فرار مغزها

Radikal

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,576
امتیاز
31,307
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
94
مدال المپیاد
داغ دیده ام بعله!
دانشگاه
صنعتی شریف
رشته دانشگاه
سیاستگذاری علم و فناوری
اینستاگرام
پاسخ : فرار مغزها

به نقل از hamed.yas :
یه سوال داشتم.
فرار مغز ها به طور کلی چی تعریف میشه.؟؟
اینکه هر کی بلند شه بره اونور تو یه دانشگاه .... و یه کشوری که به زور از پس خودش بر میاد یا اینکه یه دانشگاه خوب اپلای کردن؟
الان ما یکی رو داشتیم تو کلاسمون که اتفاقا جزو تنبل ها عم بود.
دو سال پیش بلند شد رفت یه کشور شرق آسیایی.
و گفته چون اینجا واسه کنکور منطقه 3 حساب میشه اومدم.
اگه قبول شدم میام.اگر هم نه که همینجا یا یه کشور دیگه از این پولی ا.
بحث اینه که الان این هم واسه کشور ضرر محسوب میشه یا سود؟؟
اینکه یه فردی که خیلی علاقه به انجام کارای خاص نداره و نه تواناییشو و صرف مدرک گرا بود؟؟
رفت و دیگه کشور هزینه های اونو( از قبیل درمان تحصیلو.. ) متحمل نمیشه در آینده خوبه که نه؟؟

ینی به طور کلی سوالم اینه که فرار مغز ها که میگن باید فرد یه فرد سازنده باشه تا بهش بگیم فرار مغز و گرنه همونطور که گفتم آیا اگر هزینه های اضافی افراد صرف مصرف کننده از هزینه های اقتصادی کشور کم بشه بهتر نیست؟؟

این دوست تنبل شما هم در هر صورت سمپادی بوده و حتی با در نظر گرفتن تعداد بسیار زیاده مدارس سمپاد هم حداقل جزو 5% دانش آموز های برتر کشور بوده و این که طرف درس نخونه به این معنی نیست که آدم خنگیه و نمیتونه به یک انسان مفید توی کشور تبدیل بشه ، تا اونجایی که میدونم ، توی دوران مدرسه هیچ کس کاره خاصی انجام نمیده و بیشتر تمرکزشون رو میذارن روی درسای مدرسه و کنکور که به گفته ی قریب به اتفاق بیشتر دانشجو هاو استاد ها ارزش خوندن و وقت گذاشتن نداره
اگر بحث هزینه باشه باید بنیادی کار کرد ، چون اون فرد تا سن 18 سالگی هزینه های بسیار زیادی روش شده ، اگر کشور بخواد هزینه های اضافی برای انسان ها رو کم کنه باید روی تولد بچه ها و تنظیم خانواده و تربیت کودکان فرهنگ سازی کنه و عِرق ملی رو افزایش بده تا افراد سالم تری و با فکر باز تری رشد کنن و کمتر مهاجرت های دائم داشته باشن!

ما صرفاً با مهاجرت نخبه ها رو به رو نیستیم ، چیزی که آزار دهندس مهاجرت بسیاری از افراد که از سطح فرهنگی و اجتماعی خوبی توی ایران برخوردارن هست

میانگین IQ توی ایران 84 عه و خوب حتی از دست دادن یک فرد با هوش 100 هم یک ضرر بزرگ محسوب میشه ، چیزی که میخوام بگم اینه که نباید گذاشت این عدد کمتر بشه ، مقدار بسیار زیادی از هوش اکتسابیه و باید جو و محیط رو به فکر وادار کرد و جامعه رو باهوش تر و پویا تر کرد

نه این که بگیم خوب رفت که رفت! هزینه هاش کمتر میشه

یکی از استاد های دانشگاه سئوول کشور کره جنوبی میگفت : "دیدگاه ما به کشورمون اینه که افراد مثل کشور های غربی برای اومدن بهش برنامه ریزی کنن و از اقامت گرفتن در اون خوشحال بشن و ما برای این که بتونیم این جو رو داشته باشیم باید در ابتدا مردم کشور خودمون رو راضی کنیم و نذاریم اونا برای همیشه از کشور برن!"
 

