- ارسالها
- 3,382
- امتیاز
- 31,821
- نام مرکز سمپاد
- فرزانگان
- شهر
- شـیراز
- سال فارغ التحصیلی
- 93
زادیتن.بله مراجعه کردم.روزای اول تب و لرز داشتم.بله خلط دارن
ممکنه نیاز ب انتی بیوتیک داشته باشی . باید گلوتو معاینه کنه پزشک ببینه دوباره .
زادیتن.بله مراجعه کردم.روزای اول تب و لرز داشتم.بله خلط دارن
خیلی خیلی ممنونمممکنه نیاز ب انتی بیوتیک داشته باشی . باید گلوتو معاینه کنه پزشک ببینه دوباره .
حتی اگر پوسیدگی در حد مینا باشه،دندان حساس میشه...توی این موارد با خوب مسواک زدن و فلوراید خوب میشه و مینا ترمیم میشه.دو سه تا از دندونام با شیرینی و سردی و اینا درد میگیره. ..ولی دکتر رفتم گفت چیزی نیس ،حتی عکس هم گرفت...گفت حساسیته :/
جدی حساسیته یا باز برم دکتر ؟
دیگه زیادی شبیه همیم من شده بیدار شدم رفتم دستشویی برگشتم خوابیدم ولی خودم یادم نبوده.من خيلي ميخوابم، يعني اگه كسي كاريم نداشته باشه ميتونم ١٥-١٦ ساعت بصورت ممتد خواب باشم!
در حالت عادي اگه بخوام در طول روز احساس خستگي نكنم و سرحال باشم و خوابم نبره بايد شب ١٢ ساعت بخوابم
و خب هرچي سنم بيشتر ميشه و فعاليت هام بيشتر، اين خواب برام مشكل ساز تر ميشه!
يه مدتي فكر ميكردم همش عادته، سعي كردم خودمو عادت بدم به يه مقدار مشخص خواب، اما من حتي الان بعد از ١١ سال مدرسه رفتن نتونستم به خواب كم عادت كنم
خوابم هم خيلي سنگينه، خيلي وقتا شده پاشدم با افراد خونه حرف زدم اومدم باز خوابيدم و وقتي بيدار شدم هيچي يادم نبوده!
چيكار كنم؟؟ واقعا گاهي نگران خودم ميشم: |||
واقعا نميدونستم اين سوال رو كجا بايد بپرسم!
لازمه دكتر برم؟
جوابت رو پیدا کردی به منم بگونمیدونم اینجا جاش هست یا نه ولی جای بهتری پیدا نکردم جدیدا خیلی میخوابم خیلی کلی همه چیو بهم ریخته با اینکه شبا زود میخوابم اما بازم روزا خیلی میخوابم و این برای درس خوندن مشکل داره ایجاد میکنه
منم این مشکلو دارمنفس تنگی تا حدی که تو مواقعی مثل خوندن متن تو کلاس نتونی نفس بیاری برای ادامه حرف زدن و توقف طولانی داشته باشی و احساس سنگینی کنی روی قفسه سینت ، احساس کنی به حد کافی هوا تو ریه هات نمیره بعد احساس بیقزاری کنی جدیه یا فقط به استرس اینا مربوطه؟/
من از خیلی وقت پیش این مشکلو دارم ولی هر وقت گفتم گفتن هیچی نیست بشین سر جات:/
وای آرهخوب سر کلاس ی نمونه کوچیکش بود . تا حدی ک طوری جلو پر پر میزدم ک بچه ها میگفتن فک میکردیم اونجا داری گریه میکنی![]()
میتونه استرس و کمبود اعتماد به نفس باشه وقتی بیشتر اتفاق میفته ک مبحثی رو نخوندم یا کم خوندم ولی حس بی قراری و نفس بالا نیومدن رو وقتایی مثل خوابیدن یا جلو مانیتور نشستن هم دارم
منم این مشکلو دارم و موقعی که پشت تلفن میخوام یه چیز طولانی رو توضیح بدم فقط اینجوری میشمنفس تنگی تا حدی که تو مواقعی مثل خوندن متن تو کلاس نتونی نفس بیاری برای ادامه حرف زدن و توقف طولانی داشته باشی و احساس سنگینی کنی روی قفسه سینت ، احساس کنی به حد کافی هوا تو ریه هات نمیره بعد احساس بیقزاری کنی جدیه یا فقط به استرس اینا مربوطه؟/
من از خیلی وقت پیش این مشکلو دارم ولی هر وقت گفتم گفتن هیچی نیست بشین سر جات:/
من کاملا برعکس شمام اگه تو 24 ساعت بیشتر از 5 ساعت بخوابم ی سردرد وحشتانکی میگیرم ک نگو..جوابت رو پیدا کردی به منم بگو
منم این مشکل رو دارم یه مدت اگر 7 ساعت یا 7 ساعت و نیم شب می خوابیدم می تونستم خوب پیش برم ولی الآن نمی شه خوابم می بره بازم.
نفس تنگی تا حدی که تو مواقعی مثل خوندن متن تو کلاس نتونی نفس بیاری برای ادامه حرف زدن و توقف طولانی داشته باشی و احساس سنگینی کنی روی قفسه سینت ، احساس کنی به حد کافی هوا تو ریه هات نمیره بعد احساس بیقزاری کنی جدیه یا فقط به استرس اینا مربوطه؟/
من از خیلی وقت پیش این مشکلو دارم ولی هر وقت گفتم گفتن هیچی نیست بشین سر جات:/
من هم یه سوال بپرسم؟ میگم این بی اشتهایی و اینا ممکنه دلیل جدی ای داشته باشه؟ یعنی دنبالش رو بگیرم؟ آخه من خودم احساس می کنم طبیعیه چون از قدیم همین جوری بودم، شاید ژنتیکی باشه و اصلا به نظر خودم چیزی نیست حالا گفتم بپرسم، آخه از وقتی کوچیک بودم انواع و اقسام شربت های اشتها آور و دارو های اشتها آور رو باید می خوردم ولی بعدا دکتر گفت مشکلی نداره بچه تون ولش کنین. الآنم هنوز به طرز شدیدی بی اشتها و بی میل به غذا خوردنم و کلا زیاد هم نمی خورم چیزی. اصلا نمی تونم بو و مزه بیشترشون رو تحمل کنم و با اینکه سلول هام خسته و بدبخت و گشنه ن ولی احساس سیری می کنم! یه بار هم سه چهار روز پشت سر هم هر سه وعده رو نون پنیر خالی خوردم چون نمی تونستم هیچ غذای دیگه ای رو بخورم. به این دلیل که کم خونی هم به احتمال خیلی زیاد دارم (آزمایش ندادم ها ولی کاملا تابلوئه خودم می دونم و همه میگن) به نظرتون به نگرانی های والدین گرامی گوش کنم و نگران بشم یا خیر؟:) ممنون و متشکر.
قسمت چپ کمرم به صورت تیکه ای خشک و تیره شده. از شونه شروع شده تا لگن. سه یا چهار تیکه ی خشک و کمی قهوه ای رنگ.
اطلاعی دارید در این باره؟
هیچ حسی نداره فقط زبر و تیرهس. خارش هم نداره.احساس خارش؟ شکلش بصورت لکه یه تیکه ست یا حلقه مانند؟
احتمال زیاد قارچه. اینا رو واسه افتراق بین انواع قارچ و شدتش میپرسم
خب پس پیچیده و شدید نیستهیچ حسی نداره فقط زبر و تیرهس. خارش هم نداره.
لکه های تیکه ای افقی