آخرین کتابی که خوندید؟

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع سیاوش
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
عزیز دردانهٔ بابا
ماری هیگینز کلارک

همین جا و همین لحظه به ژانر جنایی ایمان آوردم=‌))
 
بیشعوری
خاویار کرمنت
نتیجه گرفتم تا حدودی بیشعورم:)):| و خیلیا بیشعورن و به درمان پرداختم
شاهزاده و گدا
مارک توین
قشنگ بود خیلی زیاد:x
 
آخرین ویرایش:
ساندویچ ژامبون
چالز بوکوفسکی
کتاب داخل ژانر بایوگرافی/رمان دسته بندی شده و با اینکه خود بوکوفسکی از اسم "هنری چیانسکی" داخل کتاب استفاده کرده تقریبا میشه مطمعن بود داستان زندگی خودش از سنین کودکی تا بزرگسالی است که بدون اغراق زندگی قابل تفکر و سختی بوده و خود شخصیت بوکوفسکی هم جالب بودن این ماجرا رو چند برابر کرده و از اون طرف نویسندگی رئالیست و هنجار شکن بوکوفسکی به ما این قابلیت رو میده که بتونیم شخصیت اصلی داستان رو کامل درک کنیم (مخصوصا دوره نوجوانیش) و اگر بخوام منصف باشم از نظر من ساندویچ ژامبون کتاب با کیفیتی بود .
من خودم از ترجمه "علی امیر ریاحی" و "انتشارات نگاه" استفاده کردم که چاپ نسبتا خوبی بود.
بخشی از کتاب :
خیلی خب خدا, فرض کنیم تو واقعا مرا در این شرایط قرار داده ای تا امتحانم کنی. تو مرا با مشکل تربن امتحانات یعنی با پدر و مادر و جوش هایم به ازمون کشیدی. فکر کنم امتحانت را قبول شدم... کشیش به ما گفت که هیچوقت شک نکید. به چی شک نکنیم؟ همیشه بیش از حد به من سخت گرفته ای, پس من ازت میخواهم بیایی پایین و شک مرا برطرف کنی!.
 
(وقتی نیچه گریست نوشته اروین.د.یالوم)
نکته خیلی مورد توجه من که خیلی برام جذاب بود نوع فکر کردن و پیشبرد درمان توسط دکتر برویر بود. نوع نگاهش برام خیلی جالب بود و اینکه اجازه ی کارهای تازه رو به خودش‌ میداد‌. به عنوان یه نفر با ذهن آشفته خوندن افکار برویر برام جذاب بود‌.
نیچه هم دوست داشتنی بود. کتاب نکات زیادی رو به شما میداد ولی فکر میکنم هرکس از دریچه خودش اونارو میبینه پس درموردش چیزی نمیگم.در کل فوق العاده لذت بخش بود.
 
یکی از ما دروغ می گوید
کارن ام مک منس
یجورایی معماگونه
برای من که خیلی وقت بود کتاب نخونده بودم خوب بود
ژانرشو هم نسبت به عاشقانه ترجیح میدم هر چند اینم عاشقانه داشت یکم آخراش ولی اون کارآگاهیش منو جذب میکرد تا بخونمش
به طوریکه تا تمومش نکردم نخوابیدم و تا 3 شب بیدار موندم :))

راجب 5 دانش آموزه که وارد اتاق میشن برای تنبیه ولی 4 نفر زنده برمیگردن
حالا قاتل کیه؟
کدوم دروغ میگه؟
 
اتاقی از آن خود - ویرجینیا وولف

نظراتم در رابطه با این کتاب تقریبا با موضوعی که داره در تناقضه. می‌دونم این رو باید در نظر بگیرم که تقریبا صد سال پیش نوشته شده اما هنوزه که هنوزه می‌بینم به عنوان کتابی که هر زن و دختری باید مطالعه‌ش کنه در حال پیشنهاد شدنه.
 
مسائل اخلاقی، متن آموزشی فلسفه اخلاق/مایکل پالمر
اگه به موضوع فلسفه اخلاق کوچکترین علاقه ای دارین، توی خوندن این کتاب شک نکنین.هم برای شروع و هم برای کسایی که قبلا شروع کردن
کتاب عالی هستش.دید جامعی داره به قضیه،و تناسب بین حجم و عمق مطالب رو بسیار عالی رعایت کرده. مسائل و تمارینی که داره هم فوق العاده چالش بر انگیزن. قیمتش هم توی دیجی کالا فقط 10 هزار تومنه.
ی دید خیلی خوب راجب نظریات مختلف فلسفه اخلاق میده بهتون.
خوب و بد بودن کارامون چه معیاری داره؟ خوب و بد چطوری تعریف میشه؟ و...
 