Agent 47

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
318
امتیاز
1,190
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
تهران
دانشگاه
شهید بهشتی
رشته دانشگاه
علوم کامپیوتر
پاسخ : فرار مغزها

البته به نظرم عدم شایسته سالاری عامل نیست. معلوله.
عامل اصلی عدم شایسته سالاری نبود آزادیه. واقعا تاثیر داره. برای مثال: وقتی آزادی نباشه قوانین به مردم درست ابلاغ نمیشه و اجرا نمیشه. وقتی اجرا نشه قوه قضاییه خوب کار نمی کنه چون آزادی نیست که رئیس قوه قضاییه انتخاب بشه.

بعد تو آمریکا مثلا یه مدیر عامل نمیتونه بیشتر از یکی دو نفر از فامیل هاش رو وارد یه شرکت بکنه ( بند پ). بقیه شرکت هائم که خصوصی ان و کاری نمی کنن به خودشون ضرر وارد بشه. پس یا باید خصوصی سازی درست باشه یا تو کار دولتی قوه قضاییه درست کار کنه. وقتی هیچ کدوم به خاطر نبود آزادی انجام نشه نتیجه میشه عدم شایسته سالاری.
البته یک جور دور بازگشتی هم وجود داره. زنجیره نیست در واقع یه حلقه است همه این ها که هر کدوم عامل دیگری میشه. نبود آزادی -> عدم شایسته سالاری -> رفتن نخبه ها -> بهتر نشدن اوضاع کشور -> نبود آزادی

پ ن: و در کل با این که ایران و رسانه های ایرانی آزادی رو برابر لخت شدن و آزادی جنسی معرفی کردن ولی واقعا مفهوم زیبایی هستش. آزادی را با این ها اشتباه نگیریم یک مجموعه بزرگتریه که شامل آزادی بیان، آزادی دین، آزادی جنسی، برابری و خیلی چیز های دیگه میشه
 

vahead649

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
383
امتیاز
1,016
نام مرکز سمپاد
بهشتی
شهر
اردبیل
بازندگان فرار مغزها

جنگ جهانی با تخریب زیرساخت‌ها و کاهش جمعیت فعال اقتصادی که به همراه داشت، نیاز کشورهای اروپایی به نیروی کار و متخصصین کشورهای کمتر توسعه یافته را افزایش داد. این نیاز با سیاست‌های تسهیل مهاجرت و رشد کانال‌های ارتباطی در جهان، به گسترش پدیده‌ای منجر شد که کشورهای توسعه یافته آن را «جذب مغزها و استعدادها» و کشورهای در حال توسعه آن را «فرار مغزها» نامیدند.
بسیاری کشورهای توسعه یافته، رابطه پویایی میان ورود و خروج نخبگان در اقتصاد خود برقرار کرده[/color] و سعی نموده‌اند تا به جای فرار یا مهاجرت مغزها، گردش مغزها را در بازار نیروی کار خویش نهادینه سازند. اما متاسفانه بسیاری از کشورهای در حال توسعه تنها توانسته‌اند در صادرات! نخبگان توفیق کسب کنند.


نقشه مهاجرت جهانی نخبگان

نقشه زیر، نرخ مهاجرت نخبگان یا همان فرار مغزها در کشورهای مختلف جهان را در دوره زمانی 2010-2000 نمایش می‌دهد. در این نمودار، نرخ مهاجرت افراد دارای ثبت اختراع در کشورهای جهان نمایش داده شده است. همانگونه که مشهود است، کشورهای افریقایی، برخی از کشورهای خاورمیانه (از جمله ایران) و برخی از کشورهای جنوب و جنوب شرق آسیا را باید بازندگان نقل و انتقال جهانی نیروی کار صاحب اندیشه به حساب آورد.
214494_841.jpg


