تیزهوشان قبول شدم!

  • شروع کننده موضوع hany
  • تاریخ شروع

mosisava

کاربر جدید
ارسال‌ها
1
امتیاز
26
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی ۲
شهر
اهواز
سال فارغ التحصیلی
1408
همین ۲ ۳ ساعت پیش بود صبح ساعت ۱۰ بیدار شدم رفتم فورتنایت بازی کنم ساعت ۱۲ شد فهمیدم نتایج قراره بیاد وسط بازی در اومدم ۵۰۰۰۰۰۰۰ بار سایتو رفرش میکردم که ساعت ۱ شد یه بار که عین همیشه رفرش میکردم یه چی اورد بعد زدم اعلام نتایج و یهویی کل صفحه سیاه شد و با رنگ سبز نوشت تبریک شما پذیرفته شدید و من یه داد بلند زدم و سریع دویدم سمت مادرم و صفحه قبولی الویت اول نشونش دادم و از خوشحالی گریه کردم
(اولین بار بود از خوشحالی گریه میکردم)و خلاصه بشدت می لرزیدم و نمیتونستم تا دو دقیقه گوشی بگیرم دستم و بعدش تا ۱۰ دقیقه پدر مادرم بم میگفت که دیگه راحت شدی و اینا:)))و بعدش منم ۱۰ دقیقه زل زده بودم به صفحه قبولی و تهش رفتم ناهار خوردم و این داستان بدین گونه تموم شد
 

Amir salah

کاربر جدید
ارسال‌ها
1
امتیاز
10
نام مرکز سمپاد
علامه امینی
شهر
تبریز
سال فارغ التحصیلی
1406
بریم به سال ۱۳۹۹ وقتی که من با کلی ذوق هر روز تمرین میکردم امتحان میدادم و بعدش میومدم اینجا خاطرات بقیه رو میخوندم و ذوق داشتم که کاش روزی بشه منم اینجا خاطره قبولیم رو بنویسم خلاصه سرتون رو درد نیارم یه روز که مامانم اینا رفته بودن بیرون منم نشسته بودم پای تلویزیون یهو یه همکلاسیم که باهاش رقابت داشتیم زنگ زد گفت نتایج رو دادن منم همزمان که اون رو خط بودم رفتم سایت دیدم زدم پذیرش (اولویت اول ) دلم میخواست جیغ بزنم ولی دلم نیومد خودمو نگه داشتم الکی گفتم یه لحظه قطع کن نت ضعیفه بعد قطع کردنش یجوری داد زدم که فکر کنم صدام تا کوچه بعدی مون رفت بعد آهنگ گذاشتم یه ساعت رقصیدم 😂🕺🕺 بعدش رفتم و به همه که میگفتن قبول نمیشی گفتم بیااااا ...😂😂😂 بعدش که مامانم اومد رفتم بهش گفتم قبول نشدم یه کمی ناراحت شد بعدش نتونستم صبر کنم 😂😂 گفتم قبول شدمممممم بعد به بابام زنگ زدم اونم گفت آفرین فلان.... عصرش رفتیم گوشی خریدیم کلا خیلی خوب بود.. اون روز بهترین روز زندگیم بود واقعاً
 
ارسال‌ها
1,230
امتیاز
8,690
نام مرکز سمپاد
علامه حلی ۱
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1403
دانشگاه
امیرکبیر
رشته دانشگاه
مهندسی دریا
تلگرام
اینستاگرام
آزمونی که سال ما (۹۷) پر حاشیه ترین سال ممکن بود
اواسط بهمن ۹۶ گفتن برگزار نمیشه ، خرداد ۹۷ نظرشون برگشت گفتن برگزار میشه اما به متد جدید
و آخر هم آزمونی گرفتن که سوالاش تو اینترنت بود و خیلی ها از شدت سطح پایینش حتی تستاشم اگر زده بودن تحلیل نکرده بودن
آزمون اون سال قبولیش بیشتر به شانس ربط داشت تا درصد کسب شده(کف قبولی بعضی از مدارس ۱۰۰ بود:))
آخرش هم اعلام نتیجش مثل امسال بود
گفتن ظهر میاد که عصر اومد و من از ۲ ۳ به بعد دیه گفتم فردا میاد نرفتم سراغ گوشی مادرم

و واقعا حس میکنم در بدترین شرایط ممکن فهمیدم، ۵ سال از اون زمان میگذره همچنان شرایط بحرانی تر از اون پیدا نکردم.

