سوال‌های فیزیک

نه...
میدان اسکالر
مشاهده پیوست 353
رو توضیع بار در نقاط مختلف در نظر می گیریم.
و اگر میدان الکتریکی
مشاهده پیوست 354
و مشاهده پیوست 355 سطح بسته ی اون جسم باشه.
باشه. نیرو الکتریکی باید یه چنین چیزی بشه.
مشاهده پیوست 356
اون Q و E ثابت نیستن بلکه تابعین از r .به همین دلیل باید جزئی دیفرانسیلی از اونهارو در نظر گرفت و بعد انتگرالگیری کرد(جمع همه المانهای دیفرانسیلی).
از طرفی میدونیم که F=Eq
هر جزء دیفرانسیلی نیروی الکتریکیش اینه و از طرفی چون میخوایم روی کل سطح حساب کنیم،بای همه اجزای دیفرانسیلی باهم جمع شن.به عبارت دیگه،انتگرالگیری برحسب سطح(ds).اینجوری میرسیم به معادله اخرتون.
اون علامت دایره که یعنی نشانه انتگرالگیری روی کل سطح بسته،ولی اینکه دوتا انتگرال گذاشته،بخاطر اینه که معادله اخری درواقع این شکلیه*: انتگرال سطح بسته Q برحسب ds ضربدر انتگرال سطح بسته E برحسب ds.
* چون میدونیم که: Ant Ant s.f dx=Ant s dx . Ant f dx

حرکت بار چه تاثیری روی میدان الکتریکی داره؟
راستش درست متوجه نشدم.اخه وقتی یه بار رو بزاریم تو میدان الکتریکی حرکت میکنه.میدان عامل حرکت باره.
 
اون Q و E ثابت نیستن بلکه تابعین از r .به همین دلیل باید جزئی دیفرانسیلی از اونهارو در نظر گرفت و بعد انتگرالگیری کرد(جمع همه المانهای دیفرانسیلی).
از طرفی میدونیم که F=Eq
هر جزء دیفرانسیلی نیروی الکتریکیش اینه و از طرفی چون میخوایم روی کل سطح حساب کنیم،بای همه اجزای دیفرانسیلی باهم جمع شن.به عبارت دیگه،انتگرالگیری برحسب سطح(ds).اینجوری میرسیم به معادله اخرتون.
اون علامت دایره که یعنی نشانه انتگرالگیری روی کل سطح بسته،ولی اینکه دوتا انتگرال گذاشته،بخاطر اینه که معادله اخری درواقع این شکلیه*: انتگرال سطح بسته Q برحسب ds ضربدر انتگرال سطح بسته E برحسب ds.
* چون میدونیم که: Ant Ant s.f dx=Ant s dx . Ant f dx
اونو که خودم نوشتم ولی توضیحی که در موردش دادی یه تیکش ناقص و یه جورایی غلطه. دوتا علامت انتگرال به خاطر اینه که انتگرال سطح می گیریم حالا بعدش تبدیل میشه به انتگرال دو گانه که ممکنه بشه تبدیلش کرد بع ضرب دوتا انتگرال ساده به این کار میگن ایتریشن.

چون میدونیم که: Ant Ant s.f dx=Ant s dx . Ant f dx
این از کجا اومده؟؟ غلطه ها خیلی هم غلطع

راستش درست متوجه نشدم.اخه وقتی یه بار رو بزاریم تو میدان الکتریکی حرکت میکنه.میدان عامل حرکت باره.
منظورم اینه که باری که میدانو ساخته حرکت کنه. میدان چی میشه؟