ایران با توجه به وضعیت اقتصادی، اجتماعی و سیاسی ویژه‌ای که داشته، همواره جزو کشورهای پیشرو در خروج سرمایه‌های انسانی بوده است. ایران در کنار هند، چین، روسیه و ترکیه، از جمله مهمترین کریدورهای مهاجرت از کشورهای جنوب به شمال بوده است.
مهمترین کوریدور انتقال نخبگان و مخترین در جهان به ترتیب از کشورهای چین، هند و کانادا به سمت ایالات متحده امریکا بوده و در این دوره زمانی بیش از 107 هزار مبتکر و نخبه از این سه کشور به ایالات متحده مهاجرت نموده‌اند
سال 2010 تعداد1438 مبتکر و مبدع ایرانی نیز به امریکا مهاجرت نموده‌اند که پس از کشورهای چین، هند، کره جنوبی، ژاپن و استرالیا، بزرگترین کوچ مهاجرت نخبگان به این کشور در آسیا و اقیانوسیه بوده است. دردناکتر آنکه این تعداد در دوره زمانی 2000-1990 در حدود 233 نفر اعلام شده است.
اولین نشانه‌های بد شگون مهاجرت مغزها، در بازار نیروی کار کشور انعکاس می‌یابد. خروج متخصصین و تحصيل‌کردگان، رفته رفته از سهم نیروی کار با کیفیت در بازار کار کاسته و سهم نيروي کار غير ماهر در نيروي کار شاغل افزایش خواهد یافت.

بسیاری از مطالعات انجام گرفته، ارزش اقتصادی مغزهای از دست رفته برای کشورها را محاسبه و کشورهای بازنده در این رقابت را مشخص نموده‌اند. اما موضوعی که بسیاری از این مطالعات از آن غافل بوده‌اند، تاثیرگذاری این نخبگان بر فرایند تولید علم، ارزش آفرینی و بهبود تولید و فعالیت‌های اقتصاد بوده است. مهاجرت نیروی انسانی با استعداد، تنها از دست دادن نيروي کار ماهر براي کشورهاي جهان سوم نيست، بلکه اين آينده و فرآيند پيشرفت کشور است که با خروج هر متخصص به تاخير مي افتد.

جدول زیر وضعیت کشورهای مهاجر فرست و مهاجر پذیر جهان در دوره زمانی سال‌های 2000 تا 2010 را نشان می‌دهد. همانگونه که آشکار است، به استثنای دو کشور چین و هند، اغلب کشورهای مهاجر فرست و مهاجر پذیر جهان، کشورهای توسعه یافته هستند. در حقیقت نخبگان کشورهای مذکور در گردش بوده و تنها از کشور توسعه یافته‌ای به کشور توسعه یافته دیگر نقل مکان کرده‌اند. در این میان، وضعیت ایالات متحده امریکا نیز متفاوت از سایرین بوده و میزان پذیرش نخبگان در این کشور (در حدود 195 هزار نفر) بسیار بیشتر از خروخ نخبگان و مبتکرین از این کشور (در حدود 11100 نفر) بوده است. این موضوع امریکا را به مقصد نخبگان در جهان و وارد کننده مطلق در صاحبان ایده و فکر مبدل ساخته است.

214671_881.jpg


سومین ستون این جدول، 10 کشور جهان را که بالاترین نرخ مهاجرت مبتکرین و مبدعین را داشته‌اند نشان می‌دهد. این نرخ نشان می‌دهد چند درصد مبتکرین و مبدعین هر کشور، در سایر کشورهای جهان حضور داشته و ابتکارات خود را در کشوری غیر از موطن اصلی خود به ثبت رسانده‌اند. هر چه این نرخ بالاتر باشد، تهی‌تر شدن کشور از نخبگان و افراد خلاق را نشان می‌دهد. همانگونه که مشاهده می‌شود تمامی 10 کشوری که در این رده‌بندی جای گرفته‌اند، کشورهای کمتر توسعه یافته و در حال توسعه می‌باشند.

متاسفانه ایران نیز در این رده‌بندی در جایگاه چهارم قرار گرفته و نرخ مهاجرت ایران نشان می‌دهد که در سال‌های 2000 تا 2010، بیش از 96 درصد ابداعات ایران، توسط ایرانیانی به ثبت رسیده است که در خارج از کشور حضور داشته‌اند. این نرخ یعنی محرومیت قطعی از منافع سرمایه‌های انسانی ارزشمندی که منابع کشور سال‌ها برای شکوفایی و بارور شدن آنها هزینه شده است.

