مدرسه‌ی تابستانی علوم ریاضی ۱۳۹۰

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع سیاوش
  • تاریخ شروع تاریخ شروع

آیا در مدرسه تابستانی علوم ریاضی شریف شرکت میکنید؟


  • رای‌دهندگان
    34
پاسخ : مدرسه‌ی تابستانی علوم ریاضی ۱۳۹۰

موضوع کارگاه ما (گروه A ) "یک مشت نمونه ی خروار است" بود! در کل خوب بود ولی آخرش من که رسما خواب بودم :دی
کلا راجع به این که اندازه ی نمونه و نمونه گیری صحبت کردند، بعد یه مقدار با کتاب آمارمون به تناقض رسیدیم ، ازشون که پرسیدیم گفتن جمله ی کتاب غلطه ;)) :-"

به نقل از مُحسن..! :
غذا خیلی خوب بود
غذا خوب بود؟!!!!
من که ساندویچ رو کامل انداختم دور :-"
البته بهتر از دفعه ی پیششون بود!
 
پاسخ : مدرسه‌ی تابستانی علوم ریاضی ۱۳۹۰

ئــه آخه دفعه های پیش چلو کباب و مرغ و جوجه کباب بود غذا ! ;D
منم گروه c بودم, بیشتر در مورد کلیات آمار بحث شد ! تقزیباً همون رگرسیون و همبستگی و پراکندگی و داده و متغیر و از این حرفا ;D
زنگ ناهار 1 ساعت !! خیلییی طولانی بود, ناهار خوردن فقط 20 دقیقه طول کشید و بیشتر از 40 دقیقه به حرف زدن طی شد :)) ولی خیلی باحال بود, یه سری از مسائل هم شفاف سازی شدن :-"

بچه های سایت چه قدر جالبن ;D
هنگامه نبینم فردا اونقدر بد اخلاق باشیا !!

با این که بهم خوش گذشت, ولی به نظرم هیجان هیچ کدوم از این کارگاه و حتی کارگاه های مدرسه ی زمستون, به پای پارسال نمی رسید ! تابستون پارسال ااینکه اولین مدرسه بود, عاااالی بود ! کارگاه ها خیلییی جذاب بودن ! یه کارگاه حراجی بود که همه از توش خیلی خیلی پر انرژی بیرون میومدن ! ;D

منو که دیگه همه ی مسئولین شبکه ی مدرسه میشناسن :)) :-" :))

به هر حال برگزاری چنین برنامه هایی خیلی کار دشواریه ؛ دستشون درد نکنه ;D
 
پاسخ : مدرسه‌ی تابستانی علوم ریاضی ۱۳۹۰

فک کنم به خاطر موضوعش بود ، حالا شاید چون گروه c کارگاهش درمورد رابطه ی دو مجموعه ی آماری و اینا بود ، همچین حسی داشتیم ... در کل من از آمار توقع زیادی ندارم ! ;D
در ضمن 10دقیقه ناهار بود ، 1 ساعت و حداقل پنجاه دقیقه حرف :))
ناهید اونا به کنار، دست ما درد نکنه که استقبال کردیم شرکت کردیم تو مدرسه و کارگاه و حضور پر رنگ تو سلف داشتیم :))

فقط یه نکته ای رو هنگامه اشاره کرد ، خیلی هم حق داشت ، که امیدوارم بعدها در سال های آینده درست شه من فقط و فقط هدفم اینه که یه رفتار اشتباه رو از خودم و خودمون رو بگم .. خیلی موضوع مهمی بود و فکر میکنم تو سنی هستیم که نخوایم کلاس بذاریم و سلام نکنیم یا بترسیم ملت بد نگاه کنن ! من خیلی تلاش کردم سلام کنم تا اونجام که شد سلام کردم ... بعدم ما تعدادمون خیلی کم بود اصلا نمیشد بیایم ما سلام کنیم و منم گفته بودم قبلا به یکی از بچه ها که عمرا روم نمیشه ! :-" به نظرم این مسئله ی مهمی بود کلا ، از یه سری دانش آموز هم سن و با شخصیت بعید بود ، یه ذره ناراحت کننده بود ولی خب به هر حال برای آینده و صد سال دیگه مون بد نیست توجه بهش ... توقع من و هنگامه بیشتر بود ... به هر حال ...

