سوالات روانشناسی

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع AMT
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
وضعیت
موضوع بسته شده است.
پاسخ : سوالات روانشناسی

به نقل از AMT :
از همه ممنون که به من کمک بدون نتیجه کردین
ممکنه ما اینجا یه کم درمورد ایم مسایل بحث کنیم، تا شاید بیشتر یاد بگیریم یا هر چیز دیگه ای...
اما مشکل شما هیچوقت اینطوری کاملا حل نمیشه
باید به روانشناس هم مراجعه کنید!! :)
 
پاسخ : سوالات روانشناسی

به نقل از AMT :
از همه ممنون که به من کمک بدون نتیجه کردین
به نظر من تنها کسی که میتونه به تو کمک کنه خودتی!!! بچه های اینجا صرفا میتونن یه پیشنهادایی برای حل مشکلت بدن ولی این تویی که باید تصمیم بگیری و عمل کنی :)
 
پاسخ : سوالات روانشناسی

به نقل از AMT :
شاید با ادب باشی اما ریاکاری!
ناراحت هم نشو فقط پستتو بنگر!فهمیدی؟

دوست عزیز احساس میکنم یکم داری زیاده روی میکنی
با همین حرفت می تونی خیلیا رو از اطرافت برونی
رک بودن همیشه خوب نیست;)
سعی کنید حد تعادل رو در هر زمینه ای رعایت کنید(با همه ام)
 
پاسخ : سوالات روانشناسی

مهشيد فكر كن من بيام اين جا و مشكلاتو سوالامو مطرح كنم...!! ;D
جدا از شوخي يه كوچولو از پاي حرفه بقيه نشستن حاليمه... كمك ، درد دل، كاري حرفي چيزي داشتيد منم تو اين تاپيك هستم ;)
 
پاسخ : سوالات روانشناسی

دبیر پرورشیمون گفته که باید براش تحقیق ببرم. با محوریت نوجوان.خب چی ببرم براش?
 
پاسخ : سوالات روانشناسی

خب مربوط میشه چون دبیر پرورشی ما در حقیقت مشاور هست و ...
موضوع تحقیقش هم با محوریت روانشناسی و ... هستش.
برای همین...
 
پاسخ : سوالات روانشناسی

به نقل از A.M.T :
دبیر پرورشیمون گفته که باید براش تحقیق ببرم. با محوریت نوجوان.خب چی ببرم براش?
ما راهنمایی که بودیم، هی در مورد تاثیرات بلوغ و ... بهمون جزوه می دادن!
دیگه...
مثلا روابط خانوادگی و اینا هم به نظرم خوبه! یا مثلا دوستی ها...
یا شاید فرار از خانه و اعتیاد و...
دیگه بسه! زیادیت میشه! ;D
 
  • لایک
امتیازات: Sajal
پاسخ : سوالات روانشناسی

من با يك بنده خدايي دوستم كه اون فكرمي كنه من واسش مي ميرم ولي اصلا اخلاقش خوب نيست منم همچي ازش خوشم نمياد!!!.بايد چه جوري اينو بهش بفهمونم طوري كه ناراحت نشه؟! :-s
 
پاسخ : سوالات روانشناسی

من خیلی اخلاقم بده! دقیقا نمی دونم چیکار می کنم ولی رفتارم طوریه که هیچکس دوستم نیست!
به نظر شما چطوری یه دوست پیدا کنم؟
 
