خاطرات سوتی‌ها

prosur

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
114
امتیاز
1,015
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
نیشابور
پاسخ : سوتی‌ها

امروز بعد از امتحان ادبیات دوستم بدو بدو اومده پیشم میگه:اون جمال بود یا جلال؟
کلی فک کردم که خدایا مگه از ما تو امتحان اسم شاعر یا نویسنده ای تو مایه جلال یا جمال خواسته بود؟ :-? :-? :-?
بهش میگم نداشتیم اصن یه همچین چیزی...
دوستم: شعرو میگم، (تا تماشای جمال خود کند نور خود در دیده ی بینا نهاد)یا (تا تماشای جلال خودکند...)
من: :O :O :O
دوستم: :D :D :D
حالت احتمالی دبیر ادبیاتمون هنگام تصحیح اوراق: ~X( ~X( ~X(
(اصل شعر: تا تماشای جمال خود کند نور خود در دیده ی بینا نهاد؛ از فخر الدین عراقی)
 

fitmal

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
812
امتیاز
3,333
نام مرکز سمپاد
farzanegan 2
شهر
کرمان (1 ر) - تهران (بقیه)
مدال المپیاد
یه سری مرحله 1 :-" 1 مرحله 2 :-"
پاسخ : سوتی‌ها

رفتم سوسیس بخرم تاریخ تولیدش مال 3 روز بعده : :D :O
 

مهدی

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,112
امتیاز
7,384
نام مرکز سمپاد
علامه‌حلی
شهر
تهران
مدال المپیاد
کامپیوتر
دانشگاه
دانشگاه تهران. :دی
رشته دانشگاه
آمار. :دی
پاسخ : سوتی‌ها

خوب امروز من در عرض بیس دیقه دو تا سوتی دادم در حدhigh level ـه garena.(دوستان وار کرافت باز میدونن چی میگم.)
1_امروز با دختر خالم رفتیم دوتا قطره برا چشم شوهر خالم بگیریم.
رفتیم داروخونه .بعد نیم ساعت
دیدم طرف برام یه چیز اورده بود روش نوشته بود.تاخیری.
بهش گفتم قطره هایی که میخواستم دوتا بودا.
طرف.گف اِ مگه شما .ک.ا.ن.د.و.م.نمیخواستید؟ :-/
طرف. ;))
من. :O
دختر خالم.که داشت منو.نگا میکرد. :-w
از اون موقع تا حالا همش دختر خالم داره بهم چش غره میره.
2_یه ربع بعدش.
رفتم نون بخرم.بعد موقعی.که.نون هارو از تنور در اوردن.نون ها داغ بودن .یه دختر خانومی هم اونجا بود که نون میخواست.دیدم دستش رو زد به نون ها گف :اِ.اینا خیلی داغن.
منم .اونجا حس.کمک به همنوع ـم و البته حس. :-" گل کرده بود.
گفتم وایسید من برمیدارم.
بعد دیدم که خیلی داغه همون جا ول کردم.افتاد تو جوب.
بعد دختره نگام کرد.
منم .رفتم یکی دیگه براش خریدم.
ولی خیلی بد بود که نون هایه خودم رو برداشتم اصن داغ نبود .ولی ماله دختره از گلوله آتیش داغتر بو
 

G.MM

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
593
امتیاز
13,322
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
95
دانشگاه
University of Paris-Saclay
رشته دانشگاه
Integrative Biology and Animal Physiology
تلگرام
اینستاگرام
پاسخ : سوتی‌ها

یکی از فامیلای زن داییم مرده بود
بعد ما کلا خیلی فامیلای زن داییم رو دربایستی داریم
مامانم میخواست تسلیت بگه زنگ زده به مامان زن داییم میگه سلام
میخواستم تسلیت عرض کنم
واقعا خدا رحمتتون کنه :O
اونجا من بلند زدم زیر خنده مامانمم بهم چشم غره میرفت
هنوز سوتیشو نفهمیده بود :O
آخرش که تلفنش تموم شد بهش گفتم چی گفته قیافش :| شد =)) =))
 

big_bang

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,105
امتیاز
5,518
نام مرکز سمپاد
فرزانگـا(') امیــ(')
شهر
نجف آباد
دانشگاه
اصفهان
رشته دانشگاه
اقتصاد
پاسخ : سوتی‌ها

مامانم میگه وقتی میای تو خونه درو ببند میگم نترس مامان دزد نمیاد میگه دزد کجا بود میترسم سوسک بیاد تو خونه !! ( از فاصله دو کیلومتری از سوسک فرار میکنه.. همچین مامان شجاعی دارم من :| )
 

anneshirly_ba

boshra
ارسال‌ها
364
امتیاز
1,576
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
برازجان-گناوه
سال فارغ التحصیلی
95
پاسخ : سوتی‌ها

امروز امتحان زیست داشتیم یکی از بچه ها از معاون میپرسه
خانم تراکم و نوشته 5 یا 05/؟؟؟؟ :-?