غذاشم بد نبود ، حالا یه ذره سخت میگیرین دیگه ، غذای دانشجوییه ! ;D

خوب بود، در هر صورت من اگه خونه بودم پای نت بودم و فک میکنم اونجا خیلی خوش گذشت و بهترم بود ! ;D
من نمیدونم چرا راضی بودم ;D
 
پاسخ : مدرسه‌ی تابستانی علوم ریاضی ۱۳۹۰

همه چی خوبه:دی ولی من سری قبل رو بیشتر دوست داشتم!
جدا سرگرم کننده تر و جذاب تر بود!
این سری روز اول که کلیه بحثا برام تکراری بود!!همش ترکیبیات و جایگشت ها بود! (تو کارگاه دوئل با احتمال بودم)
سخنرانی روز دوم رو رسما خواب بودم فقط کلمه ی میمون رو شنیدم چندبار تکرار شد ;D
کارگاه روز دوم بهتر بود(همون تصاویر با احتمال یا یه چیزی تو این مایه ها)!
برنامه نویسی و مطلب داشت که بسیار لذتبخش بود ;D ;D
کلا من شدیدا تایید و تاکیدی بر حرف سمانه دارم (پاراگراف دوم) :-"
به هر حال یه جورایی حس بدی ایجاد میکنه :-??
غذاها این سری عجیبن چون سری قبل ما غذای خود سلفو میخوردیم :-?
نمی دونم حالا چون تابستونه اینجوریه یا ... :-??
گروه بندی ما خیلی جالب نیست چون کلا دو سه نفر بیشتر آشنا نیستن :|
یک موجود عذاب آور هم وجود داره متاسفانه ;D
در کل خوبه!!!
 
پاسخ : مدرسه‌ی تابستانی علوم ریاضی ۱۳۹۰

به نقل از Samaneh.Z :
فک کنم به خاطر موضوعش بود ، حالا شاید چون گروه c کارگاهش درمورد رابطه ی دو مجموعه ی آماری و اینا بود ، همچین حسی داشتیم ... در کل من از آمار توقع زیادی ندارم ! ;D
در ضمن 10دقیقه ناهار بود ، 1 ساعت و حداقل پنجاه دقیقه حرف :))
ناهید اونا به کنار، دست ما درد نکنه که استقبال کردیم شرکت کردیم تو مدرسه و کارگاه و حضور پر رنگ تو سلف داشتیم :))

فقط یه نکته ای رو هنگامه اشاره کرد ، خیلی هم حق داشت ، که امیدوارم بعدها در سال های آینده درست شه من فقط و فقط هدفم اینه که یه رفتار اشتباه رو از خودم و خودمون رو بگم .. خیلی موضوع مهمی بود و فکر میکنم تو سنی هستیم که نخوایم کلاس بذاریم و سلام نکنیم یا بترسیم ملت بد نگاه کنن ! من خیلی تلاش کردم سلام کنم تا اونجام که شد سلام کردم ... بعدم ما تعدادمون خیلی کم بود اصلا نمیشد بیایم ما سلام کنیم و منم گفته بودم قبلا به یکی از بچه ها که عمرا روم نمیشه ! :-" به نظرم این مسئله ی مهمی بود کلا ، از یه سری دانش آموز هم سن و با شخصیت بعید بود ، یه ذره ناراحت کننده بود ولی خب به هر حال برای آینده و صد سال دیگه مون بد نیست توجه بهش ... توقع من و هنگامه بیشتر بود ... به هر حال ...

