سمپادی های تهران [راهنمایی فرزانگان ۱]

1tA · 2013/8/5

پاسخ : سمپادی های تهران [راهنمایی فرزانگان ۱]

یه چیزی بگم؟ ;;)

مقتعه ـامون پفی شد. چشمتون در آد . :-"

یه چیز دیگه بگم؟ :-<

آفتاب ِ امسال تو اسفند برگزار می‌شه. :-<

به نقل از میتـرا .. :
پرسیدی که مارو راه میدن یا نه ؟ ؛؛)

× روز ِ معارفه میایم ببینیم چی کار میکنین ـا امیدوارم که خوب باشه معارفه ـشون . ؛)

× نیوشا اون متن بازم یه سال ِ دگ رفت ُُ ، یادته سومامون بمون دادن متن ـش ُ ؟ داریش دگ ؟ :د همونو بدیم به اینا

بقیه متن ـارو دارین ؟

نمی‌دن، 6 تفر بیشتر هم لیدر نیستن. البته ازشون نپرسیدم، اما از حرفاشون این برداشت رو کردم که عمراً اجازه بدن. :-"

× متن ـو نمی‌گم، آهنگ ـشو می‌گم. :د
متن ـارو دارم باو . :دی

میترا · 2013/8/5

پاسخ : سمپادی های تهران [راهنمایی فرزانگان ۱]

به نقل از 1tA ! :D :
یه چیزی بگم؟
مقتعه ـامون پفی شد. چشمتون در آد .

یه چیز دیگه بگم؟
آفتاب ِ امسال تو اسفند برگزار می‌شه.

نمی‌دن، 6 تفر بیشتر هم لیدر نیستن. البته ازشون نپرسیدم، اما از حرفاشون این برداشت رو کردم که عمراً اجازه بدن.
× متن ـو نمی‌گم، آهنگ ـشو می‌گم. :د
متن ـارو دارم باو .

پفی ؟

|||| مال ِ ما ـم پفی ِ اصن :پی

|||اسفند ؟ :////

من زنگ میزنم مدرسه باز . 8-|

× آهاو .

swz · 2013/8/5

پاسخ : سمپادی های تهران [راهنمایی فرزانگان ۱]

به نقل از 1tA ! :D :
یه چیزی بگم؟
مقتعه ـامون پفی شد. چشمتون در آد .

اِ ؟

میگم برای مانتو بریم مقنعه ها رو نمیدن؟ میخوان روبان بزنن؟

1tA · 2013/8/5

پاسخ : سمپادی های تهران [راهنمایی فرزانگان ۱]

به نقل از میتـرا .. :
پفی ؟ |||| مال ِ ما ـم پفی ِ اصن :پی

|||اسفند ؟ :////

میدونم چشت درومده. میدونم. :-"

آره. :/

به نقل از ღ پـــــــت ღ :
اِ ؟

میگم برای مانتو بریم مقنعه ها رو نمیدن؟ میخوان روبان بزنن؟

بله.

نه، ربان ـاشو زدن، کلاس بندیا معلوم نیس. :د

swz · 2013/8/5

پاسخ : سمپادی های تهران [راهنمایی فرزانگان ۱]

به نقل از 1tA ! :D :
میدونم چشت درومده. میدونم.
آره. :/

بله.
نه، ربان ـاشو زدن، کلاس بندیا معلوم نیس. :د

خب دیگه، برای همین نمیدن مقنعه ها رو :د

میترا · 2013/8/5

پاسخ : سمپادی های تهران [راهنمایی فرزانگان ۱]

مال ِ ما که روبان نداشت ؛؛؛؛؛)

1tA · 2013/8/5

پاسخ : سمپادی های تهران [راهنمایی فرزانگان ۱]

به نقل از میتـرا .. :
مال ِ ما که روبان نداشت ؛؛؛؛؛)

روبان چشه مگه؟ :-"

پفی بودن ـو بچسب.

× اردو بیاید بچه ـا. خب ؟ :-<

میترا · 2013/8/5

پاسخ : سمپادی های تهران [راهنمایی فرزانگان ۱]

به نقل از 1tA ! :D :
روبان چشه مگه؟
پفی بودن ـو بچسب.