قرار گرفتن در کنار کشورهای قحطی زده و جنگ زده، نشان می‌دهد که وضعیت نخبگان کشور، حال و روزی بهتر از کشورهای بحران زده نداشته است. چین علیرغم اینکه بالاترین تعداد مطلق در ارسال مهاجرین نخبه در جهان داشته، اما نرخ مهاجرت نخبگان در این کشورها کمتر از 17 درصد بوده و این موضوع نشان می‌دهد که بخش غالب مبدعین این کشور، در کشور خویش مشغول فعالیت بوده‌اند. این نرخ برای هند، 48 درصد، برای روسیه 25 درصد و برای اسرائیل 8 درصد بوده است.

بر خلاف ادعا‌هایی که فرار مغزها و نخبگان از کشور را مردود و از آن به عنوان گردش مغزها یاد می‌کنند، مشاهده می‌شود که گردش مغزها تنها مربوط به کشورهای توسعه یافته بوده و برخی از کشورها در این بازار به شدت زیان دیده و تنها نقش بازنده را ایفا نموده‌اند. بنابراین با نادیده گرفتن صورت مساله ای چنین مهم، نمی توان آثار منفی و تبعات غیرقابل جبران آن را به فراموشی سپرد.

منبع سرویس اقتصادی فرارو،
 

IA genius

کاربر جدید
ارسال‌ها
1
امتیاز
0
نام مرکز سمپاد
مرکز پرورش استعدادهای درخشان دارالفنون شهریار
شهر
شهریار
سال فارغ التحصیلی
1406
ضمن عرض غایت ادب و اقامه احترام بی کران
از نظر بنده اساسا هر شخصی برای هر گفتمانی تعریفی قائل میشه. اگر ما بخوایم که هر مهاجرت نخبگان این مرز و بوم رو فرار مغز جلوه بدیم، خب شالوده فرایند پیشرفت بشریت از بدو پیدایش دانش بهم میخوره! تاریخ این رو به همه ما ثابت کرد که هر چند از روی طمع کشورگشایی، اما در هر حال فرماندهان بهر پیشرفت مادی و جایگاهی خود به همسایگان شبیخون می زدند. اما امروزه پروفسور محمود حسابی رو می تونیم مثال بزنیم که به دلایلی در بیروت ساکن بودند و برای اینکه سرپرستی پروژه مهندسی معدنی رو در مکانی خوفناک عهده دار بودند و به نحو احسن انجام می دادند، بازرس فرانسوی ایشان را به پاریس راند. پس از از مهاجرت به آمریکا، تنها شاگرد ایرانی انیشتین شدند و حتی در آزمایشگاه شخصی وی مشغول تحقیقات با امکانات رایگان و فراوان بودند که با یک امضا در دسته چکی که به ایشان تحویل داده شده بود و وسیله خواسته شده، مستقیما از کارخانه برای ایشان فرستاده می شد... بعدها از بهر اینکه دستاوردهای ایشان بنام ایران و ایرانی باشند به وطن بازگشتند. حال اگر ایشان به فکر پیشرفت خویش نبودند و دست رد به سینه بازرس فرانسوی می زدند، نه انیشتینی بود که نزدش شاگردی کنند و نه دنیای وافری از دستاوردهای نو در فیزیک...
آرزوی کامیابی برای دوستان عزیز،
ایلیا احمدیان
۱۴۰۱/۲/۳۰
 