غذاشم بد نبود ، حالا یه ذره سخت میگیرین دیگه ، غذای دانشجوییه ! ;D

خوب بود، در هر صورت من اگه خونه بودم پای نت بودم و فک میکنم اونجا خیلی خوش گذشت و بهترم بود ! ;D
من نمیدونم چرا راضی بودم ;D
اوهوم ;D لایک ;D

به نقل از مُحسن :
در این مورد من اونروز حرفی رو تو یاهو به ناهید گفتم، یادم باشه با تو هم مطرح کنم، ولی کلا حق رو بهت میدم، فردا که آخرین روز هست در این مورد صحبت میکنیم..

پ.ن: من تو اوتالو همه رو بردم، این دخترا هم کاملا برده بودم، آخرش نمیدونم چی شد یه دفعه چند تا مهره رو گرفتن با اختلاف کم بردن(سروش و مهران، میکشمتون!)، حالم خوب نیست..من در فکر انتقامم..
:)) عجب ! ;))

به نقل از کیمیا.پ :
همه چی خوبه:دی ولی من سری قبل رو بیشتر دوست داشتم!
جدا سرگرم کننده تر و جذاب تر بود!
این سری روز اول که کلیه بحثا برام تکراری بود!!همش ترکیبیات و جایگشت ها بود! (تو کارگاه دوئل با احتمال بودم)
سخنرانی روز دوم رو رسما خواب بودم فقط کلمه ی میمون رو شنیدم چندبار تکرار شد ;D
کارگاه روز دوم بهتر بود(همون تصاویر با احتمال یا یه چیزی تو این مایه ها)!
برنامه نویسی و مطلب داشت که بسیار لذتبخش بود ;D ;D
کلا من شدیدا تایید و تاکیدی بر حرف سمانه دارم (پاراگراف دوم) :-"
به هر حال یه جورایی حس بدی ایجاد میکنه :-??
غذاها این سری عجیبن چون سری قبل ما غذای خود سلفو میخوردیم :-?
نمی دونم حالا چون تابستونه اینجوریه یا ... :-??
گروه بندی ما خیلی جالب نیست چون کلا دو سه نفر بیشتر آشنا نیستن :|
یک موجود عذاب آور هم وجود داره متاسفانه ;D
در کل خوبه!!!
آره موافقم :-? ;D تو گروه ما هم البته آشناها 4-5 نفرن ;D
 
پاسخ : مدرسه‌ی تابستانی علوم ریاضی ۱۳۹۰

میگم کلا همه چه قدر شخصیت ((سمپادیا)) ایی شون با اون چیزی که در دنیا حقیقی(نه مجازی) هستند چه قدر متفاوته! :-"
ولی من که از دفعه پیش بیشتر خوشم اومد.مباجث اش جالب تر بودند.البته این دویل با احتمال هم خیلی جالب بود ولی سخنرانی هاش که دیگه ... (:|
منم که تک و تنها افتادم گروه D... 8-|



با اینکه بعضی از مباجث شون جالب نبود ولی انصافا زحمت زیادی کشیدند.
 
پاسخ : مدرسه‌ی تابستانی علوم ریاضی ۱۳۹۰

آخي تموم شد ديگه!!! :-< :-<
من اولين نفرم گويا..
خيلي خوب بود كلي خوش گذشت كلي چيز ميز ياد گرفتيم ! ;D
با تشكر از دوستان بابت "سلام" و "خداحافظي" :))
و بحث هاي "خوب" و "بد" :-"
به اميد مدرسه ي بعدي ;D
 
پاسخ : مدرسه‌ی تابستانی علوم ریاضی ۱۳۹۰

بدک نبود!فقط بنا به یه سری دلایل من متاسفانه نتونستم با بچه های سایت بیشتر آشنا شم.در حد سلام علیک موند. :-<
با بعضی ها هم که همون هم نشد...
 