منظورتون تاثیرش بر میدان مغناطیسی نیست؟:)
نه
 
آخرین بار توسط مدیر ویرایش شد:
این از کجا اومده؟؟ غلطه ها خیلی هم غلطع
ببخشید یه اشتباه تایپی بود.میخواستم همون انتگرال دوگانه رو نشون بدم اشتباهی هردوتاشونو dx گذاشتم.یکیشون باید مثلا dy باشه.
اونو که خودم نوشتم ولی توضیحی که در موردش دادی یه تیکش ناقص و یه جورایی غلطه. دوتا علامت انتگرال به خاطر اینه که انتگرال سطح می گیریم حالا بعدش تبدیل میشه به انتگرال دو گانه که ممکنه بشه تبدیلش کرد بع ضرب دوتا انتگرال ساده به این کار میگن ایتریشن.
بله درسته.من اون تیکه اشتباه تایپی داشتم.انتگرال دوگانه سطح میتونه نسبت به dx ,dy تو دکارتی یا تتاdr , d تو قطبی و...باشه.
درباره مسئه شما،اگه مثلا فرض بگیرم: تتاds=dr.d...انتگرال اخری که نوشتید میشه اینجوری:
تتاAnt Ant Q(r).E(r) dr d
اینجا بهتره بجای شکستن انتگرال،یه بار نسبت به r از E.q انتگرال بگیرید و از حاصلش،دوباره نسبت به تتا انتگرالگیری کنید.چون هردوی اینها طبق مسئله فقط تابعین از r ، پس انتگرالشون نسبت به تتا تغییر خاصی نمیکنه بلکه جواب انتگرالگیری نسبت به r در یک تتا ضرب میشه.
منظورم اینه که باری که میدانو ساخته حرکت کنه. میدان چی میشه؟
رو خود میدان الکتریکی فک نکنم تاثیر خاصی داشته باسه،ولی باعث میظه یه میدان مغناطیسی،عمود بر میدان الکتریکی،به وجود بیاد.
 
آخرین ویرایش:
ببخشید یه اشتباه تایپی بود.میخواستم همون انتگرال دوگانه رو نشون بدم اشتباهی هردوتاشونو dx گذاشتم.یکیشون باید مثلا dy باشه.
بله درسته.من اون تیکه اشتباه تایپی داشتم.انتگرال دوگانه سطح میتونه نسبت به dx ,dy تو دکارتی یا تتاdr , d تو قطبی و...باشه.
نه لزوما dx dy نیستش (توی دکارتی) و توی قطبی هم dr dth نیست.
dA می نویسن معمولا. البته dA مساوی dx dy هست ولی ۹۹ درصد مطمعنم اشتباه گرفتی انتگرال دو گانه رو با یه انتگرال که توی یه انتگرال دیگس. دامنه اون محدوده ولی دامنه ونتگرال دو گانه می تونخ هر زیر مجموعه از R2 باشه. پیشنهاد می کنم یه نگاهی به یه کتاب بندازی مثلا ادامز ویکی پدیا نرو انقدر.:D
375

منم یه دوره ای اینا رو اشتباه گرفته بودم.
 
نه لزوما dx dy نیستش (توی دکارتی) و توی قطبی هم dr dth نیست.
dA می نویسن معمولا. البته dA مساوی dx dy هست ولی ۹۹ درصد مطمعنم اشتباه گرفتی انتگرال دو گانه رو با یه انتگرال که توی یه انتگرال دیگس. دامنه اون محدوده ولی دامنه ونتگرال دو گانه می تونخ هر زیر مجموعه از R2 باشه. پیشنهاد می کنم یه نگاهی به یه کتاب بندازی مثلا ادامز ویکی پدیا نرو انقدر.:D
375

منم یه دوره ای اینا رو اشتباه گرفته بودم.
درسته که میتونه مثلا dy , dz هم باشه ولی حرف من صرفا مثال بود.
من تمایز بین این دوتارو تاحالا ندیدم.ولی اگه منظورتونو درست فهمیده باشم:
انتگرال چندگانه(مثلا دوگانه) بسته به تابع،دور راه حل داره ولی دوتا نوع جدا نیستن:
1- اگه بشه جملات هر متغیر رو بصورت عبارات ضرب شده نوشت:
Ant Ant H(y).K(x) dxdy = Ant H(y)dy . Ant K(x)dx
مثال:
Ant Ant 5x^2.y^3 dxdy=Ant 5x^2 dx . Ant y^3 dy

