دوره آموزشی دفاعی _ میدان تیر

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع eyekay
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
پاسخ : دوره آموزشی دفاعی- میدان تیر

معلم ما گفت که جای میدان تیر میبرنتون خرمشهر
ولی انگار درست نبود ما که هم خرمشهرو رفتیم و هم میدان تیر که خیلی خوش گذشت
در ضمن هر کس نمره ی میدان تیرو بگیره دوره آموزشی سربازی که حدود 2 ماه هستش براش حذف میشه
 
پاسخ : دوره آموزشی دفاعی- میدان تیر

چرا دخترا رو نمیبرن؟ X-(

من میدون تیر میخواااااااااام! :((

اه! ~X(
 
پاسخ : دوره آموزشی دفاعی- میدان تیر

ما امروز رفتیم :p
جای جالبی بود ولی سربازاش مارا اصلا اذیت نکردن یه مدرسه دیگه با ما بود بچه های اونا را فقط 1 ساعت بشین پاشو و دو میبردشون ( می دواندشون :دی )
ولی از اونجا که باید پوکه جمع کنی اصلا خوشم نیومد ! گوش آدم کر میشه ! وقتی تیر میزنی اصلا صدا را نمیشنوی ولی وقتی ملت ( به خصوص همراهت) تیر میزنه کر میشی !
بعده میدون تیر هم بچه ها هندوانه آورده بودن خیلی خیلی چسبید .
خلاصه اینکه خیلی جالب بود دله همتون آب :دی
 
پاسخ : دوره آموزشی دفاعی- میدان تیر

به نقل از Cheetah :
چرا دخترا رو نمیبرن؟ X-(

من میدون تیر میخواااااااااام! :((

اه! ~X(

خیلی عذر میخام دخترا رو ببرن میدون تیر که دیگه تا شعاع 10 کیلومتری آدم سالم نمیمونه که ;D
یا میزنین خودتون رو میکشین یا یه بدبخت دیگه رو ;D
اینی که میگم شوخی نیستا . یکی که اسلحه واقعی داشته (با مجوز) داده به یه دختر 18 ساله گفته بزن اونم هل شده تیر رو زده 10 سانتی یه بنده خدای دیگه
این داستان رو همون بنده خدایی که جون سالم بدر برد واسم تعریف کرد
--------------------------------------------------------------------------------------------
ما که 2 سال پیش رفتیم خیلی خوش گذشت . یه تپه بود که اونقدر تیر بهش زدیم نصفش ریخت
یکی از دوستای من که بلد نبود خشاب کلاش رو جا بزنه میخاست برعکس تو تفنگ جاش بده . حال 10 بار قبلا باز وبستش کرده بودا =))
در کل کلی خاطره داریم از اون موقع .خیلی خوش گذشت
 
پاسخ : دوره آموزشی دفاعی- میدان تیر

به نقل از NADIMATRIX :
خیلی عذر میخام دخترا رو ببرن میدون تیر که دیگه تا شعاع 10 کیلومتری آدم سالم نمیمونه که ;D
یا میزنین خودتون رو میکشین یا یه بدبخت دیگه رو ;D
اینی که میگم شوخی نیستا . یکی که اسلحه واقعی داشته (با مجوز) داده به یه دختر 18 ساله گفته بزن اونم هل شده تیر رو زده 10 سانتی یه بنده خدای دیگه
این داستان رو همون بنده خدایی که جون سالم بدر برد واسم تعریف کرد
--------------------------------------------------------------------------------------------
ما که 2 سال پیش رفتیم خیلی خوش گذشت . یه تپه بود که اونقدر تیر بهش زدیم نصفش ریخت
یکی از دوستای من که بلد نبود خشاب کلاش رو جا بزنه میخاست برعکس تو تفنگ جاش بده . حال 10 بار قبلا باز وبستش کرده بودا =))
در کل کلی خاطره داریم از اون موقع .خیلی خوش گذشت

میشه ربط این اتفاق رو به دختر بودن اون فرد بدونم؟

یه کروموزوم x میتونه باعث این شه؟ نه ...

اتفاق است اتفاق است اتفاق ...

ممکن بود برای یه پسر هم بیفته ... ولی چی؟

اگه میفتاد بازم پسرا رو میبردن میگفتن اتفاقه!
 