پاسخ : مدرسه‌ی تابستانی علوم ریاضی ۱۳۹۰

به نقل از Milad.R :
بدک نبود!فقط بنا به یه سری دلایل من متاسفانه نتونستم با بچه های سایت بیشتر آشنا شم.در حد سلام علیک موند. :-<
با بعضی ها هم که همون هم نشد...
شما کلاً خیلی منزوی بودین, حتی موقع عکس گرفتن بچه های سایت نیومدین ! دلیلش هم خودتون بودین ;D


آقا من خسته شدم این قدر ورجه وورجه کردم :)) از همه ی دوستان معذرت میخوام ولی همون طور که گفتم اینا هیستیریک بود, دوستان میدونن, من در حالت نرمال اینجوری نیستم ;D :)) به جز آدمای بد اخلاق این آخرش خیلی خوب بود خلاصه ;D
 
پاسخ : مدرسه‌ی تابستانی علوم ریاضی ۱۳۹۰

روز آخر خیلی بیشتر از دو روز دیگه خوش گذشت . امروز عالی بود :)
 
پاسخ : مدرسه‌ی تابستانی علوم ریاضی ۱۳۹۰

به نقل از Nahid :
شما کلاً خیلی منزوی بودین, حتی موقع عکس گرفتن بچه های سایت نیومدین ! دلیلش هم خودتون بودین ;D


آقا من خسته شدم این قدر ورجه وورجه کردم :)) از همه ی دوستان معذرت میخوام ولی همون طور که گفتم اینا هیستیریک بود, دوستان میدونن, من در حالت نرمال اینجوری نیستم ;D :)) به جز آدمای بد اخلاق این آخرش خیلی خوب بود خلاصه ;D
وااااااااااای ناهید منظورت از آدمای بد اخلاق من که نیستم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ :-\ :-"

اوووم به نظرم دفعه قبل بیشتر خوش گذشت.شاید بخاطر این بود که بیشتر با کامپیوتر حال میکنم یا واسه مسابقه؟!!
به هر حال امیدوارم واسه مدرسه بعدیا سوما رو هم راه بدن... :-? :-ss
 
پاسخ : مدرسه‌ی تابستانی علوم ریاضی ۱۳۹۰

روز آخر از بقیه روزها بهتر بود! ;D
سر کلاس خیلی با دوستم حرف میزدم بعد جای دوستم رو عوض کرد معلمه :)) یه لحظه احساس کردم سر کلاس اول ابتدایی نشستم ! :))
سوتی هم زیاد دادن بچه ها ، مثلا وقتی میخواستن لیست کسایی که میخواستن بازی کنن رو بدن اسم و فامیل من رو به جای فریناز دادن :-"
بعد که دوستم فهمیده بود گفته ما که پگاه نداریم :-" ولی خب کار از کار گذشته بوده گویا اومدن بلند داد زدن پگاه گند زدیم :-" بعد دیگه خیلی تابلو شد کلا :-"
خیلی خوب بود ولی من قبلیه رو بیشتر دوست داشتم ;D این دفعه کارگاه هاش یه مقدار خسته کننده بودن :-??
تلفات هم داشت! شیشه ی عینکم شکست :-<


من رفتم پیش اون خانوم مهربونه :-" فکر کنم فامیلش فلاح بود، گفتم بذارید سوما هم بیان بعد گفت من کاره ای نیستم شما ها هی میل بزنید به سایت و بگید!
شما هم میل بزنید ، تا شاید سوم ها رو هم قبول کردن واسه مدرسه ی بعدی ;D
 
پاسخ : مدرسه‌ی تابستانی علوم ریاضی ۱۳۹۰

منم موافقم که دفعه ی پیش خیلی بهتر بود حداقل فعالیتامون بیشتر بود ولی این دفعه به جز کلاس دکتر علیشاهی تو بقیه ی کلاسا فقط معلم حرف میزد.در کل از کارگاهاش اصلا خوشم نیومد.خدا کنه دفعه ی بعدی بهتر بشه.
 
  • لایک
امتیازات: L.E
پاسخ : مدرسه‌ی تابستانی علوم ریاضی ۱۳۹۰

هه! من الان نتم وصل شده ذوق پست دادن دارم!

