آخرین کتابی که خوندید؟

boodika

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
904
امتیاز
6,072
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
ناکجا
سال فارغ التحصیلی
1398
کتاب ارابه خدایان از اریک فون دنیکن ....
 

boodika

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
904
امتیاز
6,072
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
ناکجا
سال فارغ التحصیلی
1398
ناطور دشت..... دی سالینجر
 

mhs.1d

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
261
امتیاز
4,992
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
یزد
سال فارغ التحصیلی
96
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
ریاضی
وقتی نیچه گریست
اروین د یالوم

هنوز تمومش نکردم درواقع نخواستم تمومش کنم و یک ماهه دیگه نخوندمش
جالب بود، مخصوصا حرفای برویر و فروید راجع به درمان بیماری‌ها، ولی تا وسطای کتاب که رسیدم به آخر کتاب مراجعه کردم و دیدم در واقع این "واقعا" یه رمانه و برویر و نیچه هیچ دیداری باهم نداشتند و برحسب تفکراتشون نوشته شده، خب با این که احتمال می‌رفت این دیدارها واقعی نباشه ولی وقتی محو کتاب شده بودم و شخصیت‌ها توی ذهنم حضور پررنگ و واضحی داشتند انتظار داشتم اینها حقایق باشند که خب نبودند
برای همین دیگه نخوندمش، شاید بعدا تمومش کردم
 

reza7

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
353
امتیاز
1,676
نام مرکز سمپاد
طباطبایی
شهر
Bonab
سال فارغ التحصیلی
95
دانشگاه
دانشگاه علوم پزشکی تبریز
رشته دانشگاه
پزشکی
تبعید و سلطنت/آلبر کامو
یک کتاب با 6 داستان کوتاه که اگه به آثار کامو علاقمند باشین خوندنش خالی از لطف نیست.
بخش هایی از کتاب:
در این سرزمین شهرها بودند که به دنیا می آمدند،جلوه ای کوتاه و بی اثر از خود به نمایش می گذاشتند و خیلی زود از پهنه بی رحم آن سرزمین ناپدید می شدند.انسان ها هم همین سرگذشت را تا رسیدن به همان سرنوشت طی میکردند.به هم عشق می ورزیدند یا گلوی هم را می جویدند و بالاخره می مردند.
در این صحرا،هیچکس،نه او و نه مهمانش هیچ چیز به شمار نمی آمدند و مع الوصف،خارج از همین صحرای بی رحم،هم برای او و هم برای دیگران،زندگی خالی از معنا به نظر می رسید.
*************************************
دلش میخواست تمام این سرزمین رابالا بیاورد.این سرزمین بیش از حد بزرگ بود.خون و فصول در اینجا در هم می آمیختند تا زمان معنا یابد.
اینجا زندگی همسطح زمین بود و برای پیوند آن دو کافی بود برای سال های متوالی بر همین خاک مرطوب یا خشک،همین زندگی خواب آلوده را ادامه داد و مرد.
 

