من وقتی سوم راهنمایی بودم روز تولدم برا همه شیر کاکائو خریده بودم و تو حیاط داشتیم میخوردیم که یهو دوستم(اسمش زهرا بود) به طور خیلی خودجوش شیر کاکائو شو خالی کرد رو سرم بقیه بچه ها که اینو دیدن ریختن روم !!! انقد شوکه بودم که حتی از جام تکون نخورده بودم بعدش یهو خودمو نگاه کردم دیدم اه چقد قهوه ای شدم با 27نفر که از خنده رو زمین ولو شده بودن
امروز طبق معمول هر روز داشتیم اب بازی میکردیم
زنگ خورد و باز هم ما متوجه نشدیم داشتیمک کارمون که من جا خالی دادم
دوستم اب رو پاشید به معاونمون(اگه بخوره به یکی از دانش اموزا بلایی بد تر از یه مورچه که از روش لدر رد شده سرش میاد)
یعنی شده بود خود موش اب کشیده
دیروز تولدم بود منم برای بچه ها یه کیک خریدم و خواستم سر زنگ هندسه یه تولد کوچیک بگیرم.وقتی زنگ خورد من رفتم کیک بگیرم که همزمان دو تا از دوستام یه سطل پر آب رو ته کلاس قایم کردن.موقه شمع فوت کردن که شد تا شمها رو فوت کردم یه سطل آبم روم خالی شد که مساله ای نبود.مساله وقتی شروع شد که مدیرمون یه طی داد به ما سه تا که کل کلاسو طی بکشیم.هیچی دیگه ساعت سه بعد الظهر با زیر پیرنی و شلوار گرم برگشتم خونه.ینی امیدی به ماها هست؟
به ما تو راهنمایی هیچ وقت نمی ذارن آب بازی کنیم ولی پارسال روز قبل از تعطیلات عید زنگ تفریح آخر بود که با التماس از ناظمم اجازه خواستیم که آب بازی کنیم اون هم اجازه داد ما هم تا جایی که تونستیم همدیگه رو خیس کردیم و شلنگ آب رو گرفتیم رو هم زنگ آخر هم ریاضی داشتیم مثل موش آب کشیده اومدیم نشستیم تو کلاس معلمم آخر سر اجازه داد روپوشامون رو در بیاریم حلاصه خیلی خوش گذشت...
یه بار دیگه هم داشتیم آب بازی می کردیم و اصلا به داد و بیداد های ناظم که از پشت میکروفن همش دعوامون می کرد توجه نمی کردیم که یکهو ناظم عصبانی شد و با معلم پرورشی اومد تو حیاط و به هر کس که بهش می رسید منفی می داد خلاصه همه داشتیم فرار می کردیم و من و یکی از دوستام رفتیم توی دستشویی قایم شدیم و حسابی به خودمون افتخار کردیم که منفی نگرفتیم که یهو معلم پرورشی اومد توی دستشویی و ما که آب از سر و رومون می چکید رو دید در اون لحظه من هم تنها چیزی که به ذهنم رسید گفتم: سلام خانم!
پ ن پ! مگه میشه ادم تو مدرسه اب بازی نکنه اخهه؟!!؟!؟
با هرچیزی که دم دستم بوده اب بازی کردم! لیوان... پلاستیک... و البته شیلنگ اب!!! خیلی حال میده طرف هیچ کاری ازش بر نمیاد!!
اکر هم هیچی دم دستم نباشه که با دهن اب میریرم!!!
البته الان دیگه کار من و دوستم از اب گذشته! دیگه اب میوه... شیر... سس... از این چیزا میریزیم رو هم!!! B-)
بععععععععععععععععله...به قول دوستمون مگه میش ادم تو مدرسه اب بازی نکنه؟
همین 27 اسفند کل هیکلون اب کشیده بود.حالا با یه چادر از جلو دفتر رد میشدیم.بعد چادر رو یکی میبرد برا نفر بعدی...
معاونین هم که دخترایی مث ما تو مدرسه چادر سرشون کردن این شکلی شده بودن :-\
quote author=[آیسان ن link=topic=92112.msg1189913#msg1189913 date=1395158977]
به ما تو راهنمایی هیچ وقت نمی ذارن آب بازی کنیم ولی پارسال روز قبل از تعطیلات عید زنگ تفریح آخر بود که با التماس از ناظمم اجازه خواستیم که آب بازی کنیم اون هم اجازه داد ما هم تا جایی که تونستیم همدیگه رو خیس کردیم و شلنگ آب رو گرفتیم رو هم زنگ آخر هم ریاضی داشتیم مثل موش آب کشیده اومدیم نشستیم تو کلاس معلمم آخر سر اجازه داد روپوشامون رو در بیاریم حلاصه خیلی خوش گذشت...
یه بار دیگه هم داشتیم آب بازی می کردیم و اصلا به داد و بیداد های ناظم که از پشت میکروفن همش دعوامون می کرد توجه نمی کردیم که یکهو ناظم عصبانی شد و با معلم پرورشی اومد تو حیاط و به هر کس که بهش می رسید منفی می داد خلاصه همه داشتیم فرار می کردیم و من و یکی از دوستام رفتیم توی دستشویی قایم شدیم و حسابی به خودمون افتخار کردیم که منفی نگرفتیم که یهو معلم پرورشی اومد توی دستشویی و ما که آب از سر و رومون می چکید رو دید در اون لحظه من هم تنها چیزی که به ذهنم رسید گفتم: سلام خانم!
