رضا امیرخانی

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع Admin2
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
پاسخ : رضا امیرخانی

به نظر من قالبش خسته کننده س . هیچوقت از کتابایی که از اول تا آخر نامه س ، خوشم نیمده
 
پاسخ : رضا امیرخانی

من ارمیاشو خوندم.کتاب خیلی جالبی بود.ولی ارمیا دیگه خیلی افراط میکرد.نظرتون راجع به شخصیت ارمیا تو داستان چیه؟
 
پاسخ : رضا امیرخانی

كلا اميرخاني توي ِ همه ي داسـتاناش يه شخصيت ِ عجيب داره ارميا ، درويش مصطفي يا علي ...
 
پاسخ : رضا امیرخانی

من فکر می کردم منِ اوش چرت باشه
ولی خیلی قشنگ بود
مخصوصا چون داستان یه جورایی از زبان دو نفر گفته می شد.
اولش فکر می کردم که باید جای من و او رو عوض کنه
ولی بعدش قضیه دستگیرم شد که جریان چیه و کی من ِ اوئه و کی او ِ منه !
 
پاسخ : رضا امیرخانی

آقا جدیدترین کتابش جانستان ِ کابلستان ِ .اون طوریکه من شنیدم کتاب ِ جالبیه که امیرخانی از مشهد میره افغانستان .

هر کی تونس یه اطلاعاتی در مورد ناشرش ُ اینا بده
 
پاسخ : رضا امیرخانی

به نقل از کوییــ ـ ـن :
آقا جدیدترین کتابش جانستان ِ کابلستان ِ .اون طوریکه من شنیدم کتاب ِ جالبیه که امیرخانی از مشهد میره افغانستان .

هر کی تونس یه اطلاعاتی در مورد ناشرش ُ اینا بده
نشر افق.
به قول محمد حسین جعفریان کتاب یه دست نبود،معلوم بود از فـیلت‍‌‍ر رد شده.
در کل جالب بود به نظرم.نیگا کردن به افغانیا از یه زاویه دیگه... :-?
+چیزایی که در مورد گویش افغانی گفته بود هم با مزه بودن...موتِر لنگ دراز(ماشین شاسی بلند)،میدون هوایی(فرودگاه)،فامیل(یعنی زن طرف)...و از این چیزا... ;))
 
  • لایک
امتیازات: N.M
پاسخ : رضا امیرخانی

خب میگم بچه ها به نظرتون همیشه سعی نمیکنه عقاید خودشو به خورد خواننده بده؟

انگار همه ی دنیا به نظرات اون معتقدن و غیر از نظرات اون چرتِ مطلقه!

من فقط واس اون یکم باش حال نمیکنم!
 
  • لایک
امتیازات: N.M
پاسخ : رضا امیرخانی

به نقل از afroDt :
خب میگم بچه ها به نظرتون همیشه سعی نمیکنه عقاید خودشو به خورد خواننده بده؟

انگار همه ی دنیا به نظرات اون معتقدن و غیر از نظرات اون چرتِ مطلقه!

من فقط واس اون یکم باش حال نمیکنم!
این به خورد دادن فک نکنم از قصد و با یه منظورِ خاصی باشه . ببین ، هر کسی یه عقاید ( سیاسی / غیر سیاسی) ـی داره . حالا بستگی به قلمش داره که بتونه اونُ به خواننده بقبولونه یا نه . من عقاید امیرخانیُ تو 8-%ِ مواقع قبول ندارم ، اما قلمش یه طوریه که انگار از خودش و حرفاش خیلی مطمئنه . من اسمِ اینُ نمیذارم عقایدو به خورد خواننده دادن :-??
 
پاسخ : رضا امیرخانی

به نقل از نرگس² :
این به خورد دادن فک نکنم از قصد و با یه منظورِ خاصی باشه . ببین ، هر کسی یه عقاید ( سیاسی / غیر سیاسی) ـی داره . حالا بستگی به قلمش داره که بتونه اونُ به خواننده بقبولونه یا نه . من عقاید امیرخانیُ تو 8-%ِ مواقع قبول ندارم ، اما قلمش یه طوریه که انگار از خودش و حرفاش خیلی مطمئنه . من اسمِ اینُ نمیذارم عقایدو به خورد خواننده دادن :-??
خب... شاید این احساس من بود...