big cat

SPHINX
ارسال‌ها
189
امتیاز
1,956
نام مرکز سمپاد
سمپاد:')
شهر
.
سال فارغ التحصیلی
1400
ملت عشق اثر الیف شافاک،ارسلان فصیحی
واقعا کتاب لذت بخشی بود و کشش زیادی داشت(حتی با وجود امتحان ترم که مثل عزرائیل بالا سرم بود) .
اللا شخصیت اصلی(در دوران معاصر) زن خانه داری هست که به ۴۰ سالگی رسیده و چند ساله با حس خیانت شوهرش داره زندگی می کنه در واقع خودشو زده به کوچه ی علی چپ ولی با اینحال زندگی مشترکش داره به فروپاشی می رسه. در همین دوران اون تصمیم میگیره برای یه انتشارات کار کنه و وظیفش خوندن رمان هایی هست که به نشریه برای چاپ ارسال میشه و اون باید نظرشو راجع به این رمان ها بگه و همینطور گزارش تهیه کنه. اولین رمانی که به اللا داده میشه ملت عشق هست و نویسندش شخصیه با نام عزیز زاهارا پس از مدتی اللا با خوندن رمان شروع به دگرگونی می کنه. اسم این کتاب در ترجمه انگلیسیش هست «The Forty Rules of Love» نویسنده در طول رمان هر کدوم از این قانون هارو بسیار ماهرانه با مثال بیان کرده. ملت عشق هم عارفانه هست هم عاشقانه و همه رو عاشق شخصیت شمس می کنه(من که واقعا دوست داشتم ماشین زمانی بود تا شانس ملاقاتشو داشته باشم).
این رمان ۱۰ تا شخصیت اصلی داره که هرکدوم در بخشی از کتاب راوی هستن و خواننده از چند وجه با رمان برخود می کنه.(در کل راوی های این داستان تعدادشون به ۲۰ تا هم می رسه)
فقط بخشی از رمان که به نظرم جالب نیومد این بود که شمسو در این رمان به قتل رسوندن و در واقع داستان از همینجا شروع میشه شروع از پایان هست (شمس کشته نمیشه فقط مولانارو ترک می کنه پرسش من این بود که اگر شمس در قونیه کشته شد پس چرا در ایران به خاک سپرده شد؟)
و در آخر اینکه این رمان پرفروش ترین کتاب تاریخ ترکیه هست.
 
آخرین ویرایش:

panah

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
668
امتیاز
28,264
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
نمیدانم آن کجا
سال فارغ التحصیلی
1397
کوری ،ژوزه ساراماگو

حکایت اخلاقی مدرن...کتاب جالبیه.
 

Kimiamd

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
13
امتیاز
10
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
شهریار
رابین هود الکساندر دوما. فوق العاده است این ترجمه اش ک دست منه کار آقای ذبیح الله منصوریه. قصه است دیگه مثل هری پاتر ی همچین حالتی داره نوشتارش( صد البته ب پای جنبل جادوهای تو اون نمیرسه ولی بازم ب عنوان قصه چیز جالبیست :) )
 

hanita.ard

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,843
امتیاز
26,252
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
....
سال فارغ التحصیلی
99
دانشگاه
قزوین
رشته دانشگاه
شیمی محض
خب من تعریف کتاب دزیره رو خیلی شنیده بودم
و کتاب دزیره رو دارم میخونم
در مورد دختری ب نام اوژنی برنادین دزیره هستش ک اول با ی ژنرال ب نام ناپلئون بناپارت نامزد میشه اما بنا ب دلایلی این نامزدی بهم میخوره و ناپلئون ازدواج میکنه و ب واسطه این ازواج میشه ی ژنرال عالی رتبه تو فرانسه و بعد از چندسال دزیره با وزیر جنگ ازدواج میکنه (ژان باتئیست برنادوت) و خب اتفاقای دیگه داستان
(من اصن حوصله خلاصه کردن و تعریف کردن داستان ندارم)
ولی شما بخونید کتابش محشره ی کتاب تاریخی عاشقانه زیبا ....
 

dr.namingstuff

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
808
امتیاز
2,973
نام مرکز سمپاد
دبیرستان علامه حلی 1 تهران
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
98
کتابش باید حتما داستان و رمان باشه؟
Digital Logic Circuit Analysis and Design
خیلی کتاب خوبیه برای یادگیری طراحی دیجیتال از پایه.
 

