خاطرات سوتی‌ها

Hamid.s

‌Bug
ارسال‌ها
1,688
امتیاز
16,727
نام مرکز سمپاد
شهید هاشمی نژاد1
شهر
مشهد
دانشگاه
فردوسی
رشته دانشگاه
نرم‌افزار
پاسخ : سوتی‌ها

رفته بودم دست شویی بعد هوا سرد بود داشتم سریع بر میگشتم برم تو کلاس این معاونمون جلومو گرفت مثلا شوخی و اینا حالا منم دستام خیس و بدون کاپشن و اینا داشتم یخ میزدم اومدم از سر بازش کنم گفتم ببخشید استاد (!) عصاب ندارم والیبال باخته....

بعد پرسید تو از کجا فهمیدی منم گفتم خوب استاد رادیو گوش میدادم دیه!

- با چی؟ ^-^

- #-o هیچی به جان شما! دوستان تعریف کردن فهمیدم دیه ^#^

-اونا از کجا فهمیدن؟ ^-^

دیه سریع گفتم نمیدونم رفتم تو سالن تا بیشتر خراب کاری نکرده بودم X_X :D
 

.!؟

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
798
امتیاز
5,565
نام مرکز سمپاد
farzanegan
شهر
کرمان
دانشگاه
علم و صنعت
رشته دانشگاه
معماري
پاسخ : سوتی‌ها

سر كلاس حسابان بوديم
دبيرمون شكل توابع لوگاريتمي رو برامون كشيد
بعد رفتيم يه سوال حل كنيم
يكي از بچه ها گفت:خانوم دامنه سوال رو ميشه رو محور مشخص كنيد
بعد دبيرمون يه خط محور كشيد بالاش يه خط راست كه دوسرش هم -2 و 3 بود مثلا

يكي ديگه از بچه ها اصلا حواسش نبود
يه نگاه متعجب به شكلاي لوگاريتم و يه نگاه به محور كرد گفت
خانوم!!!ميگم اينا يكم شكلاشون با هم فرق نميكنن؟!!!؟! :-? :-? :-?

----------------
مهمون داشتيم !حدودا 7-8 نفري نشسته بودن!من از مدرسه اومدم خونه!
درو باز كردم!مامانم داشت يه چيزي تعريف ميكرد
من وسط حرفش گفتم سلام!بعد همه جوابمو دادن و اينا!
مامانم م3 اينكه شروع كرد به ادامه ي تعريف كردنش!سلام احوال پرسيش با يه نفر رو داشت ميگفت!
مامانم گفت:خوبي؟
من داشتم ميرفتم طرف اتاقم نميديدم مامانم رو !گفتم:اره مرسي;;) !
بعد همه خنديدن!!!م3 اينكه اين"خوبي" جزو دايلگها توي تعريف كردن مامان بوده:-" !
 

*M.M*

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
781
امتیاز
4,463
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
پاسخ : سوتی‌ها

داشتیم تو کلاس درباره سیل صحبت میکردیم :D
بعد یکی از دوستام گف:اصا خانم بابام رفته بود یک شهری میگف دیده همین جوری بچه و آدما توی آب میرفتن!!!
بغل دستیم ازم پرسید:بم؟؟؟؟؟
من: ^-^
دوستم فهمید چه سوتی داده اینجوری شد: =)) =)) =))
منم: =)) =)) =)) =)) =))بمه!!!! =)) =)) =)) =))
 

mahshid_f

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
909
امتیاز
5,940
نام مرکز سمپاد
فرزانگان1
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
92
دانشگاه
شهید بهشتی
رشته دانشگاه
روان شناسی
پاسخ : سوتی‌ها

امتحان عربی داشتیم، داشتیم تقلب میکردیم!

دوستم رو کاغذ دو تا سوال نوشته بود بم داد...

اولی رو جوابشو نوشتم، آخرش نوشتم: مطمئن نیستم!

بعد سوال دومی ترجمه بود که میشد یه چیز تو این مایه ها: مرا ببخش، از گناهم در گذر و ...

کاغذُ دادم دوستم، موقعی که داشته می خونده، جامدادیش روش بوده، فقط نصفشو میدیده!