گتسبی بزرگ اثر اسکات فیتز جرالد.
از لحاظ ادبی و تشبیهات فوق العاده که آمریکای دهه ۲۰ و افول رویای آمریکایی و اختلاف طبقاتی رو نشون میده.
 
همه می میرند
اثر سیمون دو بوار

وقتی یه کتابی خیلی خوبه، زبونم می‌گیره موقع تعریف!
فقط می‌تونم بگم همه چیزش ر‍و دوست داشتم. از نویسنده و طرحِ جلد گرفته تا شروع، پایان، محتوا، داستان و شخصیت پردازی.
به شدت توصیه می‌کنم که بخونید. به احتمالِ زیاد دوستش خواهید داشت .
 
Before I fall از Lauren Oliver
خیلی خیلی قشنگ بود. خیلی زیبا تاثیری که ما ناخودآگاه و یا آگاهانه روی دیگران میزاریم و تاثیری که میتونه روشون داشته باشه رو به تصویر کشید. عالی بود:)
 
سه شنبه ها با موری

بسیار زیبا بود گریه کردم
 
اتاقی ک در ان اتفاق افتاد از جان بولتون
کتاب خوبیه بخونین بد نیس
 
دوتا کتابِ کودک و نوجوان، در واقع دوجلد اول بچه محل نقاشها نوشته‌ی محمدرضا مرزوقی: زمانی که هم‌خانه‌ی داوینچی بودم/ زمانی که همسایه‌ی میکل آنژ بودم
اولِ اول چون از مجتبی حیدر پناه (تصویرگرشون) خوشم میومد ترغیب شدم بخرم ببینم چی کشیده، ولی انگیزه‌ی کافی‌ای نبود و نخریدم، یه مدت پیش تو فیدیبو دیدمشون و نمونه‌شون رو دانلود کردم ببینم چه شکلیه، و داستانشون بنظرم جالب اومد و خریدم
داستان با این جمله شروع میشه:
در زندگی هر آدمی گاهی پیش می‌آید که آدم‌های بزرگی سر راهش سبز شوند. من خودم سر راه آدم‌های بزرگ سبز میشدم. یکی از این آدمهای بزرگ لئوناردو داوینچی بود
این متنی بوده که بچه ها بین دست نوشته های دایی سامان، داییِ مادرشون، میبینن و ترغیب میشن یواشکی خاطرات و نوشته‌هاش رو بخونن و داستانِ اصلی نوشته های داییه‌ست
تو این دوجلدی که من خوندم دلیلی نیاورده ولی دایی سامان علاوه بر سفرهای خارجه، سفر در زمان هم داشته و این دو رو با هم تجربه میکرده، به این صورت، با اینکه معاصرِ ماست ولی با نقاشای بزرگی نظیر داوینچی میکل آنژ ونگوگ و بقیه وقت گذرونده. و البته دلیلی هم نداره که به توضیح چگونگیِ امکان این سفرها و جزئیات حمل و نقل بپردازه. تاکید بر اینه که در مورد نقاشِ مذکور چیز یاد بگیریم
و منفعت کتاب همینه که در مورد نقاشایی که نوشته چیزهایی یاد میگیریم و چون در قالب داستانه تو ذهنمون حک میشه و سرگرمم میشیم
گویا زبانِ طنز هم داره ولی من خنده‌م نمیاد
ته کتاب هم چندتا از نقاشیای مرحوم چاپ شده و زیباست
میتونید برا کوچولوهای تو خونه بخرید :-"
زده از ۱۰تا ۱۶ سال البته
 
همه می میرند
اثر سیمون دو بوار

وقتی یه کتابی خیلی خوبه، زبونم می‌گیره موقع تعریف!
فقط می‌تونم بگم همه چیزش ر‍و دوست داشتم. از نویسنده و طرحِ جلد گرفته تا شروع، پایان، محتوا، داستان و شخصیت پردازی.
به شدت توصیه می‌کنم که بخونید. به احتمالِ زیاد دوستش خواهید داشت .
چطووور تونستی؟ تحسینت می‌کنم : ))
با وجود ایده‌ی بزرگ، برای من خیلی ناجذاب و پیش‌نرونده بود و اونجایی که به شرح جنگ‌ها و حکومت‌‌ها رسید دیگه نتونستم ادامه بدم.
 
مامان و معنی زندگی

داستان روانشناسانه ست. بخونید.
 