شکیبـآ

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
712
امتیاز
15,540
نام مرکز سمپاد
فرزانگان امین1
شهر
اصفهان
سال فارغ التحصیلی
1397
زیست 1 :| آخرینِ آخرینه!
همه ی ما مثل هم هستیم - لیلی بخشی
اولین کتاب این نویسنده بود و خوب نمیشه گفت وای عالی و باورنکردنی بود اما روایت شیرینی بود بالاخره و به نظرم ارزششو داشت مخصوصا وقتی با شخصیت دوست داشتنی نویسنده هم آشنا باشید: )
 
ارسال‌ها
472
امتیاز
3,373
نام مرکز سمپاد
بهشتي
شهر
کاشان
سال فارغ التحصیلی
1392
مدال المپیاد
رتبه سوم المپیاد آزمایشی زیست
دانشگاه
علوم پزشکی ایران
رشته دانشگاه
فوق تخصص نفرولوژی اطفال
تلگرام
اینستاگرام
کمدی انسانی
از نویسنده ی قدیمی فرانسوی اونوره دوبالزاک
این کتاب مجموعه دوتا داستان یکی دوشس دولانژه و دیگری یک حادثه ی شوم هست.
کتابی که خوندم یکی از کتاب های قدیمی کتابخونه ام بود و لذت بخش بود خوندن یک درام عاشقانه
اولا جامعه رو محکوم نمیکنه و
مفهوم جدیدی که تو این کتاب بهش میرسی
اینه که
در غالب یک انحراف هم میشه عشقی پاک جریان داشته باشه...
که به درست و غلطش کاری ندارم.
.......
و این عشق در ساعت هشت و ربع خاموش شد.
پایان
 

miss_sharghi_

نیلو
ارسال‌ها
3
امتیاز
1
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
بندرعباس-کرمانشاه
رمان های تخیلی :D:D:D توایلایت و ومپایر دایریز و دونده هزارتو و...:D
 

fteh

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
636
امتیاز
4,893
نام مرکز سمپاد
علامه حلی
شهر
خوزستان
سال فارغ التحصیلی
90
در چند روز اخیر
آخرین چیزی که خوندم دینی بود

ولی الان میخوام غرور و تعصب رو بخونم
از جین استن
مامانم خونده بود میگفت حتما بخون خیلی چیزا یاد میگیری ازش
البته ترجمه ی این کتاب من خیلی ثقیله و جملات دیریابن.
 
آخرین ویرایش:
ارسال‌ها
2,126
امتیاز
23,690
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
قم
سال فارغ التحصیلی
97
آخرین کتابی را که خوندید نام ببرید و نظرتون را راجع به اون کتاب بگید !
ممنون :)

×ارغوان اس. : دوستان ! عزیزان ! توجه داشته باشین که اگه ارسالتون شامل اسم نویسنده یا نظرتون راجع به کتاب نباشه ، اسپم محسوب میشه و در نتیجه حذف . لطفا از این به بعد رعایت کنین ؛ ممنون :]
بچه ها ببینید،محتوای پستی که اینجا میذارین باید اینطور بشه،لطفا از این به بعد رعایت کنید.
 

حلزون

لنگر انداخته
ارسال‌ها
3,498
امتیاز
71,072
نام مرکز سمپاد
فرزانگان زینب:)
شهر
تهر
سال فارغ التحصیلی
95
دانشگاه
پادوا
رشته دانشگاه
روان شناسی
قمار باز - داستایفسکی

اولین کتابی بود که از داستایوسکی خوندم . خجالت میکشم که بگم کتاب همچین نویسنده ی فاخری برام "یه کم" جالب بود .
از زبان معلم خونگی بچه های یه خانواده ی اشرافی روس روایت میشه ، معلمی که روحیات و اخلاق عجیبی داره و به دختر جوان خونواده هم به طرز عجیبی علاقه منده . چرا عجیب ؟ چون اوج علاقش اینه که خودش رو در خدمت و برده ی دختر قرار بده و بازیچه ش بشه ، بخاطرش قمار کنه و از خاصیت و جادوی قمار به یه قمارباز واقعی تبدیل بشه . به اندازه ای که دختر براش در مرتبه ی دوم بعد از قمار قرار بگیره
 

Con_Blindness

میخام¢کار
ارسال‌ها
240
امتیاز
172
نام مرکز سمپاد
q o m
شهر
q o m
شیطان - لئو (ن) تولستو ی !!!


