موزه

NESA

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
302
امتیاز
106
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1 مشهد
شهر
مشهد
پاسخ : قصر تنهایی

به نقل از ATENA JOON :
ali bod sima jooooooooooooooonam chera man estedadeto kashf nakarde bodam
آتنا جون یادت رفته، آخه جدیدا مخترع شده!!
خییییییییلی مغرور شدی خانم شاعر!!
از قدیم ها من شنیدم که میگن شعری قشنگه که واسه هر کی یک جور مفهومی داشته باشه ولی این شعره فقط یک منظور داره!!
 

...Mahsa...

کاربر فعال
ارسال‌ها
72
امتیاز
14
نام مرکز سمپاد
فرزانگان امين
شهر
ESF
رشته دانشگاه
ooovvaaahh!!!
پاسخ : دیدی ای مه ...

به نقل از Arman.Z :
یه بار خوردم ولی چند بار درد کشیدم
می فهمم ، كاملا
 

...Mahsa...

کاربر فعال
ارسال‌ها
72
امتیاز
14
نام مرکز سمپاد
فرزانگان امين
شهر
ESF
رشته دانشگاه
ooovvaaahh!!!
پاسخ : دیدی ای مه ...

خيلي خوشگل بود
راستي " ديدي اي مه ... " اسم تاپيك رو مي گم يعني چي ؟
 

arman aria

Arman Aria
ارسال‌ها
1,042
امتیاز
1,397
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
Mshhd
سال فارغ التحصیلی
1390
مدال المپیاد
المپیاد کامپیوتر
دانشگاه
OLC
رشته دانشگاه
Architecture
تلگرام
اینستاگرام
پاسخ : دیدی ای مه ...

به نقل از ...Mahsa... :
خيلي خوشگل بود
راستي " ديدي اي مه ... " اسم تاپيك رو مي گم يعني چي ؟

یعنی ماه شاهد بود اون شب
دیدی ای مه
که ناگه
رمیدی و رفتی
پیوند آفت بریدی و رفتی
دستمالی ها کردم به امیدی که رحم آری به فریاد من
فریاد از دل تو کز جفا فریاد من نشنیدی و رفتی
...
 

elahe

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,511
امتیاز
342
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ١
شهر
بندرعباس
پاسخ : دوست دارم

من از قصه زندگی ام نمی ترسم
من از بی تو بودن به یاد تو زیستن و تنها از خاطرات گذشته تغذیه کردن می ترسم.
ای بهار زندگی ام
اکنون که قلبم مالا مال از غم زندگیست
اکنون که باهایم توان راه رفتن ندارد
برگرد
باز هم به من ببخش احساس دوست داشتن جاودانه را
باز هم آغوش گرمت را به سویم بگشا
باز هم شانه هایت را مرحمی برایم قرار بده.
بگزار در آغوشت آرامش را به دست آورم
بدان که قلب من هم شکسته
بدان که روحم از همه دردها خسته شده.
این را بدان که با آمدنت غم برای همیشه من را ترک خواهد کرد.
بس برگرد که من به امید دیدار تو زنده ام
 

elahe

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,511
امتیاز
342
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ١
شهر
بندرعباس
پاسخ : دوست دارم

چگونه ستایشت کنم در حالی که قلبت از محبت بی نیاز است
چگونه ببوسمت وقتی که عشقت در وجودم جاری میشود
بگزار نامت را تکرار کنم نامت زیباست دلنشین است
چه داشته ای که اینگونه مرا تلسم کرده ای
من اینگونه نبودم تو عشق را با من آشنا کردی
تو هوای دلم را با طراوت کردی
زمانی که با تو هستم به آسمان به بیکران برواز میکنم
پس بدان دوستت دارم گرچه پایان راه را نمیدانم
 

elahe

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,511
امتیاز
342
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ١
شهر
بندرعباس
پاسخ : دوست دارم