پاسخ : دوره آموزشی دفاعی- میدان تیر

به نقل از Poorya Kh :
معلم ما گفت که جای میدان تیر میبرنتون خرمشهر
ولی انگار درست نبود ما که هم خرمشهرو رفتیم و هم میدان تیر که خیلی خوش گذشت
در ضمن هر کس نمره ی میدان تیرو بگیره دوره آموزشی سربازی که حدود 2 ماه هستش براش حذف میشه
نخیر 2 ماه آموزشی کشکی حذف نمیشه

همه پسرا در سال دوم راهنمایی اجباری باید برن میدون تیر

ما که رفتیم پدرمون دراومد!

20 کیلومتر راه رفتیم با 2 لیتر آب!!!!!!

تازه اونم اگه خودمون نمیبردیم هیچی نبود که بخوریم!!!

تازه جادش هم صاف که نبود که سنگلاخ تپه!!!!

کلی بشین پاشو و حرکات نظامی رفتیم!

تازه خوب بود که سرگروهانمون آدم خوبی بود

وگرنه سینه خیز و پامرغی و کلاغ پر هم رو شاخمون بود!
کلی هم ضرب 4 رفتیم

کل روز از ساعت 8 صبج تا 5 بعدازظهر زیر آفتاب بودیم

فقط غیر نمازش که اونم تو سوله بود که ما نرفتیم

حتی کلاساش زیر آفتاب داغ بود!

همه بچه ها سوختن جیزغاله شدن!!

تنها جای خوبش همن میدون تیرش بود که گفتن 8 تا تیر میدن

به یکی 5 تا دادن به یکی 6 تا دادن به یکی 4 تا بعضی ها هم که از دستشون در رفته بود 8 تا داده بودن!

اونجا هم اول یارو یکم توضیح داد

بعد تیر زد گوشامون کر شد

بعد 25 نفر 25 نفر جدامون کردن

بعد 25 نفر 25 نفر رفتیم خشاب گرفتیم رفتیم بالا تو میدون

باید دستمون رو بالا میگرفتیم تا یه وقت فشنگ بر نداریم

بعد که رفتیم بالا یه یارو بود اینا رو گفت:

گروهان جلوی زیلوهاشون بایستن خشاب دست راست بالا

گروهان بشینن خشاب در کنار اسلحه سمت راست گذاشته شود

گروهان خشاب گذاری کنین (باید تفنگ رو با زاویه 45 به سمت خارج میگرفتیم خشاب گذاری میکردیم)

اسلحه ها را در سمت راست خود قرار دهید

بر روی زیلو دراز بکشید

اسلحه را بردارید

اسلحه را آماده ی شلیک کنید(از ضامن خارج کنیم بزاریم رو تکتیر گلنگدن رو بکشیم)

هدف سیبل مقابل

نشانه روی کنید

با یاد و نام الله آتش!!!!

تتق تق تق تتق تتق تتق!!!!!

اونجاس که موج میگیرت!

نامردا خودشون گوشی دارن!

ولی خئایی پدرمون رو درآوردن اون روز!

آها داشت یادم میرفت!

غذا!

غذاش استانبولی که من اصن دوست ندارم!

بعد حالا چطوری بود! سر لوبیا ته لوبیا شاخش هرچی بود ریخته بودن توش هویج یکی یه اندازه کف دست! گوشت پر ربی!

ولی مجبور بودیم بخوریم داشتیم از گشنگی میمردیم!
 
پاسخ : دوره آموزشی دفاعی- میدان تیر

به نقل از Cheetah :
میشه ربط این اتفاق رو به دختر بودن اون فرد بدونم؟

یه کروموزوم x میتونه باعث این شه؟ نه ...

اتفاق است اتفاق است اتفاق ...

ممکن بود برای یه پسر هم بیفته ... ولی چی؟

اگه میفتاد بازم پسرا رو میبردن میگفتن اتفاقه!

اینکه بیشتر جنبه شوخی داشت ولی هیچ جای دنیا دخترا رو تعلیم اجباری نظامی نمیدن
 
پاسخ : دوره آموزشی دفاعی- میدان تیر

به نقل از NADIMATRIX :
اینکه بیشتر جنبه شوخی داشت ولی هیچ جای دنیا دخترا رو تعلیم اجباری نظامی نمیدن
اسرائیل، تایوان، چین، کره شمالی، فکر کنم سنگاپور، سوئد هم یه هفته در میون اجباری/داوطلبانه می کنه
تقریبا توی تمام کشورهای دیگه هم سربازی داوطلبانه برای زنها هست
 
پاسخ : دوره آموزشی دفاعی- میدان تیر

ما دیروز رفتیم میدون تیر ! خرمشهر هم که تو برنامه بود ولی ما هیشکدوم نرفتیم ! میدون تیر هم که عالی بود !

