- ارسالها
- 103
- امتیاز
- 1,062
- نام مرکز سمپاد
- فرزانگان
- شهر
- جیرفت
- سال فارغ التحصیلی
- 1403
- مدال المپیاد
- خوابیدن
وای خب قطعا هیچوقت اون شب رو یادم نمیره.
تقریبا شیش سال پیش و محرم بودو همه توی ماشین بودیم بابام رفت از کافینتیه گرفت کارنامم رو و وقتی اومد با یه حالت پوکر و بد نشست تو ماشین و بعد یه نفس عمیق کشید و باز پیاده شد و در عقب رو باز کرد وو من فقط بهش خیره شده بودم که حرفی بزنه.
که خب بغلم کرد و گفت مثل همیشه سربلندم کردی و بهت افتخار میکنم و..
و البته بعدش رفتیم مراسم که پدربزرگم گرفته بود و اونجا به همه گفتم هه تیزهوشان قبول شدم
آره خلاصه یادش بخیر نمیدونستم انقدر زود قراره بگذره.
تقریبا شیش سال پیش و محرم بودو همه توی ماشین بودیم بابام رفت از کافینتیه گرفت کارنامم رو و وقتی اومد با یه حالت پوکر و بد نشست تو ماشین و بعد یه نفس عمیق کشید و باز پیاده شد و در عقب رو باز کرد وو من فقط بهش خیره شده بودم که حرفی بزنه.
که خب بغلم کرد و گفت مثل همیشه سربلندم کردی و بهت افتخار میکنم و..
و البته بعدش رفتیم مراسم که پدربزرگم گرفته بود و اونجا به همه گفتم هه تیزهوشان قبول شدم
آره خلاصه یادش بخیر نمیدونستم انقدر زود قراره بگذره.