بهترین یا بدترین خوابی که دیدید

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع mahshid_f
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
  • تگ‌ها تگ‌ها
    خواب

روزی چند ساعت میخوابی؟؟

  • +10

    رای‌ها: 14 11.0%
  • 8-10

    رای‌ها: 37 29.1%
  • 6-8

    رای‌ها: 58 45.7%
  • -6

    رای‌ها: 18 14.2%

  • رای‌دهندگان
    127
من که خواب بین حرفه‌ایم!
بدترین خوابهام مربوط میشد به یه دوره یه ماهه که خوابهام خیلی خیلی خیلی عادی و طبیعی بودن . کاملا تو اتاق ، خونه ، مدرسه و شهر خودمون اتفاق میفتادن ؛ تازه خیلی هم میخوابیدم و مدام هم خواب میدیدم.
بدیش این بود که بعد یه مدت نمیدونستم کدوم اتفاقا تو خواب افتاده کدوما تو واقعیت... مثلا به مامانم میگفتم دیروز که اینو گفتی...بعد میگف من کی اینو گفتم!
رسما همه میگفتن خل شدم :)
خدا رو شکر فعلا تموم شده!
 
این خوابی که میخوام براتون تعریف کنم بد ترین نبوه ولی خب خیلی جالب بود و تا یه زمانی هم بد ترین خوابم بود
من به طرز عجیبی قبل ازاینکه اصلا کارتون شرکو ببینم خوابشو دیدم :))
خواب دیده بودم شرک ( با همون قیافه و هیکل ) روی یه نیمکت توی یه پارک نشسته و این پارکه هم جلوی خونه عممینا بود ! بعد شرک با همون قیافه که اون وقت برام ترسناک بود داشت سیگار میکشید و دودشو حلقه حلقه میکرد میفرستاد هوا !! X_X
در همون حالم دختر عمم از تو پنجره ی اتاقش داد زد یه چیزی گفت و بعد شرک یه نگاهی به من کرد و یه خنده ی شیطانی کرد و دوباره سیگار کشید که من بیدار شدم ! :))
 
یه بار خواب دیدم با پسر خالم تو یه پارک داریم راه میریم همینطور که میریم میرسیم به یه جنگل تو اون جنگله رو هم ادامه میدیم میرسیم به یه خونه که سردر سنگیش نوشته خانه ی آقای راد :/
داشتیم میرفتیم تو که یه یارو با تبر از پشت اومد و مارو گرفت برد تو خونه سلاخی کرد
جالبه که چند ماه بعدش یه خونه رو به روی خونمون با همون نما ساختن
تا چند ماه جرئت نمیکردم نزدیکش بشم:|
یه بار دیگه هم خواب دیدم خونمونو خراب کردن قبرستون ساختن:/
 
بهترین خوابی که دیدم این بود و بهترین حسو بهم داد
یه جاده ی خاکی بود توی ی جنگل خاکش نم خورده از بارون بود جنگلش انقد درخت داشت که آسمون دیده نمیشد شاخه هاشونم اومده بود تو جاده درختای سبز خیلی پررنگ نور خورشیدم از لابه لاشون میتابید سوار یه اسب سفید در حدی که میدرخشید و خیلی درشت هیکل بود خیلی تند از بین درختا رد میشدیم چن تا اسب سفید دیگم جلو تر با سرعت زیاد میدوئیدن
انگار قرار نبود به جایی برسیم صدای پرنده های توی جنگل و صدای پای اسبا
واقعا عالی بود با این که من از اسب به شدت میترسم ولی کاش یبار دیگه اون خوابو ببینم
 
بهترین یا خنده دارترین یا جالب ترین خوابی که دیدی چی بوده؟؟؟
بنظرتون چرا ما خواب میبینیم؟و این تصاویر از کجا میاد؟
 
یک بار خواب دیدم سر کلاسِ استادیَم که ازش خیلی بدم میاد، بعد مثل همیشه به من گفت شما بیا سوالا رو حل کن:-l
منم خیلی عصبانی شدم و رفتم پای تخته یکی زدم تو گوشش بعد استادم ترکید! بله درست شنیدید ترکید مثل بادکنک :))
بعد من اینطوری بودم o_O و یک هو فضای خواب کلا عوض شد و بقیه‌شو یادم نمیاد:))
ولی کلا عالی بود
 
