حسین پناهی

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع niloofar n
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
پاسخ : " اشعار زنده یاد حسین پناهی "

اعتراف

من زندگی را دوست دارم
ولی از زندگی دوباره می‌ترسم!
دین را دوست دارم
ولی از کشیش‌ها می‌ترسم!
قانون را دوست دارم
ولی از پاسبان ها می‌ترسم!
عشق را دوست دارم
ولی از زن‌ها می‌ترسم!
کودکان را دوست دارم
ولی از آیینه می‌ترسم
سلام را دوست دارم
ولی از زبانم می‌ترسم!
من می‌ترسم پس هستم
این چنین می‌گذرد روز و روزگار بر من
من روز را دوست دارم ولی از روزگار می‌ترسم!
 
پاسخ : " اشعار زنده یاد حسین پناهی "

زیر آسمان وطنی که در آن فقط مرگ را به مساوات تقسیم میکنند...
 
پاسخ : " اشعار زنده یاد حسین پناهی "

جلوی در بهزیستی نوشته بود شیر مادر و مهر مادر جانشین ندارد.شیر مادر نخوردم اما مهر مادر پرداخت شد.پدرم یک گاو خرید و من بزرگ شدم و هیچکس حقیقت مرا نشناخت بجز معلم ریاضی که همیشه میگفت بتمرگ گوساله!!!!!!
(حسین پناهی)
 
پاسخ : " اشعار زنده یاد حسین پناهی "

این شعر رو یه بارم توی(بهترین شعری که تا به حال خوندید)هم گذاشتم چون به نظرم خیلی قشنگه!


می دانی؟
یک وقت هایی باید
روی یک تکه کاغذ بنویسی
تعطیل است
و بچسبانی پشت شیشه ی افکارت
باید به خودت استراحت بدهی
دراز بکشی
دست هایت را زیر سرت بگذاری
به آسمان خیره شوی
و بی خیال سوت بزنی
در دلت بخندی به تمام افکارت که
پشت شیشه ی ذهنت صف کشیده اند
آن وقت با خودت بگویی:
بگذار منتظر بمانند


(حسین پناهی)
 
پاسخ : " اشعار زنده یاد حسین پناهی "

به نقل از Kianmehr :
این شعر رو یه بارم توی(بهترین شعری که تا به حال خوندید)هم گذاشتم چون به نظرم خیلی قشنگه!


می دانی؟
یک وقت هایی باید
روی یک تکه کاغذ بنویسی
تعطیل است
و بچسبانی پشت شیشه ی افکارت
باید به خودت استراحت بدهی
دراز بکشی
دست هایت را زیر سرت بگذاری
به آسمان خیره شوی
و بی خیال سوت بزنی
در دلت بخندی به تمام افکارت که
پشت شیشه ی ذهنت صف کشیده اند
آن وقت با خودت بگویی:
بگذار منتظر بمانند


(حسین پناهی)
عااااااااااااااااااااالیه


سنگ اندیشه به افلاک مزن دیوانه
چون که انسانیو از تیره ی سرطاسانی
زهره گوید که شعور همه افاقی تو
مور داند که تو در حافظه اش حیرانی
 
پاسخ : " اشعار زنده یاد حسین پناهی "


دل خوش

جا مانده است
چيزي جايي
كه هيچ گاه ديگر
هيچ چيز
جايش را پر نخواهد كرد
نه موهاي سياه و
نه دندانهاي سفيد
*****​
ميزي براي کار
کاري براي تخت
تختي براي خواب
خوابي براي جان
جاني براي مرگ
مرگي براي ياد
يادي براي سنگ
این بود زندگی....​
*****​
ابله

سنگ اندیشه به افلاک مزن ! دیوانه !
چونکه انسانی از تیره سر طاسانن !
زهره گوید که شعور همه آفاقی تو !
مور داند که تو بر حافظه اش حیرانی !
در ره عشق دهی هم سر هم سامان را
چون به معشوقه رسی بی سر بی سامانی !
راز در دیده نهان داری باز از پی راز
کشتی دیده به توفان خطر میرانی!
مست از هندسه ی روشن خویشی ! مستی !
پشت در آینه در آینه سرگردانی
بس کن ! ای دل !که در این بزم خراب شعور
هر کس از شعر تو دارد به بغل دیوانی !
لب به اسرار فرو بند میندیش به راز !
ورنه از قافله ی مور ملخ درمانی !​
*****​
}
و رسالت من اين خواهد بود
تا دو استكان چاي داغ را
از ميان دويست جنگ خونين
به سلامت بگذرانم
تا در شبي باراني
آن ها را
با خداي خويش
چشم در چشم هم نوش كنيم
*****​
در مکّه دیدم ،


خدا چند سالی ست که از شهر ِ مکّه رفته و انسانها به دور ِ خویش میگردند !
در مکّه دیدم ،


هیچ انسانی به فکر ِ فقـــیر ِ دوره گرد نیست !



