به نقل از тfσινzʝg :من واقعا به يه نتيجه اي رسيدم ! اونم اينه كه شعراي حلقه راهنمايي در مقايسه با دبيرستان "اتل متل توتوله" اي بيش نيستند !![]()
![]()
به نقل از ریـحـانـه :شعرای راهنمایی سادگیُ لطافت خاص خودشون رو دارن و کاملاً متناسب «راهنمایی»ن. بههرحال باید فرقی باشه بین دغدغهی بچههای راهنمایی ودبیرستان دیگه. من هیچوقت نتونستم به نتیجه برسم که شعرهای حلقه راهنمایی رو بیشتر دوست دارم یا دبیرستانـو؛ هرکودوم یه جور خوبن.![]()
[چقد من حرف میزنم اینجا. #-o]
به نقل از 1tA ! :D :آره درسته، و اینکه اگه شعرا مث ِ دبیرستان سنگینتر از این میبودن حفظ کردنش و اینا واسه راهنماییی ـا سخت میشد. نمونش همین در نفس ِ سازی که خیلی ـا حفظ نیستن متاسفانه.
ولی خونهی ما و باران و اینا که نرم و مهربون و سادهترن بیشتر خونده میشن و بچهها باشون ارتباط ِ بیشتری برقرار میکنن.
امّا منم چن وقت که شعرای دبیرستان شده بود همه زندگیم، به شعرای راهنمایی علاقهی کمتری نشون میدادم/میدم. دبیرستان یه چیز دیگهس شعراش خدایی.
× چه خوبه که میای اینجا. ما خوشال میشیم هی.![]()
مخصوصاً سرودملّیِ شاخِ ما.دبیرستان یه چیز دیگهس شعراش خدایی.![]()
به نقل از ارغـوان اس. :ریحانه؛ من م دیدم به کارگاه هنر گفته «زشت» خیلی بهم برخورد.ولی خودم رو کنترل کردم و به یاد آوردم که تا آخرِ سالِ اول از تکتکِ مناطقِ دبیرستان نفرتِ عمیقی داشتم.
فلذا درک کردم و صبر کردم طیِ زمان به غلط بودنِ حرفشون پی ببرن.
#دنیادیده
بذارید حالا اواخر اوّل، یا اصن دوّم به بعد میبینید چقــدر خوبه دبیرستان.الان متوجه نمیشین.
مخصوصاً سرودملّیِ شاخِ ما.![]()
"""""""""""
به نقل از ارغـوان اس. :ریحانه؛ من م دیدم به کارگاه هنر گفته «زشت» خیلی بهم برخورد.ولی خودم رو کنترل کردم و به یاد آوردم که تا آخرِ سالِ اول از تکتکِ مناطقِ دبیرستان نفرتِ عمیقی داشتم.
فلذا درک کردم و صبر کردم طیِ زمان به غلط بودنِ حرفشون پی ببرن.
#دنیادیده
بذارید حالا اواخر اوّل، یا اصن دوّم به بعد میبینید چقــدر خوبه دبیرستان.الان متوجه نمیشین.
مخصوصاً سرودملّیِ شاخِ ما.![]()
"""""""""""
به نقل از ارغـوان اس. :نود درصدِ آدمها سالِ اوّل خیلی گارد دارن نسبت به مدرسه.اصلا کِیفِ اوّل بودن هم به همیناشه. جدّی.
به نقل از 1tA ! :D :پس چرا من هنوز سوم نشدم دارم واسه دبیرستان ثانیهشماری میکنم؟ این چه وضعشه عـاقا؟
دبیرستان یه جای خیلی فوقالعادهس.![]()
نَگین نه.![]()
به نقل از میتـرا .. :ینی من پتانسیل ِ این ُ دارم که تا آخر ِ سال ، راجه به دبیرستان غُر بزنم و ازش ایراد بگیرم .![]()
به نقل از giti :تجربه نشون داده هر کی بیشتر غر می زنه بیشتر عادت می کنه به دب و عاشقش می شه .....
یادمه یکی می گفت که اولش غر می زنی و غر می زنی بعدش انقدر وابسته می شی و انقدر زود می گذره که وقتی می ری دلت برا ترک دیواراش هم تنگ می شه خیلی بیشتر از راهنمایی .......
