- شروع کننده موضوع
- #1
death
کاربر فوقحرفهای
- ارسالها
- 1,023
- امتیاز
- 407
- نام مرکز سمپاد
- فرزانگان1 شیراز
- شهر
- شیراز
سخت ترین و پیجیده ترین زبان ها به نقل از کتاب رکورد های گینس :
زبان های زیر از نظر حالتهای فعل ها و نام ها و پیشوندها و پسوندها و صرف و نحو پیچیده ترین و سخت ترین زبان ها به حساب می آیند.
1- زبان آمله - amele
که در گینه نو به کار میرود دارای بیش از 69,000
فعل مسندی و 860 وجه مصدری فعل میباشد.
2-زبان هایدا - haida
که زبان سرخ پوستان آمریکای شمالی است، دارای 70 پیشوند متفاوت است.
3-زبان تبرستان - tabarestan
که در ناحیه داغستان آذربایجان بدان سخن میگویند دارای 48 حالت مختبف نام است
4- در زبان اسکیمو ها برای زمان حال 63 صورت مختلف دارد و نام های ساده تا 252 حالت صرف شده متفاوت دارند.
زبانهای زيادی ادّعا شده كه سخت ترين زبان دنيا هستند. قضاوتها هم معمولاً بر دو پايه است: راحتی يادگيری برای كودكانِ تازه به دنيا آمده و همچنين ميزانِ چالش برانگيزی يك زبان برای كسی كه آن را میخواهد به عنوانِ زبان دوّم ياد بگيرد، صورت می گيرد.
زبان به مثابه زبان دوّم فرد
آشكار است كه ميزانِ سختیِ يك زبان برای يادگيرنده بستگی به فاكتورهای زيادی دارد كه مهمترينِ آنها زبانِ مادریِ خودِ شخص است. بنابراين درست كردن يك جدولِ يونيورسال مربوط به سختترين زبانهای دنيا كاری بی معنی خواهد بود. برایِ مثال برای يك انگليسی زبان يادگيری زبانِ فريسان - زبانی که در ناحیه ای در هلند رایج است- بسيار راحتتر از يك ژاپنی زبان خواهد بود. پس، درجهِ سختیِ زبانِ دوّم با گنجينهِ لغت، دستور زبان، ساختارِ جمله، ساختارِ زبان، فرهنگ و خيلی چيزهایِ ديگرِ مربوط به آن زبان، رابطه مستقيمی دارد. لازم به توضيح است كه، اين درجهِ «نزديكی» بينِ دو زبان هميشه هم مربوط به هم خانواده بودنِ زبانها نيست. برایِ مثال انگليسی زبانها اغلب میگويند زبانِ اسپانيايی را خيلی راحت میتوانند ياد بگيرند. اين به دليلِ نزديكیِ فونولوژی اين دو زبان است.
ميزانِ در دسترس بودنِ گويشوران
از اين نظر زبانِ سنتينلی سختترين زبان دنيا بايد باشد. چون ساكنانِ جزيره سنتينلِ شمالی برایِ چند صد سال ارتباطِ خود با جهانِ خارج را قطع كرده اند و هيچ كس را هم به جزيره شان راه نمیدهند. بنابراين هيچ كس در هيچ كجایِ جهان به غير از جزيره سنتيل قادر به يادگيریِ آن زبان نيست!
برایِ انگليسی زبانها
ديپلماتهایِ انگليسی زبان اطّلاعاتِ جالبی در اين خصوص ارائه میكنند: نتايجِ تحليلِ ۶۳ زبان از سویِ انستيتو سرويسِ امور خارجهِ دپارتمانِ دولتیِ ايالاتِ متّحده زبان در اين زمينه برایِ يادگيری خواندن و نوشتن در ۸۸ هفته نشان میدهد زبانهای «عربی، چينیِ يو، چينیِ ماندارين، ژاپنی و كره ای» سخت ترين زبانها هستند. كه از زبانِ ژاپنی در اين ميان به عنوانِ پيچيده ترين زبان میشود.
ريچارد برِشت از مركزِ ملّی زبانهایِ خارجی میگويد: «بدون هيچ سؤالی ژاپنی سخت ترين زبان است. خیلی دوست داشتم اين زبان رو ياد میگرفتم ولی اون خيلی افسرده كننده ست.» و اضافه میكند دپارتمان دولتی به دانشجويانِ خود مدّت زمانی سه برابر بيشتر از زمانی كه برایِ يادگيریِ زبانهايی مثلِ اسپانيايی يا فرانسوی میدهد، فرصت ارائه میكند.
برایِ ایرانیها
شايد نزديكترين زبان به زبانِ فارسی (به غير از زبانهایِ هم خانواده فارسی در داخلِ ايران همچون كردی، لری، گيلكی، مازنی و …) زبانِ عربی باشد. دليلِ عمدهِ اين مسئله هم وجودِ واژگان بسيار زيادِ عربیِ دخيل در فارسی ست. اين وضعیّت همچنين با ميزانِ كمتری در موردِ زبانِ تركی هم صادق است. از اين نظر يادگيریِ عربی چندان برایِ فارسی زبانها سخت نيست.