آن زمان که خورشيد قلب من برای هميشه غروب کرد
آن زمان که خونی که در رگهايم جاری بود برای هميشه خشکيد
آن زمان که لبهايم برای هميشه بسته شد
آن زمان که افکارم من را تنها در ميان آسمان رها کردند
آن زمان که تنها جسمم از ميان رفت روحم به پرواز در آمد
آن زمان من مرده ام
وشب هنگام برای يک بار و آخرين بار من را در خوابت ببين
ببين که چگونه تمام استخوانهايم و تمام افکارم در گمنامی وتنهايی پوسيدند
و من از ميان رفتند
و آن لحظه من تنها يک چيز دارم
و آن خداوند يکتاست که بيشتر از هميشه به او نزديک شده
اما آنگاه مطمين باش
که برای اولين بار از نبودن تو شادانم و افسوس گذشته را نخواهم خورد
زيرا در نبود تو خداوند را در کنار خود احساس می کنم
احساسی واقعی که از تمام وجودم سر چشمه ميگيرد
کوچهايی که ميان من و تو بود از فردا نگفت
از رويای زيبای دنيا نگفت
از سبزی دست های پر محبتت هيچ نگفت
کوچه ای ساکت بود بی خروش بی عشق بود
نميدانم چرا؟
کوچه ای که ميان من و تو بود زيبا نبود
 

elahe

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,511
امتیاز
342
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ١
شهر
بندرعباس
پاسخ : دوست دارم

تک دختری که چشم تو را دوست داشت مرد
در آبی نگاه تو معنا نداشت مرد
در انتظار پنجره ها را شکسته بود
از اين همه دروغ و ريا شکسته بود
در يک غروب سرد زمستان به خواب رفت
از لحظه ها جدا شد تا آفتاب رفت
باور نمی کنم که به اين سادگی گذشت
از کوچه های خالی مردانگی گذشت
ديدی تمام قصه های ما اشتباه بود
شش دفتر کنار اتاقم سياه بود
ديگر فريب دست قضا را نمی خورم
گندم به پشت گرمی حوا نمی خورم
فردا کنار خاطره ها بيگانه می شوم
در پيچ و تاب جاده ها ديوانه می شوم
در پيچ خوابها بی تو بی تاب مانده ام
از گرمی نگاه تو شب تاب مانده ام
روزی که بی حضور تو آغاز می کنم
در کوچه های خاطره پرواز می کنم
اشکی که از زلا لی عشقم چکيده است
از چشمای پاک تو بهتر نديده است
تقدير من هميشه شکيبايی وفاست
او از ترانه تنهاي ام جداست
مردی که من بر سر راهش نشسته ام
بيگانه ای که از تب عشقش شکسته ام ديگر کنار آينه ها پيدا نمی شود
رويا که بی حضور تو زيبا نمی شود
 

elahe

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,511
امتیاز
342
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ١
شهر
بندرعباس
پاسخ : دوست دارم

من اگر روح پريشان دارم
من اگر غصه هزاران دارم
گله از بازي دوران دارم
دل گريان،لب خندان دارم
به تو و عشق تو ايمان دارم
در غمستان نفسگير، اگر
نفسم ميگيرد
آرزو در دل من
متولد نشده، مي ميرد
يا اگر دست زمان درازاي هر نفس
جان مرا ميگيرد
دل گريان، لب خندان دارم
به تو و عشق تو ايمان دارم
من اگر پشت خودم پنهانم
من اگر خسته ترين انسانم
به وفاي همه بي ايمانم
دل گريان، لب خندان دارم
به تو و عشق تو ايمان دارم
 

elahe

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,511
امتیاز
342
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ١
شهر
بندرعباس
پاسخ : دوست دارم

ناز کن تا روز و شب غرق تمنايت شوم
تا قيامت شاعر چشمان زيـبايت شوم
از ازل زيبــاتــرين تصويــر دنـيا بــوده ای
کاش می شد تا ابـد محـو تماشايـت شوم
دوست دارم لحظه ای که دل به دريا می زنم
قايقــم را بشکنی تـا غــرق دريايــت شوم
ای تمـــام آرزو و جمـلـگی اميــد مــن
آرزو دارم يکی از آرزو هـايــــت شــوم
ای تمام هستی من ای همه دنيای من
کاش من هم گوشه ای از کل دنيايت شوم
در تمــام لحـظه هــا اميـد فردايــم تويـی
دوست دارم لحظه ای اميد فردايت شوم
شعرهايم را اگر قابل بدانی بعد از اين
قصد دارم شاعر چشمان زيبايت شوم
 

samira

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
536
امتیاز
41
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
بندرعباس
مدال المپیاد
زياده!!!
پاسخ : دوست دارم

