تیزهوشان قبول شدم!

  • شروع کننده موضوع hany
  • تاریخ شروع

TiaTi

کوچولو..
ارسال‌ها
630
امتیاز
10,012
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ۱
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1406
من سر کلاسای تابستونه مدرسه جدیدم بودم که دوستم زنگ زد گفت نتایج اومده.
کل اطلاعات سایت اعلام نتایج هم رو گوشی بابام بود و هر چی زنگ میزدیم جواب نمیداد. خلاصهه زنگ زد گفت یک قبول شدیی منم عین چی جیغ زدم.
ولی یادم نمیره شب قبلش بابام گفت اگه یک قبول شی همون روز جمع میکنیم میریم مشهد. بعد که میگفتم بریم مشهد میگفت خب من فک نمیکردم یک قبول شی یه چی گفتم😂.
 

Flora

Me!
کنکوری 1404
ارسال‌ها
502
امتیاز
3,088
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ۱
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1404
امم خب داستان از اونجا شروع شد که آقا حرفش بود جوابا فردا میاد..
منم از سر اینکه حواس خودمو پرت کنم رفتیم با مامانم برادرمو گذاشتم کلاس رفتیم بیرون بگردیم ;;)
خلاصه اقا برگشتن رفتیم دنبال برادرم پشتیبان قلم چیمو که کلا تا حالا ندیده بودمش دیدم سلام و این حرفا (بنده خدا کلی برامون زحمت کشیده بود بیشتر از خودمون منتظر جوابا بود) گفت ببینم چیکار کردی کلی امید دادن و اینا..:)
خلاصه برادرمو برداشتیم اومدیم خونه تو سایت زده بودن فردا جوابا میاد اما یکی نوشت امشب میاد ...
تا رسیدم خونه گفتنن اومد ...حالا مگه اینترنت باز میکرد:))
بابام خونه مامانبزرگم بود زنگ زد گفت بگو من برم کجا ببینم
(حالا تو اون موقعیت که من دارم میمیرم ببینم چی شده داداشم میگفت بابا گفته قبول نشدی الکی😂😔)
خلاصه پیام داد جواب رو فرستاد دیدم اولویت اولم قبول شدم:)
*بابام میگفت کلمه پذیرش رو برای خودم معنی کردم انتظار نداشتم قبول شی 🤣(البته خودم میدونستم میشه😅)

چقدر حرف زدم😅
 

شیما؛

Shimolii
ارسال‌ها
292
امتیاز
5,324
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تبریز
سال فارغ التحصیلی
1403
من پارسال قبول شدم و خانواده در حد معقولی خوشحالی کردن و همه چیز طبق روال بود چون تقریبا مطمئن بودم ... ولی دیروز خالم زنگ زده با گریه بهم میگه: بمیرم برات که نتیجه زحماتت رو ندیدی
آخه تو که خیلی تلاش میکردی پس چرا قبول نشدی منتظر بودم اسمت رو بین قبولی ها ببینم🤣
یادآوری کردم که خاله جان من پارسال قبول شدم واقعا فراموش کردی ؟
فکر کنم وقتی نتایج کنکور بیاد دوباره با گریه زنگ بزنه بگه چرا اسمت بین رتبه برترا نیست 🤣
 