پاسخ : سوالات روانشناسی

به نقل از GOD FATHER :
وست عزیز مشکل من اینه که وقتی می خوام در مورد اشتباهات یه نفر حکم بدم خیلی بیرحمم و بعد پشیمون میشم همن هم باعث شده که فک کنم همه از من بیزارم یادم می اد کلاس اول دبستان یه بار کیف نو یکی از بچه ها را که باش دعواکرده بودم پر گچ کردم به خاطر یه دست اونم رفت بش گفت اون اومد این قدر گریه کرد که بعضی شبا که بش فک می کنم خوابم نمی بره ولی اون موقع خوش حال بود من از این قبیل رفتار هایی که در بچه گی کردم و یه عده هنوز زندن و یادشئن می اد رفتارای بچه گانم را ناراحتم ودست دارم برم یه جایی که کسی نشناسدم چون در بچهگی خیلی رفتارای بچه گانه ای کردم و الان میدونم فامیلا(مثلا عمو خاله دایی)بچه گی مکن را به یاد دارن پس از مهمونی های خوانوادگی خیلی خوشم نمی د مردم به من بایه دید خواص نگاه می کنن
بعد من همیشه تو زندگی یه مشکل داشتم واونم این بود که من از خواندان معظمی و دلاورم و خوانوادم همه خان وارباب بودن به همین خاطر از بچه گی و حتی همین حالا حس می کنم از خیلی ها بالا ترم و همیشه یه دایره دورم بوده یه حد فاصل بادیگران هرچه هم بشون نزدیک میشدم باز مغرور بودم و دوست داشتم اونا با من رفتاری داشته با شن مثل رفتار مردم باGOD FATHER
این طور که معلومه خودتم اشکال کارتو می دونه،غرور، سختگیری، نا سازگاری ... ولی اینکه همه فکر می کنن دروغ می گی رو بیشتر توضیح بده چون من نمی تونم دلیل اینو بفمم ... حالا خیلی مهم نیست، اون کاری که گفتی تو دبستان کردی رو میشه گفت ریشه تو بچگیت داشته ، ولی اینجا ریشه یابی رفتارای نادرست زیاد مشکلیو حل نمی کنه. تو الان می دونی چرا همه ازت گریزونن، به خاطر همون چیزایی که خودت گفتی،اما چون زمان زیادیه داری از این ناهنجاری ها رنج می بری، هی اینا تو ذهنت تکرار میشه و تو به جای دنبال راه حل گشتن غرق یک نوع وسواس فکری شدی...
کاری که باید بکنی اینه که به خودت تلقین کنی که من آدم خوشبینیم، اطرافیانم منو دوس دارن و به من اعتماد دارن، من شبیه افراد دور و ورم هستم و می تونم با عقاید اونا کنار بیام... همزما با این تلقینا باید شروع کنی به اینکه با مردم مربون باشی، به عقاید اونا احترام بذاری با اونا کنار بیای و کلاً دیدی که نسبت به زندگی داشتی رو عوض کنی...
این طوری کم کم یه شخصیت سازگار و صمیم پیدا می کنی که دیگران دوست دارن،وقتی این تغییراتو تو خودت ایجاد کردی، اون خاطراتی که می گی شبا آزارت می دن و نمی ذارن بخوابی، حتی به سختی یادت میاد... می دونم آسون نیست، ولی باید اصلاحات رو از همین الان شروع کنی!
 
پاسخ : سوالات روانشناسی

منم یه همچین مشکلی دارم ... یعنی سوم راهنمایی با یه نفر دوست شدم ... اتفاقاتی تو مدرسه افتاد و بالکل بهم ریخت ... یعنی اون فرد دم واقعا دورو و توزردی (!) از اب دراومد و هرچی به من گفته بود رو یکجا منکر شد ...

احساس می کنم الان هر وقت به یکی اعتماد می کنم کارم اشتباهه ... یعنی حس می کنم اون اتفاق قبلی قراره بیفته ...

وا3 همین تصمیم گرفته بودم با هیچ کس دوست نشم ...

الان نظرم عوض شده ولی ...

اون خاطره بد باعث میشه همیشه نگران باشم ...

چیکار باید بکنم؟
 
پاسخ : سوالات روانشناسی

به نقل از گرد آفريد :
من با يك بنده خدايي دوستم كه اون فكرمي كنه من واسش مي ميرم ولي اصلا اخلاقش خوب نيست منم همچي ازش خوشم نمياد!!!.بايد چه جوري اينو بهش بفهمونم طوري كه ناراحت نشه؟! :-s
به نظر من باید بهش بگی.
من خودم وقتی اول راهنمایی بودم، یه همچین مشکلی داشتم. بهش گفنم و خیلی زود همه چی تموم شد.
به نظر من هیچ راهی به جز منطقی صحبت کردن نیست.
به نقل از Arman74 :
من خیلی اخلاقم بده! دقیقا نمی دونم چیکار می کنم ولی رفتارم طوریه که هیچکس دوستم نیست!
به نظر شما چطوری یه دوست پیدا کنم؟
وقتی خودت میگی اخلاقت بده، چرا توقع داری اصلا کسی بخواد باهات دوست بشه که بعدش بخوای رفتارتو درست کنی؟
اول خودت اخلاقتو درست کن.
به نقل از Cheetah :
منم یه همچین مشکلی دارم ... یعنی سوم راهنمایی با یه نفر دوست شدم ... اتفاقاتی تو مدرسه افتاد و بالکل بهم ریخت ... یعنی اون فرد دم واقعا دورو و توزردی (!) از اب دراومد و هرچی به من گفته بود رو یکجا منکر شد ...

احساس می کنم الان هر وقت به یکی اعتماد می کنم کارم اشتباهه ... یعنی حس می کنم اون اتفاق قبلی قراره بیفته ...

وا3 همین تصمیم گرفته بودم با هیچ کس دوست نشم ...

الان نظرم عوض شده ولی ...

اون خاطره بد باعث میشه همیشه نگران باشم ...