فکر کن یکی که باش رقابت مستقیم داشتی تو دبستان زنگ زده بگه من حلی ۳ قبول شدم تو چی ؟ و من هول هولکی رفتم تو سایت
از تو گوشی ببینی هین باید اسکرول کنی به چپ
کلمه پذیرفته شده رو دیدم بدون اینکه حتی بدونم کجا قبول شدم کل فشار اون یکسال ازم برداشته شد.
 

Lushato

لنگر انداخته
ارسال‌ها
2,899
امتیاز
22,562
نام مرکز سمپاد
frz 1
شهر
idk
سال فارغ التحصیلی
1403
من جزو اون دسته از تکمیل ظرفیتی‌هایی هستم که توی آزمون تلفیقی درسی و استعداد تحلیلی که سال بعد از اون سال پر حاشیه‌ای که سینا گفت، قبول شدم. اولین‌باری بود که سمپاد ورودی پایه هشتم می‌گرفت. منم کل دوستای خوب و نزدیکم سال قبلش قبول شده بودن فرز یک. من یک ماه قبل از آزمون متوجه شدم که اصلاً همچین آزمون تکمیل ظرفیتی قراره برگزار بشه. قلمچی برای اون ۴ هفته، ۴ آزمون شبیه‌ساز گذاشت و من صرفاً اون‌ها رو دادم که مطالب برام مرور بشه. یادمه وقتی نشستیم سر جلسه، یه آقایی اومد گفت که حدوداً توی کل شهر، ۴۰۰ نفر یا کمتر و بیشتر شرکت کننده هست. و خب توی سایت موقع ثبت‌نام زده بود که فرز یک ۷ نفر اول رو می‌گیره، و فرز دو ۱۶ نفر دوم. فرز سه هم که دبیرستان بود فقط و اون زمان فرز چهار هنوز تأسیس نشده بود. خلاصه که وقتی تعداد شرکت کننده‌ها رو سر آزمون فهمیدم، قلبم داشت از جا می‌کند و اینطوری بودم که اگر بین این همه آدم جزو اون ۷ نفر اول نشم چی؟
خلاصه که اومدیم بیرون و چون سال قبل گفتیم آزمون خیلی خفن بود و قبول نشدیم تهش، نگفتیم که چقد آزمون و خوب دادیم.
روز اعلام نتایج شد و طبق روال معمول ما رو جون به لب کردن تا نتایج رو بدن. تهش من بی‌خیال شدم و موبایلم هم خاموش کردم گذاشتم یه گوشه. توی اتاقم نشسته بودم که مامانم با کلی خوشحالی گفت که قبول شدی و این حرفا و اون موقع بود که فهمیدم قبول شدم ولی فکر می‌کردم فرز ۲ قبول شدم‌. وقتی فهمیدم فرز ۱ که عاشقش بودم و هنوزم هستم و دوستامم همه اونجا بودن و هستن قبول شدم، خوشحال‌ترین بودم :‌))) حالا جالب این جاس که ما با این همه خوشحالی رفتیم به بابامون بگیم قبول شدیم، بابا توی پارکینگ بود و گفت انقدر بلند حرف نزن همسایه‌ها اذیت می‌شن :))
خلاصه که اینم از ماجرای ما :‌‌)))
 

Xpac

Physics Fucker
ارسال‌ها
260
امتیاز
607
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
ایذه
سال فارغ التحصیلی
1405
مدال المپیاد
المپیاد کاشتن خیار
همین دو سه روز پیش بود
داشتم فیفا بازی میکردم
طرف رونالدو نازاریو داشت قصد داشت دفاعمو جارو کنه یه گل خدا بزنه بهم
من غرق تو فکر و دفاع کردن بودم
که خاله ام که صد و ده بار سایت رو چک کرده بود برای صد و یازدهمین بار چک کرد و گفت ریاضی فیزیک قبول شدی
من پیرهنمو در اوردم و رو فرش اسکی با زانو رفتم و تموم زانوم سوخت
ولی ارزشش رو داشت : ))))
 

هــلـن؟!