معاون:5/ نوشته

بچه ها: :Oنه نوشته05/

معاون:5/ همون 05/ میشه دیگه :)

بچه ها: =)) =))

من:نه خان اون که 50/ میشه 5/ :D

معاون:اره این سه تا یکین

بچه ها: =)) =)) :)) :))

عاشق ریاضیات معاونمونم :D :D

حالا سوتی خودم :D:

صبح میخوام از سرویس پیاده شم میگم سلام خسته نباشید :D
 

fateme.n

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
629
امتیاز
2,398
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
نجفآباد
سال فارغ التحصیلی
1394
رشته دانشگاه
کامپیوتر
پاسخ : سوتی‌ها

گیج بلند شدم از خواب
بلند داد زدم بابایی روزت مبارک *-:
بابام :O
چته خب؟دارم روزتو تبریک میگم! :-\
اخه من ب تو چی بگم [-( چقدر تو گیج و خنگی.آخه امروز روز پدر نیس
برو برو یه آبی به صورتت بزن، معلوم نیست کجا سیر میکنی!!
من :rolleyes:
صورتمو شستم یادم اومد که :-"
از بس که موقع خواب داشتم به بابام فکر میکردم که چطور خوشحالش کنم و باهاش صمیمی بشم
شب خواب دیدم روز پدر شده و من یادم رفته تبریک بگم و کادو بخرم
از حولم صبح این کارو کردم :-" :D :D ;))
 

NO@@LOVE

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
16
امتیاز
98
نام مرکز سمپاد
علامه حلی جیرفت
شهر
جیرفت
دانشگاه
؟؟؟؟
رشته دانشگاه
؟؟؟؟؟؟؟؟
پاسخ : سوتی‌ها

یه معلم داریم اقای سیفلی فرد دبیر مطالعات میشه بهترین معلم دنیاست ((ستاد روحیه دادن به به معلمین))) :-" :-"
اقا ولش کن بریم سر اصل مطلب
روز معلم بود بچه ها روی تخته ی کلاس نوشته بودن(((معلم عزیزم روزت مبارک)))
منم رفتم زیرش با ماژیک قرمز نوشم((انجمن پاچه خار های کلاس)))
اقا چشمتون روز بد نبینه معاون مدرسه اومد داخل کلاس
((به خدا مردم و زنده شدم تا رفت بیرون )) [-o< [-o< [-o<
یکی نیست با من بگه این کار که تو میکنی :-? :-? :-?
 

MehrnaZz

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
359
امتیاز
3,036
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1
شهر
زاهدان
سال فارغ التحصیلی
95
مدال المپیاد
مرحله 1 ریاضی
دانشگاه
فردوسی
رشته دانشگاه
برق
پاسخ : سوتی‌ها

فاحش ترین سوتییی که این چند روز هممون زیاد میشنویم نخ سوزن امشب!:
امشب روز پدره! :| :) :)) =)) =)) ;))
 

Mr.khaste

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
85
امتیاز
944
نام مرکز سمپاد
حلی 99
شهر
تهران
پاسخ : سوتی‌ها

دوست گرامی رو ملاقات کردیم و این گفت و گو بین ما شکل گرفت:

من:بــــــــه سلام چطوریایی؟خوبی؟
دوستم:شکر،هنو زنده ایم ، توچطوری؟
من:منم مثه خودتم ، حاجی چی شده مشکی پوشیدی؟
دوستم:خالم..........بیچاره فوت کرد
من:به سلامتی ، ایشالا غمه آخرت باشه
دوستم: :|
من بعد از یک ثانیه:داداش فرار کنم حله؟
 

M!noo

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
7
امتیاز
107
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ۱
شهر
تهران
پاسخ : سوتی‌ها