× اردو بیاید بچه ـا. خب ؟

روبان خیلی چیز ِ چیزی ِ ؛؛) :-"

reyhane.kh · 2013/8/5

پاسخ : سمپادی های تهران [راهنمایی فرزانگان ۱]

آقاا!خیلی موعضلِ بزرگیه !من الان تو پروفایلم زدم دبیرستان فرزانگان یک! :-"

یکی کمک کنه !بکنمش راهنمایی؟:-اس :))

میترا · 2013/8/5

پاسخ : سمپادی های تهران [راهنمایی فرزانگان ۱]

به نقل از reyhane.kh :
آقاا!خیلی موعضلِ بزرگیه !من الان تو پروفایلم زدم دبیرستان فرزانگان یک!

یکی کمک کنه !بکنمش راهنمایی؟:-اس

راهنمایی

ریـحـانـه · 2013/8/6

پاسخ : سمپادی های تهران [راهنمایی فرزانگان ۱]

من پارازیت وار یه چیزی بگم.
چند روز پیش داشتم حرفاتون رو میخوندم و بینهایت دلم برای دوران راهنمائی مون تنگ شد.. چقدر عالی بود. نکنید این کارو دیگه، عه. دلتنگ نکنید ما بندگان خدا رو. :-"

[آفتاب سال 89-90؛ وقتی ما سوّم بودیم. کلبه حتی. ):]

از طرفی هم یه جورایی دلم برای شماها سوخت. چون هیچ وقت راهنمایی واقعی رو ندیدید. راهنمایی فرزانگان یک، با وجود کسایی مثل خ. کرمی تو اوج بود. حالا ایشالا میاید دبیرستان، با «فرزانگان» آشنا میشید. میدونم حرف تلخی بود؛ شاید یه سری هم فکر کنن نباید گفته میشد، اما فکر کردم بهتره واقعیت رو بدونید، هرچند تلخ.

به نقل از ღ پـــــــت ღ :
میگم برای مانتو بریم مقنعه ها رو نمیدن؟ میخوان روبان بزنن؟

مثلاً این رو دیدم و واقعاً اول‌ش فکر کردم دارید شوخی میکنید با هم! جدی ما فقط واسه شوخی از این حرف‌‍ـا میزدیم. :د شاید شما هم تقصیری نداریدا، ولی خب به هرحال.
بعد یه چیز دیگه! دیدم که هنوز فاز «من از تو یه سال بزرگترم، احترام بذار!» رو دارید. کلی یاد خودمون افتادم! اصلاً انگار سن راهنمایی ایجاب میکنه که برای آدم این چیزا خیلی مهم باشه. در کل هم مهم هستا، ولی نه انقدر! الان من انقدر به اون وقت‌ـای خودم میخندم. :))

شما هم همینجوری میشید، مخصوصاً وقتی بیاید دبیرستان. تو دبیرستان همه با هم دوستن؛ بدون این‌که بخوان فکر کنن طرف چقدر ازشون بزرگتر/کوچیکتره. اما در کل قدر تک‌تک لحظات راهنمایی‌تون رو بدونید. خاطرات راهنمایی رو دیگه هیچ‌وقت نمیتونید تکرار کنید.
:فازپیرعصابه‌دست مجلس مثن :-"

Arghavan S · 2013/8/6

پاسخ : سمپادی های تهران [راهنمایی فرزانگان ۱]

من یه چیزی بپرسم ال‍ان یه لحظه؟ :))

الفاظی مثلِ «یابو» و «میّت» و اینا هنوز به‌کار می‌رن تو راهنمایی؟ :))

می‌خوام بدونم صرفاً. :))

میترا · 2013/8/6

پاسخ : سمپادی های تهران [راهنمایی فرزانگان ۱]

به نقل از ارغـوان اس. :
من یه چیزی بپرسم ال‍ان یه لحظه؟ الفاظی مثلِ «یابو» و «میّت» و اینا هنوز به‌کار می‌رن تو راهنمایی؟ می‌خوام بدونم صرفاً.

)))) « میّت » که نه ؛ ولی «یابو» همچنان پابرجاست . :))

الان چی شد این ُ پرسیدی ؟ :-"

: ))

× ریحانه اون عکس ـرو که گذاشتی کلی دلم واسه سال ِ اول ـم تنگ شد . :-<

1tA · 2013/8/6

پاسخ : سمپادی های تهران [راهنمایی فرزانگان ۱]

به نقل از ریـحـانـه :
من پارازیت وار یه چیزی بگم.
چند روز پیش داشتم حرفاتون رو میخوندم و بینهایت دلم برای دوران راهنمائی مون تنگ شد.. چقدر عالی بود. نکنید این کارو دیگه، عه. دلتنگ نکنید ما بندگان خدا رو.