کاربر جدید
ارسال‌ها
1
امتیاز
9
نام مرکز سمپاد
فرزانگان2
شهر
اهواز
سال فارغ التحصیلی
0
امسال قرار بود که نتایج ۱۱ مرداد بیاد و هرچی ما سایت و رفرش کردیم منتظر موندیم استرس کشیدیم،نیومد که نیومد،خلاصه دیگه من هرروز یه سر به سایت میزدم ک ببینم کی میاد نتایج، صب زود بیدارشده بودم واسه کنسرت یونگی که تو سئول گذاشته بود یهو دیدم گفتن ک نتایج امروز میاد منم بیخیال رفتم کنسرت یونگیو آنلاین ببینم یهو وسطش بابام زنگ زد اول گفتم بزا جواب ندم وسط کنسرته میپره😔🤣 بعد دیگه جواب دادم یهو دیدم بابام داره با ذوووقق میگه بهت افتخار میکنم دخترمم قبول شدییی من میدونستمم🗿 منم‌پشمام ریخ گفتم‌ مگه نتایج اومدههه؟فک کردم داره ایسگا میکنه ولی خیلی با ذوق گفته بود منم رفتم تو سایت هرچی زدم بالا نیومد ب بابام گفتم عکس قبولیو بفرس دیدم بعلههه واقعا قبول شدممم اونم اولویت اولمم🥲بعدشم دیگه کلا خیلی ذوق داشتم چون امسال آزمون واقعاا سخت بود و شرکت کننده و داوطلب هم خیلیییی بودن ،بعد دیگه ذوقم بخاطر این بود که قراربود اگه قبول شدم برام گیتار بخرن،بعد همکارای مامانمم یه ۷،۸ نفر بچهاشون میخواستن برا سمپاد ثبت نام کنن بعد دیدم از بینشون فقط من قبول شدم هیچکس درنیومده تو مدرسه خودمونم فقط خودم قبول شدم🤣😔الانم گیتارم جلورومه:))ولی کلاس نرفتم هنوز🚶🏻‍♀️
قبل قبولیم هم هرروز ب این سایت سر میزدم و دوست داشتم‌منم بیام و خاطرم تعریف کنم🥲
ومن خودم داداشم تیزهوشانیه دیدم ک چقد داره سختی میکشه و منم میدونم قراره بدبخ بشم😀ولی مدرسه خیلی خوشگله و قراره از ۲۸ ام ینی ده روز دیگه بریم مدرسه🥲🥲🥲
 

MohamaD.Z

یک عدد INTP هستم :)
ارسال‌ها
187
امتیاز
1,183
نام مرکز سمپاد
شهید سلطانی ۵
شهر
شهرجدیدهشتگرد
سال فارغ التحصیلی
1401
مدال المپیاد
متاسفانه ندارم :)
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
مهندسی برق
ما از اونجایی که تو شهر هشتگرد کلا یک سمپاد داریم اولویتی نبود یا قبول بودیم یا نبودیم و کل ورودی 40 نفر بود

شت اصن اسکرین داشتم از قبولیم پاک شد دیگه ندارم

یه شبی یهو یکی از بچه هامون زنگ زد انچنان نعره میزد پشت گوشی داشتم کر میشدم "اقای م ش که الان برق علموص عه"

بعد چندتا نفس عمیق بالاخره گفت نتایج اومد
بعد من گوشی خودمو دادم دست مامانم که برام وارد کنه چون خودم مشغول گرفتن امار بقیه بچه ها بودم