فقط اومدم بگم من عمرا و اصلا بد اخلاق نیسّم ;D فقط با بعضی چیزا مواقفق نبودم که اونجوری اعلام شد :-"
 
پاسخ : مدرسه‌ی تابستانی علوم ریاضی ۱۳۹۰

به نقل از مُحسن :
خوب بعضی چیزا چیا بودن؟ما که آخرشم نفهمیدیم!!

مخاطب ناهید بود ;D

در مورد پسر ها بگم که کلا ترجیح دادم دور و ورتون نباشم! یه سلامی کردیم محضه آشنایی قبلی ولی با توجه به استقبال شدید از روز دوم کلا فقط همون سلامه موند ;D
 
پاسخ : مدرسه‌ی تابستانی علوم ریاضی ۱۳۹۰

به نقل از mahya... :
منم موافقم که دفعه ی پیش خیلی بهتر بود حداقل فعالیتامون بیشتر بود ولی این دفعه به جز کلاس دکتر علیشاهی تو بقیه ی کلاسا فقط معلم حرف میزد.در کل از کارگاهاش اصلا خوشم نیومد.خدا کنه دفعه ی بعدی بهتر بشه.
نه دیگه تا این حد!
شما دویل با احتمال رو بودی؟من با اینکه آنالیز ترکیبی(که بسیار ابتدایی ش رو در کارگاه گفت ) خونده بودم ولی مسایل ساده اش بازم واسم جالب بود.کلا همه چیز رو در قالب جذابی به ما تحویل میدادند.
 
پاسخ : مدرسه‌ی تابستانی علوم ریاضی ۱۳۹۰

حرکت حرکت قشنگی بود و واقعا جای لایک داشت ! مدرسه رو میومدم تنها به امید اینکه روزی 2 بار از جلو دانشکده کامپیوتر رد شم :-"

به قرعـــان !
 
پاسخ : مدرسه‌ی تابستانی علوم ریاضی ۱۳۹۰

کلاساش که چرت بود با عرض معذرت :دی
من تو انگیزنه نامم نوشته بودم دیدم نسبت به آمار عوض میشه ها ولی اون وری عوض شد =)) :))
بچه های سایت نسبت به دوره قبلی خیلی بیشتر بوذن و این خیلی خوب بود ;D حوصلمون سر نرفت .
کلا بعده شریف بیشتر خوش میگذشت :-"
با خیلی از بچه ها صحبت کردیم و ....
غذا هاشون هم خوب بود .
یه سکانسی که محسن بازی را باخت دیدن داشت :)) ;D
اینجوری شده بود :-\
;D
مهران ام که به فانتزیاش رسید فقط یه عماد کم داشت ( به گفته ی خودش :دی )
 
پاسخ : مدرسه‌ی تابستانی علوم ریاضی ۱۳۹۰

:))
بابا کلی از اون تیم دخترا جلو بودیم ، 4 تا مهره واسمون مونده ود محسن جو گرفتش گفت برو اون دوربین منو بیار میخوام عکس بگیرم ازین صحنه ،
یهوئی انگار که خدا دلش واسه دخترا سوخت با یه حرکت انتحاری با خاک یکسانمون کردن بعد گفتن دوربینشو نیار و رفتن :))

محسن جالب بود چهرش :-"
 
پاسخ : مدرسه‌ی تابستانی علوم ریاضی ۱۳۹۰

چند تا از فایده های این کلاس هارو بگم:

1- کلی اصفهونی یاد گرفتیم

2- کلی ذوق کردیم همونجایی وایسادیم که عادل جون اینا وایساده بود

3- کلی اخم کردیم ناهید گرخید :))

4-کلی سمانه رو با کتاب های فرهنگی آشنا کردیم

4-به کلی خانوم تو مترو ها گفتیم ماه و خوب و گل و اینا که عکس دسته جمعی بگیرن ازمون ( که البته هیچ کدومشون شماره ندادن :| )

5- کلی آب خوردیم

6- کلی احساس با شخصیت بودن کردیم

7- بعد تازه کلی بعدش خوابیدیم احدی گیر نداد بهمون

8- ....

یکی این میکروفونو بگیره بقه کلی هارو بگه pls #:-S
 
Back
بالا