زبانِ ژاپنی
ژاپنیها سه خط برایِ زبانِ خودشان ابداع كرده اند: كانجی، هيراگانا و كاتاكانا. با كانجی، كه شاملِ ده تا پانزده هزار كاراكتر است، كلماتی كه از زبانِ چينی وارد شده، با هيراگانا كلمات اصيلِ ژاپنی و با كاتاكانا هم كلماتِ دخيل از زبانِ انگليسی و ديگر زبانها را مینويسند. از اين نظر ژاپنی پيچيده ترين زبانِ دنياست. بيشترِ كلمات در زبانِ ژاپنی داراریِ دو تلفّظ هستند: تلفّظِ چينی و تلفّظِ ژاپنی. با صداهای كاملاً متفاوت. بنابراين يادگيریِ ژاپنی مثل اين است كه بخواهيد دو زبان را در يك زبان ياد بگيريد!
تلفّظِ همهِ ۸ حروفِ كانجی «شين» است. با معانیِ كاملاً بیربط به هم. معنیِ آنها «والدين، قلب، كِشِش، درست، تازه، ايمان، پيشرفت و خدا» است. نكتهِ جالب اين كه، بر خلافِ چينی، در ژاپنی تغييرِ تونِ صدا برایِ ايجادِ تمايز ميانِ كلمات وجود ندارد و بنابراين تلفّظى همه اين كلمات دقيقاً مثلِ هم است.
زبانِ ماندارين:
«فرق عمدهِ زبانِ چينی ماندارين با اكثر زبانهایِ ديگرِ جهان در آهنگين بودن آن میباشد. بدين صورت كه هر هجا در اين زبان، در ۴ آهنگ و تعدادی ازهجاها نيز به صورتِ استثنائی در ۵ آهنگ تلفّظ میشوند. تعدادِ كاراكترهایِ(علائم نگارشی)اين زبان، كه در چينی به آنها خَنزی گفته میشود، به طورِ سنّتی بالغ بر هفتاد تا هشتاد هزارعدد میباشد، كه البته امروزه همگیِ آنها (جز برای كاربردهای ادبی و مطالعاتی) منسوخ شده اند و در حال حاضر يك چينی يا يك خارجی كه میخواهد چينی بياموزد، برای آنكه بتواند بگويد سواد كامل دارد، بايد تنها حدودِ ده هزار كاراكتر را بتواند بخواند و بنويسد. امروزه برای آوانويسی اين زبان از سيستمی مبتنی بر الفبایِ لاتين به نام پين اين(pin yin)استفاده میشود.
زبان های زیر از نظر حالتهای فعل ها و نام ها و پیشوندها و پسوندها و صرف و نحو پیچیده ترین و سخت ترین زبان ها به حساب می آیند.
1- زبان آمله - amele
که در گینه نو به کار میرود دارای بیش از 69,000
فعل مسندی و 860 وجه مصدری فعل میباشد.
2-زبان هایدا - haida
که زبان سرخ پوستان آمریکای شمالی است، دارای 70 پیشوند متفاوت است.
3-زبان تبرستان - tabarestan
که در ناحیه داغستان آذربایجان بدان سخن میگویند دارای 48 حالت مختبف نام است
4- در زبان اسکیمو ها برای زمان حال 63 صورت مختلف دارد و نام های ساده تا 252 حالت صرف شده متفاوت دارند.
زبانهای زيادی ادّعا شده كه سخت ترين زبان دنيا هستند. قضاوتها هم معمولاً بر دو پايه است: راحتی يادگيری برای كودكانِ تازه به دنيا آمده و همچنين ميزانِ چالش برانگيزی يك زبان برای كسی كه آن را میخواهد به عنوانِ زبان دوّم ياد بگيرد، صورت می گيرد.
زبان به مثابه زبان دوّم فرد
آشكار است كه ميزانِ سختیِ يك زبان برای يادگيرنده بستگی به فاكتورهای زيادی دارد كه مهمترينِ آنها زبانِ مادریِ خودِ شخص است. بنابراين درست كردن يك جدولِ يونيورسال مربوط به سختترين زبانهای دنيا كاری بی معنی خواهد بود. برایِ مثال برای يك انگليسی زبان يادگيری زبانِ فريسان - زبانی که در ناحیه ای در هلند رایج است- بسيار راحتتر از يك ژاپنی زبان خواهد بود. پس، درجهِ سختیِ زبانِ دوّم با گنجينهِ لغت، دستور زبان، ساختارِ جمله، ساختارِ زبان، فرهنگ و خيلی چيزهایِ ديگرِ مربوط به آن زبان، رابطه مستقيمی دارد. لازم به توضيح است كه، اين درجهِ «نزديكی» بينِ دو زبان هميشه هم مربوط به هم خانواده بودنِ زبانها نيست. برایِ مثال انگليسی زبانها اغلب میگويند زبانِ اسپانيايی را خيلی راحت میتوانند ياد بگيرند. اين به دليلِ نزديكیِ فونولوژی اين دو زبان است.