ارسال‌ها
3,101
امتیاز
12,184
نام مرکز سمپاد
.
شهر
.
سال فارغ التحصیلی
2000
رشته دانشگاه
فیزیک
ضمن عرض غایت ادب و اقامه احترام بی کران
از نظر بنده اساسا هر شخصی برای هر گفتمانی تعریفی قائل میشه. اگر ما بخوایم که هر مهاجرت نخبگان این مرز و بوم رو فرار مغز جلوه بدیم، خب شالوده فرایند پیشرفت بشریت از بدو پیدایش دانش بهم میخوره! تاریخ این رو به همه ما ثابت کرد که هر چند از روی طمع کشورگشایی، اما در هر حال فرماندهان بهر پیشرفت مادی و جایگاهی خود به همسایگان شبیخون می زدند. اما امروزه پروفسور محمود حسابی رو می تونیم مثال بزنیم که به دلایلی در بیروت ساکن بودند و برای اینکه سرپرستی پروژه مهندسی معدنی رو در مکانی خوفناک عهده دار بودند و به نحو احسن انجام می دادند، بازرس فرانسوی ایشان را به پاریس راند. پس از از مهاجرت به آمریکا، تنها شاگرد ایرانی انیشتین شدند و حتی در آزمایشگاه شخصی وی مشغول تحقیقات با امکانات رایگان و فراوان بودند که با یک امضا در دسته چکی که به ایشان تحویل داده شده بود و وسیله خواسته شده، مستقیما از کارخانه برای ایشان فرستاده می شد... بعدها از بهر اینکه دستاوردهای ایشان بنام ایران و ایرانی باشند به وطن بازگشتند. حال اگر ایشان به فکر پیشرفت خویش نبودند و دست رد به سینه بازرس فرانسوی می زدند، نه انیشتینی بود که نزدش شاگردی کنند و نه دنیای وافری از دستاوردهای نو در فیزیک...
آرزوی کامیابی برای دوستان عزیز،
ایلیا احمدیان
۱۴۰۱/۲/۳۰

تو فیزیک یه فرمول، یه اختراع و یا آزمایش به اسم دکتر حسابی ثبت نشده و حسابی هیچ وقت شاگرد اینشتین نبوده، ضمن این که اینشتین فیزیکدان نظری بوده و آزمایشگاهی نداشته.

در کنار زیبایی متن، به محتوای اون هم توجه کنیم.
 

merfan x1

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
567
امتیاز
7,346
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی 2
شهر
زنجان
سال فارغ التحصیلی
1401
دانشگاه
علامه طباطبایی
رشته دانشگاه
اقتصاد
مشکل بزرگتر تر از فرار مغز ها این هست که ایرانی های خارج نشین رو نمی‌تونیم برای سرمایه گذاری در کشور جذب بکنیم. سرمایه ایرانی ها در خارج کشور سه تا پنج تریلیون دلار هست و ما حتی نمی‌تونیم یک درصد این رو به داخل ایران بیاریم!
 
ارسال‌ها
3,101
امتیاز
12,184
نام مرکز سمپاد
.
شهر
.
سال فارغ التحصیلی
2000
رشته دانشگاه
فیزیک
مشکل بزرگتر تر از فرار مغز ها این هستم که ایرانی های خارج نشین رو نمی‌تونیم برای سرمایه گذاری در کشور جذب بکنیم. سرمایه ایرانی ها در خارج کشور سه تا پنج تریلیون دلار هست و ما حتی نمی‌تونیم یک درصد این رو به داخل ایران بیاریم!
وقتی متخصصی نباشه که تولید کنه، سرمایه رو میخوای صرف چه کاری کنی؟

ضمن این که جلب سرمایه تلاش بیشتری میخواد تا حفظ کردن دارایی های فعلی (از جمله نیروی متخصص)
 

merfan x1

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
567
امتیاز
7,346
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی 2
شهر
زنجان
سال فارغ التحصیلی
1401
دانشگاه
علامه طباطبایی
رشته دانشگاه
اقتصاد
وقتی متخصصی نباشه که تولید کنه، سرمایه رو میخوای صرف چه کاری کنی؟

ضمن این که جلب سرمایه تلاش بیشتری میخواد تا حفظ کردن دارایی های فعلی (از جمله نیروی متخصص)
به حد کافی متخصص داریم. صادرات خدمات فنی مهندسی کشور چند میلیارد دلاری هست.
ضمنا اینکه میشه پروژه ها رو واگذار کرد به خارجی ها، در صورت کمبود نیرو، مثل زمان شاه.

بله همینطوره. اول منفی رو باید صفر کرد بعد به فکر مثبت کردن بود.
 
ارسال‌ها
3,101
امتیاز
12,184
نام مرکز سمپاد
.
شهر
.
سال فارغ التحصیلی
2000
رشته دانشگاه
فیزیک
به حد کافی متخصص داریم. صادرات خدمات فنی مهندسی کشور چند میلیارد دلاری هست.
ضمنا اینکه میشه پروژه ها رو واگذار کرد به خارجی ها، در صورت کمبود نیرو، مثل زمان شاه.