ولی کاملا بات موافقم در مورد مطمئن بودنش...مث همین حرف خودم..

انگار همه ی دنیا به نظرات اون معتقدن و غیر از نظرات اون چرتِ مطلقه!

ولی به نظرم این نقطه ی ضعفه کتاباش نیس... با این که من دوس ندارم ولی به نظرم جالبه!

یه طوری انگار قلمو محکم تو دستش گرفته! ;D
 
پاسخ : رضا امیرخانی

من او قشنگ ترین رمانی بود که تابحال تو کل زندگیم خوندم....
 
پاسخ : رضا امیرخانی

البته درباره جانستان یه چیز بگم!اینکه کتاب عکس دار بودُ خوشم نیومد...بی مزه شد... :-"
 
پاسخ : رضا امیرخانی

من امروز رفتم کتابخونه کتاب"ناصر ارمنی" رو گرفتم.دیگه باید این کتابو زود تموم کنم تا قبل دانشگاه بدم!!امیدوارم کتاب خوبی باشه!!البته من خاطره خوبی از این کتاب ندارم :-"
 
پاسخ : رضا امیرخانی

من این تابستون به ترتیب این کتاباشو حوندم
ارمیا: خوشم اومد . افراطی نبود. به اصولش پایبند بود .

من ِ او: واقعن بین رمانهای عشقی جاش خالی بود.

ناصر ارمنی: یه مجموعه داستان: بعضی داستاناش جالب بودن . آخر داستان آدمو غافلگیر میکردن ولی به نظرم اسم کتابو بهتر بود یه چیزه دیگه میذاشت.

نشت نشا : به عنوان یه مقاله ی علمی عالی بود . من که کیف کردم از بعضی نقداش.

داستان سیستان: خییلی جالب بود برام. این اثرش واقعن عالی بود و مفید و بیطرفانه.

حالا هم به دنبال بیوتن هستم. بعدش ...
 
پاسخ : رضا امیرخانی

به نقل از e.n :
من ارمیاشو خوندم.کتاب خیلی جالبی بود.ولی ارمیا دیگه خیلی افراط میکرد.نظرتون راجع به شخصیت ارمیا تو داستان چیه؟
این که افراطی بود رو قبول دارم... ولی خیلی هم غیر قابل باور نبود...خیلی ها اینجوری هستن(یا بودن)

تو طول کتاب میشد فهمید که ارمیا یه بچه مایه دار خرخون بوده که بعد جنگ بخاطر مصطفی اینجوری میشه....

این که یه آدم یه دفه طوری بشه که حتی خانوادشم نتونن بشناسنش... این برام یکم باورش سخت بود... :-s

ولی در کل طوری کتاب رو نوشته بود که آدم خسته نمیشد وسطش ول کنه... تا آخر میخوندش!
 
پاسخ : رضا امیرخانی

من بيوتن رو دوس داشتم ;D
هر چند انتقاد ازش زياد شـده كه شخصيت ارميا خيلي فرق كرده !
امـا به نظر من نثر ِ خاص ِ اميـر خاني ... فوق العاده س تو اين كتاب ...


+ نرگس : ببخشید واسه ویرایش ! بشــدت بشــدت لایک میکنم ;D
+ساينا : اختيار دارين شـما :>
+ نرگس : شما تاجِ سرین ;D
 
پاسخ : رضا امیرخانی

به نقل از SaYnA :
من بيوتن رو دوس داشتم ;D
هر چند انتقاد ازش زياد شـده كه شخصيت ارميا خيلي فرق كرده !
امـا به نظر من نثر ِ خاص ِ اميـر خاني ... فوق العاده س تو اين كتاب ...


+ نرگس : ببخشید واسه ویرایش ! بشــدت بشــدت لایک میکنم ;D
+ساينا : اختيار دارين شـما :>
من بیوتن رو نخوندم...چون خواهر م میگف خیلی چرته... ولی با نثرِ خاصی که گفتی کاملا موافقم...