من بچه بودم يعك مشنگي بودم !!
كلاس اول معلمه خيلي شيك اومد تو كلاس گف كتاب ها را بگشاييد! مام همه باهم گفتيم گشادييييييم!:|
 

نارمیلا

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
526
امتیاز
2,084
نام مرکز سمپاد
مکطب فرزانگان
شهر
M2A
پاسخ : سوتی‌ها

با دوستم پریروز از امتحان برگشتیم.یه دختر خیلی شیک وپیک با کلاس و خوش تیپ جلومون داشت راه میرفت
دوستم میگه :این از اون ادمهایی هس که به چیزش میگه دنبال من نیا بو میدی =))
 

ali jahangiri

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,090
امتیاز
8,421
نام مرکز سمپاد
شهید قدوسی
شهر
قم
مدال المپیاد
طلای المپیاد دانشجویی -مکانیک
دانشگاه
شریف
رشته دانشگاه
مکانیک
پاسخ : سوتی‌ها

من کلا" ولوم صدا م بالاس !

یه چیزی رو که یواش میگم ، در حد عادی صحبت کردن بقیه ـس


با رفقا تو پارک نشسته بودیم یکی روی دوچرخه وایساده بود و داشت دوچرخه رو کنترل میکرد ! خلاصه اینکه حرکات نمایشی شاخی میرفت !

منم آروم بین رفقا گفتم الان مثلا میخواد بگه بلدم ؟!

از قضا اونم شنید و گفت : آره . بلدم !


مورد دوم اینکه داشتم با مهدی راه میرفتم یکی از جلو داشت میومد .

به مهدی گفتم این یارو چقدر بش میخوره قاتل باشه .

اتصافا آروم گفتم ولی یارو شنید و چپ چپ نگامون کرد .

تا یارو رد شد ؛ زدیم زیر خنده ! بیچاره اون یارو !
 

anneshirly_ba

boshra
ارسال‌ها
364
امتیاز
1,576
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
برازجان-گناوه
سال فارغ التحصیلی
95
پاسخ : سوتی‌ها

از صب ده بار داییمو دیدم
بعد یه لحظه رفته تو حیاط

بش میگم سلام صبح بخیر (قابل توجه ظهر بود که این حرفو زدم) :D
 

Mahshad-nasr

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
112
امتیاز
933
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
سيرجان
رشته دانشگاه
کاش می دونستم.
پاسخ : سوتی‌ها

سوتى هاى من:
1.اومدم کباب کنم ثواب شدم :D

2.يکى از بچه ها گريه ميکرد ما هم اومديم ارومش کنيم(معاونمون هم اونجا بود)اومدم بگم مينا جوش نزن پير و کور ميشى ولى ک و پ رو جابه جا گفتم...
معاون گرامى :-w
دوستان :)) :)) =)) =))
مينا که گريه ميکرد :))
من X_X
 

SHAMIM.J

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
924
امتیاز
10,008
نام مرکز سمپاد
.
شهر
.
سال فارغ التحصیلی
93
دانشگاه
ع پ گلستان
رشته دانشگاه
نرسینگ
پاسخ : سوتی‌ها

توکلاس بودیم آخرسال وبچه هاسوالات شخصی ازدبیرمیپرسیدن واینا.یکی پرسید:
-خانوم شماچندسالتونه؟
-32سالم
-بهتون نمیخوره خانوم!واقعاخیلی جوون تر دیده میشین(چای شیرین!)
-مرسی بچه ها
یهو یکی ازبچه ها ک توباغ نبود:
-چی خانوم چندسالتونه؟32؟؟!!
-خب آره
-اصلابهتون نمیخوره!!
-مثلاچندمیخوره؟
-38,9میخوره
-خاک برسرم این چ حرفیه؟
-راس میگم ب خدا
-الان مستمرتو صفر میدم ک بفهمی کی راس میگه
ما: :))
معلم: L-:
اون بیچاره: :-s
 

ftnt

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
383
امتیاز
3,707
شهر
مشهد
پاسخ : سوتی‌ها

یه بار پنجم دبستان بودم، داشتم با مامانم برا امتحان قرآن تمرین میکردم...

گوشی زنگ زد، رفتم برداشتم، بعد گفتم بسم الله الرحمن الرحیم! :-"

بعدم اینقد خجالت کشیدم سریع گوشیو گذاشتم...به مامانم گفتم هرکی زنگ زد برنداره، که آبروی من میره! :-"
 
بالا