دوست دارد زود به خدا برسد و گناهان ِ خویش را بـــزُداید ،




غافل از اینکه آن دوره گرد ، خود ِ خدا بود !




در مکّه دیدم ، خدا نیست !


و چقدر باید دوباره راه ِ طولانی را طی کنم ، تا به خانه ی خویش برگردم

و درهمان نماز ساده ی خویش ، تصور ِ خدا را در کمک به مردم جستجو کنم...


آری ؛


شاد کردن ِ دل ِ مردم ، همانا برتر از رفتن به مکّه ایست ، که خدایی در آن نیست ...!

*****​
قبر مرا نیم متر کمتر عمیق کنید تا پنجاه سانت به خدا نزدیکتر باشم.
بعد از مرگم، انگشت‌های مرا به رایگان در اختیار اداره انگشت‌نگاری قرار دهید.
به پزشک قانونی بگویید روح مرا کالبدشکافی کند، من به آن مشکوکم!

· ورثه حق دارند با طلبکاران من کتک ‌کاری کنند.

· عبور هرگونه کابل برق، تلفن، لوله آب یا گاز از داخل گور اینجانب کیدا ممنوع است.
بر قبر من پنجره بگذارید تا هنگام دلتنگی، گورستان را تماشا کنم.

· کارت شناسایی مرا لای کفنم بگذارید، شاید آنجا هم نیاز باشد

· ! مواظب باشید به تابوت من آگهی تبلیغاتی نچسبانند

· . روی تابوت و کفن من بنویسید: این عاقبت کسی است که زگهواره تا گور دانش بجست.

· دوست ندارم مردم قبرم را لگدمال کنند. در چمنزار خاکم کنید!

· کسانی که زیر تابوت مرا می‌گیرند، باید هم قد باشند.

· شماره تلفن گورستان و شماره قبر مرا به طلبکاران ندهید.

· گواهینامه رانندگیم را به یک آدم مستحق بدهید، ثواب دارد.

· در مجلس ختم من گاز اشک‌آور پخش کنید تا همه به گریه بیفتند.

· از اینکه نمی‌توانم در مجلس ختم خودم حضوریابم قبلا پوزش مي طلبم.
روحش شاد و یادش گرامی باد...
 
پاسخ : " اشعار زنده یاد حسین پناهی "

میگم فک نمی کنین جای این که یه سری شعر کپی کنین بذارین بهتره راجع به یکی از همون شعرا شروع کنین به صحبت؟ این که مثلا چی می گه ؟حرف حسابش چیه؟ چقد درکش می کنین؟...
خب می دونیم که شعرای حسین کم چیزی نیستن و اکثرشون نیاز به تفکر دارن.و خب حرفای به درد بخوری هم تو شعراش داره.سعی کنین تو شعراش بشناسینش و اینکه مقایسه کنین آثارشو با هم!
به نظرم خیلی بهتره تا اینکه فقط یه سری شعر رو کپی کنین.اونایی که خب حسین رو دوست دارن قطعا خودشون آثارشو خوندن حالا چه تو کتاباش چه تو نت!نیازی به این کهخ فقط شعراشو بذارین نیست
 
پاسخ : " اشعار زنده یاد حسین پناهی "

مادربزرگ
گم کرده ام در هياهوی شهر
آن نظر بند سبز را
که در کودکی بسته بودی به بازوی من
در اوين حمله ناگهانی تاتار عشق
خمره دلم
بر ايوان سنگ و سنگ شکست
دستم به دست دوست ماند
پايم به پای راه رفت
من چشم خورده ام
من چشم خورده ام
من تکه تکه از دست رفته ام
در روز روز زندگانيم ...

+ به نظرتون بهتر نیست پست ها کوتاه کوتاه باشه؟ و جذاب؟ اینجوری ارزش کار میاد پایین.
بحث هم بشه راجبه شعراشون که بهتر. :)
 
پاسخ : " اشعار زنده یاد حسین پناهی "

فک میکنم امروز یا شایدم فردا سالروز درگذشتشون هست.
به هر حال یادشون گرامی. :)

q5vrt17k9g6iubgb5cj5.jpg


آدم شیفته ی سادگی شعر و بازیش میشه.
 
پاسخ : " اشعار زنده یاد حسین پناهی "

ادم وقتی به این روز میزسه فقط تاسف میخوره...
گلچین روزگار....

نازی:تو،دلت تاریکه!
"توماشو"نشی یه وقت!
بگیرن به جرم بی دینی
بیستو هفت سال زندونت کنن
ما که "اوربانوس هشتم"نداریم
تا که شفاعتت کنه؟
به خدا ایمون داری؟
من: خدا،تو جوانه ی انجیره!
خدا تو چشم پروانه س وقتی از روزنه ی پیله
اولین نگاهش به جهان میوفته
خدا بزرگتر از توصیف انبیاست
بام ذهن ادمی حیاط خونه ی خداس.
خدا به من نزدیکه،همون قدری که تو از من دوری!
 