نثرش ادم رو جذب میکنه...خیلی خوبه... ;D
 
پاسخ : رضا امیرخانی

زهرا بیوتن اصــلـــا چرت نیستا ! نخونی از دستت رفته !
عــالــیـــه ... ینی کسی که از کتابای امیرخانی خوشش بیاد ، امکان نداره از بیوتن بدش بیاد ! :x
 
  • لایک
امتیازات: N.M
پاسخ : رضا امیرخانی

نرگس جان نمي تونسـتم ويرايش كـنم بايد به صورت كاملا اسپم وار بگم كه : نوكـريم B-)
+ وااااي ! اين تيكه هاي بيوتن كـه ميگـه " بايد با آرميتا حرف بزنم ! " واي واي واي ! كشــته منو ! يعني دقيقا مي فهمم كِي ـا بايد اينو بگـه ! عين خودمه ارميـا اصـن ! يني در اين حد خواننده با شخصيتا ارتباط برقرار مي كـنه ! من به شخصه عاشق اين تيكه هاي ِ‌" بايد با آرميتا حرف بزنم " ـم ! يا اون تيكه هايي كه وقتي حرف ِ يه پول ِ زيادي ميشه سجده ي واجب مي زاره ! اصـن عالي ...
مي شه يكي از اين دوستاني كه ميگن كار ِ اميرخاني تقليده بياد بگه اين خلاقيتا كار ِ كيه پس ؟ ;D
لازم به ذكره من از اون دسته آدماي ِ احمقي بودم كه بيوتن رو قبل از ارميا خوندم ! :-" خيلي هم خوب بود :-" اصن چرا كه نه :-"

بچه ها ! كسي اينجا "احتمالا گم شده ام" نوشته ي سارا سالار رو خونده ؟ نمي دونم چرا بيوتن رو كه ميخوندم ياد ِ اون ميفتادم ! يه شباهتايي دارن انگار ... :-??
 
پاسخ : رضا امیرخانی

به نقل از SaYnA :
نرگس جان نمي تونسـتم ويرايش كـنم بايد به صورت كاملا اسپم وار بگم كه : نوكـريم B-)
+ وااااي ! اين تيكه هاي بيوتن كـه ميگـه " بايد با آرميتا حرف بزنم ! " واي واي واي ! كشــته منو ! يعني دقيقا مي فهمم كِي ـا بايد اينو بگـه ! عين خودمه ارميـا اصـن ! يني در اين حد خواننده با شخصيتا ارتباط برقرار مي كـنه ! من به شخصه عاشق اين تيكه هاي ِ‌" بايد با آرميتا حرف بزنم " ـم ! يا اون تيكه هايي كه وقتي حرف ِ يه پول ِ زيادي ميشه سجده ي واجب مي زاره ! اصـن عالي ...
مي شه يكي از اين دوستاني كه ميگن كار ِ اميرخاني تقليده بياد بگه اين خلاقيتا كار ِ كيه پس ؟ ;D
لازم به ذكره من از اون دسته آدماي ِ احمقي بودم كه بيوتن رو قبل از ارميا خوندم ! :-" خيلي هم خوب بود :-" اصن چرا كه نه :-"

بچه ها ! كسي اينجا "احتمالا گم شده ام" نوشته ي سارا سالار رو خونده ؟ نمي دونم چرا بيوتن رو كه ميخوندم ياد ِ اون ميفتادم ! يه شباهتايي دارن انگار ... :-??
;D اسپمت هم تاجِ سره اصلن :-" ( یکی نیس به من بگه تو مدیری مثلاً ؟ :-")
+آره ... دقیقاً حرف منم همینه ! یکی بیاد جواب بده !
من اون تیکه هایی که تو دیسکو بودم دوس داشتم ... آخرشم بد نبود !
شخصیتِ خشایارُ خعلی باهاش حال میکردم ;D
+ احمق :-"
 
پاسخ : رضا امیرخانی

مــــــــــــــــــــــــــــــــــن! :-?
منِ او ُ ارمیا ُ ناصرارمنی ُ ازبه ُ نشتِ نشا ُ خوندم ! :-"
کلا" رضا عالیه ! انقد روون ُ راحت می نویسه که آدم حال می کنه ! :> البته به استثنایِ نشتِ نشاء که یه کم متنش لغت ــایِ سخت داره! ;D
 
Back
بالا