گویا پدر بعضیا رو در اوردن :دی ولی مارو که بردن پادگان اولش یه دور حاضر غایب بعدش از جلو نظام و خبردار ! 2 تا هم بشین پاشو !

بعدش رفتیم واسمون کلاشنیکف رو توضیح دادن کامل و گفتن چیکار میکنیم تو میدون ! بعدش هم تو دسته های 20 تایی رفتیم میدون !

به هر کدوم 8 تا گلوله جنگی دادن ! بقیش هم که معلوم ... :دی دیگه سینه خیز و کلاغ پر و ... ، ازینا خبری نبود !
 
پاسخ : دوره آموزشی دفاعی- میدان تیر

به نقل از 4245 :
ما دیروز رفتیم میدون تیر ! خرمشهر هم که تو برنامه بود ولی ما هیشکدوم نرفتیم ! میدون تیر هم که عالی بود !

گویا پدر بعضیا رو در اوردن :دی ولی مارو که بردن پادگان اولش یه دور حاضر غایب بعدش از جلو نظام و خبردار ! 2 تا هم بشین پاشو !

بعدش رفتیم واسمون کلاشنیکف رو توضیح دادن کامل و گفتن چیکار میکنیم تو میدون ! بعدش هم تو دسته های 20 تایی رفتیم میدون !

به هر کدوم 8 تا گلوله جنگی دادن ! بقیش هم که معلوم ... :دی دیگه سینه خیز و کلاغ پر و ... ، ازینا خبری نبود !
براي ما هم از اون كلاسا گذاشتن ... ما كه فك كرديم همچي آرومه !!
اما وقتي رفتم خط آتش به خاطر اينكه يكي از بچه ها ي مدرسه ي بغلي مجبور شديم روي اون سنگ ها و توي اون هواي داغ 50 دور غلت بزنيم ...
 
پاسخ : دوره آموزشی دفاعی- میدان تیر

به نقل از Rubiker :
براي ما هم از اون كلاسا گذاشتن ... ما كه فك كرديم همچي آرومه !!
اما وقتي رفتم خط آتش به خاطر اينكه يكي از بچه ها ي مدرسه ي بغلي مجبور شديم روي اون سنگ ها و توي اون هواي داغ 50 دور غلت بزنيم ...
من که حالم از تیراندازی به هم میخوره. اصلا فکره این که میشه با همین اسلحه آدم کشت عذابم میده. راحت بگم، کلا از جنگ و خون ریزی متنفرم. نمی دونین وقتی تو خط آتش بودم چه حسه بدی داشتم!
 
پاسخ : دوره آموزشی دفاعی- میدان تیر

به نقل از Poorya Kh :
گروه اولی که از شهر ما به منطق جنگی رفتن خشم شب داشتن که میگفتن خیلی حال داده
ولی ما که گروه دوم بودیم به علت بدی هوا خشم شب نداشتیم که به نظر من خیلی بد شد :-"
ما هم مثل ما . اونایی که قبل عید رفتن خشم شب داشتن . ولی ما که بعد عید رفتیم خشمی در کار نبود . فقط می خندیدیم . البته ما اردوگاهمون تو خرمشهر بود . اردوگاه شهید باکری.
 
پاسخ : دوره آموزشی دفاعی- میدان تیر

البته اگه 5 تا پسر بیکار کنار هم باشن ، هر جا باشه حال می ده !! حتی دمه دفتر !! دیگه مناطق جنگی که بد تر از اونجا نیست !:))
ولی میدون تیر فرق داره ... مثله چی بالای سرمون هستن نمی ذارن حرف بزنیم ...
میدون تیر هم که رفتیم همون اول به خوراکی خوردن ما تو ماشین گیر دادن
از ساعت 11 تا ساعت 5 ما فقط ساعت 4/30 یه بستنی لیوانی اب شده خوردیم !! :(( (نکته ی اخلاقی ، ناهار بخورین بعد بیاین ...!)
ایمان ، شما رو هم همون جا ، مقابل زیباشهر اوردنتون نه؟
اره فکر کنم ....!
 
پاسخ : دوره آموزشی دفاعی- میدان تیر

ما امروز رفتیم.قسمت تیر اندازیش جال داد.بقیش ... .
پوککه اوردن و قضیه هاش از همه باحال تر بود.
 