پاسخ : " اشعار زنده یاد حسین پناهی "

میزی برای کار
کاری برای تخت
تختی برای خواب
خوابی برای جان
جانی برای مرگ
مرگی برای یاد
یادی برای سنگ
این بود زندگی...
 
پاسخ : " اشعار زنده یاد حسین پناهی "

چند روزه میخوام این مطلب رو بذارم ولی وقت نمیکردم :-"

به نقل از روزنامه قدس:14/مرداد/91


سایت رسمی حسین پناهی:
...
خواهشمندیم از آوردن هر گونه مطلب یا شعری از ایشان بدون نام منبع جهت جلو گیری از سوء استفاده های احتمالی و نسبت دادن اشعار یا مطلبی از دیگران به نام ایشان خودداری شود برای مثال :اشعار و وصیت نامه زیر متعلق به حسین پناهی نیست و هیچ سنخیتی نه با شخصیت و نه با نوع نگارش و محتوای آثار ایشان ندارد: ((وصیتنامه قبر مرا نیم متر عمیق تر حفر کنید؛شعر مگسی را کشتم؛ پشت چراغ قرمز؛ از آجیل سفره عید؛ رخش گاری میکشد؛ صفر را بستند؛ من تعجب میکنم ؛ بهزیستی نوشه ؛ با جازه محیط زیست؛ گناه شیرین است؛ اکسیژن ))

اینم آدرس سایت رسمی ایشون:
http://hosseinpanahi.ir/
 
پاسخ : " اشعار زنده یاد حسین پناهی "

تــو سـکـوت می کنی
فـریـاد زمــانــم را نمی شـنوی!
یک روز مـن سـکـوت خـواهـم کـرد!
تــــو آن روز
بــرای اولیـــن بــار
مفهوم دیــــــر شــــدن را خـواهـی فـهـمـیــد !
 
پاسخ : " اشعار زنده یاد حسین پناهی "

بر می گردم
با چشمانم
که تنها يادگار کودکی منند
ايا مادرم مرا باز خواهد شناخت ؟
 
پاسخ : " اشعار زنده یاد حسین پناهی "

به خانه می رفت

با کيف

و با کلاهی که بر هوا بود

چيزی دزديدی ؟

مادرش پرسيد

دعوا کردی باز؟

پدرش گفت

و برادرش کيفش را زير و رو می کرد

به دنبال آن چيز

که در دل پنهان کرده بود

تنها مادربزرگش ديد

گل سرخی را در دست فشرده کتاب هندسه اش

و خنديده بود

...
 
پاسخ : " اشعار زنده یاد حسین پناهی "

× منظومه ها

پس این ها همه اسمش زندگی ست:
دل تنگی ها ، دل خوشی ها ، ثانیه ها ، دقیقه ها
حتی اگر تعدادشان
به دو برابر رقمی که برایت نوشته ام برسد
ما زنده ایم ، چون بیداریم
ما زنده ایم ، چون میخوابیم
و رستگار و سعادتمندیم
چون هنوز بر گستره ویرانه های وجودمان
پانشینی برای گنجشک عشق باقی گذاشته ایم...

4650_634796661521446250_l.jpg
 
پاسخ : " اشعار زنده یاد حسین پناهی "

یه لایک گنده به تاپیک و همه ی کسایی که اشعار ایشونو گذاشتن
حسین پناهی یه شاعر تک و فوق العاده بود
خیلی چارتا کلمه میذارن کنار هم و چرت و پرت میگن و فکر میکنن ادای استاد پناهی رو در آوردن ولی ایشون واقعا تکن 8-^ روحشون شاد
 
پاسخ : " اشعار زنده یاد حسین پناهی "

بی شک جهان را به عشق کسی آفریده اند
چون من که آفریده ام از عشق جهانی برای تو

حسین پناهی
 
پاسخ : " اشعار زنده یاد حسین پناهی "

خیلی خیلی خیلی خیلی مطلب پایینو خودم به شخصه لایک میکنم! :لایک 8-^


ما، در هیٲت پروانه های هستی،
با همه ی توانایی ها و تمدن هامان
شاخکی بیش نیستیم!

برای زمین هفتاد کیلو گوشت
با هفتاد کیلو سنگ
تفاوتی ندارد!

یادمان باشد
کسی مسئول دلتنگی ها و مشکلات ما نیست!

اگر رد پای دزد آرامش و سعادت را دنبال کنیم
سرانجام به خودمان خواهیم رسید
که در انتهای هر مفهومی نشسته ایم
و همه ی چیزهای تلنبار مربوط و نامربوط را زیر و رو می کنیم!

به نظر می رسد، انسان آسانسورچی فقیری است
که چرخ تراکتور می دزدد!
البته به نظر می رسد!
تا نظر شما چه باشد؟
 
Back
بالا