو کلیپه ندیدیم؟! کجاش بود دقیقا؟
اصلا روز ما نشون دادن کلیپه رو به طور کامل؟!

 

[ریـحـانـه]

پاسخ : سمپادی‌های تهران [دبیرستان فرزانگان 1]

بچه ها بچه ها !

اون آهنگ که ماهرخ ( درست میگم ؟ ) میخوندُ گیر اوردم !

شور آفرین میهن ...



@ پگاه : اون کلیپ تماشاخانه ی فرزانگان بود ؟ بعد یه قسمتش هی رد میشدن از بین ملتُ اینا !
مهشیدُ دوستاش جز اون ملت بودن !

 

[N.M]

پاسخ : سمپادی‌های تهران [دبیرستان فرزانگان 1]

بچه ها تاريخ ذقيق كارگاه علوم معلومه الان؟ كيه ؟
بعد 17 - 18 - 19 كه نيس؟

 

[Sampadik]

پاسخ : سمپادی‌های تهران [دبیرستان فرزانگان 1]

من همین امروز تاریخ و تو مناسبت ها نوشتم!
تاریخ کارگاه علوم

 

[sayna]

پاسخ : سمپادی‌های تهران [دبیرستان فرزانگان 1]

کم کم تاپیکشم میزنید دیگه؟

 

[ریـحـانـه]

پاسخ : سمپادی‌های تهران [دبیرستان فرزانگان 1]

بعد یه چیزی !
"کلا" جَو کارگاه علوم تو مدرسه نیست یا کم کم میاد جَوش ؟
یه توضیحی بدین در کل راجبش !

 

[Sampadik]

پاسخ : سمپادی‌های تهران [دبیرستان فرزانگان 1]

خب تاپیک نداره ساینا

اممم.. ببین جو کارگاه که برای شما 1 هفته ی آخر میاد!
اما برا ما ایشالا از همین هفته میاد!
حالا کارای عملی شوروع شه حسابی میرید تو جوش
بعد یه سری چیزای گوگولی هست میزنیم به مانتو امون روش نوشته مثلا n روز مونده به کارگاه
وقتی که کارای عملیش شوروع شه شماهام میاین کمک میکنین کلی خوش میگذره و اینا!
ولی جوش آروم آروم میاد نگران نباشین
البته به نظر من از الان اومه چون پوسترا رو باید تحویل بدن همه!
بعد دیگه لوگو ام که تصویب شد!

 

[روژین د.]

پاسخ : سمپادی‌های تهران [دبیرستان فرزانگان 1]

داشتم با یکی از سوما راجعبه کارگاه هنر حرف میزدم، راست میگفت! معمولاً کارای مربوط به کارگاه هنر، کارگاه علوم و... تو دو هفته آخر جمع میشن. اینطوری که کلا بیشتر روزای آخر یه عده زیادی میمونن مدرسه واسه کار کردن!
در حال حاضر ما که بیشتر درگیر کار پوستر و چکیده و این حرفاییم.
دیگه چه توضیحی بدم؟
آهان راستی چون کارگاه علوم دست دوماس نمیتونید با آفتاب راهنمایی مقایسه اش کنید. اون رو پژوهش برگزار میکرد و مربوط به همه بچه ها بود واسه همین درجریان کارا قرار میگرفتین اما خب این واسه دوماس فقط . یعنی مثلاً هماهنگیاش و اخبارش و اینا خیلی به گوش شما نمیرسه، شاید واسه همینه که تو جوّش نیستید!

بعد دیگه لوگو ام که تصویب شد!

ئه من غایب بودم امروز، کدوم تصویب شد؟

×پوری تو خجالت نمیکشی همزمان با من پست میدی؟

 

[Sampadik]

پاسخ : سمپادی‌های تهران [دبیرستان فرزانگان 1]

چرا باید خجالت بکشم؟

لوگویی که رو یادبودا زدیم

بله البته ما عمرا ایده های نابمونو بروز نمیدیم فعلا
شما از دور تماشاگر تلاش و کوشش ما هستید

 

[mahshid_f]

پاسخ : سمپادی‌های تهران [دبیرستان فرزانگان 1]

بچه ها لوگوتون خوبه
نردبونتونم عااااااااااالیه !

 

[Sampadik]

پاسخ : سمپادی‌های تهران [دبیرستان فرزانگان 1]

مرسي مرسي
ولي كار روزشمار هنوز تكميل نشده

 

[mahshid_f]

پاسخ : سمپادی‌های تهران [دبیرستان فرزانگان 1]

من یه پیشناهادی بدم؟ میدم

نمیشه به نردبونتون، لوگو و هِد های سال ِ پیشو آویزون کنید؟
------------
روزشمار همون چیزس که خبرا رو بهش میچسبونین دیگه؟ من نمیدونم خب

ولی به هر حال اگه اون روزشماره، خیلی با رنگای بدی روش مینویسین، سبزا اصلا پیدا نیس !

 

[Sampadik]

پاسخ : سمپادی‌های تهران [دبیرستان فرزانگان 1]

نـــــــــــــــــه
اون که برد کارگاهه
روزشمار اون نردبونَس :)

راستش من تو فکرش بودم ولی یکم خیلی کلیشه ایه!
حالا صحبت میکنیم راجبش!

 

[Sampadik]

پاسخ : سمپادی‌های تهران [دبیرستان فرزانگان 1]

تاپیکو زدم !
تاریخ قطعیه.
در ضمن پوستر به زودی آماده میشه!
لوگو هم آمادس فقط تم کارگاه انتخاب شه لینک میذارم براشون!