خاطرات سوتی‌ها

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع tamanna
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
پاسخ : سوتی‌ها

سوتی عمه گرام ...

عمه ام ( که اسمش هم فائزه هست ) داشت با پدرم صحبت میکرد و یه عکس نشون میداد (پشت تلفن) بعد بابام گفت این خانومه کیه ؟ فائزس ؟
عمه ما هم بلند داد زد : نـــــــــــــه این فائزه نیس این منم #جدی
قیافه ما در اون لحظه :|
بابام :|
عمه ام ;;)
مخابرات :|
viber :|

همون روز هم دختر عمه ام میخواست به مامانم بگه من آنلاینم خیلی جدی برگشت گفت : رن دایی من اَنم (عنم) :| اعتراف قشنگی بود :))
 
پاسخ : سوتی‌ها

نمیدونم چه اصراریه،میخوام بگم دبیرخونه ی مدرسه میگم دفتر خونه :-"
 
پاسخ : سوتی‌ها

یه بار داشتم با دوستام تو کوچه فوتبال بازی میکردم، یکی از بچه ها افتاد زمین، همون موقع دوتا دختر داشتن رد میشدن بهش خندیدن :( دوستم بلند شد لباساشو تکوند، دخترا رد شده بودن پشتشتون به ما بود، دوستم اومد شوت کنه که بخوره به اونا، همون لحظه برگشتن دوباره نگاهمون کردن، دوستام دوباره سر خورد افتاد زمین :)) اون دوتا هم دوباره زدن زیر خنده...
بیچاره دوستم دیگه اونروز فوتبال بازی نکرد :)) =))
_______________________________

یه بار با چنتا از دوستان رفته بودیم بیرون، یه نفرو دیدیم که پشتش به ما بود، با توجه به لباسا و اندام و...بهش میخورد که یه دختر 16-17ساله باشه(اما یه خانوم 37-38ساله بود) :-"....یکی از دوستای منم جوگیر شد و میخواست بهش شماره بده و... ;;) :> 8-^
رفت پشت سرش گفت ببخشید خانوم؟ خانومه برگشت...دوست من دید اینجوریه(دید 37-38 سالشه نه 16-17) هول شد یهو گفت مامان من میشین؟ :o
:)) =)) =))
_______________

فک کنم سوتی نیست، اما جالبه:

پارکینگ همسایه ی ما یه سوییت توشه که یه پسر دانشجو اونجا زندگی میکنه(ظاهرا نامزد داره، اما من نمیدونم چرا هروقت نامزدشو میبینم اون آدم قبلی نیست :-")
خب چند وقت پیش یه بار من با دو تا از دخترای فامیل رفته بودیم بیرون وقتی داشتیم یر میگشتیم از جلوی در سوییت رد شدیم یه صداهایی شنیدیم، مثل آه کشیدن و جیغای کوتاه و...
من که در خونه رو باز کردم بدون هیچ واکنش خاصی رفتم بالا :-" یه دو دقیقه بعدش اون دوتا هم اومدن بالا...ما سه تا تا چشممون میفتاد به هم خندمون میگرفت، یهو مامانم پرسید جریان چیه؟ شما چتونه؟ به چی میخندین؟
یهو یکیشون گفت به صدای دختره که تو پارکینگ زندگی میکنه!
مامانم: تو پارکینگ؟ کدوم دختره؟ :o
اون: ها؟ خب همون که تو پارکینگ زندگی میکنه دیگه! :|
من: منظورش پسره است... :-" ~X(
مامانم: خب کجاش خنده داره؟ مگه صدا داره اصن؟
من: خودش که نه، نامزدش :-" :))
مامانم: نامزدش؟ چه صدایی؟ :o
اون یکی: ها؟ آواز میخوند... :-"
مامانم: :-w
ما سه تا: ^#^ X_X :-??
من به اون دوتا: ~X( >:p

چند دقیقه بعد موقع ورق بازی ما سه تا: ;D :)) :-[ :)) ;D
 
پاسخ : سوتی‌ها

با عرض معذرت خدمت ستایش جان :)) :x

jgxq82hlwz9qr12hmfi3.jpg
 
پاسخ : سوتی‌ها

سر یه مسابقه، با خواهرم داریم بحث می‌کنیم سر داور. داور از روسیه بود. حالا من داشتم اون وسط چیز میزم می‌خوردم.
خواهرم میگه: کجاییه داورش؟؛ منم هنوز در حال خوردن بودم؛ مجبور شدم همون‌طوری جواب بدم.
من [با دهان پر]:روسه.
خواهرم:آره خیلی لوسه.
من[باز با دهان پر]:نه؛روسه!
خواهرم:آره بابا منم همینو میگم خیلی داور لوسیه! برمیگرده به مامان میگه:مامان این داوره خیلی لوسه. مهرانه هم تایید کرد که لوسه! :|
من دیگه طاقت نیاوردم داد زدم: خواهر من روسه، نه لوسه! :-"خواهرم هم با طلبکاریه تمام میگه:خب عین آدم صحبت کن دیگه! ایش :|
 
