نشر افق.به نقل از کوییــ ـ ـن :آقا جدیدترین کتابش جانستان ِ کابلستان ِ .اون طوریکه من شنیدم کتاب ِ جالبیه که امیرخانی از مشهد میره افغانستان .
هر کی تونس یه اطلاعاتی در مورد ناشرش ُ اینا بده
این به خورد دادن فک نکنم از قصد و با یه منظورِ خاصی باشه . ببین ، هر کسی یه عقاید ( سیاسی / غیر سیاسی) ـی داره . حالا بستگی به قلمش داره که بتونه اونُ به خواننده بقبولونه یا نه . من عقاید امیرخانیُ تو 8-%ِ مواقع قبول ندارم ، اما قلمش یه طوریه که انگار از خودش و حرفاش خیلی مطمئنه . من اسمِ اینُ نمیذارم عقایدو به خورد خواننده دادنبه نقل از afroDt :خب میگم بچه ها به نظرتون همیشه سعی نمیکنه عقاید خودشو به خورد خواننده بده؟
انگار همه ی دنیا به نظرات اون معتقدن و غیر از نظرات اون چرتِ مطلقه!
من فقط واس اون یکم باش حال نمیکنم!
خب... شاید این احساس من بود...به نقل از نرگس² :این به خورد دادن فک نکنم از قصد و با یه منظورِ خاصی باشه . ببین ، هر کسی یه عقاید ( سیاسی / غیر سیاسی) ـی داره . حالا بستگی به قلمش داره که بتونه اونُ به خواننده بقبولونه یا نه . من عقاید امیرخانیُ تو 8-%ِ مواقع قبول ندارم ، اما قلمش یه طوریه که انگار از خودش و حرفاش خیلی مطمئنه . من اسمِ اینُ نمیذارم عقایدو به خورد خواننده دادن
انگار همه ی دنیا به نظرات اون معتقدن و غیر از نظرات اون چرتِ مطلقه!
این که افراطی بود رو قبول دارم... ولی خیلی هم غیر قابل باور نبود...خیلی ها اینجوری هستن(یا بودن)به نقل از e.n :من ارمیاشو خوندم.کتاب خیلی جالبی بود.ولی ارمیا دیگه خیلی افراط میکرد.نظرتون راجع به شخصیت ارمیا تو داستان چیه؟
من بیوتن رو نخوندم...چون خواهر م میگف خیلی چرته... ولی با نثرِ خاصی که گفتی کاملا موافقم...به نقل از SaYnA :من بيوتن رو دوس داشتم
هر چند انتقاد ازش زياد شـده كه شخصيت ارميا خيلي فرق كرده !
امـا به نظر من نثر ِ خاص ِ اميـر خاني ... فوق العاده س تو اين كتاب ...
+ نرگس : ببخشید واسه ویرایش ! بشــدت بشــدت لایک میکنم
+ساينا : اختيار دارين شـما
اسپمت هم تاجِ سره اصلن ( یکی نیس به من بگه تو مدیری مثلاً ؟ )به نقل از SaYnA :نرگس جان نمي تونسـتم ويرايش كـنم بايد به صورت كاملا اسپم وار بگم كه : نوكـريم B-)
+ وااااي ! اين تيكه هاي بيوتن كـه ميگـه " بايد با آرميتا حرف بزنم ! " واي واي واي ! كشــته منو ! يعني دقيقا مي فهمم كِي ـا بايد اينو بگـه ! عين خودمه ارميـا اصـن ! يني در اين حد خواننده با شخصيتا ارتباط برقرار مي كـنه ! من به شخصه عاشق اين تيكه هاي ِ" بايد با آرميتا حرف بزنم " ـم ! يا اون تيكه هايي كه وقتي حرف ِ يه پول ِ زيادي ميشه سجده ي واجب مي زاره ! اصـن عالي ...
مي شه يكي از اين دوستاني كه ميگن كار ِ اميرخاني تقليده بياد بگه اين خلاقيتا كار ِ كيه پس ؟
لازم به ذكره من از اون دسته آدماي ِ احمقي بودم كه بيوتن رو قبل از ارميا خوندم ! خيلي هم خوب بود اصن چرا كه نه
بچه ها ! كسي اينجا "احتمالا گم شده ام" نوشته ي سارا سالار رو خونده ؟ نمي دونم چرا بيوتن رو كه ميخوندم ياد ِ اون ميفتادم ! يه شباهتايي دارن انگار ...