- ارسالها
- 206
- امتیاز
- 8,580
- نام مرکز سمپاد
- فرزانگان
- شهر
- بندرعباس
- سال فارغ التحصیلی
- 1402
- دانشگاه
- SUT
- رشته دانشگاه
- EE
ما از کلاس هفتم یه زنگ نجوم تو مدرسه واسمون میذاشتن معلمش یه آقای جوونیه که کلا کاریمون نداره خلاصه این میومد درس میداد و میرفت ما هم که کلا تو کلاساش انگار حضور نداشتیم بنده خدا واسه خودش درس میداد تا وسطای هشتم یه روزی اومد گفت میخوام امتحان ازتون بگیرم و مباحثش هم بسیار تا بسیار زیاد و ما هم که خداروشکر نه که زیادی توی کلاساش فعال بودیم اصلا استرس نگرفتیم
خلاصه دو هفته وقت داد و ما هم که انگار نه انگار امت داریم دو هفته گشتیم و درس نخوندیم تا روز امتحان دیگه فک کنم قابل درکه تنها چاره ما اون موقع تقلب بود
خلاصه فکرامونو ریختیم رو هم و برناممونو واسه تقلب اوکی کردیم بیشتر امتش تستی بود و این خیلی خوب بود قرار شد هر سوال رو بلند بپرسیم که مثلا توی جزوه بود یا همچین سوالایی و هر کی میدونست به این صورت جواب بده:
گزینه1:اره تو جزوه بود
گزینه2:نه تو جزوه نبود
گزینه3:نمیدونم
گزینه4:یادم نیست
خلاصه سیل سوالات ما شروع شد و هی از گوشه و کنار کلاس صدا میومد که مثلا سوال فلان تو جزوه بود؟و یهو بیست نفر با هم میگفتن که یادم نیس
ضایع ترین اتفاق این بود که یکی از بچه ها خواست سوال خلاقانه بپرسه که دبیر شک نکنه گفت بچه ها امروز 34مه؟و فک کنین یهو همه کلاس گفتن اره
دبیر بدبخت هر چی میگفت بچه ها ساکت هیچکی به رو خودشم نمیاورد
خلاصه امتحان رو دادیم و به خیر گذشت هر چند اون دبیر اینقدر بیشعور بازی در اورده بود که واسه هر سوال تستی 0/35 نمره گذاشته بود
ولی خداییش دلم حال اومد اخه واسه همه دبیرامون تعریف کردیم که سر یکی از دبیرا یه همچین بلایی اوردیم
خلاصه دو هفته وقت داد و ما هم که انگار نه انگار امت داریم دو هفته گشتیم و درس نخوندیم تا روز امتحان دیگه فک کنم قابل درکه تنها چاره ما اون موقع تقلب بود
خلاصه فکرامونو ریختیم رو هم و برناممونو واسه تقلب اوکی کردیم بیشتر امتش تستی بود و این خیلی خوب بود قرار شد هر سوال رو بلند بپرسیم که مثلا توی جزوه بود یا همچین سوالایی و هر کی میدونست به این صورت جواب بده:
گزینه1:اره تو جزوه بود
گزینه2:نه تو جزوه نبود
گزینه3:نمیدونم
گزینه4:یادم نیست
خلاصه سیل سوالات ما شروع شد و هی از گوشه و کنار کلاس صدا میومد که مثلا سوال فلان تو جزوه بود؟و یهو بیست نفر با هم میگفتن که یادم نیس
ضایع ترین اتفاق این بود که یکی از بچه ها خواست سوال خلاقانه بپرسه که دبیر شک نکنه گفت بچه ها امروز 34مه؟و فک کنین یهو همه کلاس گفتن اره
دبیر بدبخت هر چی میگفت بچه ها ساکت هیچکی به رو خودشم نمیاورد
خلاصه امتحان رو دادیم و به خیر گذشت هر چند اون دبیر اینقدر بیشعور بازی در اورده بود که واسه هر سوال تستی 0/35 نمره گذاشته بود
ولی خداییش دلم حال اومد اخه واسه همه دبیرامون تعریف کردیم که سر یکی از دبیرا یه همچین بلایی اوردیم