بعد یهو مامانم گفت "عه قبول شدی محمد🥰" -------------- دقیقا به همین صورت 🤣

بعد منم یهو با همون طح هیجان گفتم "عه ایول هورا"
 

sofi-t

کاربر جدید
ارسال‌ها
1
امتیاز
7
نام مرکز سمپاد
فرزانگان۱_ناحیه دو
شهر
شیراز
سال فارغ التحصیلی
1402
راستش خب من به اندازه بعضی از بچه ها خودمو نکشته بودم و خودمو اجبار نکرده بودم که خیلی برام مهم باشه قبول شم، ولی تلاشمو برای کلاسام کرده بودم و آزمون شبیه سازا رو تقریبا خوب میدادم روزای اخر خیلی خوب خوندم و سعی کردم روز قبل آزمون خودم رو روی تعادل نگه دارم و همه استرسا رو خارج کنم. تو حوزه من هیچکدوم از دوستام نبودن برای همین از یه طرف هم استرس داشتم که نکنه یه وقت نفهمم باید برم کجا و اینا.. ولی خداروشکر از این لحاظ مشکلی نبود و رفتم آزمون دادم. بعد از آزمون که اومدم بیرون و بد نداده بودم. دیدم خیلی بچه ها ناراحتن بعضی هاشون هم خوشحال بعضی هاشونم که اصلا معلوم نبود چیکار کردن😂
یکم اعتماد به نفسم اومد بالا چون خیلی از بچه ها اون سوالای انحرافی رو دقت نکرده بودن. و از اون روز امیدوار بودم قبول شم و خیلی نگران بودم.
خلاصه که بعضی روزا میومدم اینجا خاطرات رو میخوندم. و میگفتم چقدر حسش لذت بخشه که جای شما حرف بزنم.
روزای آخر بود و نتایج باید میومد. منم چون دوروز منتظر بودم و نیومده بود ناامید شده بودم دیگه چک نمیکردم😂تا اینکه یروز از خواب پاشدمو...
دیدم یا خدا. ۲۴۰ نفر پیویم ازم پرسیدن قبول شدی یا نه🤣🤣
منم هنگ داشتم نگاه میکردم یهو از جام پریدم که وایییی نتایج اومده😂
مامان دوستمم به مامانم زنگ زده بود که قبول شده و مامانم استرس داشت من قبول شدم یا نه خودمم خیلییی استرس داشتم و اصلا سایت باز نمیشد. اگر قبول نمیشدم چطوررییییی باید به اون ۲۴۰ نفر جواب نمیدادم اخهههه
بعد دیگه بدون باز کردن هیچ پیامی به دوستم گفتم برام چک کنه و بعد..
بهممم گفتتت قبول شدممم تازه اونم بهترینننن ناحیه هههه
خیلیییییی خوشحال شدممم ولی ریلکس نشون دادم تا بتونم مامانمو گول بزنم😂

بعد با خنده های شیطانی رفتم جلوی مامانم گفتم قبول نشدم🤣 ناراحتیییی میباریددد ولییی گفتم قبوللل شدممم اونم ناحیه ۲۲۲
وای خیلی لحظه خوبی بود. خیلی از اونایی که خیلی ادعاشون میشد قبول نشدن
به اون ۲۴۰ نفر هم با خوشحالی کامل گفتم قبول شدم بهترین ناحیه تازه چند تا از صمیمی ترین دوستامم باز شدن هم مدرسه ایم😂
شنبه نتایج اومد و الان پنجشنبست.روزای اول خیلی ذوق داشتم و منتظر بودم اکانتم درست شه تا بیام و اینو تایپ کنم.
و چند روز دیگه قراره برم برای ثبت نام و واقعا به جمع سمپادیا بپیوندم💖
این خیلیییییی برام لذت بخشه که واقعا دارم بجای اون روزا که دلم میخواست به جای شما بودم تایپ میکنم و هنوز باورم نشده. امیدوارم همه اونایی که هنوز نکردن و دارن این پیامو میخونن تجربه کنن چون واقعا ارزششو داره
💜_سلام سمپاد_💜
 
