- شروع کننده موضوع
- #1
HHH
لنگر انداخته
- ارسالها
- 2,765
- امتیاز
- 5,480
- نام مرکز سمپاد
- مدرسه
- شهر
- کرج
بهترین خاطره هایی که با پدرتون داشتید چی بوده؟!
شاید بعضی از بچه ها پدرشون رو از دست داده باشن
احتمالا اون دوستان بیشتر از خاطراتشون لذت میبرن
بگید همینجا مارم بی نصیب نذارید
-------------------------------------------------------------------------------
اول خودم:
یادمه 5 سالم که بود هر وقت نون بربری یا باگت میگرفتیم خمیر توش رو بابام در میاورد شروع میکرد باهاش مجسمه میساخت برام
منم بعد از یک مدت یاد گرفته بودم یکم روغن به خمیر نون میزدم و مجسمه درست میکردم
نمیدونی چه لذتی داشت :P
یاش بخیر
-----------------------------------------------------
یک بار هم یادمه رفته بودیم پیکنیک بابام شروع کرد گفت بدو
گفتم چرا؟
گفت باید ورزشکار بشی
خلاصه که بگم براتون از دوییدن شروع شد
دیگه جو گرفت حرکت آکروباتیک میزدیم آخرش
شب جنازمو بردن خونه از خستگی
ولی الان هر وقت به یادش میفتم جای خسته شدن تمام خستگیم در میره
کاش فردا هم به خاطرات امروزمون حسرت بخوریم
اونطوری مطمئن میشیم همیشه زندگی زیباست فقط توی اون لحظه درکش نمیکنی :)
شاید بعضی از بچه ها پدرشون رو از دست داده باشن
احتمالا اون دوستان بیشتر از خاطراتشون لذت میبرن
بگید همینجا مارم بی نصیب نذارید
-------------------------------------------------------------------------------
اول خودم:
یادمه 5 سالم که بود هر وقت نون بربری یا باگت میگرفتیم خمیر توش رو بابام در میاورد شروع میکرد باهاش مجسمه میساخت برام
منم بعد از یک مدت یاد گرفته بودم یکم روغن به خمیر نون میزدم و مجسمه درست میکردم
نمیدونی چه لذتی داشت :P
یاش بخیر
-----------------------------------------------------
یک بار هم یادمه رفته بودیم پیکنیک بابام شروع کرد گفت بدو
گفتم چرا؟
گفت باید ورزشکار بشی
خلاصه که بگم براتون از دوییدن شروع شد
دیگه جو گرفت حرکت آکروباتیک میزدیم آخرش
شب جنازمو بردن خونه از خستگی
ولی الان هر وقت به یادش میفتم جای خسته شدن تمام خستگیم در میره
کاش فردا هم به خاطرات امروزمون حسرت بخوریم
اونطوری مطمئن میشیم همیشه زندگی زیباست فقط توی اون لحظه درکش نمیکنی :)