Ogjfdnhdbkfrgccfvv
Dgbhvfjbjnjgh
- ارسالها
- 274
- امتیاز
- 3,093
- نام مرکز سمپاد
- فرزانگان
- شهر
- شیراز
- سال فارغ التحصیلی
- 95
- دانشگاه
- شیراز
- رشته دانشگاه
- حقوق
پاسخ : فريدون مشيري ...
قصه شیرین
مهرورزان زمان های کهن
هرگز از خویش نگفتند سخن
که در انجا که "تو"یی
برنیاید دگر اواز از "من"!
----
ما هم این رسم کهن را بسپاریم به یاد
هر چه میل دل دوست
بپذیریم به جان
هر چه جز میل دل او
بسپاریم به باد!
----
آه!
باز این دل سرگشته ی من
یاد ان قصه شیرین افتاد:
بیستون بود و تمنای دو دوست.
ازمون بود و تماشای دو عشق.
در زمانی که چو کبک
خنده میزد شیرین
تیشه میزد فرهاد!
نه توان گفت به جانبازی فرهاد افسوس
نه توان کرد ز بیدردی شیرین فریاد
----
کار شیرین به جهان شور بر انگیختن است!
عشق در جان کسی ریختن است!
کار فرهاد براوردن میل دل دوست
خواه با شاه در افتادن و گستاخ شدن
خواه با کوه در اویختن است.
----
رمز شیرینی این قصه کجاست؟
که نه تنها شیرین
بی نهایت زیباست:
ان که اموخت به ما درس محبت میخواست:
جان چراغان کنی از عشق کسی
به امیدش ببری رنج بسی.
تب وتاب بودت هر نفسی.
ب وصالی برسی یا نرسی!
سینه بی عشق مباد!
قصه شیرین
مهرورزان زمان های کهن
هرگز از خویش نگفتند سخن
که در انجا که "تو"یی
برنیاید دگر اواز از "من"!
----
ما هم این رسم کهن را بسپاریم به یاد
هر چه میل دل دوست
بپذیریم به جان
هر چه جز میل دل او
بسپاریم به باد!
----
آه!
باز این دل سرگشته ی من
یاد ان قصه شیرین افتاد:
بیستون بود و تمنای دو دوست.
ازمون بود و تماشای دو عشق.
در زمانی که چو کبک
خنده میزد شیرین
تیشه میزد فرهاد!
نه توان گفت به جانبازی فرهاد افسوس
نه توان کرد ز بیدردی شیرین فریاد
----
کار شیرین به جهان شور بر انگیختن است!
عشق در جان کسی ریختن است!
کار فرهاد براوردن میل دل دوست
خواه با شاه در افتادن و گستاخ شدن
خواه با کوه در اویختن است.
----
رمز شیرینی این قصه کجاست؟
که نه تنها شیرین
بی نهایت زیباست:
ان که اموخت به ما درس محبت میخواست:
جان چراغان کنی از عشق کسی
به امیدش ببری رنج بسی.
تب وتاب بودت هر نفسی.
ب وصالی برسی یا نرسی!
سینه بی عشق مباد!