مهرناز
کاربر فوقحرفهای
- ارسالها
- 1,051
- امتیاز
- 3,242
- نام مرکز سمپاد
- فرزانگان
- شهر
- NeYshaBerliN
- دانشگاه
- تهران
- رشته دانشگاه
- داروسازی
پاسخ : تقلب
پارسال (دوم تجربی)یه دبیر دینی داشتیم اصن این همیشه و در هر حالتی این شکلی بود :)
ما هم که سوء استفاده گر
من به جرئت میتونم بگم یه بار در طول سال (به جز امتحان ترم)دینی نخوندم...همیشه هم دینییم 20 بود!
یه بار امتحان داشتیم من و دوستم از میز اول کوچ کردیم میز سوم ...منم کتاب باز کردم 20 تا سوالو از رو کتاب نوشتم بدون اینکه حتی جمله ها رو عوض کنم !
هی در اون حین که من کلم زیر میز بود داشتم تند تند ورق میزدم برمیگشتم معلممو نیگا میکردم میدیدم داره اینجوری :)نیگام میکنه....منم که پررو اینجوری :)نیگاش میکردم به کارم ادامه میدادم
----------------------------
یه بارم میز اول بودیم من میترسیدم تقلب کنم ....سرم رو برگم بود یهو برگشتم بغل دستیمو نیگا کردم دیدم کتاب باز کرده با تفکر به کتاب نیگا میکنه هی چند صفه میزنه عقب چند صفحه میزنه جلو ...
یهو برگشت گفت :مهرناز جواب این سواله کدوم صفحه بود؟
یعنی معلمه اولین بار بود حالتش از این :)به این تغییر کرد
پارسال (دوم تجربی)یه دبیر دینی داشتیم اصن این همیشه و در هر حالتی این شکلی بود :)
ما هم که سوء استفاده گر
من به جرئت میتونم بگم یه بار در طول سال (به جز امتحان ترم)دینی نخوندم...همیشه هم دینییم 20 بود!
یه بار امتحان داشتیم من و دوستم از میز اول کوچ کردیم میز سوم ...منم کتاب باز کردم 20 تا سوالو از رو کتاب نوشتم بدون اینکه حتی جمله ها رو عوض کنم !
هی در اون حین که من کلم زیر میز بود داشتم تند تند ورق میزدم برمیگشتم معلممو نیگا میکردم میدیدم داره اینجوری :)نیگام میکنه....منم که پررو اینجوری :)نیگاش میکردم به کارم ادامه میدادم
----------------------------
یه بارم میز اول بودیم من میترسیدم تقلب کنم ....سرم رو برگم بود یهو برگشتم بغل دستیمو نیگا کردم دیدم کتاب باز کرده با تفکر به کتاب نیگا میکنه هی چند صفه میزنه عقب چند صفحه میزنه جلو ...
یهو برگشت گفت :مهرناز جواب این سواله کدوم صفحه بود؟
یعنی معلمه اولین بار بود حالتش از این :)به این تغییر کرد