دیوونه

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
6
امتیاز
55
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 2
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1402
مدال المپیاد
chem
من تو خونه تنها نشسته بودم با تبلت بازی می‌کردم که مامانم زنگ زد گفت نتایج اومده و قبول شدی
منم اصلا انتظار نداشتم چون همش یه هفته قبل امتحان فهمیدم امتحان دارم نشستم گریه کردم و تو همون یه هفته هم مث آدم نخوندم
مامانم از من بیشتر ذوق زده بود منم اول گفتم عه؟ اخجون و قط کردم طبق معمول خیلی هیجان زده نشدم ولی بعد دو سه ساعت تازه از تو شوک درومدم و فهمیدم ماجرا چیه داشتم سکته میکردم کلی بالا پایین پریدم اهنگ گذاشتم قر دادم جلو آیینه آواز خوندم
ولی بعد خورد تو ذوقم چون من میخواستم برم فرزانگان ۱ ولی مامانم بدون اینکه به من بگه با توجه به آدرس دوره دوم فرزانگان دو اولویت اولمو زده بود دو در صورتی که دوره اول اف۲ از اف۱ خییلی بهمون دورتر بود و منم اصا میخواستم برم اف۱ لامصب
ولی بعد که رفتم مدرسه خییلی خوشال شدم که اومدم اف۲ نرفتم اف۱ 😁
به اف۱ ایا برنخوره، اف۲ بیشتر به من میخورد ^^
عهه یادش بخیر
تو سال شیشم انقد به تیزهوشان فک کرده بودم که هنوز که هنوزه بعد از ۶ سال وقتی اسم تیزهوشانو می‌شنوم هیجان زده میشم
البته این که بابام درصورت قبولی قول گوشی بهم داده بود هم بی تاثیر نبود
من فرزانگان نمیخواستم گوشی میخواستم 🤣
 

Yasna1385

کاربر نیمه‌فعال
کنکوری 1404
ارسال‌ها
16
امتیاز
54
نام مرکز سمپاد
فرزانگان امین ۲ (نژاد ستاری)
شهر
اصفهان
سال فارغ التحصیلی
1404
منم یکشنبه دیدم صبح زود
شب قبلش خیلی استرس داشتم چون سایت باز نمیشد. صبح به محض بیدار شدن زنگ زدم به مامانم بگم برو تو سایت ببین نتیجه رو. گفت خودم دیدم قبول شدی.... ولی نتونسته بود کارنامه رو ببینه که بفهمم کجا قبول شدم.
تا چند دقیقه جیغ زدم و خوشحالی کردم حدس می زدم که قبول بشم ولی مطمئن نبودم. خیلی روز خوبی بود.
بعدش زنگ زدم به دوستم گفتم برو تو سایت ببین کجا قبول شدم. اونم دید و گفت فرزانگان امین ۲... دوستامم قبول شدن ولی تو یه مدرسه نیستیم و یکم ناراحتم.
من کسی نبودم که خیلی تست بزنم فقط در حد مبتکران ریاضی اما خیلی درس خون بودم.
مامان و بابام هم خوشحال شدن و تبریک گفتن.
عکس کارناممو بری عمم فرستادم، کسی که همش میگفت مطمئنم قبول میشی. کارنامه رو که سین کرد زنگ زد و حسابی تبریک گفت. بعد از اون تازه دقیقا فهمیدم چی شده. هنوزم هیجانم تموم نشده.
دیشب هم اومدم و تو سایت عضو شدم. دوشنبه قراره بریم ثبت نام. فقط امیدوارم یونیفُرمش زشت نباشه...
اینگونه شد که ما نیز به جمع سمپادی ها اضافه گشتیم.
هنوزم روزی چندین بار یاد اینکه تیزهوشان قبول شدم میفتم و از خوشحالی خود به خود لبخند میزنم.
 

※ ImMoR†aL ※

کاربر نیمه‌فعال
کنکوری 1404
ارسال‌ها
9
امتیاز
14
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی 2
شهر
زاهدان
سال فارغ التحصیلی
1404
خوشحالی خاصی نکردم ... فقط یکم خوشحال شدم چون گفته بودن قبول شی گرافیک RTX2060 میخرن واسم 🗿🤣
 

شَمیمی :)

کاربر جدید
ارسال‌ها
1
امتیاز
1
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
-1
خب بگم که من خیلی دوست داشتم از هفتم وارد سمپاد بشم ولی به خاطر دلایلی در آزمونش شرکت نکردم(رفته بودیم شمال😑). نتایج شب ساعت ۹ اینا بود که اومد. دوستم پی‌ام داد که ببین سایت برات باز میشه یا نه. منم رفتم انقدر استرس داشتم رمز رو هم پیدا نمی‌کردم(نتایج توی پادا بود). کلمه پذیرش رو دیدم ی جیغ بنفش کشیدم😁 من کلاسای تابستونی ی مدرسه‌ای رو می‌رفتم و پس‌فرداش هم امتحان شیمی داشتم و چون تیز قبول شده بودم دیگه لازم نبود بخونم😎 ولی دوستای صمیمیم قبول نشدن حالم گرفته شد:/ همون شب رفتیم مدرسه جدیدم رو دیدیم😍😭 کلا سمپاد بخشی از وجودمه:)
 