کلا دب خیلی کشش خاصی داره ....... بنده خودم دو روز نمی رم دب اصلا دیوانه می شم تو خونه در و دیوار دب زنده می کنه آدم رو اصن![]()
بعد دیگه تکرار نمی کنم حرفای ریحانه و ارغوان رو ولی راستش منم می خواستم بگم ...... مخصوصا حیاط که اصلا باید بگم اصلا هم کوچیک نیست ........ یک جا شدنی می بینید در طی سال که می خندید به حرفای الان .......
حتی می تونم بگم بچه ها والیبال هم بازی می کنن زنگ تفریح هاو همه ی مدرسه هم تو حیاط جا می شن مخصوصا زنگ ناهار
![]()
به نقل از میتـرا .. :زنگای ِ ناهار ؟ ×_× ما تو معارفه یه پایه بودیم به اضافه ی لیدرا و چن نفر از پایه های دیگه ؛ باید رسمن تو حلق ِ هم میشستیم ، تازه تو صف ِ بوفه له ـم شدیمدیگه همه ی پایه ها باشن چی میشه
والیبال بازی میکنن ؟ :-اس چه جوری واقن ؟
![]()
به نقل از ارغـوان اس. :در دوقدمی غذای بقیه؟ من نصفِ زنگِ ناهارهای این چندسال داشتهم به والیبالبازیکنندگان فحش میدادهم که بازی نکنن و توپشون رو از توی ظرفم مینداختم سمتشون. :|
ما خودمون هم تصورشُ نمی کردیم که کادر انقد مزخرف بشن که روزِ خدافظیمون هر هر بخندیمُ از رفتنمون خوشحال باشیم. و این از خوبی های کادرمون ـه. آخرای سال همه دلشون میخواس سال زودتر تموم شه. :/به نقل از SaϔnA.M :چرا انقدر شما فرق دارید با ماها! من شما رو میبینم احساس میکنم ۱۰ ساله از راهنمایی فارغالتحصیل شدم و اینا ناشی از تفاوت نسله. امّا خب واقعاً ناشی از زحمات بیدریغ و سیستم مدبرانهٔ خانم هویداست احتمالاً. که ما سال سوّم بمون میگفتن دبیرستان گریهمون درمیومد و فکر میکردیم وقتی این مصیبت به ما رسید دنیا برامون تمام خواهدشد. بعد الآن همه ذوق دارند بیان دبیرستان خیلی فرار از راهنمایی طور. و ما وقتی اومدیم دبیرستان کلّی خیالمون راحت شد که چهقدر دوستداشتنیه و اینجا هم میشه روزای خوب داشت و هیجانانگیز بود به نظرمون و شما اومدید و انقدر دبیرستان نفرتانگیزطور جلوه میکنه براتون. چهقدر تفاوت.
× من هنوز نمیتونم بیام تاپیک راهنمایی و دلم نگیره، چون قول دادهبودم یک روزی مرد و مردونه برم و با مدیریّت مدرسه راجع به این بلاهایی که سر مدرسه آورده صحبت کنم. امّا هنوز نرفتم. و خب این خیلی دلگیره.
به نقل از SaϔnA.M :چرا انقدر شما فرق دارید با ماها! من شما رو میبینم احساس میکنم ۱۰ ساله از راهنمایی فارغالتحصیل شدم و اینا ناشی از تفاوت نسله. امّا خب واقعاً ناشی از زحمات بیدریغ و سیستم مدبرانهٔ خانم هویداست احتمالاً. که ما سال سوّم بمون میگفتن دبیرستان گریهمون درمیومد و فکر میکردیم وقتی این مصیبت به ما رسید دنیا برامون تمام خواهدشد. بعد الآن همه ذوق دارند بیان دبیرستان خیلی فرار از راهنمایی طور. و ما وقتی اومدیم دبیرستان کلّی خیالمون راحت شد که چهقدر دوستداشتنیه و اینجا هم میشه روزای خوب داشت و هیجانانگیز بود به نظرمون و شما اومدید و انقدر دبیرستان نفرتانگیزطور جلوه میکنه براتون. چهقدر تفاوت.
× من هنوز نمیتونم بیام تاپیک راهنمایی و دلم نگیره، چون قول دادهبودم یک روزی مرد و مردونه برم و با مدیریّت مدرسه راجع به این بلاهایی که سر مدرسه آورده صحبت کنم. امّا هنوز نرفتم. و خب این خیلی دلگیره.