پاسخ : بهترین سلسله ی ایران
به نقل از ISO9002 :
خب بحث باید با اصول و منطق و استدلال پیش بره.
اول درمورد اقتدار ملی صحبت میکنیم.
اگر بگیم پهلوی ها دیگه اوج حقارت ملت ایران بودن پر بیراه نگفتیم. اساسا شاید که در زمان قبل از قاجار استعمار یک نفوذ هایی در ایران داشت و در زمان قاجار اداره اموری رو به دست گرفته بود ولی پهلوی ها اولین حکومتی بودن که رضاخان رو انگلیسی ها آوردن. جالبه بعد بیست سال رضاشاه رو مثل آب خوردن از ایران انداختنش بیرون. خاک بر سر مملکتی که پادشاهش رو بذارن و هر وقتم خواستن ببرن. این قدرت رضا شاه نتونست یه هفته جلوی اینا مقاومت بکنه. بعد از اون انگلیسی ها که به شدت از پهلوی ها عصبی بودن هرگز راضی نبودن که محمدرضا جاش بشینه. دنبال یک شاهزاده قجری میگشتن که تو لندن پیداش کردن ولی مشکلش این بود که یک کلمه فارسی بلد نبود. آخرشم مجبور شدن بیان سراغ محمدرضا. محمدرضا توی اسناد شخصی و اتاقش نقشه هایی داشت که روی اونها مسیر پیشروی های آلمانها رو مشخص میکرد. با کلی التماس و اینکه تمام اون نقشه ها رو دور میریزه و حتما منافع انگلستان رو تامین میکنه قبول کردن که این آقا شاه بشه. عملا هم تا سال 1332 کسی این رو آدم حساب نمیکرد. در کنفرانس تهران که چرچیل و استالین و فرانکلین روزولت اومدن یک نفر از اینها به ملاقات شاه ایران نرفت چون اساسا آدم حسابش نمیکردن. البته خیلی هم به شاه برخورد ولی خب کاری نمیتونست بکنه. مملکتم که در اون ده سال اول حکومت رضا شاه و دوازده سال اول حکومت محمد رضا شمالش دست شوروی ها بود و جنوبش هم دست انگلیسیها و عملا نه مردم ایران و نه دولت و حکومت مرکزی رو آدم حساب نمیکردن. شما برو تاریخ ایران رو دقیق بخون ببین که مردم چه بدبختی هایی کشیدن در ده سال اول این رضاخان از دست انگلیسی ها و شوروی ها.
اینکه مملکت هزار تکه بود که البته نبود. وقتی که رضا خان اومد نا امنی بود ولی هزار تکه نبود. ولی روزی که رفت مملکت هم هزار تکه بود و هم امنیت در حد صفر. یعنی عملا در بیست سال حکومت این آقا نه تنها بهتر نشده بدتر هم شده بود. اولین بار در تاریخ ایران جمهوری مهاباد و آذربایجان بزرگ بعد از رفتن این آقا به وجود اومد و عملا شمال و جنوب ایران خودمختار بودن. غیر از تهران یا شایدم غیر از کاخ محمدرضا چیزی دستش نبود تو اون سالای اول که اونم از سر حکومت مقتدرانه باباش بود. جالبه که این حزب توده در دوازده سال اول محمدرضا شاید قدرت و نفوذش از خود شاه هم بیشتر بود. مملکت پول نداشت اینا آدم داشتن تو بانکا میلیون میلیون پول میگرفتن. مملکت ارتش نداشت ایران آدم داشتن تو پادگانا هر روز کلی اسلحه بیرون میاوردن و تحویل شاخه نظامی حزب میدادن. این آخر هم که محمد رضا رفت تا سه سال درگیر بازمانده این کمونیستها بودیم ما. که این محمد رضا تو 37 سال حکومتش نتونست اینا رو از بین ببره.
در مورد امنیت ملی بعدا صحبت میکنیم. فعلا در مورد همینا صحبت کنیم. راستی اون پست قبلیم رو هم در مورد اقتصاد کسی جواب نداده.
ببین دوست عزیز من وقتی میشنوم رضاخان رو انگلیسیا آوردن و بردن زورم می گیره!
ببین کسی که بتونه تو نخست وزیری 5 نفر قدرت خودشو از دست نده و در عرض دو سال از یک سرباز ساده بودن برسه به بالاترین درجه نظامی کشور بدون که بی شک استعدادهای بالایی داره!
در ضمن من اینو قبول دارم که رضاخان یک آدم بسیار دیکتاتور بوده و یکی از ویژگی های دیکتاتور اینه که بعد از به قدرت رسیدن کناریهای خودشو سر به نیست می کنه که نکنه ی وقت بخوان توطئه کنن روش!
بنابرین رضاشاه ون همچین آدمی بود،با اومدن(حمله)به ایران نتونست مقابله کنه چون دور و بریاش وفادار نبودند!
حالا اینکه رضاشاه قدرت نظامی داشته اما یار وفادار نداشته!
به نظر من یکی از زمان هایی که اوج قدرت ایران بوده همین دوره مخصوصا پهلوی دوم بوده!
چرا؟
یه بار دیگه هم گفتم تو جشنی که رئیس جمهور 96 کشور بزرگ جهان شرکت کنند،قدرت اون کشور رو نشون می ده!
برای اون کمونیستها هم که گفتی باید بگم اگه همین ها نبودند انقلاب پیروز نمی شد!
چرا؟چون که قبل انقلاب همه با هم هم صدا بودند ولی ...بعد انقلاب بعضی ها به قول هاشون عمل نکردند!
در باره مطلبی هم که گفتی شاه رو آدم حساب نمی کردند من قبول ندارم!
شاه ایران عملا در امور اجرایی دخالت نمی کرد مثه رهبر الان!
شما برو تاریخ بخون!ببین این کار بر عهده کی بود؟! این کار بر عهده نخست وزیر بود عزیزم نه شاه!!!
الان رئیس جمهور کشورای دیگه میان ایران می رن پیش رهبر همشون؟!
نه!نمی رن!بعضی ها میرن برای احترام بهش و زمان شاه هم همونطور!
با این تفاوت که الان رئیس جمهور سوریه میاد اون موقع آمریکا!