Phanntom
کاربر فوقفعال
- ارسالها
- 115
- امتیاز
- 364
- نام مرکز سمپاد
- helli
- شهر
- تهران
- مدال المپیاد
- سابقه دارم!
- دانشگاه
- light massage(پیام نور)
پاسخ : سوتیها
داشتیم با دوستان برمیگشتیم از پارک که یکی از عزیزان ایده زد و گفت که بریم رستوران 4 تا پیتزا بزنیم.
بعد از 20-25 متر جلوتر یک رستوران پیدا کردیم رفتیم تو.
لیست غذاها رو نگاه کردیم به این شرح بود :
*پیتزا مخصوص 18000 تومان
*پیتزا ماشروم بیف(قارچ و گوشت)17000 تومان.
*پیتزا سبزیجات 17000 تومان
و ... که آخریش میشد مینی پیتزا که 12000 تومان بود
سیب زمینی 3500 تومان |:
مثل اینکه پول هم نداشتیم و ته جیبمون فقط 10-11 هزار تومان بود
یکی از عزیزان دل گفتن که بچه ها میخواین یه کاری کنم که خیلی شیک بریم بیرون؟
ماهم که انگار جرقه ای از امید در ذهن ناامیدمون زده شده بود با تکان دادن سر تاییدش کردیم.
اون دوست عزیز هم رفت و به شخصی که سفارش هارو میگرفت گفت "ببخشید پیتزایی فیله ی ... دارید آیا؟"
بعد اون شخص گفت نه.
ماهم در حالتی که از بیرون نشون میدادیم که فیل دپرس شدیم اما در داخل غوغایی برپا بود گفتیم پس..ممنون خدانگهدار.
دو قدم که با در خروجی فاصله داشتیم اون شخص برگشت و گفت بخشید دوستان مثل اینکه اشتباه به عرضتون رسوندم و ما پیتزاای که مد نظراون بود رو داریم.
4 تا میخواین آیا؟
ما :
دوست ایده زن (مهدی )
آخر زنگ زدیم پول آوردن برامون
داشتیم با دوستان برمیگشتیم از پارک که یکی از عزیزان ایده زد و گفت که بریم رستوران 4 تا پیتزا بزنیم.
بعد از 20-25 متر جلوتر یک رستوران پیدا کردیم رفتیم تو.
لیست غذاها رو نگاه کردیم به این شرح بود :
*پیتزا مخصوص 18000 تومان
*پیتزا ماشروم بیف(قارچ و گوشت)17000 تومان.
*پیتزا سبزیجات 17000 تومان
و ... که آخریش میشد مینی پیتزا که 12000 تومان بود
سیب زمینی 3500 تومان |:
مثل اینکه پول هم نداشتیم و ته جیبمون فقط 10-11 هزار تومان بود
یکی از عزیزان دل گفتن که بچه ها میخواین یه کاری کنم که خیلی شیک بریم بیرون؟
ماهم که انگار جرقه ای از امید در ذهن ناامیدمون زده شده بود با تکان دادن سر تاییدش کردیم.
اون دوست عزیز هم رفت و به شخصی که سفارش هارو میگرفت گفت "ببخشید پیتزایی فیله ی ... دارید آیا؟"
بعد اون شخص گفت نه.
ماهم در حالتی که از بیرون نشون میدادیم که فیل دپرس شدیم اما در داخل غوغایی برپا بود گفتیم پس..ممنون خدانگهدار.
دو قدم که با در خروجی فاصله داشتیم اون شخص برگشت و گفت بخشید دوستان مثل اینکه اشتباه به عرضتون رسوندم و ما پیتزاای که مد نظراون بود رو داریم.
4 تا میخواین آیا؟
ما :
دوست ایده زن (مهدی )
آخر زنگ زدیم پول آوردن برامون