از طرفی هم یه جورایی دلم برای شماها سوخت. چون هیچ وقت راهنمایی واقعی رو ندیدید. راهنمایی فرزانگان یک، با وجود کسایی مثل خ. کرمی تو اوج بود. حالا ایشالا میاید دبیرستان، با «فرزانگان» آشنا میشید. میدونم حرف تلخی بود؛ شاید یه سری هم فکر کنن نباید گفته میشد، اما فکر کردم بهتره واقعیت رو بدونید، هرچند تلخ.

بعد یه چیز دیگه! دیدم که هنوز فاز «من از تو یه سال بزرگترم، احترام بذار!» رو دارید. کلی یاد خودمون افتادم! اصلاً انگار سن راهنمایی ایجاب میکنه که برای آدم این چیزا خیلی مهم باشه. در کل هم مهم هستا، ولی نه انقدر! الان من انقدر به اون وقت‌ـای خودم میخندم. شما هم همینجوری میشید، مخصوصاً وقتی بیاید دبیرستان. تو دبیرستان همه با هم دوستن؛ بدون این‌که بخوان فکر کنن طرف چقدر ازشون بزرگتر/کوچیکتره. اما در کل قدر تک‌تک لحظات راهنمایی‌تون رو بدونید. خاطرات راهنمایی رو دیگه هیچ‌وقت نمیتونید تکرار کنید.
:فازپیرعصابه‌دست مجلس مثن

وااای ریحـانههه. 8-^

تو عکس داری. وااای تو عکس داری. 8->

>>
من همه عکساتو به قیمت ِ جونم می‌خرم. جدی می‌گم. من دیوونه‌ی فرزانگان ِ شما قدیمی‌تر ـائم. دیووووونه. 8->

>
وقتی یه مدیر ِ محترمی داریم، به اسم ِ خ.هویدا ، که میگه توی حلقه‌تون " قرآن" بخونید، چه انتظاری می‌ره از مدرسه؟

من وقتی وب ـای شما رو می‌خونم رسما حالم عوض می‌شه، خاطراتتون، اونایی که نگه داشتن خاطراتشون ـو. فوق العاده ـس.
آره این فاز ِ " من از تو بزرگ‌ترم" یه جورایی تلافی ـه. تلافی ِ سومایی که وقتی ما اول بودیم بمون می‌خندیدن، و یه جورایی می‌فهموندن که اونا از ما بزرگ‌ترن. :-"

به هر حال عقده‌ای ِ که همه‌ی پایه ـا باید خالی‌ش کنن. :-"

راهنمایی، با اینکه افتضاح شده، اما همچنان فوق العاده‌س. 8-^

به نقل از میتـرا .. :
)))) « میّت » که نه ؛ ولی «یابو» همچنان پابرجاست .

میتـرا. :-ال
میّت ـم داریم. :-ال ال ال
مثن من میّت ِ یکی بودم. :-"

×× ریحـانه و ارغوان، می‌شه یکم از اون موقه ـا حرف بزنید برامون لطفا ؟ 8->

>>>>

میترا · 2013/8/6

پاسخ : سمپادی های تهران [راهنمایی فرزانگان ۱]

به نقل از 1tA ! :D :
میتـرا. :-ال
میّت ـم داریم. :-ال ال ال
مثن من میّت ِ یکی بودم.

میدونم که داریم ، منظورم این بود که دگ زیاد استفاده نمیشه ازش :-"

))

× با این که راهنمایی مثه قبل نیس ولی هنوز ـم عالی ِ واسه من حداقل . 8->

× یکتا راس میگه ، یه کم از اون موقه ها بگین . ؛؛) :-"

Arghavan S · 2013/8/6

پاسخ : سمپادی های تهران [راهنمایی فرزانگان ۱]

آخی؛ آخی؛ شما هیچ‌وقت اون آفتابِ شاخِ ما رو ندیدین؛ آخی. :‌))

× به هر حال هر بنی‌بشری نیاز داره به اسپم دادن. :‌-"