فقط اون تیکه ای رو دیده که من نوشته بودم مطمئن نیستم، و اون تیکه ای که نوشته بودم: مرا ببخش =)) =))

میگفت میخواستم بت فحش بدم که الان وسط امتحان، موقع این مسخره بازیاس؟ :-w کلی کاغذ حروم کردی، کاغذ نداریم =))
 

jasmine.d

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
201
امتیاز
1,840
نام مرکز سمپاد
شهید فرزانگان
شهر
نیشابور
دانشگاه
تهران 8-^ :))
رشته دانشگاه
معماری 8-^
پاسخ : سوتی‌ها

امروز تو زنگ ادبیات مانور زلزله بود زنگو که زدن بچه ها مسخره بازی در میاوردن منو فاطمه هم نشسته بودیم اینا رو نگاه میکردیم میخندیدیم
یه دفه ای حوریه پرید رو من گفت الان زیر آوار میمونی هر جه سریع تر پناه بگیر :D
این که پرید گوشیم که دستم بود پرت شد وسط کلاس منو فاطمه اینطوری شدیم :-\
یه لحظه خودمو مرده فرض کردم :D
شانس اوردم مانور بود کلاس خر تو خر بود :D
منم شروع کردم به کولی بازی پریدم وسط کلاس رو گوشیم :D
خدا رو شکر معلمه ندیدش!! :D
همه نگام میکردن میگفتن یه دفه ای جو گرفتت !! :D
اصن یه وضعی بودا :-" :D
 

پوریا

لنگر انداخته
ارسال‌ها
4,626
امتیاز
24,460
نام مرکز سمپاد
helli 1
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1393
دانشگاه
زنجان
رشته دانشگاه
پزشکی
تلگرام
پاسخ : سوتی‌ها

گفتی زنگ زلزله...امروز وا3 مانور زلزله ی ما یه اتفاق خیلی نادر افتاد...نا زنگو زدن یکی از بچه های جلو از خود بی خود شد(شاید موجی بود شایدم از قصد بود :-")پرید بعل معلم فیزیک و تو گوشش داد زد فرار!!!!!
 

روژین د.

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,269
امتیاز
8,910
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1 تهران
شهر
تهران
دانشگاه
علوم پزشکی تهران
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : سوتی‌ها

دوست کلاس زبانم داشت بهم میگفت که اون یکی دوستمون با مدل موی جدیدش چقد شبیه سامورایی ها شده!
من : آره فقط ازینا پنگوئن کم داره!! :))
اون : چــــه ربطی داره؟ میدونی من کیارو میگم؟ !

بعد من فهمیدم که سامورایی رو با اسکیموها قاطی کرده بودم! X_X :-" کلی بهم خندید!
من فقط ربط این دوتارو به هم نمیفهمم...! اینکه دوتاشون "س" و "م" دارن؟! :D
 

kimia molla

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
124
امتیاز
361
نام مرکز سمپاد
فَرزانِگان
شهر
گـنـبـد کـاووسـ
پاسخ : سوتی‌ها

در راستای امروز مانور زلزله بود:
معاون پرورشیمون داشت توضیح میداد که باید چیکار کنیم گفت که میاین تو حیاط میشنید دستای همدیگه رو میگیرید دستاتونو میذارید رو سرتون :D
انگار ما حشره ایم مثلا . 6تا دستو پا داشته باشیم
 

پوریا

لنگر انداخته
ارسال‌ها
4,626
امتیاز
24,460
نام مرکز سمپاد
helli 1
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1393
دانشگاه
زنجان
رشته دانشگاه
پزشکی
تلگرام
پاسخ : سوتی‌ها

من کلا تیکه کلامم"خفه شو منافق" است...برای مسخره کردن این متعصب ها و اینا...اون دفعه معلم دینیمون رفت بالا منبر کلاس...گفت محمد...ما صلوات فرستادیم...باز گفت محمد...ما هم صلوات...دفعه ی سوم که صلوات فرستادیم گفت باشه بذارین ..مو بخورم!!من یه دفعه از دهنم پرید خفه شو منافق!...تا اخر روز اره خلا3 شدم از کلاس ها :-"
 

sogand1374

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,858
امتیاز
8,754
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تبریز
پاسخ : سوتی‌ها

ناظم سر صف میخواس بگه عاشورا تاسوعا برگش گف تاشوعا عاسورا!!! :D :))
هر هر خندیدیم ضایع شد بد بخت! /m\
 

MHD.H

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
789
امتیاز
1,069
نام مرکز سمپاد
علامـه حلـی
شهر
تهران
مدال المپیاد
كامپيوتر ، فيزيك (در حال مطالعه)
دانشگاه
ایشالله صنعتى شریف
رشته دانشگاه
نرم افزار
پاسخ : سوتی‌ها

توی تاکسی نشسته بودم
بعدش یه مرد کرایه داد به راننده تاکسی
راننده تاکسی هم بقیه ـشو داد به اون مرده و مرده گفت : خدا برکت بده :D
هار هار خندیدم :D
--
امروز معلم دینیمون گفت بابام بزرگم مرده
من : خدا بیامرزتش
معلم دینی : خدا رفتگان شما رو برگردونه :D
 
ارسال‌ها
536
امتیاز
20,388
نام مرکز سمپاد
فرزانگان bnb
شهر
تبریز
سال فارغ التحصیلی
1394
پاسخ : سوتی‌ها