DV37

شیمیدان شکاک
ارسال‌ها
5
امتیاز
14
نام مرکز سمپاد
آیت الله خامنه ای
شهر
سیرجان
سال فارغ التحصیلی
1400
دانشگاه
شهید مدنی آذربایجان - تبریز
رشته دانشگاه
شیمی محض
راستش وقتی برای کلاس هفتم، تیزهوشان قبول شدم
برام حس قدرت داشت، خوشحال بودم و احساس خوبی هم داشتم
اما امروز وقتی بهش فکر میکنم: هرچند سمپاد یکی ار بهترین تجربیات و دوران های زندگی آدمه
بازهم اونقدر که از دور به نظر میاد خاص نیست!

در هر صورت مبارک همه تازه واردای سمپاد ❤️
 

TahaTG

کاربر فعال
ارسال‌ها
29
امتیاز
46
نام مرکز سمپاد
علامه حلی
شهر
اراک
سال فارغ التحصیلی
1406
سلام
منو همکار بابام ساعت نه شب بود فک کنم زنگ زد بعد بابام از گوشیش دور بود و من گوشیمو برداشتم ببریم بدم همچین که دیدم همکار بابامه گفتم احتمالا میخواد بگه نتایج اومده از همون موقع استرس افتاد بم بعد گفت نتایج اومده هیچی دیگه ما هم عین چی زدیم تو سایت. اونقدر ترافیک بالا بود گفتم ول کنیم بخوابیم خلاصه ما خوابیدیم بعد فردا صبح من خواب بودن بعد مامان بابام نتیجه رو دیده بودن قبول شده بودم بعد مامانم گفت طاها پاشو نتایج اومده قبول شدی. خیلی حس خوبی بود ولی تا به حال اینجوری کسی صدام نزده بود بیدار شم خلاصه بعد مامان بابام رفتن بیرون منم تو خونه زدم و رقصیدم😂😂.
 

TahaTG

کاربر فعال
ارسال‌ها
29
امتیاز
46
نام مرکز سمپاد
علامه حلی
شهر
اراک
سال فارغ التحصیلی
1406
راستش وقتی برای کلاس هفتم، تیزهوشان قبول شدم
برام حس قدرت داشت، خوشحال بودم و احساس خوبی هم داشتم
اما امروز وقتی بهش فکر میکنم: هرچند سمپاد یکی ار بهترین تجربیات و دوران های زندگی آدمه
بازهم اونقدر که از دور به نظر میاد خاص نیست!

در هر صورت مبارک همه تازه واردای سمپاد ❤️
درسته ولی به هر حال مدارس سمپاد هر شهر بهترین مدرسه های اون شهرن و این یعنی خاص بودن. البته آدم نباید اونقدر جو بگیرش که دیگه به دوستای قبول نشدش اهمیت نده

ویرایش: با گذشت چند روز از رفتنم به تیزهوشان دارم به حرفت پی میبرم ولی خب بازم یکم فرق داره ولی اونقدر هم که بقیه فکر میکنم و خودم قبلا فکر میکردم خاص نیس
 

TahaTG

کاربر فعال
ارسال‌ها
29
امتیاز
46
نام مرکز سمپاد
علامه حلی
شهر
اراک
سال فارغ التحصیلی
1406
من نتایجو ساعت 10 شب دیدم و الویت اولم هم قبول شده بودم<D=:D:RedHeart
در جواب امیرحسین باید بگم که مامان منم همین حرفو زد(کلا مامانا ضد حالن:rolleyes:)
بابام که موقعی که من نتایجو دیدم خواب بود ولی کلا از اول می گفت که بعیده که تو قبول بشی[-|
پسر داییم هم آرزو میکرد که من قبول نشم:-wو قبولی من مانند مشتی@:کوبنده در دهانش بود.
بقیه هم که تبریک خشک و خالی=((
این تبریک خشک و خالی از همه بدتره. وقتی داری میری پیش فامیل با خودت میگی اینا تا به حال هیچکس از نزدیکاشون تیزهوشان قبول نشده حتما منو ببینن کلی تبریک میگن. بعد میری میبینی بعضیا همون یه تبریکم نمیکنی البته غیبت نمیکنم ولی واقعا آدم ضد حال میخوره
 

