PlusME
کاربر حرفهای
- ارسالها
- 290
- امتیاز
- 1,492
- نام مرکز سمپاد
- HeLLi 1
- شهر
- KerMan
- سال فارغ التحصیلی
- 1394
- دانشگاه
- علوم پزشکی شیراز
- رشته دانشگاه
- دندانپزشکی
پاسخ : سمپادی های کرمان
دلگیر تر از همیشه باید به سری چیزا بگم
ای کاش که یکی نبود
یکی نبود که ریشه سمپاد رو بزنه
یکی که به هدفش رسید که الان دانش آموزان سمپاد... سمپادی نیستن
از اسم سمپاد یاد گرفتن فقط بزارن توی بیو اینستا و فیس اونم واسه کلاس...
حرفم از همیناییس که ادعاشون گوش فلک رو کر کرده ولی هیچی نیستن
کیفیت پایین و کمیت بالا
اونی که زد و سمپاد رو با خاک یکسان کرد حالا نیست ولی اثراتش توی مدارس به اصطلاح سمپاده
دیگه گذشت... اون دورانی که نفس کشیدن بچه ها خاص تر از دیگران بود
غمگین تر از همیشه وقتی هستم که یه چرخ توی حیاط مدرسه میزنم و کسایی رو میبینم که فقط واژه "افسوس" رو توی سر من داد میزنن
افسوس که یکی تو رو خدا بگه اینی که من میبینم چی داشته که آوردنش اینجا
دیگه کار من از ترس گذشته
مدیر کلی که فرق همایش علوم پایه و المپیاد های علمی رو نمیفهمه و این دوتا رو توی یه جلسه بزرگ قاطی میکنه
همچین مدیر کلی هست که یه نفرو میکنه مسیول سمپاد که از خودش بی لیاقت تره
دلم میخاد یه بار برگردم بهش بگم اخه ادم حسابی تو تا پارسال التماس اینو اون میکردی دو دقیقه ازت مشاوره بگیرن
حالا تز میدی که علوم پایه باعث شده ایکس به مدالش نرسه؟؟
اصن تو اگه عددی بودی که مشاور نمیشدی...
مدیری که از اونم بدتر...
مدیری که...
اشکم میگیره به خدا با دیدنش...
میگم ببین عاقبتمون چی شد
شاید نباید بگم
اما این وقتی من سال اول نماینده کلاس بودم مسیول انضباط اول ها بود
باهاش در ارتباط بودم
این آقا همون کسیه که وقتی معلم سر کلاس بود یهو بدون در زدن اومد وسط کلاس رفت پشت میز معلم غایبی ها رو پرسید و وقتی بچه ها خندیدن هر چی از دهنش در اومد گفت
بقیه ی تصورش با شما...
بد تر از این سیستم نابود
کسانی هستن که در منم منم و سمپاد سمپاد کردن دیگه کم نمیزارن
ولی نه واسه مدرسشون
نه واسه سمپاد
بلکه واسه ادعایی که از اون توی فیس و اینستا استفاده کنن
یکی نیس بگه ادم حسابی
پسر گل...
تو که اینقد به سمپادی که قاطی 150 نفر اومدی توش مینازی و زمین و زمان رو ترکوندی واسش یه قدم برداشتی؟؟
یه بار بغض کردی؟؟
یه بار دلت سوخته؟؟
یه بار تحقیر شدی؟؟
یه بار منت کشیدی؟؟
یه بار از نمرت گذشتی؟؟
یه بار شجاعت نشون دادی؟؟ اتهامای مختلف رو تحمل کردی؟؟
یه بار پیله زمین و زمان شدی واسه این اسم؟؟
یه بار ...
هر چند...
گفتم...
این سیستم نابود...دیگه امیدی بهش نیست...
ولی یه چیزی رو خیلی خوب میدونم
به خدا قسم...
در طول چند دوره همایش و هشترودی و سایر...
حتی یه سال
یه سال هم نبوده مدرسه بگه قدمتان بر چشم...
بیایید این شما و این بودجه
بیایید همایش و مسابقه برگزار کنید حالش رو ببرین
حتی یه دوره هم راحت برگزار نشده
همه دوره ها با زدن به این در اون در برگزار شده
خدا رو شکر همه بچه های هشترودی اینجا هستن گواهی میدن حرفای منو...
بابا هیشکی اینا رو دو دستی تقدیم دانش آموزان نمیکرد
دیگه از اون کاری که بچه ها نکردن واسه رسیدن به هدفشون
از خونواده هایی که همش فشار میاوردن که نکنین و مدرسه ای که تا روز برگزاری حتی... یه بارم یه به به چه چه نکردن به خدا...
حالا بهونه میارن که نشد و نشد...
عمرا هیچکدوم از شماها سختی که عرفان حاجملک واسه برگزاری پنجمین همایش کشیده بدونین
ولی من همین که یه گوشه شو میدونم بگم...