چند روز پيش يه سوتي خيلي باحالي دادم زنگ تفريح بود تو كلاس داشتم دور خودم مي چرخيدم تقريبا نمي تونستم جايي رو ببينم كه متوجه شدم همه دارن منو صدا مي كنن وقتي سر گيجه ام برطرف شد ديدم كه بچه ها از خنده پخش شدن رو زمين :-s برگشتم كه جلوي در رو نگاه كنم فكر مي كنيد چي ديدم؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!! :-[ :-[ مستخدم مدرسمون جلو در ايستاده بود و ميخنديد خوبه حالا ناظممون نبود مثلا نماينده كلاسم :-[
 

mona*

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
985
امتیاز
7,008
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان1
شهر
پایتخت تاریخ و تمدن!(Hamedan DC!:D)
دانشگاه
همدان
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : سوتی‌ها

تو مغازه ی لباس فروشی بودیم بعد حواسم نبود خوردم به یه مانکنی برگشتم گفتم ببخشید :-"
 

پوریا

لنگر انداخته
ارسال‌ها
4,626
امتیاز
24,460
نام مرکز سمپاد
helli 1
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1393
دانشگاه
زنجان
رشته دانشگاه
پزشکی
تلگرام
پاسخ : سوتی‌ها

از این معلم زبان پارسالم متنفر بودم و هستم...یه بار سر کلاس گفت بچه ها ببخشید امروز حالم بده اخه 7 بابامه...من یه دفعه داد زدم ایشالا 7 خودت باشه #-o...طرف تا اخر کلاس ناراحت بود :-[ :((
 

.!؟

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
798
امتیاز
5,565
نام مرکز سمپاد
farzanegan
شهر
کرمان
دانشگاه
علم و صنعت
رشته دانشگاه
معماري
پاسخ : سوتی‌ها

زنگ زده بودن اژانس
اعصاب خورد و اينا
- آقا يه ماشين بفرستين اينجا!! X-(


------------
يه بارم زنگ زده بودن 110!
-آقا سلام خسته نباشين يه ماشين ميخواستيم براي فلان ادرس

(شخص معلوم نكرم ديگه)
 

JB

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,447
امتیاز
4,766
نام مرکز سمپاد
هاشمی‌نژاد ۲ مشهد
دانشگاه
شهید بهشتی تهران
رشته دانشگاه
ریاضی و علوم کامپیوتر
پاسخ : سوتی‌ها

دبیر پروررشی ما به کلیسا میگه کَلیسا ( kalisa ) =))

هر چی هم بهش میگیم تو کتش نمیره !
 

پوریا

لنگر انداخته
ارسال‌ها
4,626
امتیاز
24,460
نام مرکز سمپاد
helli 1
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1393
دانشگاه
زنجان
رشته دانشگاه
پزشکی
تلگرام
پاسخ : سوتی‌ها

این سوتی احتمالا بار ها تکرار شده برام:همش تو بچگیم(و البته گاهی تو نوجوانی! :-")هی میرفتم تو شیشه ی تمیز مغازه! (:|
---------------------------------------------------------------------------------------------------
بازم معلم دینی!:اومد سر کلاس کلی حرف...تحویلمون داد...راجع به رابطه ی 2ختر و پسر...تهش که نتونست قانعمون کنه داد زد اصلا هر کی قبول نکنه از الان به بعد باش قهرم!!!!!...تا چند روز سر کلاسش میگفتیم:قهر قهر قهر تا روز قیامت!!
تازه خدا رو که نمیتونه برامون اثبات کنه تهش میگه اقا خداوکیلی خدا نیست!؟؟اقای فلانی شما تو چشام نگاه کن بگو خدا نیست...یا اون دفعه سر حجاب گفتیم اقا اثباتش چیه؟گفت اثباتش همون اثبات خدا است...اگر خدا را قبول داری حجابم قبول باید داشته باشی!! :-\ ???
 

مهرناز

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,051
امتیاز
3,242
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
NeYshaBerliN
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
داروسازی
پاسخ : سوتی‌ها

دبیر ریاضیمون(مرد میباشه) بعد این خیلی علاقه داره مزه بپرونه :-wبعد اونروز نمیدونم چی شد حرف از راهنمایی کردن شد...بعد برگشته میگه تاحالا توجه کردین همیشه راهنمایی رو میکنن....تاحالا حرفی از دبیرستان کردن نشده :-" :D
بعد ما کلی بهش فهموندیم که بابا منظور از راهنمایی اینه که راه رو نمایش میدن....بعد کلی فکر کرده بعد میگه...آها یعنی راه رو مینماین ...پس دبیرو نمی نماین! L-: =))
 

rosaly

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
14
امتیاز
13
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
سنندج
پاسخ : سوتی‌ها

یه معلم ریاضی داریم دانشجوی دکترای جیغ زدنه یه بار که داشت سر یکی از بچه ها جیغ می زد یکی صداش کرد: خانووووووووووووم
بلللهه(جیغ ممتد) اون دانش اموز:مواظب حنجره تون باشین خانوووم
 
بالا