Freya

کاربر جدید
ارسال‌ها
3
امتیاز
46
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ۱
شهر
ارومیه
سال فارغ التحصیلی
1404
سلااام
خب راستش منو خانوادم تو مسافرت بودیم و فک کنم تو راه قزوین یا زنجان😂
انگار شب قبل یه دفعه نتایج اومد و من تا ۲ اینا فقط رفرش میکردم که باز شه ولی باز نمیشد🤐خلاصه شبو به زور خوابیدم و صبح ک بیدار شدم بازم دیدم باز نمیشه😐😑نشسته بودیم بیاد ولی نیومد و راه افتادیم
نو همون جاده ی زنجان یا قزوین که بودیم یه دفعه که سایتو باز کردم درست بود😶من بودمو جیغ و دستی که می لرزید🤣خلاصه باز کردم و دیدم نوشته پذیرش اونم از اولویت اول😄اونقد خوشحال شدیم ک بابام کم مونده بود وسط اتوبان بزنه رو ترمز😬هی بهم میگفتن دروغ میگی😂ولی خب دیگه خاطره ای شد ک نتایج تو مسافرتم تجربه کنم 😁
 
  • لایک
امتیازات: TahaT

Taha_nori

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
8
امتیاز
8
نام مرکز سمپاد
شهید رجایی
شهر
اسلامشهر
سال فارغ التحصیلی
1406
پاسخ : تیزهوشان قبول شدم !

امتحانو خیلی گند زده بودم فقط 11 تا سوال ریاضی حل کرده بودم با خودم میگفتم شاید قبول شم تا اینکه نفر جلویم به دوستش میگفت چقدر ریاضیش ساده بود رفیقشم میگفت اره
گفتم وای دیگه تموم شد حتی برگه برای دیدن نتایج بود پاره کردم انداختم اونور
گدشت تا روز تولدم 10 تیر از مدرسه زنگ زدن امروز اخرین مهلت ثبت نامه!
گفتم ثبت نام چی؟گفت تیزهوشان قبول شدی
...
بهترین کادو تولدی بود که گرفته بودم در ضمن هیچ کدوم از اون افرادی که میگفتن امتحان خیلی ساده بود قبول نشدن و من فهمیدم ملاک سختی اسونی افراد با هم متفاوته
دقیقا من وقتی داشتم ازمون میدادم
همه میگفتن چقدر سوال هاش آسون بود جالب اینجاس از اونا هیچکس قبول نشد
هرکی که میگه ازمون ساده بود ازمون رو خراب کرده 😂
 

moocoem

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
11
امتیاز
30
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
بروجن
سال فارغ التحصیلی
1404
الان که بهش فکر می کنم مال من اصلا هیجان انگیز و همینطور خاطره انگیز نبود. خودم تو سایت نگاه کردم دیدم نوشته پذیرش بعد به مامانم گفتم گفت افرین (در همین حد) بعد سر ناهار مامانم به بابام گفت تیزهوشان قبول شده اونم یه ری اکشنی در حد مامانم داشت.
همینقدر بی هیجان :/
 

Zahra mm

کاربر جدید
ارسال‌ها
2
امتیاز
2
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ۱
شهر
کرج
سال فارغ التحصیلی
1403
منم دوستم خبر داد تا وقتی زنگ زدن فکردم ایسگام کرده😂
 