2- ولی اگه نشه جملاتو تفکیک کرد:
Ant Ant f(x,y) dxdy
در اینصورت باید از تابع f اول نسبت به x انتگرال گرفت و از حاصلش هم بعد نسبت به y.
مثال:
Ant Ant 7x^2 - 5yx dxdy
 
آخرین ویرایش:
درسته که میتونه مثلا dy , dz هم باشه ولی حرف من صرفا مثال بود.
من تمایز بین این دوتارو تاحالا ندیدم.ولی اگه منظورتونو درست فهمیده باشم:
انتگرال چندگانه(مثلا دوگانه) بسته به تابع،دور راه حل داره ولی دوتا نوع جدا نیستن:
1- اگه بشه جملات هر متغیر رو بصورت عبارات ضرب شده نوشت:
Ant Ant H(y).K(x) dxdy = Ant H(y)dy . Ant K(x)dx
مثال:
Ant Ant 5x^2.y^3 dxdy=Ant 5x^2 dx . Ant y^3 dy

2- ولی اگه نشه جملاتو تفکیک کرد:
Ant Ant f(x,y) dxdy
در اینصورت باید از تابع f اول نسبت به x انتگرال گرفت و از حاصلش هم بعد نسبت به y.
مثال:
Ant Ant 7x^2 - 5yx dxdy
بازم نگرفتی منظورمو بهتره به کتاب یه نگاهی بندازی چون من فکر کنم خوب توضیح نمیدم. شاید باید صبر کنی جا بیفته برات.
 
سلام شاید نباید اینجا میپرسیدم
ولی میشه لطفا یکنفر اثر زیمان رو برای من توضیح بده ممنون میشم
 
سوال سختی نیست و جاهای زیادی دیدمش.
اول باید دقیقه را به ثانیه تبدیل کنیم و سپس سرعت متوسط را محاسبه کنیم. بنابراین می‌توان گفت:

ساعت 0.25=15/60=15دقیقه

کیلومتر در ساعت 12 =0.25 /3 =V
 
خودم هم همین به ذهنم رسید ولی وسط راه توقف داشته
سوال از شما سرعت متوسط رو خواسته. جوابی که برات دراوردم به این معنا است که اگر او با سرعت ثابتِ 12 کیلومتر در ساعت این مسیر را طی می‌کرد، پس از گذشت 1۵ دقیقه به تئاتر شهر می‌رسید.
 
چرخش پارادوکس اهرنفست میسازه برای همین کار کردنش باهاش ساده نیست. به جای درخت می تونیم فرض کنیم ناظر دور کهکشان راه شیری داره میچرخه، یعنی دایره ای با شعاع بسیار بسیار بزرگ، تحت چنین شرایطی، خمش که با شعاع دایره رابطه عکس داره به سمت صفر میل می کنه و با تقریب خیلی خوبی میشه گفت که ناظر مسیری صاف و مستقیم رو طی می کنه از دید ناظر مرجع. حالا که ناظر توی مسیر نسبتا مستقیم حرکت میکنه خیلی راحت میشه راجبش صحبت کرد، برای این که ناظر بتونه پشت خودش رو ببینه، باید نوری از کف پاش به سمت چشماش ارسال بشه. اما این نور دچار اثر دوپلر بینهایت بالایی میشه و اگه این نور به چشماش برسه، چشماش که هیچی کل بدنش تبخیر میشه به خاطر انرژی خیلی بالایی که فوتون داره. اما اگر این رخ نده، بله به نظر میرسه که بتونه پشت خودش رو دنبال کنه. چون مسیری که این ناظر، دستکم از دید خودش طی میکنه به سمت صفر میل میکنه. شبیه این میمونه که شما دو قدم بری جلو و بعد ببینی همونجایی هستی که حرکتت رو شروع کرده بودی و در جلوت خودت رو ببینی که داری میری جلو، از دید ناظر مرجع منتهی پدیده اتساع زمان رو داریم، یعنی طبق نظر این ناظر، مسیری که فرد درش حرکت میکنه دچار انقباض نمیشه و خود فرد بینهایت کوچک میشه. با این حال از دید این ناظر هم در نهایت این نقطه چرخان به مکان اولیش بر میگرده و مشکلی وجود نداره.
بله اگه دقیقا با سرعت نور حرکت کنید می تونید خودتون رو بگیرید، چون مسیری که طی می کنید بینهایت منقبض و کوچک میشه. یه اپسیلون کمتر از سرعت نور، و دیگه این اتفاق برای شما نمیوفته.
 