تو رو خدا نگید "نزاشتن" بگین "ما نتونستیم"
پ.ن: منظور از نفس خاص... خاص بودن در تمامی زمینه هاست و نه فقط مسابقات
دلگیر تر از همیشه باید به سری چیزا بگم
ای کاش که یکی نبود
یکی نبود که ریشه سمپاد رو بزنه
یکی که به هدفش رسید که الان دانش آموزان سمپاد... سمپادی نیستن
از اسم سمپاد یاد گرفتن فقط بزارن توی بیو اینستا و فیس اونم واسه کلاس...
حرفم از همیناییس که ادعاشون گوش فلک رو کر کرده ولی هیچی نیستن
کیفیت پایین و کمیت بالا
اونی که زد و سمپاد رو با خاک یکسان کرد حالا نیست ولی اثراتش توی مدارس به اصطلاح سمپاده
دیگه گذشت... اون دورانی که نفس کشیدن بچه ها خاص تر از دیگران بود
غمگین تر از همیشه وقتی هستم که یه چرخ توی حیاط مدرسه میزنم و کسایی رو میبینم که فقط واژه "افسوس" رو توی سر من داد میزنن
افسوس که یکی تو رو خدا بگه اینی که من میبینم چی داشته که آوردنش اینجا
دیگه کار من از ترس گذشته
مدیر کلی که فرق همایش علوم پایه و المپیاد های علمی رو نمیفهمه و این دوتا رو توی یه جلسه بزرگ قاطی میکنه
همچین مدیر کلی هست که یه نفرو میکنه مسیول سمپاد که از خودش بی لیاقت تره
دلم میخاد یه بار برگردم بهش بگم اخه ادم حسابی تو تا پارسال التماس اینو اون میکردی دو دقیقه ازت مشاوره بگیرن
حالا تز میدی که علوم پایه باعث شده ایکس به مدالش نرسه؟؟
اصن تو اگه عددی بودی که مشاور نمیشدی...
مدیری که از اونم بدتر...
مدیری که...
اشکم میگیره به خدا با دیدنش...
میگم ببین عاقبتمون چی شد
شاید نباید بگم
اما این وقتی من سال اول نماینده کلاس بودم مسیول انضباط اول ها بود
باهاش در ارتباط بودم
این آقا همون کسیه که وقتی معلم سر کلاس بود یهو بدون در زدن اومد وسط کلاس رفت پشت میز معلم غایبی ها رو پرسید و وقتی بچه ها خندیدن هر چی از دهنش در اومد گفت
بقیه ی تصورش با شما...
بد تر از این سیستم نابود
کسانی هستن که در منم منم و سمپاد سمپاد کردن دیگه کم نمیزارن
ولی نه واسه مدرسشون
نه واسه سمپاد
بلکه واسه ادعایی که از اون توی فیس و اینستا استفاده کنن
یکی نیس بگه ادم حسابی
پسر گل...
تو که اینقد به سمپادی که قاطی 150 نفر اومدی توش مینازی و زمین و زمان رو ترکوندی واسش یه قدم برداشتی؟؟
یه بار بغض کردی؟؟
یه بار دلت سوخته؟؟
یه بار تحقیر شدی؟؟
یه بار منت کشیدی؟؟
یه بار از نمرت گذشتی؟؟
یه بار شجاعت نشون دادی؟؟ اتهامای مختلف رو تحمل کردی؟؟
یه بار پیله زمین و زمان شدی واسه این اسم؟؟
یه بار ...
هر چند...
گفتم...
این سیستم نابود...دیگه امیدی بهش نیست...
ولی یه چیزی رو خیلی خوب میدونم
به خدا قسم...
در طول چند دوره همایش و هشترودی و سایر...
حتی یه سال
یه سال هم نبوده مدرسه بگه قدمتان بر چشم...
بیایید این شما و این بودجه
بیایید همایش و مسابقه برگزار کنید حالش رو ببرین
حتی یه دوره هم راحت برگزار نشده
همه دوره ها با زدن به این در اون در برگزار شده
خدا رو شکر همه بچه های هشترودی اینجا هستن گواهی میدن حرفای منو...
بابا هیشکی اینا رو دو دستی تقدیم دانش آموزان نمیکرد
دیگه از اون کاری که بچه ها نکردن واسه رسیدن به هدفشون
از خونواده هایی که همش فشار میاوردن که نکنین و مدرسه ای که تا روز برگزاری حتی... یه بارم یه به به چه چه نکردن به خدا...
حالا بهونه میارن که نشد و نشد...
عمرا هیچکدوم از شماها سختی که عرفان حاجملک واسه برگزاری پنجمین همایش کشیده بدونین
ولی من همین که یه گوشه شو میدونم بگم...
تو رو خدا نگید "نزاشتن" بگین "ما نتونستیم"
پ.ن: منظور از نفس خاص... خاص بودن در تمامی زمینه هاست و نه فقط مسابقات