چیکار باید بکنم؟
خیلی وقتا پیش میاد که آدم از یه چیز بد تا آخر عمرش خاطره بدی پیدا می کنه.
راه خیلی منطقیش اینه که خودتو قانع کنی که لزومی نداره همون اتفاق دوباره بیفته ولی اگه نمی تونی اینکارو بکنی ، باید با یه مشاور یا روانشناس صحبت کنی و مشکلتو شوخی نگیری. یکی از معلمای ما می گفت که چند سال پیش یه جایی یه سوپی خورده که توش مو بوده و تا حالا نتونسته دیگه سوپ بخوره. اما مشکل تو خیلی بیشتر از سوپه!!! حتما برو پیش روانشناس...
 
پاسخ : سوالات روانشناسی

هیچ
به نقل از gordafarid :
من با يك بنده خدايي دوستم كه اون فكرمي كنه من واسش مي ميرم ولي اصلا اخلاقش خوب نيست منم همچي ازش خوشم نمياد!!!.بايد چه جوري اينو بهش بفهمونم طوري كه ناراحت نشه؟! :-s
خوب یکم باهاش سنگینتر رفتار کن!واگه کاری کرد که ناراحت شدی راحت بهش بگو!خودت که از اون مهمتری!
 
پاسخ : سوالات روانشناسی

به نقل از Arman74 :
من خیلی اخلاقم بده! دقیقا نمی دونم چیکار می کنم ولی رفتارم طوریه که هیچکس دوستم نیست!
به نظر شما چطوری یه دوست پیدا کنم؟
'
در ادامه ی فرموده های مدیر محترم باید بگم:

به این فک کنید دوس داشتین چه جوری باشین؟
یا افرادی که دوس دارین باهاشون دوس بشی چه خصوصیت هایی دارن؟
ببین اول کدوم خصوصیت منفیتون باعث میشه که دیگران تمایلی به برقراری رابطه باهاتون نداشته باشن؟
 
پاسخ : سوالات روانشناسی

بچه ها من قاطي كردم هي يه نخيو تو ذهنم قرقره ميكنم بعد باز ميكنم تيك گرفتم به خدا قسم هي سرمو ميپيچونم تمركزم كم شده
 
پاسخ : سوالات روانشناسی

اون هایی که از بیشتر اطرافیانشون بدشون مید باید چیکار کنند از همه ی اقوام از بیشتر هم کلاسیها چون فکر میکنه همه بخاطر این که او نیزهوشان میره و بیشتر به درس اهمیت میده و به جانبیات کمتر میپردازه؟؟؟؟؟
 
پاسخ : سوالات روانشناسی

به نقل از آبجي مرضيه :
بچه ها من قاطي كردم هي يه نخيو تو ذهنم قرقره ميكنم بعد باز ميكنم تيك گرفتم به خدا قسم هي سرمو ميپيچونم تمركزم كم شده
منم یه مدت وسواس فکری داشتم... حتی روی چند تا موضوع!
اما خودم خوبش کردم ;D
آدم بعضی وقتا فک می کنه، اگه یه کاریو انجام نده، یه اتفاق بدی میفته!
من خودم اینجوری بودم...
یه بار تو یه فیلم مستندی، نشون میداد یه دختره که خیییلی اینجوری بود، مثلا فک می کرد اگه هر چند وقت یه بار بیست بار روی میز نکوبه،
برای پدرمادرش یه اتفاق بد میفته !!!
من کم کم اون موضوعاتیو که اینجوری بودم، درموردشون رو کم کردم و در نهایت الان تقریبا هیچیش نمونده!!!!
به نظر من بستگی به اراده خودت داره...
 
پاسخ : سوالات روانشناسی

سوال من کسی نمیتونه جواب بده ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
 
پاسخ : سوالات روانشناسی

من مشكل خاصي ندارم ولي نميدونم چرا تازگي ها احساس ميكنم خودمو گم كرده در واقع هيچ كدوم از حرفام يا كارام به طور قطعي اون چيزي نيست كه من ميخوام يا حداقل ميخواستم 8-|
چند وقته فكر ميكنم شايد واقعا شخصيت متزلزلي داشتمو خبر نداشتم #-o
نميدونم شايد اقتضاي سنه ولي در كل اگه راه چاره اي براش دارين ممنون ميشم كمكم كنيد ^-^
 
پاسخ : سوالات روانشناسی

به نقل از fatameh :
اون هایی که از بیشتر اطرافیانشون بدشون مید باید چیکار کنند از همه ی اقوام از بیشتر هم کلاسیها چون فکر میکنه همه بخاطر این که او نیزهوشان میره و بیشتر به درس اهمیت میده و به جانبیات کمتر میپردازه؟؟؟؟؟
خب سعی کن به دیگران نشون بدی که مثلا کلاسای مختلف میری یا کارای جانبی زیادی می کنی
مثلا تو مدرسه تو مسابقه های مختلف شرکت کن که دیگران فکر نکنن تو فقط درس می خونی
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.
Back
بالا