تقلب

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع tamanna
  • تاریخ شروع تاریخ شروع

تا حالا تقلب كرديد؟

  • بله

    رای‌ها: 1,450 94.3%
  • خير

    رای‌ها: 87 5.7%

  • رای‌دهندگان
    1,537
پاسخ : تقلب

یادش بخیر یه بار سر امتحان گسسته دوستم یه چنتا سوالو مونده بود و من اونا رو یاد داشتم(از موارد نادر :D) بعد امتحانم اینطوری بود که دو برگه سوال بود و یه برگ پاسخ نامه(پشت هر دو برگه سوالم خالی بود برای چک نویس!)
خلاصه قرار شد که من پشت برگه سوالم بنویسم جوابایی رو که اون بلد نیس بعد باهم عوض کنیم.خلاصه تو این مدت که حرف میزدیم خیلی قشنگ مراقب جانا!!!یکم تذکر دادن و مام انکار واین حرفا و خلاصه موقع عوض کردن برگه ها فرارسید...
من برگه سوالمو انداختم زمین خم شدم مال دوستمو ور دارم دیدم پاسخ نامشه :| :| در حالت خمیدگی بهش چنبار گفتم سوالاتو بنداز سوالاتو بنداز ولی گوش نکرد و همون موقم مراقب جانا!! گفتن پاشو بیا برگتو بده(نزدیکای آخرای امتحانم بود)خلاصه من هیچ برگه ای ورنداشتم و صرفا بلند شدم :D :D
شانس آوردم گفتن برگه های سوالو با خودتون ببرید :D :-" :-" :-"
 
پاسخ : تقلب

اصولا من بدنم در برابر دریافت تقلب مقوامت میکنه!ینی توی کلاس یه چیزی آروم میگن راحت میشنوم اما سر جلسه امتحان.....
اصن نپرسین دیگه :-ss :-s
ولی رسوندنم خوبه /m\
عاقا ما یه دبیر پیام داریم،این بنده خدا خیلی دبیر خوب و باحالیه همیشه اجازه میده قبل امتحان یه 15 دقیقه ای بخونیم.وقتی سوالا رو میگه حواسش هستا؛اما وقتی که یه ورقه میگیره اصن از خودش بیخود میشه دیگه هیچی جز ورقه نمیبینه \:D/ وقتی بهش ورقه میدن اصن تو کلاس یه وضعی میشه.یکی از بچه ها خیلی تنبله،نکه نخونه ها؛کم کاری میکنه.امتحان 20نمره ای بود و اون فقط 2 نمره نوشته بود.خلاصه ماها که ورقمون رو دادیم،هی رو کاغذ جوابا رو مینوشتیم میدادیم بهش.وقتی دبیر ورقه ها رو تصحیح کرد و داد دیدم شده 17!(ایشون یه کم خیلی بشکه ان)گفتم نره غول بیشعور ما خودمون کشتیم بهت رسوندیم چرا ننوشتی.یه جمله ی تاریخی گفت که تا عمر دارم از یاد نمیره.ریلکس پاهاشو رو میز انداخت و گفت:
"اه!خسته شدم هی فرت وفرت میدادین نرسیدم بنویسم" :|
حالا این یه موردش بود ما با این داستان داریم.
یه بارم امتحان مطالعات داشتیم قسمت جغرافی هیچی نخونده بودم ینی وقت نکرده بودم درسای اون روز سنگین بودن.از20 تا 2نمره فقط نوشته بودم.یکی از دوستام که از ابتدایی با هم بودیم و هستیم(!)جلوم نشسته بود و ورقه اش رو داده بود.با اونکه باهاش صمیمیی ام ولی در این موارد ازش خجالت میکشم.دیدم یکی میگه پیس پیس!سرمو برگردوندم دیدم خیلی زیر زیرکی و حرفه ای داره میگه چی رو موندی؟؟؟؟؟
قشنگ اون لحظه هنگ کردم که اینم آرهههه!خودش از قیافم خندش گرفته بود.خلاصه من نخونده اون امتحان رو شدم19!یکی از بچه ها که خونده بود شده بود 18.خدایش خیلی حال داد :-??
 