Snowy

کاربر جدید
ارسال‌ها
1
امتیاز
10
نام مرکز سمپاد
فرزانگان۵
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1407
همین حدودا ۲۰ روز پیش بود نتایج اومد
من شب چون خسته بودم زود خوابیدم(زود یعنی مثلا ۱۱ ۱۲ شب 😂)و مثل اینکه همون موقع ها نتایج اومده بود و مامان دوستم به مامانم گفت اما مامانم به من نگفت و خودش تا صبح هی میرفت تو سایت ولی انقدر شلوغ بود بالا نمیومد
خلاصه صبح که داداشم داشت میرفت سرکار مامانم داشت بهش میگفت بیدارم نمیشه ازش رمز پاداشو بگیرم !بلاخره من پاشدم و گفتم رمز پادا برای چی؟
و مامانم خیلیی ریلکس گفت هیچی نتایج تیزهوشان اومده
و من درجا انگار بهم شک وارد کردن قرار بود داداشم بره سرکارش با اینترنت شرکت نتایجو ببینه اما من زود تر رفتم و بلاخره سایت باز شد و رفتم توش و.......زده بود پذیرفته شده!مامانم ازخود من بیشتر خوشحال شد خلاصه زدم رو کارنامه و دیدم یسسسسس!همون جایی که میخواستم و به خونمون نزدیکه قبول شدم!فرزانگان ۵ عزیزززز.خیلی خوشحال شدم و معلممون رو هم ساعت ۷ صبح بیدار کردم بهش گفتم😂یکی از دوستام که خیلی اعتماد به نفس داشت و اینا قبول نشد و از کل مدرسه ما فقط ۳ نفر قبول شدند
ولی مدرسه هنوز شروع نشده نمیدونم چجوریه.کسی رفته بگه؟خیلی ذوق دارم براش
 

زهرا .

کاربر جدید
ارسال‌ها
2
امتیاز
4
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ۲
شهر
ساری
سال فارغ التحصیلی
1403
من سال پیش آزمون دادم ؛ حدود ساعت ۱۲ ظهر جواب اومده بود و وقتی شنیدم ، کلی استرس گرفتم چون خیلی خونده بودم و برام خیلی مهم بود اما سایت چون خیلی شلوغ بود برام بالا نمی یومد اما همکلاسیام همه دیدن و استرس من بیشتر شده بود و خلاصه به دوستم گفتم که برام ببینه ، بعد بهم پیام میده که قبول نشدی ، منم که تازه داشت اشک ناراحتیم سرازیر می شد دوباره پیام داد که الکی گفتم و فلان و قبول شدی ، یعنی فقط می خواستم نزدیکم بود که بزنمش😁 اما خیلی روز خوبی بود برام .🙂😃😎
 

dey

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
13
امتیاز
4
نام مرکز سمپاد
حلی 5
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1408
خب خب بخب بزار از اول تعریف کنم🤯
من وقتی داشتم برای تیزهوشان درس میخوندم هر شب میومدم و این تاپیک رو میخوندمو میگفتم یعنی میشه منم قبول شم اینجا ثبت نام کنم؟😅
خلاصه راستشو بگم من فقط 1 ماه اخرو خونده بودمو و دوستام 2 سال بود که درس میخوندن من هی با خودم میگفتم امکان نداره قبول بشم این همه ادم از دو سال قبل درس خوندن که قبول بشن من قبول نمیشم!🥺 خلاصه خیلی نا امید بودم.
تا این که روز امتحان رسیدو منم رفتم برا ازمون (جو گیر شدم گنده نوشتم :/ )
سر ازمون ما همه رفته بودیم جلوی در مدرسه وقتی وقت ازمون شروع شد دیدیم هنوز درو باز نکردن 🤣
بعد یه نفر بدوبدو اومد گفت چرا اینجا وایسادین؟ باید بیاین پشت ساختمون🤨
خلاصه رفتیم سر جلسه ازمون بعد امتحانو دادیمو تموم شد و رفت🤪
بعد ازمون نمیدونم که چی شد ولی خیلی هیجان ند اشتم که قبول میشم یا نه😶
یه روز تابستون وقتی فورتنایت با پلی 5 بازی میکردم رفتم به دوستم بگم بیاد با هم بازی مکنیم که دیدم نوشته جواب ها رو دادن!
بعد دیدم ساعت
7 صبح این پیامو داده و الان 7 شبه 😮
اولش رفتم سایت خود تیزهوشان وقتی دیدم هیچی ننوشته خیلیییییی ناراحت شدم😭
بعد به خالم زنگ زدم و گفتم قبول نشدم . بعد خالم بهم گفت سایت پادا رو دیدی؟!😵‍💫
منم گفتم عه ؟ پادا دیگه چیه بعد سریع رفتم پاا و وقتی رفتم دیدم نوشته
اولویت اول حلی 5 پذیرش🥳
یهو گفتم یسسسسسسسسسس ایول بعد دیگه خیلی معمولی رفتم بقیه پلی استیشنم رو بازی کنم😎
خب اینم از داستان تیزهوشان من