پاسخ : دوره آموزشی دفاعی- میدان تیر

من که با این اردو خیلی حال کردم آخه در کنار دوستان بودن همش خنده و هیجان مخصوصا شوخی هایی که بچه ها با هم میکردن یک جور خشم شب بود تصور کنید خواب باشی بیان یک شیشه یک و نیم لیتری آب بریزن روت چه حسیه البته بنده جان سالم در بردم
 
پاسخ : دوره آموزشی دفاعی- میدان تیر

من که هشت تا تیرو زدم به سیبل سربازه که نمره میداد کف کرده بود گفت بابا تو خودت تیراندازی یا!!!
از گروه ما که گروه دوم بودیم هیچ خطایی سر نزد برای همین اذیتمون نکردن.
 
پاسخ : دوره آموزشی دفاعی- میدان تیر

من که هشت تا تیرو زدم به سیبل سربازه که نمره میداد کف کرده بود گفت بابا تو خودت تیراندازی یا!!!از گروه ما که گروه دوم بودیم هیچ خطایی سر نزد برای همین اذیتمون نکردن.
 
پاسخ : دوره آموزشی دفاعی- میدان تیر

به نقل از Poorya.L :
من که هشت تا تیرو زدم به سیبل سربازه که نمره میداد کف کرده بود گفت بابا تو خودت تیراندازی یا!!!از گروه ما که گروه دوم بودیم هیچ خطایی سر نزد برای همین اذیتمون نکردن.
امکان نداره کی باور میکنه فکر کنم سربازه خیلی گیج بوده خیلی شانس بیاری شاید پنج تاش بخوره به هدف :-"
 
پاسخ : دوره آموزشی دفاعی- میدان تیر

به ما گفتن ما رو میبرن میدون تیر و کلاش براتون واز و بسته میکنن اما اون جا که رفتیم از اول صبح که از خواب بلند میشدیم سوار اتوبوس میشدیم تا شب که میخواستیم بخوابیم یه شب هم از بس اضیت کردیم ما رو سینه خیز بردن :)) :)) :)) :)) :)) :)) ;D ;D ;D ;D ;D ;D B-) B-) :x :x :x :x :x
 
پاسخ : دوره آموزشی دفاعی- میدان تیر

بخدا یه خاطراتی داریم ما با راهیان نور ... !

ما رو هم راهیان نور بردن هم میدان تیر ...

اولا که رفتیم، یه 50 کیلومتر از محل اعزام دور که شدیم، اونجایی هست زیر اتوبوس که راننده میره میخوابه ... ! رفته بودیم 8 نفر روهم روهم اونجا خوابیده بودیم ... !

ثانیا که تا خود اهواز پوکر + حکم :-"

هر کسی می اومد تو اتوبوس ما بعنوان مراقب تو اولین جایی که اتوبوس وامیساد فرار میکرد!!!

رانندمون پایه بوداا ! یعنی پایه ها ! داده بودیم آهنگ لاله tm bax رو انداخته بود تا خود پادگان سپاه :-??

از طرفی یه نفر مراقب اومده بود تو اتوبوس ما، بچه ها بی سیم ــِش رو کش رفتن، تو بی سیم زدبازی پخش کردیم! =)) بعد یهو اون سرهنگه دستور داد همه اتوبوسا وایسادن. اصلا یه دعوایی راه افتاد که ... ! کار ما بود؟ :-"

بعد اون ته اتوبوس 15-20 نفر اینا کلا نشسته بودیم رو هم !

بعد شبا تو اردوگاه خاموشی میزدن، ساعت 11. بعد چراغا رو که خاموش میکردن همه داد میزدن هوووووووووووووووهوووووووووووووووهووووووووووووووووووووووووووووووووووووو /m\

خلاصه تنها سالنی که خاموشی نمیزدن سالن ما بود. تختا 2 طبقه بود ( کلمه رو حال کن ! ) بعد میرفتیم میزدیم تو خواب درگوش بالایی طبقه پایین میگرفتیم میخوابیدیم

به گوشی معلما و همه زنگ زدیم.

یه شب هماهنگ شدیم 2 - 3 شب اینا پا شدیم نانسی گذاشتیم شروع کردیم به رقصیدن! =))

شاید باور نکنید ولی تو سالن بغلی، یه شب داشتیم ساعت 4 از گشت و گذار بر میگشتیم یهو صدای ویولن اومد!!!!! =)) نه اینکه با اسپیکر و اینا باشه ها ! زنده بود!!! :))

بخدا اگه بازم ببرن هممون میریم ;D البته ناگفته نماند من یه 100 کیلومتر اینا مونده بود اهواز یه اتفاقی افتاد یعنی وحشتناک dep شدم ... در حد اینکه تا خود پادگان با کسی حرف نزدم و اینا ...

بعد برگشتنی با یکی آشنا شدم ( :-" ) که کلا تریپ دپ و اینا جمع شد ... :-"
 
Back
بالا