  • لایک
امتیازات: Diyar
پاسخ : تقلب

آخرین تقلب دوران دانش آموزیم سر امتحان نهایی دینی پیش بود که دو روز برای خوندنش وقت داشتیم و من فقط تستاش رو زده بودم و نهایی وار هیچی حالیم نبود
 
پاسخ : تقلب

تقلب که تا قبل از سال کنکور زیاااد بوده ولی بد ترینش اونی بود که سر یکی از آزمون های پیشرفت تحصیلی بود که توی دفترچه سوالا علامت زده بودم دادم به بچه ها دیدیم جواب نمیده دیگه برگه پاسخنامه ام رو هم دادم مونده بودم با خودکار و قلم و میز خالی
مراقبه اومد بالا سرم قاطی کرد گفت این چه وضعشه برگت کو
منم گفتم دادم ولی اومدم برم یکی از همکاراتون گفت بشین تا بازرس بره بعد بلند شو
دیگه یارو با عصبانت گفت بلند شو برو بازرس رفته
 
پاسخ : تقلب

پارسال که تا دلتون بخواد تقلب میکردیم.دیگه کارمون به جایی رسیده بود که سر آزمونا برگه ی پاسخ نامه رو جابه جا میکردیم.البته ناگفته نمونه که من تا حالا تا این حد جرئت پیدا نکردم که برگه ی پاسخ نامه ام رو جا به جا کنم ولی دوستان گرام این کارو انجام دادن.
ولی امسال چون نهم هستیم و سال حساسیه برامون،با بچه ها قرار گذاشتیم که دیگه تقلب نکنیم...ولی با این امتحانی که امروز ازمون گرفتن بماند که همونجا قول و قرارامون رو بوسیدیم وگذاشتیم کنار(:D) ، تازه تصمیم گرفتیم که به این به سخن دلنشین که عجیب به دل آدم میشینه عمل کنیم،
و حالا این سخن دلنشین: " یَدُ اللهِ مَعَ الجَماعَة : دست خدا با جماعت است " :D :D =)) =)) =)) =)) =))
و یه همچین افرادی هستیم ما سمپادی ها :)) :))
 
پاسخ : تقلب

سال دوم سوم رو میزمون یه پوشه میزاشتن که تو اوون بنویسیم
منم تو برگه های کوچیک تقلب مینوشتم و سر امتحان میزاشتم زیر اونا و امتحان میدادم
خلاصه(!!) اخرین امتحان ترم دوم رو هم اینجوری دادیمو اومدیم بیرون .... بعد از یه نیم ساعت من تو جامدادیمو نگاه کردم دیدم تقلبا رو جا گذاشتم زیر اون پوشه هه :)) با هولو عجله برگشتم برش دارم دیدم کلاس خالیه ، پوشه ها رو جمع کردن!! برگه های تقلب منم همونجوری بود رو میز ... خیلی شانس اووردم کسی که پوشه ها رو جمع کرده بوود اونقدی خنگ بووود که لوم نداد
بد ترین خاطرمم ماله پایان ترم دوم دبیرستان ازمون اجتماعی و زبان فارسی(باهم دادیم) بود که توی کلاسای دیگه بچه ها علنن از رو هم مینوشتن (قرار هم این بوود که مراقبا این دو درسو گیر ندن :D) اما شانسه عنه ما یه مراقب خل و وحشی بهمون افتاده بوود من اومدم به عقبیم برسونم یهو طی یه حرکت کماندویی برگمو کشید و پاره کرد انداخت تو اشغالی منم اولش تو شوک بودم که دیگه داد زد گمشو بیرون و اینا ... هیچی دیگه داشت سکته منو میزد گفتن که دیگه اخراجی و 4 تا ازمون بعدیو نمیتونی بدیو شب قبل امتحان بعدی زنگ زدم یارو گفت چرا اینقد دیر زنگ زدیو بیخالیو اولیات زنگ نزدن.... خلاصه خیلی منو اذیت کردن
شانس اووردم مامانم نجاتم داد :D
 