لیدی ال - رومن گاری
اون‌جور که پشت کتاب نوشته: یکی سودای مبارزه‌ی سیاسی را در سر می‌پروراند و دیگری سودایی عشق است و معشوق را به تمامی برای عشق ورزیدن میخواهد.
مدتی طول کشید تا بتونم داستان رو شروع کنم (دست آخر صدقه سر نبود تکنولوژی موفق شدم :)) ) اما از وقتی شروعش کردم نتونستم زمین بذارمش و تا چهار و نیم صبح بیدار موندم که تمومش کنم. (اتفاق نادریه :)) ) تا نیمه‌ی داستان همدلی زیادی با آنت داشتم و حتی احساس میکردم حقیقتا عاشقم. :)) و چیزی که رغبتم میداد به ادامه، شباهت عشق من بود. :)) ولی خب بعدش داستان پیشی گرفت و اون عواطف طغیان کرده‌ی من خاموش شدن و رغبتم کششی بود که داستان داشت. یعنی نه که تا قبلش جذابیت کافی رو نداشته باشه. :-‌" اینجا دیگه خیلی بیش از پیش بود.
ادبیاتش رو دوست داشتم. مثلا اول داستان جهت تعریف کردن از باغ‌های لیدی ال گفت که: باغ‌هایش چه در انگلستان، چه در ایتالیا شاید از زیبایی صاحبش بلندآوازه‌تر بودند. یه تیر و دو نشون زیبایی بود. :-‌" جدای از این روایت خوبی هم داشت.
مورد بعدی آشنا شدن با اندیشه‌های آنارشیستی آرمان بود. بعد در مورد هنر که نظر میدادن خیلی دوست داشتم. :-‌" هرچند که موافق نظرات آرمان نبودم ولی خوندنشون برام جذاب بود جدا. مثلا می‌گفت: هنر به بلوغ و کمال نرسیده. زیبایی برای عده‌ای انگشت‌شمار عین زشتی است. ولی چیز بدتری هم هست، حتی اگر همه‌ی مردم در این دوره و زمانه‌ی سرشار از زشتی به آن دسترسی داشته باشند، از هنر تنها به عنوان یک داروی مخدر استفاده میکنند تا بردگان را از بردگی خود بی‌خبر نگه دارند. من از تمام آهنگسازان بزرگ، نقاشان و شاعران که مثل سگ سیرک به دور خود میچرخند و اثر هنری صادر می‌کنند، در حالی که نه دهم دنیا در فقر و کثافت نگه داشته شده متنفرم و تحقیرشان میکنم. هنر در اساس ارتجاعی است، چون مثل الکل هدفش آن است که مردم از خوشبخت نبودن خود بی‌خبر بمانند. بزرگترین هنرمندان امروز خود را در خدمت استتار زشتی‌ها می‌گذارند. نقاشان، شاعران و موسیقی‌دانان امروز در خدمت پلیس اند: برای حفظ نظم موجود حضور دارند. (لیدی ال به این فکر افتاد که آرمان شاعر بزرگی بود که آگاهانه و سنجیده سکوت کرده و از گفتن و سرودن دست کشیده بود، چون دنیا در نظرش چنان زشت بود که ابتدا می‌بایست به تغییر آن همت بگمارد.) البته بیشتر از حرف گلندیل خوشم اومد که تنها شکل حقیقی شورش را که در اختیار انسان بود در هنر می‌دید و آن را یک "قیام از طریق عمل" واقعی، طغیانی علیه اخلاقیات، علیه ضعف و بی‌مایگی و بالاتر از همه علیه زشتی‌های بشر می‌دانست. البته اینکه حرف گلندیل بوده یا کی یادم نیست. :-‌" کلی جمله داشت که خوشم اومده و تو دفترم نوشتمشون.
بهرحال این پرداختن به هنر و شم و غریزه‌ی لیدی ال که زیبا بود و زیبایی را دوست داشت :-‌" برام خیلی جذاب بود. تصاویر زیبایی که داشت... مهربان بودن نور با چهره‌اش چون نور پیوسته عاشق زیبایی است.
و اما احساسش زنانه‌تر از آن بود که به فکر فردای خود باشد.
بدرود، ای لحظه‌ی گریزان، ای سعادت انسانی که میگذری...
 
پرونده هری کِبِر اثر ژوئل دیکر

ژانر خاصی نمیتونم براش بگم...تلفیقی از جنایی ، پلیسی ، معمایی ، عاشقانه و درام بود...خیلی کتاب جالبی بود و واقعا فکر آدم رو مشغول میکرد و از اون دسته کتابایی بود که نمیشه آخرشو حدس بزنی و واقعا با مهارت میپیچونه آخر داستانو..‌.یه حدسایی میزنی میگی قطعا این طور میشه ولی آخر داستان یه طوری تموم میشه و مسیرش یه جوری از اون وسطا عوض میشه که حیرت زده میشی.
پیشنهاد میکنم اگه به این ژانرها علاقه دارید بخونیدش
 
Back
بالا