من دم کنکورم همش خواب میدیدم رفتم کنکور با زیرشلواری :| یا هیچی یادم نیست و ازین خوابای چرت :))

یکی از خواب‌هایی ک هیچ وقت یادم نمیره اینه:
"خواب دیدم مامانم نشسته یه بچه بغلشه، پرسیدم این کیه؟ گفت خواهرته!"
و من چن ماه بعدش فهمیدم قراره خواهر دار شم ^__^
 
یه خاله داشتم ک فوق العاده دوسش داشتم و تو بچگی از دستش دادم.خواب دیدم که همه چی اشتباه بوده و اون زنده است و حالا برگشته
 
همین امسال، موقع امتحانات پایانی، تو یه روز 6 قسمت اتک ان تایتان دیدم.
شبش خواب دیدم رفتم مدرسه اما جسد چندتا از همکلاسیام(هویتشونو نمیدونم) تو حیاط مدرسه افتاده بود(فک کنم کار تایتان بوده:))). همه با ترس و تعجب دورشون جمع شده بودن. من با هیجان با موبایلم ازشون عکس گرفتم و بعد نشون بابام دادم. اونم خیلی ریلکس گفت: خب، چیز مهمی نیست:)):)):)):))
 
دو تا ادم هیکلی سیاه پوست با کت شلوار مشکی و رسمی با اسلحه سر کوچه واستادن
داخل کوچه یه هنرستان دخترانس و ترامپ با پیرهن سفید و کت و شلوار مشکی و خیلی رسمی طور(خواستگاری طور) با یه دسته گل تکیه داده به کاپوت ماشین خفن مشکی براق ضدگلولش و البته با یه لبخند بسیار ملیح و ذوق و شوقی بی پایان منتظر بود زنگ مدرسه بخوره:l

یه خواب خفنیم که دیدم
ساعت چهار صبح مامانم واسه بستری شدن زایمان رفت بیمارستان
من خداحافظی کردم باهاشون خوابیدم و چهره ی خواهرمو تو خواب دیدم:)) خیلی حس باحالی بود
 
آخرین بار توسط مدیر ویرایش شد:
بچه های کلاسمون اهنگ shape of you از m
اون اوایل که داعش اومده بود خواب دیدم داعش حمله کرده منم با یه تفنگ از اون تفنگ درازا دارم باهاشون می جنگم
خیلی خواب خوبی بود آخرشم یه گلوله خوردم بعد فهمیدم که خوابه و بعدشم از خواب پریدم
خیلی خواب خوبی بود(((:

یه بار هم خواب دیدم روی یه پروانه نشستم و دارم پرواز می کنم اونو هم خیلی دوست داشتم :x

خواب مدرسه و معلما رو هم که زیااااد می بینم مثلا یه بار خواب دیدم امتحان فارسی داریم و بعد منم هیچ کدوم از اون سوالا رو بلد نیستم صبح که از خواب پا شدم همینجوری فارسی می خوندم و درسا را خوندم روز بعدش معلممون اومد سر کلاس یه کوییز گرفت منم بیست شدم
||=||
یکی از سودمندترین خوابایی بود که دیدم

مدل یک و سه تو داشتم دقیقا عین همین

من قبلا یه موجودی تو خوابم داشتم که ازش می ترسیدم
هر وقت تو خواب می دیدمش سریع خودمو گلوله می کردم و چشامو می بستم بعدش یکم مورمورم می شد و بعدش بیدار می شد

یه شب قبل از خواب گفتم که در خواب نمی خواد بلایی سرم بیاد بخاطر همین باهاش تو خواب درگیر شدم

ازون موقع به بعد گهگاهی تو خواب می بینمش اما دیگه اون جرئت نمی کنه بیاد سمتم خیلی حال میده
 
خواب فقط دوتا....

۱. برگشتن یکی که خیلی دوسش داری و از دستش دادی.....


۲. بودن با کسی که عشقته ولی ازت دوره.

خوابای قبل این خوابا سو تفاهمه....


:x


:((
8->
 
همین دیشب بود خواب از ته دل خندوندمش ...
آرامش نگاه اون لحظشو نمیخواستم با هیچ چی عوض کنم :-"
 
Back
بالا