ارسال‌ها
176
امتیاز
3,340
نام مرکز سمپاد
پادگان فرزانگان شعبه نمنمنه
شهر
تبریز
سال فارغ التحصیلی
1406
مدال المپیاد
طلای المپیاد خواب
من یادم میاد 11 صبح اینا بود کلا یادم رفته خواب بودم و به فجیع ترین شکل ممکن مامانم 16 بار بهم زنگ زده بود بعد سر اخری بیدار شدم اون لحظه هم دوستم زنگ زده بود شماره رو دیدم مال دوستمه بعد هیچی انگار قطع کرده بود بعد اونم مامانم زنگ زده بود برداشتم اشتباهی به مامانم فحش دادم که چی میگی بعد یهو فهمسدم مامانمه گفتم ببخشید گفت قبول شدی گفتم چی کجا اینا تازه بعد 5 دیقه دوزاریم افتاد عین جن زده ها بلند شدم کل خونه رو دویدم بعد از پله ها رفتم پایین با لباساس یونیکورنی بعد تازه فهمیدم چی به چیه همسایمون دید منو هیچی رفتم بالا و تموم شد به خوبی و خوشی😐
 

Thea

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
291
امتیاز
2,085
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
nyb
سال فارغ التحصیلی
1405
خب، داستان من اینجوریه که شب بود و تو مسیر سفر بودیم، مامان زنگ زد و گفت که نتایج اومده و قبول نشدی، حرفای گوگولی انگیزشی بهم زد که مثلاً ناراحت نشم : )) و خب منم طوری رفتار کردم که آره بابا اوکیم و ... و وقتی مامان قطع کرد، بغض کردم، باور داشتم هیچکی به اندازه من از قبولیش مطمئن نبود و خودشو لایق قبولی نمی‌دونست، من از کلاس چهارم با سمپاد آشنا شدم، اونموقعا عشق ریاضی بودم و خیلی کار می‌کردم، بعد که رفتم پنجم مطالعه برای آزمونو شروع کردم، من واقعاً با عشق می‌خوندم و هیچوقت اون سال‌هارو یادم نمی‌ره، شاید عجیب باشه، حتی برای خودمم عجیبه چون من در حال حاضر اصلاً بچه درس‌خونی(؟!) نیستم، ولی اون یکی دو سال برام پر از نور و عشق و امید بود(به‌قول ریحان قشنگم)
و البته الان به این نتیجه رسیدم که آدم چیزی رو که ازش نتیجه بگیره دوست داره و براش لذت‌بخش میشه قطعاً، و خب من هم وقتی می‌دیدم تستارو رو صد می‌زنم، چه لذتی بیشتر از این؟ : ))
و خلاصه که، بعد که دیدم چه افرادی قبول شدن و من قبول نشدم واقعاً شک کردیم، و خب شک‌مون هم درست بود، نمی‌دونم هنوز هم این روند ادامه داره یا نه، و یا به شدت اون سال هست یا نه، در هر صورت حجم اعتراض به نتایج خیلی خیلی زیاد بود و خلاصه که پیگیری کردیم، تهران رفتیم، پاسخناممو درآوردیم، و بله... تفاوت فاجعه بود
در هر صورت که گذشت و ما هم قبول شدیم و سمپادی شدیم