نفهمیدم هیچی:D
خب حق داری دختر;));)) این چیزا رو هنوز نخوندین تو مدرسه:) به زبون ساده هم سخته گفتنش چون نیاز به اطلاعات قبلی داره:) ولی بعدا سعی میکنم توضیح ساده تری بدم برات. الان خیلی سرم شلوغه راستش;)
 
یه سوالی واسم پیش اومده .. یادمه تویه سوالاتی که زمان رسیدن دو جسمو میخواستیم مثلا دو ماشین که دارن در خلاف جهت هم حرکت و به هم نزدیک میشن میومدیم سرعتشانو با هم جمع میکردیم ... حالا اگر دو ماشین یکی با سرعت نور فرضا و دیگیری با نصف سرعت نور بهم نزدیک بشن چطور میشه زمان رسیدنش با زمانی که یک ماشین ساکنه و ماشین دیگه با سرعت نور بهش نزدیک میشه برابر باشه !!!!! طبق گفته دوستم میگم که گفت سرعت نسبی نمیشه c+v ... و همون c هستش !!!
 
این سوال خود منم بود خیلی وقت پیش که لینکش رو دادن؛ ولی توش مزخرف زیاد نوشته شده، چون خوب سوالم رو نگفته بودم و دیگران نفهمیده بودن.
اون تیکه تیره شده از متن سوال خیلی مهمه. یعنی سوال داره فرض میکنه بجز این دو ماشین، یه ناظر دیگه ای وجود داره که سرعت یکی از ماشینا رو c میبینه و اون یکی رو نصف c. مثلا اگر فاصله دو ماشین L باشه از دید این ناظر اونوقت زمان رسیدن دو ماشین بهم از دید این ناظر میشه: http://s7.picofile.com/file/8386461292/Picture1.png

. اما بخش قرمز سوال دیگه زیادی مهمه. زمان رسیدن دو ماشین بهم از دید چه کسی؟ مسلما از دید ناظر ما که داره این دو ماشین رو تماشا میکنه؛ زمان رسیدن دو ماشین در حالتی که یکی ساکنه و یکی با c میاد، و در حالتی که یکی با c/2 میاد و دیگری با c یکی نخواهد بود کافیه مخرج کسر رو ببینیم .