پاسخ : تقلب

من و دوستم فاطمه وقتی بچه ها تو کلاس شلوغ میکنن و همهمه ایجاد میکنن تندتند از هم میپرسیم فلان سوال چی میشه فلان سوال چی میشه...
تا کلاس ساکت میشه مام ساکت میشیم :-" بعد رو کف دستش سوالشو مینویسه میگیره زیر میز دستشو تکون میده منم به میز ضربه میزنم به تعداد گزینه ی جواب درست :-"
 
پاسخ : تقلب

خیلی به ندرت تونستم از کسی تقلب بگیرم؛ صحیح غلط و سوالای تستی رو ممکنه با کسی چک کرده باشم اما کسی برگشو جلوی چشمم هم میذاشت نمیتونستم ببینم. رنگ و روم می پرید اصلن. با اینحال خیرم به خیلی ها رسیده...
یه خاطره تقلب که هیچ وقت یادم نمیره برای امتحان دین و زندگی سوم دبیرستان بود (با اینکه خیلی زجر میکشیدم سر این درس اما چون معلمش حساس شده بود رو من، همیشه مث خر میخوندم و آماده بودم.) سر جلسه امتحان صندلی هارو که مرتب کردیم یکی از همکلاسی هام اومد گفت من نخوندم، کنار تو میشینم، بهم برسون. معلم دینی ما هم سر جلسه سرشو بلند نمیکرد میگفت که من نمیبینم، خدا میبینه.... من هم نوشتم و برای رسوندن به دوست بغلیم درشت نوشته بودم و برگه رو به حالت مایل بالا گرفتم که دوستم ببینه....
یهو معلممون سرشو آورد بالا و منو دید. بعد گفت آفرین، ببینید ف چقد با شخصیت تقلب میکنه. کلاس ترکید و از اون به بعد سوژه شده بودم که مث ف با شخصیت تقلب برسونید :)
 
عاشق نتایج نظر سنجی هستم
تمام جواب سوال 5تکمیلی امتحان ریاضی رو به دوستم توی برگه نوشتم و بهش نشون دادم
 
من خدای تقلب دادن مدرسمونم :|
یه امتحان عربی نمره زیر 19 نداشتیم.
پیشرفت تحصیلی سمپاد فردی که ریاضی رو دفعه اول منفی زده بود این بار زد 70 و شد دو استان(بعدِ من) .
اجتماعی طرف 12 میشد کردمش 19 .
آزمون بسیج فردی که فارسی همیشه منفی میزنه 100 زد.
برای پیش من نشستن تو امتحانا نرخ تعیین میشه .
هر امتحان یه 10 هزاری کسب میشه
:|
تقلب بدید، خوبه /:
پ.ن: مثل بالایی ولی کل کتاب تکمیلی رو اجاره میدادم :| :| :|
 
یه معلم دینی احمق داشتیم تمام شجره نامه امامارو خلاصه کرده بود (حتی سالو مدت امامت و اینا...)بعد میگفت باید حفظ باشید بچه ها جوری تقلب کردن که دوباره امتحان گرفت نمره ها خیلی بالا بود :))
 
من تا دلتون بخواد رسوندم
مورد داشتیم سر ازمون قلم چی اومدم بیرون پاسخنامه روـگرفتم
برگشتم گفتم ببخشید من ی وسیله جا گذاشتم
بعد پاسخنامه رو گذاشتم واسه دوستم اومدم
یا سر جلسه امتحانا سوالا رو حواب میدم دفترچه رو میدم ب دوستان
خیلی تقلب میرسونم
خعلییییی....
 
اولین تلاشم برای تقلب این بود که چارمِ ابتدایی اومدم تو امتحان تاریخ یه جاخالیو از رو بغل دستی م ببینم، بعد یهو داد زد که:"خانووووووم! این داره از رو ما میبینه":/ یه نگاهِ چپ چپی هم به من انداخت نکبت |:
تهش هم من 4 شدم اون 2.5 (((((:
خلاصه که تقلب نکردم تو زندگیم زیاد:-" 6-7 بار اینا!
 