پاسخ : سوتی‌ها

با مامان بزرگ دوستم سوار مترو شدیم بعد یه دختر کنار مامان بزرگ بود..یه خانومه هی داشت به دختره میگفت برو کنار من پیاده شم دختره هندزفری تو گوشش بود نمیشنید..بعد خانومه گفت مگه کری؟؟مامان بزرگه گفت اره خانوم کره..شما که نباید به روش بیاری من خودم سمعکاشو دیدم..منم با یه دهن باااز داشتم مامان بزرگ رو نگا میکردم که داشت به هندزفری دختره اشاره میکرد..بنده خدا فک کرده بود سمعکه..نمیدونم مردم واقعا چجوری خودشونو کنترل کردن :))
 
پاسخ : سوتی‌ها

دیشب خونه ی دوستم بودم دخترهمسایشونم اومدپیشمون ی جورایی چاق بود خودش گف ماخانوادگی همه چاقیم تازه من لاغرشونم
منم سریع گفتم اوههههه واقعا :o :o :-" :-"
شانس اوردم متوجه نشد ;D
 
پاسخ : سوتی‌ها

یه بار زن همسایمون اومده بود خونمون ( همیشهههههه میااااد X-( ) رفت تو آشپزخونه کنار مامانم نشست و غیبت میکرد :-L منم پشت سرش داشتم شکلک در میاوردم حواسم نبود رو به روش آینه بود منو میدید :( مامانم بعد اینکه رف بهم گف X_X
 
پاسخ : سوتی‌ها

1بار داشتیم رباتمونو راه مینداختیم بعد چون من بعضی وقتا سیمارو اشتباه وصل می کردم برگشتن میگن: خانم فرامرزی برای بار آخرمیپرسم اینارو درست وصل کردین؟؟!!!! منم اصلا داشتم فرمول اثبات میکردم اصلا حواسم نبود میگم بلهههه!!! هیچی دیگه همه زدن زیر خنده.... بعد میگن ایشونم که میگن بعلهههه!!!!!
من :o ^#^ ^#^
استادم :)) :)) :)) :)) :)) :)) :)) :)) :)) =)) =)) =)) =)) ;D ;D
بچه ها :)) :)) :)) :)) :)) :)) :)) :)) :))
............................................................................
1دفعه هم یکی از بچه ها تو رباتیک رفته بود برا ما چایی بیاره بعد منم رفتم بردارو بیارم بعد استادم اومده میگه خانم فرامرزی کجاس؟؟
دوست بی مخ منم برگشته میگه : رفته چایی بیاره!!!!!!!!!!!!!!
من ~X( ~X( ~X( ~X( ~X( :-L :-L :-L
دوستم ^#^ ^#^ ^#^
استادگرامی =)) =))
 
پاسخ : سوتی‌ها

داشتم رادیو گوش میدادم.گفت و گوی مجری و کارشناس فوتبال.....
کارشناس :بازیکنان ما در بازی اول خود(با نیجریه)نسبت به بازیکنان برزیل در بازی اول دوندگی بیشتری داشتن.
مجری(با اعتماد به سقف!):بله. 100کیلومتر
کارشناس: نه خیر هر بازیکن11کیلومتر
مجری:11؟! :o
حالا اومد جمش کنه گفت :بله خب بنده مجموعشو گفتم.
 