بله همینطوره. اول منفی رو باید صفر کرد بعد به فکر مثبت کردن بود.
سرمایه رو از خارج بیاریم، تخصص رو هم از خارج بیاریم. صرفا نیروی کار ارزون و منابع رو از داخل بیاریم؟ نتیجه اش بهتر از چین میشه؟
 

merfan x1

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
567
امتیاز
7,346
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی 2
شهر
زنجان
سال فارغ التحصیلی
1401
دانشگاه
علامه طباطبایی
رشته دانشگاه
اقتصاد
سرمایه رو از خارج بیاریم، تخصص رو هم از خارج بیاریم. صرفا نیروی کار ارزون و منابع رو از داخل بیاریم؟ نتیجه اش بهتر از چین میشه؟
فعلا نیاز به آوردن تخصص از خارج نداریم.
بعد اینکه منابع رو یا باید صادر کنیم یا داخل استفاده کنیم، داخل استفاده کنیم که بهتره(منابع رو فولاد و سیمان و شمش های معادن و امثالش گرفتم).
نیروی کار هم اگه کار زیاد باشه دیگه ارزون نمیمونه، به نفع نیروی کار هم هست.
البته نباید بذاریم وارد خرده فروشی و غذا و اینها بشن، خیلی هم نباید سیاست راستی داشت، اقتصاد درون‌زا داشتن مهمه قطعا.
بعد هم مشکل چین چیه؟ از فقر مطلق به یه ابرقدرت تبدیل شدن.
 

Frmesk

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
208
امتیاز
1,069
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1395
مدال المپیاد
زیست
دانشگاه
دانشگاه تهران
رشته دانشگاه
زیست‌شناسی/ نوروساینس
پاسخ : فرار مغزها

یک بحث عدم مهیاسازی امکانات و کمبود تسهیلات و نبود شرایط و ... که تو کشور به شدت زیاده هستش، یک بحث هم «غرورِ کاذب»ِ برخی از این عزیزانِ نخبه‌س که ایشون خیلی خوب گفتن «فکر می‌کنین کی هستین؟». ظاهراً بعضی از این عزیزان خیلی کسرِ شأن‌شونه که خدمت کنن. اصلاً و ابداً نیازی نیست که نبودِ شرایط رو بهونه کنین، کِیس‌هایی که به خاطرِ بادی که در غبغب انداختن و سرشون رو بالابالا انداختن و از کشور رفتن خیلی زیادن که حالِ آدمو به‌هم می‌زنن.
خیلی سال از این نقل‌قول می‌گذره، ولی خوندنِ این تاپیک از اول و مقایسه‌ی شرایط اون زمان با الان عمیقاً متاثرم کرد. گفتن این حرف در اون تایم هم به دور از انصاف بود و الآن دیگه واقعاً انگار اپلای کردن تبدیل به یک مرحله از مراحل تحصیل هر فردی شده. دوست دارم بدونم الآن باز هم چنین حرف‌هایی زده می‌شه؟
از یک ورودی هفده‌نفره، سیزده‌نفرشون مهاجرت کردن. بعضی همون سال اول و بعضی حتا امسال مسترشون رو شروع کرده‌ن. تموم اون افراد ورودی، نابغه نبودن، اما نیروی انسانی مفید و موثری بوده‌ن که اگر می‌موندن قطعا چند پله سطح تحصیلات رشته رو بالا می‌کشیدن اما همه از دم رفته‌ن. مخصوصا بعد حوادث سال گذشته، انگار راهی باقی نمونده و جمعیت زیادی در حال رفتنن. مغزهایی که قرار نیست حتماً نابغه باشند تا اصطلاحِ فرار مغزها رو بهشون اطلاق کنیم و فکر کنیم آدم‌ها برای ادعا و پریستیژه که خانواده‌ و دوستانشون رو ترک می‌کنن. کافیه تو فضای استارتاپی کشور بوده باشید تا ببینید که کمبود نیروی انسانی -متوسط حتا- چطور بیداد میکنه. واقعا ترسناکه.
 
بالا