این کتا ب بدجو وری رفتــــــــــــــــــــــــــروناخودآگاهـمـــــــــــــــــــــــــــــه



انقدی که حتا فکرشم نمیکنید !



نکنه منم یروزی اونطور بشم خدایا خودت کمک کن !!!!



من ترسو نیستم ولی . . .
 
  • لایک
امتیازات: MHO

Zoha

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
9
امتیاز
9
نام مرکز سمپاد
فرزانگان امین
شهر
اصفهان
سال فارغ التحصیلی
1401
جلد پنجم(آخر)کتاب جایی دیگر:زندگی ساکن نویسنده ژاکلین وست
چيزي ترسناک درست پشت ديوارهاي خانه قديمي سنگي پنهان شده است...
چقدر طول خواهد کشيد تا بتواند دوباره به درون راه پيدا کنيد؟
اوليو مطمئن است که آنابل مک مارتين رفته و اين بار براي هميشه ولي چيزي بدتر، دور از چشم او دزدانه مشغول انجام کارهايي است. او را زير نظر دارد، انتظار مي کشد و آماده حمله مي شود بعد يک سفر علمي چيزي شوک آور را آشکار مي سازد. چيزي که اوليو چيدا مي کند باعث تعدادي اتفاق جديد و زنجيره وار مي شود که چيزهايي را نمايان مي کنند که او نمي خواهد آشکار شوند.
اولیو براي نجات کساني که دوستشان دارد و خانه اش تا کجا پيش خواهد رفت؟ و چه بهايي را بايد در پايان بپردازد؟
 

Porsa

کاربر فعال
ارسال‌ها
54
امتیاز
463
نام مرکز سمپاد
فرزانگان لاهیجان-فرزانگان5
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1398
رشته دانشگاه
مهندسی مکانیک
فریدون سه پسر داشت-عباس معروفی
فقط میتونم بگم بخونید و مقایسه کنید(همه چیزو با هم)
 

Ursula

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
95
امتیاز
2,717
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1و2
شهر
سنندج
سال فارغ التحصیلی
1400
رشته دانشگاه
دارو
اتللو ،شکسپیر^ ^
به تقلید از این شاهکار آثار زیادی خلق شدن ):کماکان قربانی شدن عده ای بی گناه در راه انتقام...
...+ باید بیشتر فکر کنم تا بتونم یه خلاصه خوب ازش بنویسم "-:
 
آخرین ویرایش:

عطا فرهنگ

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
138
امتیاز
707
نام مرکز سمپاد
شهید بابایی ، شهید بهشتی ، شهید دستغیب
شهر
تهران
مدال المپیاد
فیزیک بوتیم!
موسیقی برای آفتاب پرست ها
یک کتاب از : ترومن کاپوتی ، نشر چشمه

کاپوتی ، کاپوتی ، کاپوتی دیوانه ؛ یک دیوانه نابغه الکلی حسادت برانگیز با یه قلم جادویی و رشک آور . کاپوتی هیچ داستان عجیبی تعریف نمیکنه . ساده ترین اتفاقات ممکن رو تعریف میکنه ، اما یه جور که حس میکنی داری عجیب ترین اتفاقات دنیا رو میخونی.

یه قلم فوق العاده و یه کار جسورانه . جسورانه تر حتی از همینگوی مثلا در زمانه ما .

کاپوتی تو رمان به خونسردی هم یه همچین کاری میکنه ، یعنی از یه اتفاق واقعی رمان میسازه ولی اینجا دیگه آوردوز کرده و از خاطرات بدیهی خودش میگه ؛ جوری که حسرت میخوری چجوری میشه اینقد جذاب قصه گفت و از هیچ داستان درست کرد.

کتاب رو به کسی نمیتونم توصیه کنم چون واقعا ممکنه خوشش نیاد ، کتاب معمولی ای نیست ولی اگر از کارهای چخوف ، همینگوی یا کارور خوشتون میاد حتما سراغ کاپوتی هم برید! گرفتارتون میکنه :)
 
بالا