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
واااا... خدا به خیر بگذرونه.... شما برای آب بازی از ناظمتون اجازه می گیرید؟!!
البته ما اگه آب بازی می کنیم حتی اگه که کلا آب کشیده هم باشیم سر کلاس می ریم.(:بچه های خوب) اما در کل اجازه گرفتن اونم برای آب بازی تو کتمون نمیره... و اینم که ناظم یا مدیر دعوامون کنن یا بهمون منفی بدن، ابدا نیست. به قول خود مدیر "بچه ها باید تو این سن خودشونو تخلیه کنن، تا باشه از این کارا"(!؟!)
آب بازی فقط دوشنبستون حلی اصن معلوم نیس آب از کجا میاد همین ظور از همه جا آب می چکه
من دوشنبستون پارسال بود خیلی شیک و مجلسی داشتم در حالی که همه داشتن همدیگه رو خیس می کردن درس وسط میدون راه میرفتم که یه دفه یکی گفت فلانی مواظب باش! یکی از دوستام که خیلی هم از آب بدش میاد اونجا بود منم نامردی نکردم و اونو کشیدم جلو خودم دیگه چشتون روز بد نبینه اون خیس شد و لی من نه
خیلی جالب بود من خیس کردم ولی خیس نشدم!
تا دلتون بخواد!
اصن کل پول آب مدرسه واس ما اومده!
تعریف نمیکنم اصلا! مورد داره!
سلاح مخفیمون بطریای آب بود که پر میکردیم ریلکس میزاشتیم تو جیبمون بعد طی یک حرکت انتحاری درمیاوردیم عین دوئل درشو باز میکردیم و شلییییییییییییییییییک! :لایک
تو مدرسه ما ناظم پایست خودش شروع میکنه !!!
نشستیم کنار باغچه داریم حرف میزنیم شیلنگ میاره آبیاری میکنه !
----------------------------------------
یک روز گرم تابستانی در اهواز از گرمترین نقاط ایران سال دوم راهنمایی کلاس دوم4
چنان جنگی به پا کردیم که همه کلاس ثبت در سیستم شد !!!
بطری - شیلنگ - قمقمه - کیف - کتاب
داشتیم تو حیاط آب بازی میکردیم !!!
_______________________
البته از نظر جنگ یک دفعه بین پایه اول راهنمایی و دوم جنگ شد که اون موقع اول بودم
یک بزن بزنی بود !!! شیشه شکستیم !!!! دوربین شکستیم !!!!! در کلاس کندیم !!!!!!!!!
یک چیزی که دومی نداشت
سه شنبه هفته پیش زنگ آخر امتحان مبانی داشتیم
بیس دیقه نیم ساعت طول نکشید ک تموم کردیم
رفتیم تو حیاط نشستیم
یکم باهم حرفیدیم
چند وقتی بود مد شده بود بچه های راهنمایی میرفتند تو آبخوری آب بازی میکردند
یکی از بچه ها گف:
بچه ها بیاید بریم آبخوری،آب بازی
همه مون رفتیم آبخوری
من و h@n!eh و حمیده و SPECTRE و math.messi و یکی دگ از بچه ها رفتیم آبخوری
انقد روهم آب پاشیدیم ک نگو!!!
خیس آب شدیم
مقنعه هامونم مشکی هس
انقد آب پاشیده بودم مقنعه هامون داشتند جلوی نور می درخشیدند
دیروز (دوشنبه آخر سال تحصیلی ) مراسم دوشنبستون پر شور تر از همیشه برگزار شد ..
شیخ ما در مورد می فرمایند:
چنان حجم آب مبادله شده زیاد بود که در آن هنگام گویی باران رحمت خداوند باریدن گرفته بود و من گمان بردم سیلی جاری خواهد شد ...
و همچنین:
لباس ها چنان تر و آب آلوده شدند انگار هر یک باری در دریا غرق شده بودند !
ودر کثرت کیسه های میفرمود:
بعد از قائله آنقدر کیسه ها زیاد بودند که هر قدم که بر میداشتم زیر پایم کیسه ی مشمایی بود
.
.
.
.
این طور که از بچه پرسیدم فقط یک گروه از بچه ها 1500 عدد کیسه برای پر کردن تهیه شده بود
و منابع آب دوره 27 شامل یک راهرو دستشویی پر از کیسه و چهار پنج دستشویی پر تا سقف بود...
بعله
همين ديروز بود!
مدرسه بي جنبه هم فلكه آب دوتا آب خوري و دستشويي رو بست!
در يك اقدام هوشمندانه فلكه آب رو ك مخفيش كرده بودن رو پيدا كردم!
در حال باز كردن بودم ك همه كاره ي بيكار( )مدرسمون منوديد!
در افق محويدم و جاش رو لو دادم!
بچ ها هم براي تشكر از ٤وجه روم آب ريختن!
آبش تو حلقم رفت!
ولي خو خوب بود!
حال میده دو نفری برید سراغ یکی ، یکیتون دستای اونو از پشت بگیره،
شما هم اگر دختر بود از پشت مقنعشو در آرین آبو از بالا پشت سرش بریزین تو مانتوش [nb]بنده خودم قربانی چنین حرکتی بودم[/nb]
دوئلم که جای خود داره
با 27نفر که از خنده رو زمین ولو شده بودن 
ادم باجنبه ای بود...راضیم ازش \
/
:-\ 
[nb]بنده خودم قربانی چنین حرکتی بودم