الي اينا رو خودت گفتي؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
 

amir.love

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
782
امتیاز
61
نام مرکز سمپاد
شهید هاشمی نژاد1
شهر
مشهد
پاسخ : دوست دارم

چندتاشو خوندم واقعا قشنگ بود.خودت گفتی؟
 

elahe

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,511
امتیاز
342
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ١
شهر
بندرعباس
پاسخ : دوست دارم

آسمان بارانی است

اشك من هم جاری است

شاید این ابر كه می نالد و می گرید از درد من است

آخری اخر ابر هم - از دلم با خبر است

شاید او می داند

كه فرو خوردن اشك

قاتل جان من است

من به زیر باران از غم و درد خودم می نالم

اشك خود را كه نگه می دارم با یه بغض كهنه

من رهایش كردم باز زیر باران

من به زیر باران اشكها می ریزم

همگان در گذرند

باز بی هیچ تامل در من

سر به سوی آسمان می سایم؛

من نمی دانم...

صورتم بارانی است یا آسمان بارانی است
 

elahe

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,511
امتیاز
342
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ١
شهر
بندرعباس
پاسخ : دوست دارم

wowwwwwwww!
چه عجب یکی اومد اینجااا!!!!
نه همرو ولی بعضی هارو آره!
 

M.1373%

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
155
امتیاز
7
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
مشهد
شعرهاي من (لطفا نظر بده)

اين شعر خودمه.
هر نظري كه داريد بدين.
اگه خوشتون اومد بگين تا بقيه شعرامم بذارم...


به بهانه ي تو

------------------------

يك فصل انتظارگذشت
اما هنوز
من
زير پاي غروب
در برزخ تنهايي و عشق
و امتداد مبهم اين راه
نفهميده ام
فلسفه رفتن با نرفتن را
اما
به حرمت شيشه
كه هنوز از باران
نشكسته
مي مانم
نت زندگي را از نو مي سازم
مي مانم
و سرنوشت را
از چشم هاي تو فال مي گيرم
سكوت را مي شكنم
تو
سنگيني پلك ها را
دور بريز
نگاه كن
آواز بي صدايم را
در سكوت چشم هايم
من اگر
چرخش زمين
تابش خورشيد
را تحمل مي كنم
تنها براي توست
تا روزي دوباره
نجوايت را
در دلم پنهان كنم
1261813878.jpg
 

M.1373%

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
155
امتیاز
7
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
مشهد
پاسخ : شعرهاي من (لطفا نظر بده)

:((
 

amir.love

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
782
امتیاز
61
نام مرکز سمپاد
شهید هاشمی نژاد1
شهر
مشهد
پاسخ : شعرهاي من (لطفا نظر بده)

خیلی قشنگ بود
دمت گرم
یک +
 

hshkhkh

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
347
امتیاز
33
نام مرکز سمپاد
علامه حلی تهران
شهر
تهران
مدال المپیاد
المپیاد کامپیوتر - نقره ۸۸ - طلا ۸۹
پاسخ : شعرهاي من (لطفا نظر بده)

ایول خیلی باحالی...
حتما بازم بذار...
 

M.1373%

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
155
امتیاز
7
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
مشهد
پاسخ : شعرهاي من (لطفا نظر بده)

لحظه هاي گم شده
-----------------------------

سوگند مي گويم
به تمام لحظه هاي با تو بودن
به ياد تبسم نگاه پاكت
سوگند مي گويم
به تمام لحظه هاي بي تو بودن
به ياد عشق بي همتايت
سوگند
به قطره قطره اشك هاي بي مجالم
سوگند
به ذره ذره ي وجود بي تابم
در انتظار شقايقي دوباره
در حصار شب هاي بيستاره
بي تو
بي هواي تو
بي ترنم تپش زندگي تو
مگر چقدر دلتنگي مي خواهد
تا لحظه اي در سكوت با تو سخن گفت؟
مگر چقدر دلشكستگي مي خواهد
تا اندكي در آغوش گرم تو خفت؟
تا چند به ثانيه هاي بي حركت
چشم دوختن؟
تا چند در امتداد غروب
به دنبال تو بودن؟

--------------------------------------------

1261823598.jpg
 

cactus

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
404
امتیاز
167
نام مرکز سمپاد
هاشمی نژاد 1(مشهد)
شهر
مشهد
دانشگاه
رشت
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : شعرهاي من (لطفا نظر بده)

خیلی قشنگ بودن
 
بالا