اما اگر منظور سوال از زمان رسیدن ماشین ها بهم؛ از دید یکی از ماشین ها باشه، مثلا اونی که داره با c/2 حرکت میکنه اونوقت داستان تغییر میکنه. چون ماشینی که با c/2 داره حرکت میکنه از دید خودش ساکن هست. اون یکی ماشینم که با c حرکت میکنه، فارغ از سرعت ماشین اول بهرحال با سرعت c حرکت میکنه از دید همه ناظرها و ماشین ها و ... . بنابرین شاید عجولانه زود تصور کنیم که از دید ماشینی که با c/2 داره حرکت میکنه، زمان رسیدن دو ماشین بهم همیشه یک مقداره. چون هرچی نباشه ماشین رو به روی این ماشین (این ماشین = ماشینی که با c/2 حرکت میکنه، یا ساکن میمونه) همیشه با سرعت c بهش نزدیک میشه. اما این قضاوت عجولانست. تبدیل لورنتس یه ابزار ریاضیه که به ما امکان میده زمان و مکان یک رویداد (که مثلا اینجا برخورد دو ماشینه رو) از دید یک ناظر به دید یک ناظر دیگه ببریم. مثلا من میتونم زمان برخورد دو ماشین رو از دید ناظر سوم که داره دو ماشین رو تماشا میکنه محاسبه کنم و بعد با تبدیل لورنتس ببینم ماشین ها در چه زمانی و مکانی رویداد برخورد ماشین ها رو در نظر میگیرن. و خب چون زمان برخورد ماشین ها از دید ناظر سوم ما، بر اساس سرعت ماشینی که با c/2 حرکت میکنه دائم عوض میشه؛ پس طبق تبدیل لورنتس انتظار داریم که زمان برخورد ماشین ها وابسته به سرعت دو ماشین باشه. اما یه تناقض ظاهری اینجا به وجود میاد. چطور ماشینی که با c/2 داره حرکت میکنه؛ و همیشه سرعت ماشین رو به روییش رو c میبینه و خودشم ساکن میدونه؛ میتونه زمان برخورد ماشین هارو در حالت های مختلف متفاوت ببینه؟ اینجا انقباض طول به کارمون میاد. اگه ناظر سوم ما فاصله بین دو ماشین رو در لحظه اولیه L دیده باشه، از دید ماشینی که با c/2 حرکت میکنه این فاصله با ضریب گاما کاهش پیدا میکنه و در نتیجه زودتر شدن برخورد ماشین ها اینطوری توجیه میشه که فاصله بینشون از دید ماشین c/2 ای کم میشه. در حالتی که ماشین دوم ساکنه و با c/2 حرکت نمیکنه، این انقباض طول رخ نمیده و در نتیجه لحظه برخورد دو ماشین دیرتر اتفاق میوفته....
لپ مطلب این که خیر برابر نیست. برای ناظری که دو ماشین رو نگاه میکنه به دلیل واضح، و برای یکی از ماشین ها به دلیل ناواضح. ؛)

اگه هم نفهمیدی بیا پ.خ
البته ممکنه خودمم نتونم جوابتو بدم چون فقط درهمین حدشو میدونم و میتونم برات روشن کنم.
همینا رم از @Reihaneh.M یاد گرفتم :D
من فکر می کردم ماشینی که ناظره، ینی همون c/2 خودش رو ساکن میگیره
و ماشین روبهروش از دید ناظر سوم c هست
ولی ماشین ساکن ، اون ماشینی که داره میاد رو سرعتش رو c+c/2 می بینه
هنوزم همین فکر رو دارم
 
میشه جواب این مسئله رو هر چه سریعتر بهم بگید
در شکل رو برو دو وزنه ی 5 کیلویی و 3 کیلویی به دو سر یک میله سبک که می تواند حول نقطه ی O در صفحه ی قائم بچرخد ، متصل شده اند . میله را از حالت افقی رها می کنیم . انرژی جنبشی دستگاه هنگام گذر از راستای قائم چند ژول است ؟
_20200206_172455.JPG

mA=5kg ......................... mB=3kg
*-----------O--------------------------------*
60cm.....................20cm
 
آخرین ویرایش:
من میخوام داخل یک ظرف مکعبی رو خلاء (عاری از هوا) کنم. چطوری می تونم این کار رو بکنم؟!
تو یک سری آزمایش هام به محیط خلاء نیاز دارم
ممنون
 
پمپ خلاء،البته خلاء نسبی ایجاد میکنه،در حدی که ظرفت نشکنه.
این رو هم بدون هیچ خلاءی واقعا خلاء نیست و ذرات مجازی دائم در اون تولید میشن.
 
با پمپ خلا میشه
یسری آزمایشگاه هم هست که یه همیچ محیط هایی رو در اختیارت میزاره
 
Back
بالا