من فعلا سما درس میخونم و سمپادی نیستم(کلاس ششمم ولی امتحان سمپاد دادم)
دقیقا همین امروز امتحان اجتماعی داشتیم.منم همسایگان ایرانو به شکل رمزی پرچمشون رو توی دستم نقاشی کردم!!!اون دست دیگریم هم که ماهی های دریای خزر هم نقاشی کرده بودم.هیچکسم نفهمید هرکی ام میپرسید میگفتم برا قشنگی این طرح هارو کشیدم رو دستم.
روش تراش هم خیلی در کلاس ما شایعه
مثلا میگیم فلانی تراش 4 میخوایم(یعنی سوال4) بعد اون هم جواب سوال رو توی ی برگه مینویسه و مچاله میکنه و میندازه توی آشغالی تراش :))))
 
من خودم امتحانی نبود که تقلب نکرده باشم :-"
ولی خاطره ای از خودم نیس که خیلی جذاب باشه :-"
اما سوم دبیرستان دبیر زبان فارسی داشت املا میگفت .
اصولن همه کتابو میزاشتن زیر کاغذ :D ی جایی در نطر میگرفتن خلاصه ، معلم میگفت مام پیدا میکردیم مینوشتیم.
خلاصه امتحان گذشت و تصحیح شد ورقه ها
معلم یه نگاه به ورقه یه نگاه به دوستم:
-مرتضی تو چرا تا نصف همشو درست نوشتی بقیش همش غلط؟
+اقا ببخشید از وسطٍ املا ، کتابم افتاد زمین:-"
 
اولین نقلبم مال اول ابتداییه:-"البته اون غلط نوشته بود=((
ولی تو نهایی چون گفتم شاید حق بقیه ضایع بشه
ولی بقیه امتحانا مث به مرد تقلب کردم:D
 
تقلب.....خب زیاد تقلب کردم!
یه بار امتحان پیام داشتیم،از یکی از دوستان تقلب گرفتم ولی اشتباه نوشته بود!8-|
یه بار من اشتباه نوشته بودم و به یکی از دوستان رسوندم!:D
یه بار امتحان هنر داشتیم از متن کتاب در واقع! ؛ بعد همگی تو یه ردیف نشستیم و همینکه دبیر میرفت بیرون،برگه جا به جا میکردیم!:D:-??
یه بارم آزمون گزینه دو داشتیم فکر کنم، بعد کسی نخونده بود(به این دلیل که سه تا آزمون رو پشت سر هم برامون گذاشته بودن)....تصمیم گرفتیم که تقلب کنیم...با دوستان عزیز یه مربع تشکیل دادیم و جواب سوالات رو روی برگه مینوشتیم و به همدیگه میدادیم!...موقعی که از سر جلسه اومدیم بیرون کلی برگه تو جیبای هر کدوممون بود! :)) :)) :))
 
متاسفانه (:D)تقلب خیلی کردم ولی مثلا اولین هاش تا جایی که یادم میاد پنجم ابتدایی بود که امتحان ریاضی ترم 2 داشتیم نیمکت های دونفره رو پشت هم کناره های راهرو گذاشته بودن اونجا امتحان میدادیم ...یه سوال بود ازین یه کارگر تو فلان ساعت مثلا اینقدر کار میکنه 4 تا تو چقدر یه دیوارو تموم میکنن بعد دوستم رو یه کاغذ نوشت انداخت عقب که جوابشو بنویسم براش من جوابشو نوشتم اونوقت اون یکی بغل دستیش مخالف این جواب بود بعد هِی سعی داشتیم همو توی همون یه ذره برگه با راه حل و توضیحاتمون قانع کنیم حدود یه ربع ده دقیقه ما فقط داشتیم بحث کتبی میکردیم تا بالاخره قانع شد:))
 
من تقلب زیاد گرفتم
سر جلسه یا نگاه کردم رو دست جلویی یا بغلی
وقتی هم نشده از بس دستام بلندن کاغذ دوستم رو به زور گرفتم :D
 
Back
بالا