پ.ن:اگه مطمئنین که نتیجتون با پاسخنامتون متفاوته، حتماً پیگیری کنید
 

yekta_shabaniii

کاربر جدید
ارسال‌ها
1
امتیاز
4
نام مرکز سمپاد
استعداد های درخشان
شهر
آمل
سال فارغ التحصیلی
1408
منم امسال قبول شدم،از ششم شروع کردم یعنی تا پنجم نمیدونستم ازمونش اصلا چی هست، خلاصه ی سری کلاس رفتم و تست زدم و خیلی امیدوارانه براش تلاش کردم، ب گفته خیلیا هم هوش بالایی دارم و میتونستم موفق شم.اره دیگه بعد ب خودمم امید داشتم و سخت تلاش کردم و برا هدفم جنگیدم، خب بگذریم برای نتایج قرار بود 11 مرداد بیاد نیومد و شنبه فکر کنم اومد، مامانم سرکار بود بم زنگید جواب اومد و معلمامونو مامانم چک کردن نتونستن وارد شن،منم رفتم نشد، مامانم از سرکار اومد خونه بعد منم گفتم ی چک کنم حالا،یهو دیدم اومد بعد وارد شدم ی صفحه اومد نوشته بود تبریک!شما پذیرفته شدید.بعد منم باورم نشده بود، تا اینکه رفتم دیدم کارنامشو، بعد مامانممم گریش درومد منم جیغ زدم دیگ از خوشحالی اشکم اومد دم مشکم 🙂🤣و اینکه فکر کنم 10 نفری تو مدرسه ما شرکت کردن و فقط من قبول شدم و اینکه خیلی از خانواده ها گیر میدن ب مدرسه،مدرسه چنان تاثیر نمیزاره،حالا باز ی سری مدارس تلاش میکنن مدرسه ما که اصلااا هیچ تلاشی برام نکردن و فقط تلاش خودمم و پشتیبانی مامان و بابام بود و هوشی ک داشتم🚶‍♀️(اگه واقعا ی چیزیو بخواین و براش تلاش کنیدددد، قول میدم اگه ب صلاحتون باشه قطعا اون اتفاق میوفته، قوللللل میدم!)
 

MCKPJ

به یاد دارک لایت.
ارسال‌ها
116
امتیاز
-65
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
اسلام آباد غرب
سال فارغ التحصیلی
1939
داشته بودم مدرسه نمونه دولتی ثبت نام کردم بودم همینطوری رفتم توی سایت دیدم نتایج آمده و میگفت مشکلی پیش آمده بعد دیدم همه دوستام بهم زنگ زدن گفتن قبول شدیم و...
افتادم گریه گفتم نگاه نوبته من شد سایت خراب شده.بعد دو سه ساعت دوباره رفتم سایت دیدم قبول شدم
 

Silent Ava

کاربر جدید
ارسال‌ها
2
امتیاز
6
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
لارستان
سال فارغ التحصیلی
1408
من دوره اول قبول شدم
سایت خیییلللیییییی شلوغ بود در حدی که نتایج ساعت ۱۲ اومد و ما تازه ساعت ۳ دیدیم😑
خلاصه من که هیچ احساساتی نشون ندادم و سریع پریدم به دوستام زنگ زدم
وقتی فهمیدم اونا قبول نشدن کلا کوفتم شد😂
 

Amirhsz

کاربر فوق‌فعال
کنکوری 1404
ارسال‌ها
88
امتیاز
133
نام مرکز سمپاد
علامه حلی 1
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1404
مادرم چک کرده بود من خواب بودم(مثل اکثر خبرای خوب) بعد بهم گفت خوشحال بود من یه بار سایت رو چک کردم خوشحال بودم بعد رفتم دستشویی. خیلی برام عجیبه چرا هیچوقت ی ریکت درست حسابی نداشتم به ی اتفاق(چه خوب چه بد)
 

کامی

کاربر جدید
ارسال‌ها
1
امتیاز
3
نام مرکز سمپاد
فرزانگان۲
شهر
همدان
سال فارغ التحصیلی
1402
خب من هیچ امیدی به قبولی نداشتم چون سر جلسه انقد استرس داشتم که مطمئن بودم قبول نمی شم . خیلی من و مامانم عصبی بودیم . سایت هم باز نمی شد . آخرشم با مامانم دعوام شد و من رفتم توی اتاقم و گریه کردم . بعد یهو مامانم جیغ زد که قبول شدی . خیلی خوشحال بودم باورم نمی شد . اولویت اولم روهم فرزانگان ۲ قبول شدم خییییییللللیییی خوشحال بودم . اخه دختر داییم توی این مدرسه بود و الان داروسازی شهیدبهشتی می خونه . خلاصه الان چند ساله توی اینجا درس می خونم و واقعا راضیم .
 