ميزانِ در دسترس بودنِ گويشوران
از اين نظر زبانِ سنتينلی سختترين زبان دنيا بايد باشد. چون ساكنانِ جزيره سنتينلِ شمالی برایِ چند صد سال ارتباطِ خود با جهانِ خارج را قطع كرده اند و هيچ كس را هم به جزيره شان راه نمیدهند. بنابراين هيچ كس در هيچ كجایِ جهان به غير از جزيره سنتيل قادر به يادگيریِ آن زبان نيست!
برایِ انگليسی زبانها
ديپلماتهایِ انگليسی زبان اطّلاعاتِ جالبی در اين خصوص ارائه میكنند: نتايجِ تحليلِ ۶۳ زبان از سویِ انستيتو سرويسِ امور خارجهِ دپارتمانِ دولتیِ ايالاتِ متّحده زبان در اين زمينه برایِ يادگيری خواندن و نوشتن در ۸۸ هفته نشان میدهد زبانهای «عربی، چينیِ يو، چينیِ ماندارين، ژاپنی و كره ای» سخت ترين زبانها هستند. كه از زبانِ ژاپنی در اين ميان به عنوانِ پيچيده ترين زبان میشود.
ريچارد برِشت از مركزِ ملّی زبانهایِ خارجی میگويد: «بدون هيچ سؤالی ژاپنی سخت ترين زبان است. خیلی دوست داشتم اين زبان رو ياد میگرفتم ولی اون خيلی افسرده كننده ست.» و اضافه میكند دپارتمان دولتی به دانشجويانِ خود مدّت زمانی سه برابر بيشتر از زمانی كه برایِ يادگيریِ زبانهايی مثلِ اسپانيايی يا فرانسوی میدهد، فرصت ارائه میكند.
برایِ ایرانیها
شايد نزديكترين زبان به زبانِ فارسی (به غير از زبانهایِ هم خانواده فارسی در داخلِ ايران همچون كردی، لری، گيلكی، مازنی و …) زبانِ عربی باشد. دليلِ عمدهِ اين مسئله هم وجودِ واژگان بسيار زيادِ عربیِ دخيل در فارسی ست. اين وضعیّت همچنين با ميزانِ كمتری در موردِ زبانِ تركی هم صادق است. از اين نظر يادگيریِ عربی چندان برایِ فارسی زبانها سخت نيست.
زبانِ ژاپنی
ژاپنیها سه خط برایِ زبانِ خودشان ابداع كرده اند: كانجی، هيراگانا و كاتاكانا. با كانجی، كه شاملِ ده تا پانزده هزار كاراكتر است، كلماتی كه از زبانِ چينی وارد شده، با هيراگانا كلمات اصيلِ ژاپنی و با كاتاكانا هم كلماتِ دخيل از زبانِ انگليسی و ديگر زبانها را مینويسند. از اين نظر ژاپنی پيچيده ترين زبانِ دنياست. بيشترِ كلمات در زبانِ ژاپنی داراریِ دو تلفّظ هستند: تلفّظِ چينی و تلفّظِ ژاپنی. با صداهای كاملاً متفاوت. بنابراين يادگيریِ ژاپنی مثل اين است كه بخواهيد دو زبان را در يك زبان ياد بگيريد!
تلفّظِ همهِ ۸ حروفِ كانجی «شين» است. با معانیِ كاملاً بیربط به هم. معنیِ آنها «والدين، قلب، كِشِش، درست، تازه، ايمان، پيشرفت و خدا» است. نكتهِ جالب اين كه، بر خلافِ چينی، در ژاپنی تغييرِ تونِ صدا برایِ ايجادِ تمايز ميانِ كلمات وجود ندارد و بنابراين تلفّظى همه اين كلمات دقيقاً مثلِ هم است.
زبانِ ماندارين:
«فرق عمدهِ زبانِ چينی ماندارين با اكثر زبانهایِ ديگرِ جهان در آهنگين بودن آن میباشد. بدين صورت كه هر هجا در اين زبان، در ۴ آهنگ و تعدادی ازهجاها نيز به صورتِ استثنائی در ۵ آهنگ تلفّظ میشوند. تعدادِ كاراكترهایِ(علائم نگارشی)اين زبان، كه در چينی به آنها خَنزی گفته میشود، به طورِ سنّتی بالغ بر هفتاد تا هشتاد هزارعدد میباشد، كه البته امروزه همگیِ آنها (جز برای كاربردهای ادبی و مطالعاتی) منسوخ شده اند و در حال حاضر يك چينی يا يك خارجی كه میخواهد چينی بياموزد، برای آنكه بتواند بگويد سواد كامل دارد، بايد تنها حدودِ ده هزار كاراكتر را بتواند بخواند و بنويسد. امروزه برای آوانويسی اين زبان از سيستمی مبتنی بر الفبایِ لاتين به نام پين اين(pin yin)استفاده میشود.