پاسخ : سوتی‌ها

نشستیم تو جمع در حضور عمو های گرام و کلی آدم دیگه یهو دختر عموم برگشته میگه کی میتونه سه بار بگه "چیپس چسب سس"
پسر عمم با اعتماد به نفس تمام با صدای بلند "چیپس چسب چس"
:|
 
پاسخ : سوتی‌ها

با دوستم بیرون بودیم
حدودای شب بود دوستم عینکش و در آورد گفت از این موقع چهره ها رو تار میبینم
من:کور چشمی داری؟
دوستم: :o ;D :))
من: ;D :)) =))
منظورم شب کوری بود ;D
------------------------------------
دیروز سر پا سو ر بازی
پسرخاله گرام: شاه و باید رو بیبی میخوابوندی
من: ;D :))
خود نفهمیدش: X-(
کل فامیل م خودشون زدن به اون راه
 
پاسخ : سوتی‌ها

تو تاپیک جام جهانی داشتم میچرخیدم ...
بعد یکی گفته بود ایتالیا چقد دیشب بد بازی کرد ...
بعد این داداش پروفسور ما گفت که بابا تیم دسته دوشون رو آورده بودن .... [والیبال منظورش بوده]
من : خره این جام جهانیه ...
اون : میدونم لیگ جهانیه ... تیم دسته دوشو آورده بود ایتالیا وگرنه زایستف هم بود .
من : :| میگم جام جهانیه ... همون ک دیشب با کرواسی بازی داشت
اون: کرواسی ک نه ... عجب خریه ... با اکوادور بازی کردن 1-0 باختن ...
من : نه اصلا این... اکوادور چیه ؟ کاستاریکا بود ...

قرصامونو دیشب یکم دیر خوردیم واسه همینه
خوب میشیم ...
 
پاسخ : سوتی‌ها

آقا من کم سوتی می دم ولی وقتی می دم دیگه نمی شه هیچ جوره جمعش کرد.
چند وقت پیش مادر بنده رفته بود خونه یکی از اقوام که از قضا با هم همچین خوب نیستند! یعنی خوب که چه عرض کنم دشمن خونی!
حالا من زنگ زدم به مامانم که حالت خوبه و اینا.بعد بابام از اون ور گفت بهش بگم دعواهاتو کردی ؟!
آقا من این حرف و زدم.مامان برگشته می گه باکی؟
منم اسم اون خانومه رو آوردم.چشمتون روز بد نبینه یه صدای جیغ شنیدم از طرف همون خانم که می گه من؟
من :(( [-o<
مامانم :-w
خانومه [-(
بابام >)
حالا هرچی من می گم تقصیر بابامه مگه قبول می کنن!
 
پاسخ : سوتی‌ها

بازی شبی کل آبرو و اعتبار و اخلاق خوب منو تو این خانواده از بین برد (دقت کنین تو خونواده :-" یه وخت به این جملم اعتراض نشه :-")

بنده از فرط هیجان داشتم پا میکوبیدمو جیغ میزدم ، پدر ما ام حســــــاس ، برداشت گفت اینقد پا نکوب رو زمین ، منم عصبانی برگشتم گفتم دیگه کسی که زیرمون نیست :))

یه صحنه حقیقی خیلی قشنگ توپو زد ، با سرعت تمام رفتم جلو انگشت میانه رو کشیدم بیرون برگشتم :| :|

آخ آخ ، سره پنالتی :| :| :| :| :| :| :| برگشتم گفتم ، این داور رو باید ک َ ِ ُ ... شـــت ... :|
 
پاسخ : سوتی‌ها

داشتیم امروز با خانواده بازی ایران آرژانتینو نگاه میکردیم، وقتی مسی گل زد من گفتم:X-( ای ک... اش گل نمیشد... :-"

مامانم برگشت یجوری نگام کرد از خجالت آب شدم... :-[

خو حواسم نبود، ناراخت شدم دیگه، تازه فحشمو که ندادم، گفتم ای کاش گل نمیشد :-"
 
پاسخ : سوتی‌ها

یه سرویس زدم رف تو کمر ی خانومه...!
من: ;D
خانومه: [-(
دوباره ی پاس بلند:
من: B-)
خانومه: X-(
من : ببخشید :-"
خانومه: :)
یبار دیگ ایندفه بازم همون ولی ی راس رف وسط سرش
من: :-ss
خانومه: :-L X-( :-L X-( :-L X-(
من :فراااااااااااااااااااااااار :))
 
پاسخ : سوتی‌ها

سوتی گزارشگر والیبال همین الان داغ داغ!!!:

خب امور غفیر هم وارد زمین میشه...(امیر غفور)
 
پاسخ : سوتی‌ها

دوستم آهنگ هماهنگ سامی بیگه گوش داده میگه خیلی زشته، تو ماشینیمون بودم از خجالت آب شدم

میگم واسه چی ؟؟

گفت آخه تو یه قسمتش میگه : زنت با من میرقصه :))

×درستش تنت با من میرقصه‌س :))
 
پاسخ : سوتی‌ها

چن وقت پیش میخواسم بگم
امیر کبیر وشریف
گفتم شریف کبیرو امیر :))
 
Back
بالا