Mahsa_j

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
268
امتیاز
2,489
نام مرکز سمپاد
فرزانگان3
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1404
تلگرام
ورودی هفتمم
آزمونمون ۳۰ خرداد بود یادمه
و نتایجش ۱۳ مرداد اومد
تو این بازه من هرروز با گوشی مامانم میرفتم تو سایتش و چک میکردم ببینم نتایج اومده یا نه
یعنی هرروز کدملی و رمزمو میزدم و همش ارور میداد
تا اینکه یروز ظهر که خالم و دخترخالمم خونمون بودن، همینجوری مثل هرروز رفتم تو سایتش و کدملی و رمزمو زدم و یهو دیدم بسم الله داره سایتش میاد بالا، دیگه ارور نمیده😂
خیلی استرس گرفتم یادمه، یه جدول اومد که مشخصاتت اونجاست
بعد چون صفحه گوشی کوچیکه، کل جدول نیومده بود و همش داشتم با استرس تک تک ستونارو میخوندم و میرفتم سمت چپ
نام، نام خانوادگی، کدملی، دست راست، ...، وضعیت قبولی
بالاخره به آخرین ستون رسیدم و دیدم که بله، پذیرفته شده
نمیدونم حسم تو اون لحظه دقیقا چیبود، فقط هرچی که بود خیلی خوب بود، خیلی ؛)
بعدشم که یادمه یه پی دی اف سایت میداد که اونجا دیدم اولویت اولم قبول شدم
ازجام بلندشدم و رفتم تو اتاقم و شروع کردم به گریه کردن از روی خوشحالی، بعدشم مامانمو صدا زدم و گفتم بیاد تو اتاق
بهش گفتم و بغلم کرد و دوتامون خوشحال شدیم و زدیم زیرگریه ؛)
یادمه شیرینی قبولیم، "بستنی دقت" بود و به کل خاله هام اینا بستنی دادیم😂

شمارو نمیدونم، ولی ورود به سمپاد برای من، یکی از نقطه های تحول زندگیم بود، اگر سمپادی نمیشدم، احتمالا با مهسای الانم خیلی فرق داشتم...
 
ارسال‌ها
22
امتیاز
881
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
بجنورد
سال فارغ التحصیلی
1402
دانشگاه
علوم پزشکی
رشته دانشگاه
پزشکی
تاپیک برای الان نیست اما منم دوست داشتم بنویسم
۱۲ سالم بود دیگه. بچه بودم. واسه همین از اینایی نبودم که پر از استرس باشم (برعکس الان 😄) و بگم وای من قبول نمیشم. اصولا مطمئن بودم و آیندمو توی سمپاد میدیدم
اما روزی که نتایج اومد مامانم منو ۵ صبح😑 بیدار کرد و گفت برو اتاق داداشت ببین نتایج اومده یا نه
درحالیکه داداشم مسخرم میکرد که باید یه مدرسه خودمون تاسیس کنیم چون هیچ جایی تورو از شدت خنگ بودن قبول نمیکنه و باید مدرسه تاسیسی خودمون درس بخونی کلمه پذیرفته شد رو دیدم😆
بنظرم مسیر زندگیم عوض شد. نه بخاطر سمپاد! بخاطر ادم هایی که توی این راه باهاشون برخورد داشتم. بنظرم طرز فکرم رو عوض کردن
نمیدونم کارم درست بوده یا نه اما اگه برگردم این مسیر رو قطعا دوباره انتخاب میکنم...
 