راستی! به برو بچ هایی که سال بعد یا هر سالی میخوان ازمون بدن یک پیام دارم
( اینکه بدون استرس و با دقت درس بخونید . و اینکه مهم نیست چند تا کتاب بخونید یا چند وقت باشه که درس بخونید مهم اینه که درست و با دقت بخونید!😊
و اینکه رو سرعت عملتون هم خیلی کار کنید پس فعلا خداحافظظظظظظظظظظظ)
 

Arash....arash

کاربر جدید
ارسال‌ها
3
امتیاز
4
نام مرکز سمپاد
علامه حلی
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1407
سلام
من بگم که کلا یه کتاب کمپلکس رو زدم اونم یه ماه تابستون فقط
روز آزمون بچه های پزی ما میگفتن این قبول نمیشه و ....🙄🙄دوستام رو میگفتن
خلاصه راستی قبل از جلسه آزمون من تازه فهمیدم سوالا ۱۲۰ تاست هییی جلسه آزمون بدون استرس شروع کردم و تا پایان دفترچه اول راضی نبودم ۵۰ تا سوال و به دفترچه دوم دل بستم ه اولین سوالاش رو درست و سوالات بعدیش رو یه لحظه اشتباه زدم که فهمیدم خداروشکر خدایا شکرت به همینجور که حل میکردم ۷ ۸ تا سوال آخر را نتونستم بزنم ولی برگه را دیر دادم و ۲ ۳ تا زدم از اون ها خلاصه با بغض بدی پیش مامانم رفتم و مامانم گفت شیری یا روباه گفتم خراب کردم با بغض و اینا بعدتر را خرید کردیم و خلاصه تا روز اعلام نتایج دق مرگ شدم وقتی تا ساعت ۱ بیدار بودم ولی نتایج نیامده بود گرفتمخوابیدم فردا چند بار با گوشی امتحان کردم نشدم ولی با لپتاب گیرد بابام اومد رمز لپتاب رو زد و من رفتم نتایج رو دیدم زده بود پذیرش جیغ زدم پریدم بغل بابام خواهر که قبول نشده بود براش ناراحت شدم و بعد به مامانم زنگ زدم و الکی کریه کردم و گفتم قبول نشدم و بعد گفتم قبول شدم بیچاره شوک شد😅😅
 

Taha_nori

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
8
امتیاز
8
نام مرکز سمپاد
شهید رجایی
شهر
اسلامشهر
سال فارغ التحصیلی
1406
ساعت تقریبا 10 شب 1 مرداد بود
(من همین امسال قبول شدم)
وارد سایت هیوا شدم دیدم زده
2 مرداد جواب ها میاد
تا 10 دیقه تو شوک بودم چون فکر میکردم ‌10مرداد میاد.
با خودم گفت امکان دار ساعت 1 شب بیاد. خلاصه تا ساعت 1 بیدار موندم. هرچی میرفتم تو سایت اعلام نتایج بالا نمیومد مامانم گفت بگیر بخواب فردا صبح میبینم. خلاصه به هزار بدبختی خوابید. تقریبا ساعت 3 شب بود که تشنم شده بود رفتم آب بخورم. وقتی آب خوردم با خودم گفتم برم سایت رو یه نگاه بندازم.بعدش رفتم تو سایت دیدم با رنگ سبز نوشته
پذیرش
داشتم از خوشحالی سکته می‌کرد داد زدم قبول شدم همه بیدار شدن و تا ساعت 5 صبح بیدار بودم
 
بالا