Ayeshe

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
182
امتیاز
1,881
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تربت جام
سال فارغ التحصیلی
1405
من کلا داستان سمپاد قبول شدنم واقعا خیلی عجیب بود من سال اول تا پنجم دبستان تو یه مدرسه بودم که کلا هیچ قبولی نداده بود برا سمپاد هیچ سالی و خب کلا نه خودم نه خونوادم زیاد اطلاعات نداشتیم فقط یادمه سال پنجم که بودم یکی از فامیلامون قبول شد و من کل شب هر دو دقیقه میگفتم خوش بحالش😂( فکر میکردم خیلییییی سمپاد جای خفنیه)
هیچی دیگه شهریور اون سال داشتیم از مسافرت برمیگشتیم مامانم به بابام گفت دیدی فلان مدرسه چقدر قبولی داده و خب همین جمله باعث شد من اواخر شهریور مدرسم رو عوض کنم و خب واقعا از سال شیشم مسیرم کاملاااا تغییر کرد روزای اول تو اون مدرسه قشنگ احساس میکردم اومدم تو یه کشور خارجی که زبونشون رو نمیفهمم و خب واقعا برا منی که قبلش مدرسم خوب نبود خیلیییی روم فشار بود سال شیشم و کرونا هم این وسط شد عامل دیوونه کردنم قشنگ یادمه آزمون ما که قرار بود تو اردیبهشت برگزار شه به خاطر کرونا افتاد تو مرداد و خب یادمه روزی که خبر به تاخیر افتادن آزمون اومد واقعا به حدی حالم بد شد که زدم زیر گریه خلاصه گذشت تا شب اعلام نتایج که یادمه اعلام کرده بودن فردا میاد و ما مهمونی بودیم و وقتی برگشتیم من تو خواب بیداری بودم که بابام یه خبر دید که مثل اینکه نتایج ساعت ۱۱ شب اومده
منکه باور نکردم و دراز کشیده بودم داشتم میخوابیدم مطمعن بودم بابام داره منو اذیت میکنه هیچی دیگه بابام تا کد ورودم رو پیدا کرد و اینا بعد گفت قبول شدی و من همچنان مطمعن بودم داره سر به سرم میزاره
هیچی دیگه اومدن گوشی رو نشونم دادن که بابا بخدا قبول شدی و من واقعا کل فشاری که روم بود تو همین لحظه برداشته شد ولی نمیدونم چرا زیاد ذوق نکردم انگار از قبل میدونستم قبول میشم😂
ولی خب واقعا درسته تو شهر کوچیک ما سمپاد چیز خاصی نیست ولی برای من به معنای واقعی کلمه مسیر زندگیم تغییر کرد و من از سال ششم به بعد واقعا تازه تونستم خود واقعی مو پیدا کنم
 

_Violoncello_

کاربر فعال
ارسال‌ها
54
امتیاز
228
نام مرکز سمپاد
...
شهر
دزفول
سال فارغ التحصیلی
1406
من یادم نمیاد درست ولی میدونم مامانم دسشویی بود بعد منم دو روز بعد از اعلام نتایج رفتم تو سایت، از تو اتاق داد زدم که :الان قبول شدم. حالا باید چه کنم؟
اونم از اون ور داد زد که: نمیدونم‌. بذار تا چند روز دیگه ببینم باید چه کار کنم. آفرین. میدونستم قبول میشی😂
بابام کلا یادم نمیاد.‌فکر کنم سرکار بود وقتی برگشت بهش گفتیم، بعد اینجوری بود که‌‌..آفرین. همین آزمون چند روز پیش بود؟
*الان که مرورش کردم میبینم میزان اهمیت دادنمون واقعا خیلی خوب بوده)))))
 

-Lili-

سیسیِ ملی
ارسال‌ها
1,066
امتیاز
7,713
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
کرمان
سال فارغ التحصیلی
1405
شب اومدیم خونه
اصلا هم تو این فازا که پیگیر نتایج باشیم نبودیم
گوشیمو باز کردم (گوشی رو با خودم نمی‌بردم)دیدم دوستم پیام داده سلام قبول شدی ؟
و من دیدم عه نتایج چند ساعت قبل اومده
و خب مثل بقیه ی زمان ها دستام یخ کرده بود
درو اتاقمو بستم ، یکم صبر کردم تا سایت بیاد بالا بعد دیدم قبول شدم
رفتم بیرون جیغ زدم که قبول شدم
بعدم با مامانم بپر بپر کردیم (قشنگ یادمه همدیگه رو بغل کرده بودیم می پریدیم)
همین دیگه
 
بالا